مبانی مدیریت در شرکت های هواپیمایی ایران:نگاهی به روند تاریخی میزان ترافیک جهانی مسافرت های هوایی | قسمت پنجم
رشد سالانه در ترافیک جهانی مسافر در دهه های 1950 و 1960 بسیار سریع تر بود، زیرا صنعت هوانوردی هنوز یک صنعت جدید به شدت رو به توسعه محسوب می شد.
رشد سالانه در ترافیک جهانی مسافر در دهه های 1950 و 1960 بسیار سریع تر بود، زیرا صنعت هوانوردی هنوز یک صنعت جدید به شدت رو به توسعه محسوب می شد.
در دهه 1970 رشد سالانه نزدیک به 10 درصد رسید که همزمان از انتهای دهه 70 میلادی آزادسازی و مقررات زدایی هم فصل جدیدی را از توسعه هوانوردی جهان آغاز کرد. این بدان معنا بود که حجم ترافیک مسافران و خطوط هوایی همراه با آن هر هفت سال یا بیشتر دو برابر می شدند.
مبانی مدیریت در شرکت های هواپیمایی ایران| قسمت اول
مبانی مدیریت در شرکت های هواپیمایی ایران| قسمت دوم
مبانی مدیریت در شرکت های هواپیمایی ایران | قسمت سوم
مبانی مدیریت در شرکت های هواپیمایی ایران| قسمت چهارم
در دهه بعد رشد به حدود 6 درصد در سال کاهش یافت و در طول دهه 1990 رشد اندکی کاهش یافت و به طور متوسط هر سال حدود 5.2 درصد بود، در حالیکه در همین مقطع زمانی بسیاری از بازارهای آسیایی رشد بیش از 6 درصدی را در سال تجربه می کردند.
در سال های پس از آن، نرخ های رشد سالانه افزایش یافت و به طور متوسط از سال 2010 تا 2017 حدود 6.5 درصد بود و در سال 2017 جهشی 9 درصدی داشت.
تا سال 2019 همین روند ادامه داشت تا بحران کرونا نقطه عطفی در برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه شرکت های هواپیمایی تحت شرایط عدم قطعیت به کمک مدل های یادگیری ماشین و هوش مصنوعی شد. پایه هزینه های عملیاتی مجدد افزایش تا 20 درصدی را تجربه کردند و تردیدهایی را درباره درستی مفاهیم خصوصی سازی، آزادسازی و مقررات زدایی ایجاد کرده است.
هم اکنون در میانه سال 2024 میلادی در حال گذار از مرز میزان ترافیک مسافرت های هوایی در سال پایه 2019 قبل از بحران کرونا هستیم.
حاشیه سود صنعت هواپیمایی در جهان برای سال های 2000 تا 2018 همانطورکه در نمودار اشاره شده در بخش کامنت همین پست در کانال تلگرام نشان داده شده است، بسیار پایین تر از نرخ بهره و تورم فعلی و آتی ما قرار دارد. این رقم همچنین سود خالص صنعت هواپیمایی جهانی پس از پرداخت بهره و سایر موارد غیر عملیاتی را نشان می دهد.
گیربکس سودآوری شرکت های هواپیمایی
سازوکار سودآوری در شرکت های هواپیمایی مثل گیربکس خودرو است و در شرایط مختلف سربالایی و سرازیری با دنده های متفاوتی می بایستی مدیریت شوند. اهرم های سودآوری از هماهنگی متعادل بین چرخ دنده ها، شعاع مناسب هر یک و نسبت چرخش و گشتاور آنها به حداکثر نیروهای کارآ و اثربخش در محور خروجی نسبت به محور ورودی آن می رسد.
به طور خلاصه، مدیران و برنامه ریزان شرکت های هواپیمایی باید تلاش کنند تا سود متعادلی را از سه متغیر CASK ، RASK و ضریب اشغال صندلی ها کسب کنند. توجه همزمان به این سه عامل، کلید موفقیت Critical Success Factors یا CSFs در شرکت های هواپیمایی هستند.
شرکت های هواپیمایی ممکن است کم هزینه و بسیار زیان آور باشند مثل SkyEurope که در سال 2002 راه‌اندازی شد و در نهایت در سال 2009 سقوط کرد و بر عکس شرکت های هواپیمایی ممکن است هزینه های واحد CASK نسبتاً بالایی داشته باشند ولی از نظر مالی سالم و در بیشتر سال ها سودآور باشند، مانند دلتا یا امریکن ایرلاینز یا بریتیش ایرویز.
