انکار تحول، آغاز زوال/ مسیر بی بازگشت تحول در صنعت خودروی چین
چرخه های نوآوری مهندسی اروپایی که زمانی سال ها به درازا می کشید، اکنون در چین به ماه ها فشرده شده است. خودروسازان چینی با بازتعریف مفهوم زمان در توسعه، شتابی به بازار بخشیده اند که رویکردهای سنتی را به تاریخ می سپارد.

احمد فرهادی: در پهنه بیکران صنعت بین الملل، سازمان هایی که دیده بر فناوری های نوین می بندند، ناگزیر تلخی فروپاشی را خواهند چشید؛ همچون درختی کهنسال که از انعطاف در برابر باد تغییر سر باز می زند و سرانجام، شکسته و خمیده، تسلیم بی چون و چرای توفان می گردد. امروز، خیابان های کلان شهرهای چین روایتگر داستان این نوع دگرگونی هستند؛ آینه ای شفاف که تصویر فردای صنعت حمل و نقل را در خود بازتاب می دهد. در این کلان شهرها که اکنون نیمی از خودروهایشان برقی و هوشمند شده اند، نه تنها شاهد یک جهش فناورانه، بلکه نظاره گر تحولی بنیادین هستیم که آسایش را جایگزین آلودگی کرده است.
انقلاب خاموش ولی پر سرو صدا
تفاوت میان هیاهوی پرغوغا گذشته و سکوت آرامش بخش خیابان های جدید، نشانگر مسیر بی بازگشت تحول در صنعت خودروی چین است. الگوهای سنتی مهندسی غرب در حال فروریختن اند. چرخه های نوآوری مهندسی اروپایی که زمانی سال ها به درازا می کشید، اکنون در چین به ماه ها فشرده شده است. خودروسازان چینی با بازتعریف مفهوم زمان در توسعه، شتابی به بازار بخشیده اند که رویکردهای سنتی را به تاریخ می سپارد. این سرعت، صرفاً فزونی یافتن گام های چینی نیست، بلکه دگرگونی ای ژرف در فرآیند تکامل خودروها از اندیشه تا تولید است.
می توانیم درباره سرعت برقی سازی و هوشمندسازی در بازارهای گوناگون دیدگاه های متفاوت داشته باشیم، اما اگر اصل دگرگونی بنیادین صنعت حمل و نقل و خودروسازی را نمی پذیریم، یا در انکاریم یا از حقیقت گریزانیم.
دگرگونی امروز چین تنها به خودروها محدود نمی شود، بلکه سراسر پیکره صنعت، انرژی و سیاست را در برگرفته است. شرکت های دانش بنیان دیگر بازیگران حاشیه ای نیستند، بلکه به کانون های اصلی نوآوری بدل شده اند که مرزهای دیرین را درهم می شکنند. خط تمایز میان سازنده خودرو و توسعه دهنده فناوری محو گشته و ابَرشرکت هایی مانند BYD پدیدار شده اند که همزمان در خلق نرم افزار، تولید خودرو و بازآفرینی مفهوم حمل و نقل پیشتازند.
ذات مقیاس صنعت خودرو
اصل بنیادین صنعت خودرو این است که این صنعت ذاتا در مقیاس کلان معنا می یابد (مگر آنکه آگاهانه بازار هدف ویژه ای را برگزیند، همچون برند شرکت فراری). در خودروسازی این مقیاس است که صرفه جویی های تولید انبوه و پایه سودآوری را میسر می سازد و حضور فراگیر در بازار را برای بقا ضروری می گرداند. برای تولیدکنندگانی که در برابر تغییر می ایستند، نادیده انگاشتن فناوری های نوین به فروریزی سازمانی خواهد انجامید؛ زیرا ساختارهای سنتی توان پاسخگویی به نیازهای نو، مدیریت منابع انسانی جوانان نسل جدید در دنیای پررقابت امروز برای جذب استعدادها، و رویارویی با فشارهای رقابتی را نخواهند داشت.
سخن پایانی
آینده صنعت خودرو تنها یک دگرگونی فناورانه نیست، بلکه تحولی در نگرش مدیران و تصمیم سازان است. شرکت هایی که توانایی آمیختن فناوری های نوین، انعطاف سازمانی و تمرکز بر نیاز مشتری را دارند، پیشگامان این عصر خواهند بود؛ و آنان که به شیوه های دیرین چسبیده اند، آرام آرام به حاشیه رانده خواهند شد.