| کد خبر: 252962 |

◄ از جنگ دوری کنید/ برنده جنگ در اوکراین کیست؟

بعد از فروپاشی شوروی در دهه 90، آمریکایی ها قول نانوشته ای به روس ها دادند که کاری به حیات خلوت آنها در شرق اروپا نداشته باشند اما به تدریج زیر قولشان زدند و کشورهای مرکز و شرق اروپا را یکی پس از دیگری به ناتو اضافه کردند و به تدریج به مرزهای روسیه نزدیک شدند.

تین نیوز

حالا بر همه آشکار شده که برنده جنگ در اروپا، ایالات متحده است. تکرار همان اتفاقی که در جنگ دوم جهانی رخ داد. سابقه امر نشان می دهد که بعد از فروپاشی شوروی در دهه 90، آمریکایی ها قول نانوشته ای به روس ها دادند که کاری به حیات خلوت آنها در شرق اروپا نداشته باشند اما به تدریج زیر قولشان زدند و کشورهای مرکز و شرق اروپا را یکی پس از دیگری به ناتو اضافه کردند و به تدریج به مرزهای روسیه نزدیک شدند. روسیه در آن زمان متوجه خطر نشد. شاید هم متوجه شد اما توان مقابله نداشت.

نزدیک کردن ناتو به مرزهای روسیه در این سه دهه بعد از شوروی همیشه حربه ای در دست آمریکا بوده برای فشار بر روسیه. دیدیم که در سال 2014 غربی ها با زیرکی تمام در مقابل الحاق کریمه به روسیه عکس العمل مهمی نشان ندادند و به نوعی چراغ سبز هم دادند و سر و ته قضیه را با چند تذکر دیپلماتیک و چند تحریم آبکی و امضای پیمان مینسک 1 و 2 هم آوردند. با این کار، کریمه به صورت یک استخوان لای زخم در روابط اوکراین و روسیه باقی ماند. آمریکایی ها در تمام این مدت به آتش ناسیونالیستی اوکراینی ها هیزم دادند تا آنها را رو در روی روس ها قرار دهند و امکان آشتی را از بین ببرند. با از دست رفتن کریمه، اوکراینی ها راه برگشت نداشتند و لذا بر عضویت در ناتو اصرار کردند.

با این تحولات کنترل بازی کاملا به دست آمریکایی ها افتاد. آمریکا این آزادی عمل را به دست آورد که هم بتواند به درخواست اوکراین برای عضویت در ناتو جواب منفی بدهد و ترمزش را بِکِشد و سطح تشنج را پایین بیاورد و هم هر زمان که اراده کرد بتواند دَم به دَم اوکراین بدهد و از عضویت آن حمایت کند و تشجیع کند و پایش را بگذارد روی دُم روسیه.کیسینجر در همان سال 2014 تاکید کرد که عضویت اوکراین در ناتو یعنی جنگ. دیدیم که پیش بینی وزیر خارجه اسبق درست از آب در آمد و آمریکا با حمایت از عضویت اوکراین بنزین روی هیزم ریخت. این یک دام برای مسکو بود.    

دیدیم که سیاست خارجی غیر قابل انعطاف روسیه در دام افتاد و اشتباه حمله به افغانستان (در دهه 80 ) را تکرار کرد و به اوکراین حمله و روس تبارهای شرق اوکراین را به جدائی تشویق کرد. ناتو در ابتدای جنگ دخالت نظامی مهمی انجام نداد تا روسیه کاملا آلوده جنگ شود و اوکراین را بی دفاع نگه داشت تا یک توفیق نظامی اولیه نصیب روس ها شود. ناتو از چند ماه قبل از جنگ، خبر حمله قریب الوقوع روسیه را می داد اما عمدا از تجهیز اوکراین امتناع کرد و دست رد یه سینه زلنسکی زد.

آمریکا و اروپای غربی به تهدید و جنگ لفظی اکتفا کردند و با عضویت اوکراین در ناتو به شدت مخالفت کردند چرا که در صورت عضویت اوکراین، طبق منشور ناتو باید به روسیه اعلان جنگ می دادند. ناتو صریحا اعلام کرد که از درگیری با روسیه اجتناب می کند و این به معنی لِه شدن اوکراین بود.در ماه های اول از تسلیح اوکراین خودداری کردند تا اوکراین به اندازه کافی ضعیف بشود و سرزمین از دست بدهد.در ماه های اول جنگ وقت کشی کردند و به ماشین جنگی روسیه اجازه داده شد که بخش های مهمی از شرق اوکراین را اشغال کند.

بعد از خاکستر شدن اوکراین و فرسوده شدن ماشین جنگی روسیه مرحله دوم نقشه پیاده شد. افغانستانیزاسیون اوکراین. بعد از اشغال افغانستان توسط شوروی سابق در 1979، آمریکایی ها و متحدانشان جنگ جویانی را در گوشه و کنار افغانستان مسلح کردند تا برای نجات کشورشان از اشغال علیه شوروی ها جهاد کنند. جنگ چریکی علیه یک ارتش کلاسیک متجاوز. این جنگ 10 سال طول کشید، ضربه بزرگی به حیثیت نظامی شوروی وارد شد و ضعف دیپلماتیک و ضربه اقتصادی ناشی از جنگ مقدمه تجزیه شوروی شد. چیزی نصیب افغانستان نشد جز جنگ و مرگ که هنوز هم ادامه دارد.

کمک نظامی به اوکراین طبق یک برنامه زمانی دقیق از اسلحه ساده شروع شد و کم کم به سلاح های سنگین تر مثل توپخانه و تانک و سیستم های ضد هوایی و حتی استینگر رسید. البته این کمک های نظامی عمدتا به سلاح های دفاعی محدود است و سلاح های تهاجمی مثل هواپیما و موشک دوربرد را شامل نمی شود. بودجه کمک نظامی غرب به اوکراین به تدریج و به صورت کنترل شده افزایش یافت و بایدن و اروپا هر روز رقم جدیدی از کمک به اوکراین اعلام کردند.

افزایش قدرت مقاومت اوکراینی ها و افزایش اعتماد به نفس آنها به طولانی شدن جنگ کمک کرد و خواهد کرد. با طولانی شدن جنگ و تقویت اوکراین، ماشین نظامی و متعاقب آن ماشین اقتصادی و متعاقب آن ماشین سیاسی روسیه به عقب رانده شد.  اوکراین تا حدی باید قوی شود که بتواند مانع پیشروی روسیه شود اما نه آنقدر قوی که بتواند روسیه را از خاک خود بیرون براند. این وضعیت کجدار و مریز هم روسیه را در میدان جنگ حفظ خواهد کرد و هم اوکراین را. هیچ کدام در این وضعیت امکان ترک جنگ را ندارند چون ترک جنگ در شرایط فعلی هیچ دستاوردی برای آندو نخواهند داشت.این یعنی تداوم جنگ تا آینده نامعلوم.

اروپاییان اما در این جنگ در موضع برنده نیستند. آنها هنوز از آتش جنگ دوم جهانی رها نشده بودند که دچار جنگ سرد شدند. مصائب جنگ گرم کم بود زمهریر جنگ سرد به دنبالش آمد. دو ابر قدرت وقت در دور دست نشستند و اروپا را به میدان رقابت و برتری جویی سیاسی و نظامی و ایدئولوژیک خود تبدیل کردند. اروپا به دو بلوک شرق و غرب تقسیم شد و انواع موشک ها و سلاح های متعارف و غیر متعارف در دو طرف خط حائل مستقر شدند و هر روز تهدید از یک طرف که چنین و چنان می کنیم.

این کابوس و سایه جنگ تا 1991 ادامه یافت و با فروپاشی اتحاد شوروی به یک آرامش موقتی رسید. از این سال به بعد بلوک غرب تلاش کرد تا بازماندگان شوروی سابق را در سیستم سیاسی و ایدئولوژیک خود هضم کند. یکی از متفکران آمریکایی مدعی شد که تاریخ به پایان رسیده و لیبرال دمکراسی پیروز نهایی است و تا ابد بر جهان حکم خواهد راند؛ غافل از اینکه روسیه پس از یک دوره فترت، به تزاریسم برگشت و ساز جدائی زد و اژدهای زرد همه رقبا را کنار زد و مدعی همسری با قدرت شماره یک جهان شد. حالا اروپائیان یک بار دیگر آتش جنگ را بیخ گوش خودشان حس می کنند. در حال تجربه بحران انرژی و تورم هستند و به درستی واهمه دارند که مبادا دامنه جنگ به خاکشان کشیده شود.

اروپای جنگ دیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد. هر چه توان دارند به اوکراین کمک می کنند تا این سد شکسته نشود. اروپاییان اما هزینه می دهند و برای آمریکا بازی می کنند. اروپاییان بعد از سال ها که تلاش می کردند از دایره نفوذ آمریکا رها شوند و متحد شوند و هویت مستقل پیدا کنند و گاهی بتوانند به ساز آمریکا نرقصند، بار دیگر ناچار شده اند از ترس روسیه به دامان آمریکا پناه ببرند. اروپا دوباره به اسارت آمریکا در آمده.

تا اینجای کار اوکراین با خاک یکسان شده، روسیه تضعیف شده و اروپا درگیر تورم و کمبود انرژی است و محتاج کمک آمریکا. حالا بر همه آشکار شده که برنده جنگ در اروپا ، ایالات متحده است و بدیهی ست که در مقابل هر تلاش و طرح پیشنهادی برای پایان جنگ مقاومت کند و به دیده تردید به آن نگاه کند و اوکراین را حتی از مطالعه آن بر حذر دارد و پیشنهاد دهنده را طرفدار روسیه قلمداد کند. 

در میانه این جنگ هر طرف تلاش می کند که در میان کشورهای دنیا یار گیری کند. تصویب قطعنامه اخیر (پنجشنبه 4 اسفند 1401) در مجمع عمومی سازمان ملل و درخواست خروج فوری روسیه از خاک اوکراین نشان داد که آمریکا در یار گیری کاملا موفق بوده است. یکی از توانایی های منحصر به فرد نظام سیاسی آمریکا توانایی آن در اجماع سازی در عرصه بین المللی است.

این میسر نشده است جز به مدد ماشین رسانه ای عظیم آمریکایی. این قطعنامه با ۱۴۱ رای موافق، هفت رای مخالف و ۳۲ رای ممتنع تصویب شد. ایران، چین، کوبا، پاکستان، هند، ازبکستان، تاجیکستان، قزاقستان، آفریقای جنوبی و الجزایر از جمله کشورهایی بودند که  به این قطعنامه رای ممتنع دادند. روسیه در همراه کردن کشورهای دیگر با خود ناکام بوده و این به معنای انزوای آن است.

رای ممتنع ایران خبر خوشی برای مردم است. ایران نه به سمت غرب گرائیده و نه به دامان روسیه غلطیده است. مصلحت کشور در فاصله گرفتن از طرفین جنگ است. در شرایطی که ایران در قضیه هسته ای با غرب سرشاخ است نباید بهانه به دست آمریکا و اروپا داد. کما اینکه رسانه های غربی در قضیه ارسال پهپاد به روسیه، پیراهن عثمان بلند کردند و قبل از اینکه چیزی اثبات شده باشد انواع اتهامات را سرازیر کردند و ایران هراسی را در دل اروپاییان و اوکراینی ها دامن زدند.

غش کردن به سمت روسیه از طرف دیگر شاید شرط بندی روی اسب بازنده باشد و به انزوای بیشتر و فشار بیشتر علیه کشور منجر شود. بدیهی است که روسیه تلاش کند کشورهای ممتنع را به اردوگاه خود بخواند. ایران باید محترمانه به این پیشنهاد دست رد بزند و از همکاری کناره بگیرد؛ حتی اگر در اِزایش سلاح پیشرفته بگیرد. کاری که چین و هند و پاکستان و کوبا هم انجام دادند.  

بدیهی است همانطور که در هیئت حاکمه آمریکا و روسیه و اروپا تداوم جنگ طرفداران زیادی دارد در داخل هم عده ای به بهانه ضدیت با آمریکا بر طبل جنگ و حتی کمک به روسیه بکوبند. به خاطر داریم که در زمان حمله آمریکا به عراق همین جنگ طلبان داخلی به بهانه مقابله با شیطان بزرگ دولت ایران را به حمایت از دولت صدام حسین و جنگ با آمریکای جهان خوار تشویق می کردند که خوشبختانه عقلانیت بر جنگ طلبی پیروز شد و دولت ایران از جنگ کناره گرفت و دخالت نکرد. همه می دانیم که طرفداری از جنگ و تحریم فقط برای رضای خدا نیست و منافعی در میان است. منافعی برای عده ای خاص و به ضرر یک ملت.

باور کنید هزینه دخالت در جنگ و انزوا و تحریم را مردم عادی کشور با تورم کمر شکن می پردازند. باید با رفتار خردمندانه اجماع بین المللی علیه کشور را بشکنیم. باید تلاش کنیم فضای رابطه با دنیا و اروپا را آرام کنیم و از دعوا بپرهیزیم. اجازه ندهید معیشت مردم توسط کاسبان تحریم به گروگان گرفته شود. باور کنید دست تحریم کنندگان خارجی با دست کسانی که در داخل بر طبل جنگ می کوبند و تحریم ها را کاغذ پاره می خوانند در یک کاسه است.

سعید قصابیان

وبلاگ‌نویس
آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

اخبار مرتبط

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.

  • ناشناس 2 0

    دید روس ها , اروپایی ها و آمریکایی ها به اوکراین 180 درجه با دید همه این طرف ها با افغانستان متفاوت است و اصلا قیاس مسئله اوکراین با افغانستان اشتباهه , روس ها به مسئله اوکراین به دید "خطر امنیت ملی" نگاه می کنند و حق هم دارند چون مسکو و شهرهای بزرگ دیگرشان در 300 400 کیلومتری مرز اوکراین است تهاجم زیستی بیولوژیکی , احداث پایگاه های ناتو , استقرار حتی نظامیان کانادایی در مرزهای روسیه , ایجاد پایگاه های جاسوسی و شنود و ... و اتاق های براندازی , این ها همه در داخل خاک اوکراین جلو رفته بود روس ها یکسری از پایگاه های ناتو (ساخته شده و در حال ساخت) در اوکراین را بمباران کردند و اتفاقا از همان روز اول هم نظامیان آمریکایی , انگلیسی و ... کتف به کتف ارتش اوکراین جنگیدند از همان روزهای نخست , کلیپ های می دیدیم که افرادی با لباس نظامی اوکراین اما با زبان انگلیسی به روس ها یورش می بردند پس حتی اگر روس ها به این نتیجه هم رسیده باشند که این یک دام است گریزی از این ماجرا نداشتند همچنین اوکراین برای اروپایی های ذاتا فقیر رگ حیات است چه بلحاظ انرژی چه معدن و چه ترانزیت و غله و غذا و ... و بحث نژادی هم این وسط هست چنانکه آوارگان اوکراینی را جایگزین آوارگان سوری و افغانستانی و ... کردند که این ها اگر با الک شدن افغانستان مشکلی نداشته باشند که ندارند ابدا یک اوکراین ویران را هم نمی خواهند این قضیه برای آمریکا هم تماما برد نخواهد برد همین حالا به 200 میلیارد دلار نیاز است تا اوکراین بازسازی شود این عدد خیلی زود 300 میلیارد دلار را هم رد خواهد کرد این هزینه ها گردن غرب و شرکای غرب خواهد بود تا امروز هم حدودا 50 میلیارد دلار کمک نظامی به اوکراینی ها کردند , ضمنا ما هم نمی توانیم به این مسئله بی تفاوت باشیم چون موضوع امنیت ملی ما هم در میان است چون اگر روس ها در این جنگ شکست بخورند ناتو تا دریای کاسپین خواهد آمد همچنین نیرویی که غرب برای از پا آوردن روس ها صرف می کرد روی کشور ما متمرکز می شه به همین دلایل , چینی ها و چندین کشور دیگر هم نمی خواهند که روس ها شکست بخورند درواقع روسیه امروز خط دفاعی برای همه این کشورهاست و یکجا غرب بالاخره باید چوب زیاده خواهی هایش را بخورد .