| کد خبر: 182193 |

◄ پارادوکس نقدینگی بالا و کمبود پول برای پروژه‌ها

وقتی سیاست برای اقتصاد تعیین تکلیف کند می‌توان روی بدیهیات هم پا گذاشت.

تین نیوز

در پارادوکس نقدینگی سوال این است که چرا در حالی‌که حجم نقدینگی از سال 92 تا کنون بیش از سه برابر شده، اما دولت در انجام اکثر پروژه‌ها با کمبود نقدینگی مواجه است و به همین دلیل هزاران پروژه نیمه‌کاره زمین مانده است. شاید بتوان توضیح فشرده زیر را برای این پدیده ارائه کرد.

فرض کنید کل تولید کالا و خدمات قابل مبادله در کشور 10 عدد لیوان باشد (ارزش اقتصادی تولید شده در کشور). دولت‌ها برای تسهیل مبادله اسکناس چاپ می‌کنند، اگر دولت 10 هزار تومان اسکناس چاپ کند قیمت هر لیوان معادل هزار تومان خواهد بود. اگر تعداد لیوان تولید شده در کشور به 20 عدد برسد دولت برای تسهیل مبادله و جلوگیری از کمبود اسکناس می‌تواند 20 هزار تومان اسکناس وارد بازار کند، در این صورت باز هم قیمت هر لیوان هزار تومان است. اگر تعداد لیوان تولید شده در کشور همان 10 عدد باشد اما دولت 20 هزار تومان اسکناس به بازار تزریق کند، قیمت هر لیوان 2 هزار تومان می‌شود. گرچه اتیکت قیمتی که روی لیوان نصب شده 2 هزار تومان را نشان می‌دهد اما ارزش اقتصادی هر لیوان همانی است که قبلاً بود. عددی که به‌عنوان قیمت اعلام می‌شود یک عدد انتزاعی و قراردادی است. ارزش اقتصادی لیوان هزار تومانی اول و لیوان هزار تومانی دوم و لیوان 2 هزار تومانی با هم مساویند.ارزش اقتصادی یک کالا را با رقم ریالی که برایش پرداخت می‌شود نمی‌سنجند بلکه ارزش اقتصادی هر کالا با مطلوبیت آن در نزد مشتری و در مقایسه با ارزش اقتصادی دیگر کالاها سنجیده می‌شود و نسبی است.

ریشه مشکل نقدینگی را باید در سیاست‌های اقتصادی دنبال کرد. دولت‌ها به هر دلیلی وعده‌های شیرین می‌دهند و خودشان را در مقابل ملت بدهکار می‌کنند.گیر کار وقتی است که بار مالی وعده‌ها از درآمد کشور بالا می‌زند. مثل این‌که شما در بودجه سالانه وعده بدهید که تعداد 10 لیوان را به 15 لیوان می‌رسانید و برای تولید و مبادله این پنج لیوان اضافه، 5 هزار تومان دیگر اسکناس وارد بازار کنید اما نتوانید لیوان عرضه کنید و تعداد لیوان‌ها همان 10 لیوان قبل باقی بماند. در این صورت قیمت هر لیوان 1500 تومان خواهد بود. چیزی که از آن به عنوان تورم یاد می‌شود.

در واقع دولت خرج کرده اما محصول بیرون نیامده است. آن 5 هزار تومان اسکناس اضافه در جامعه خرج می‌شود و به‌دست مردم می‌رسد و در واقع پول در دست مردم بیشتر شده بدون آن‌که کالایی معادل با این افزایش عرضه شده باشد. دولت اسکناس چاپ شده را خرج کرده و دستش خالی شده و در همان حال مردم پول به دست‌شان رسیده اما متناسب با آن، کالا در بازار نیست. این موضوع بیانگر ناکارآمدی دولت است که نمی‌تواند سرمایه‌ها را به سمت محصول و سود هدایت کند. می‌بینید از یک طرف دولت برای انجام کارهای عمرانی آه در بساط ندارد، از طرف دیگر، اسکناس زیادی در بازار موجود است که برای دارنده آن قدرت اقتصادی بیشتری خلق نمی‌کند. آن اسکناس اضافه هیچ اثری ندارد مگر اضافه شدن عددی که روی برچسب قیمت لیوان‌ها نوشته می‌شود.

علاج کار:

1- دولت نباید بیش از دخلش در مقابل مردم متعهد بشود و اگر این اتفاق رخ داد سعی کند از هزینه‌ها کم نماید تا بین دخل و خرج  تعادل برقرار شود.

2- دولت باید راندمان عملکرد اقتصادی را بالا ببرد به طوری که به‌ازای هر ریالی که در جامعه می‌ریزد محصول و خدماتی بیرون بیاید که ارزش اقتصادی آن از یک ریال کمتر نباشد. این یعنی رشد اقتصادی و رشد اقتصادی همیشه مدیون افزایش بهره‌وری است.

در حال حاضر عکس این وضعیت وجود دارد یعنی مجموع ارزش اقتصادی که در کشور تولید و به بازار عرضه می‌شود کمتر از هزینه‌ای  است که صرف شده و این یعنی ضایع شدن سرمایه‌های کشور و رکود اقتصادی.

اینهایی که مطرح شد الفبای اقتصاد است. اما وقتی سیاست برای اقتصاد تعیین تکلیف کند می‌توان روی بدیهیات هم پا گذاشت. رکود و راندمان اقتصادی پایین و ضایع شدن سرمایه‌ها سال‌ها در این کشور وجود داشته اما هر بار درآمد نفت به داد دولت رسیده و کسر بودجه را پوشش داده است اما حالا کار به جایی رسیده که دیگر درآمد نفت هم جوابگوی ناکارآمدی‌ها در دستگاه اداری کشور نیست.

سعید قصابیان

وبلاگ‌نویس

اخبار مرتبط

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.