◄ تغییر پایتخت و آبادانی سواحل جنوبی ایران/ حل مشکلات تهران نیازمند عزم ملی و برنامه ریزی دقیق است، نه تغییر پایتخت
تغییر پایتخت سیاسی تأثیر چندانی بر کاهش جمعیت تهران نخواهد داشت، زیرا جاذبه های اقتصادی، آموزشی، و درمانی تهران همچنان پابرجاست.

عباس قربانعلی بیک: آقای مهندس علیخانی در مقاله منتشر شده در فصلنامه مهندس مشاور (ش 106، زمستان 1403، ص 12) به بررسی تاریخی و تحلیلی طرح تغییر پایتخت ایران از تهران به مناطق جنوبی کشور، به ویژه مکران، می پردازد که در پی اظهارات مطرح شده و باتوجه به مشکلات متعدد تهران، مانند ترافیک، آلودگی هوا، کمبود آب، و مخاطرات طبیعی مانند زلزله، مورد بررسی قرار گرفته است.
مطالعات آمایش سرزمین: در دهه 50 خورشیدی، مطالعاتی توسط مشاوران خارجی مانند "ستیران" انجام شد که توسعه سواحل جنوبی ایران را با تمرکز بر صنایع سنگین و بنادر پیشنهاد می کرد. این مطالعات اسکان 25 تا 80 میلیون نفر را در سواحل جنوبی امکان پذیر دانست. طرح های جامع تهران در دهه 40 و 50 خورشیدی جمعیت این شهر را حداکثر 5 میلیون نفر پیش بینی کرده بودند، اما امروز تهران با جمعیتی چند برابر این رقم مواجه است. عدم رعایت تراکم های تعیین شده و فروش تراکم های غیراصولی، مشکلات کنونی را تشدید کرده است.
تهران با چالش های متعددی روبه روست که برخی از مهم ترین آنها عبارتند از:
1) ترافیک و آلودگی هوا: معابر شهری به پارکینگ تبدیل شده اند و طرح های ترافیکی مانند زوج و فرد نتوانسته اند مشکل را حل کنند.
2) کمبود آب: منابع آب تهران جوابگوی جمعیت فعلی نیست و انتقال آب از دریای عمان یا خلیج فارس اجتناب ناپذیر است.
3) بافت فرسوده و زلزله: ساختمان های قدیمی و عدم رعایت استانداردهای ایمنی، تهران را در برابر زلزله آسیب پذیر کرده است.
4) حاشیه نشینی: اسکان غیررسمی در اطراف تهران، زندگی نامناسبی را برای هزاران نفر ایجاد کرده است.
5) اثر بر جمعیت تهران: تغییر پایتخت سیاسی تأثیر چندانی بر کاهش جمعیت تهران نخواهد داشت، زیرا جاذبه های اقتصادی، آموزشی، و درمانی تهران همچنان پابرجاست.
6) هزینه های اجرا: ایجاد پایتخت جدید مستلزم سرمایه گذاری کلان در زیرساخت های حمل ونقل، اداری، و مسکونی است که زمان بر و پرهزینه خواهد بود.
7) سرنوشت تهران: تغییر پایتخت به معنی رها کردن تهران با مشکلات موجود است، در حالی که حل این مشکلات نیازمند برنامه ریزی دقیق و اجرای راه حل های عملی است.
به جای تغییر پایتخت، ایشان راه حل های زیر را برای بهبود وضعیت تهران پیشنهاد می کند: 1) توقف فروش تراکم: فروش تراکم های غیراصولی باید متوقف شود تا از افزایش جمعیت و تراکم ساختمانی جلوگیری گردد.
2) احداث پارکینگ های عمومی: ساخت پارکینگ های طبقاتی و اختصاص فضای کافی به پارکینگ در ساختمان های جدید می تواند ترافیک را کاهش دهد.
3) بازسازی بافت فرسوده: تجمیع زمین های کوچک و ساخت مجتمع های مسکونی ایمن با رعایت استانداردهای شهری ضروری است.
4) شیرین سازی آب: انتقال آب از دریای عمان و خلیج فارس به عنوان راه حل پایدار برای کمبود آب پیشنهاد شده است.
5) ساماندهی حاشیه نشینان: ایجاد دهکده های موقت با امکانات اولیه برای اسکان و شناسایی این افراد می تواند وضعیت را بهبود بخشد.
6) آبادانی سواحل جنوبی: ایشان تأکید می کند که توسعه سواحل جنوبی ایران باید مستقل از طرح تغییرپایتخت انجام شود.
این توسعه نیازمند:
1) ارائه زمین های رایگان برای پروژه های صنعتی و مسکونی.
2) جلوگیری از سوداگری زمین تا از شکست پروژه ها جلوگیری شود.
3) ایجاد زیرساخت های حمل ونقل و صنعتی برای جذب جمعیت و سرمایه گذاری.
جمع بندی:
1) تغییر پایتخت سیاسی پروژه ای پرهزینه و کم اثر است که مشکلات تهران را حل نخواهد کرد.
2) تمرکز بر راه حل های عملی مانند کاهش تراکم، بهبود ترافیک، و تأمین آب پایدار، می تواند تهران را به شهری قابل تحمل تبدیل کند. 3) توسعه سواحل جنوبی باید به صورت برنامه ریزی شده و با جلوگیری از زمین خواری انجام شود تا به نتیجه مطلوب برسد.
در نهایت، نویسنده معتقد است که حل مشکلات تهران نیازمند عزم ملی و برنامه ریزی دقیق است، نه تغییر پایتخت.
بررسی نقش راه آهن کارآمد بین شهری، منطقه ای و حومه آلمان در نتایج نسبتا موفق تجربه 9 ساله آن کشور در تغییر پایتخت (از بن به برلین با فاصله حدود 600 کیلومتر) پس از پیوستن یکپارچگی مجدد دو آلمان (1990) بسیار مفیداست (تین 280433).
تجربیات کره جنوبی، فرانسه، انگلیس ...، نرخ رشد حمل و نقل حومه و توانایی صنایع ریلی کشور ... ، همگی موید امکان جهش سرعت حمل و نقل ریلی، توسعه ریل پایه شهرها (TOD)، رفع مشکل مسکن و پیش نیاز انتقال پایتخت می باشند (تین 222103).
اولا هر شهر و هر منطقه ایی تحمل یک جمعیتی را دارد دوما هر منطقه ایی ، تحمل آبی متفاوتی دارد ما چون این مطالب را نفهمیدیم تمام اکوسیستم را بهم ریختیم نتیجش شده آلودگی هوا ، قطع مکرر برق ، آب ، ترافیک سرطانی و ... به عنوان مثال ، استان اصفهان نهایتا می تواند ۳ میلیون نفر جمعیت داشته باشد صنایع و کشاورزی آب بر نباید داشته باشد در عوض حداقل ۲ میلیون نفر جمعیت اضافی دارد در آن امثال برنج کاشته می شود و میزبان صنایعی مثل فولاد است ! کل کشور را بهم ریختید بعدش هم سعی می کنید آب را منتقل کنید تا احیانا اگر جایی سالم مانده باشد آنجا را هم داغون کنید بره ! راه حل نظر دوم
راه حل شیفت جمعیتی ست یعنی کنار سواحل ، شهرهای بزرگ و کوچک جذابی بسازیم و با دادن مشوق هایی مثل معافیت های مالیاتی ، جمعیت را هدفمند جذب کند ۲ میلیون نفر از ساکنین حداقل ۱۰ سال سکونت از استان اصفهان ، ۵ میلیون نفر از ساکنین حداقل ۱۰ سال سکونت شهر تهران و ... کاری که شما ادامه دادین خروجیش شده وضعیت بهم ریخته فعلی .
البته تغییر پایتخت ، لطیفه ای بیش نیست! ولی اگر قرار بر تغییر باشد ، با توجه به تغییر اقلیم کشور و نیمه بیابانی شدن ایران ، میتوان دو پایتخت سیاسی و اقتصادی داشت تا طی یک دهه اجرایی شود. پایتخت سیاسی : تهران یا شیراز یا اصفهان پایتخت اقتصادی : تبریز یا بوشهر یا قزوین
با ایجاد پانزده شهرک هفتصد هزار نفری مجهز و با کیفییت در استانهای تهران،مرکزی،البرز،زنجان و اصفهان و دادن امکانات کامل بانکی و مالی و مشوقهای اقتصادی طی یک بازه پنجساله می توان جمعیت شهر تهران را به ۵ میلیون نفر با انتقال به این شهرها ، کاهش داد. بودجه اش هم با سرمایه های سرگردان و اخذ عوارض از قاچاق کالاها و سوخت تأمین شود.