| کد خبر: 190831 |

عزم جدی تهران و دوشنبه برای احیای روابط

علی‌اصغر شعردوست، سفیر پیشین ایران در تاجیکستان مطرح کرد.

تین نیوز

بعد از نزدیک به چهار سال سردی روابط میان تهران و دوشنبه، رییس‌جمهور اسلامی ایران، حسن روحانی، هفته پیش برای شرکت در نشست سران کنفرانس تعامل و اعتمادسازی آسیا به دوشنبه سفر کرد و در آنجا با استقبال گرم امامعلی رحمان، رییس‌جمهور تاجیکستان مواجه شد که سفر او را «به وطن دوم خود» خوشامد ‌گفت.

به گزارش تین نیوز به نقل از اعتماد، گفت‌وگوهای صمیمی دو رییس‌جمهور در دوشنبه، نشانه‌ای از احیای روابط میان دو کشور همزبان و هم‌فرهنگ بود که مدتی بود رویکردی غیردوستانه در روابط‌شان حاکم شده ‌بود. علی‌اصغر شعردوست که بین سال‌های 1386 تا 1392 به مدت 6 سال سفیر جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان بود، معتقد است که بی‌توجهی یک ساله مسوولان دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به خالی ماندن صندلی سفارت ایران در دوشنبه بعد از بازگشت او از ماموریت، یکی از دلایل اصلی جوانه زدن بی‌اعتمادی میان دو کشور بود که بعد از آن با دخالت برخی کشورهای ثالث به یک سوءتفاهم جدی و بی‌اعتمادی عمیق میان دو پایتخت تبدیل شد.

شعردوست در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد مشاهدات خود از دوران رونق روابط میان دوکشور و دلایل سردی روابط را توضیح می‌دهد و از زمینه‌های همکاری میان دو کشور در دوران جدید می‌گوید. در ادامه متن کامل گفت‌وگوی روزنامه اعتماد را با علی‌اصغر شعردوست، سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان مطالعه می‌کنید.

 

روابط میان ایران و تاجیکستان از چه زمانی آغاز شد؟

روابط تهران و دوشنبه دقیقا از اولین روز استقلال این جمهوری از شوروی آغاز شد، یعنی روابط ایران و جمهوری تاجیکستان به اندازه عمر این جمهوری و روابط ملت‌های ایران و تاجیکستان به اندازه تمام طول تاریخ فرهنگ ایران است. مناسبات ایران و تاجیکستان و اصولا مناسبات ایران و کشورهای همسود، فراز و فرود بسیاری داشته است.

در بین کشورهای همسود (CIS) دو کشور برای ایران از اولویت برخوردار هستند؛ یکی جمهوری تاجیکستان به دلیل زبان، فرهنگ و آیین مشترک و دیگری جمهوری آذربایجان که تنها کشوری است که عمدتا شیعه مذهب همسایه در شمال ایران است.

تاجیکستان از ابتدای استقلال به ایران توجه ویژه داشت و جمهوری اسلامی ایران هم به صورت متقابل توجه ویژه‌ای به تحولات این جمهوری داشت. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری اسلامی ایران اولین کشوری بود که استقلال تاجیکستان را به رسمیت شناخت.

همواره در دوران‌های سخت، تهران در کنار دوشنبه قرار گرفته است. دوران جنگ‌های داخلی تاجیکستان که با عنوان «جنگ شهروندی» مشهور شده ‌بود، ایران از بازیگران اصلی در میانجیگری میان گروه‌های تاجیک بود.

چندین دوره مذاکره برای پایان درگیری‌های داخلی در تاجیکستان به میزبانی تهران برگزار شد. حتی در گفت‌وگوهایی نیز که در مسکو و با میانجیگری سازمان ملل متحد برگزار می‌شد، نقش ایران به عنوان یک میانجی برای صلح مشهود و غیرقابل چشم‌پوشی بود.

آیا حزب نهضت اسلامی که در سال‌های اخیر محل مناقشه دوشنبه با تهران شده است هم در جنگ‌های داخلی آن دوران نقش داشت؟

بله، در آن دوره هم حزب نهضت اسلامی، یکی از گروه‌های درگیری در مناقشه‌ها محسوب می‌شد، البته بازیگران بیشتری در این دوره درگیر بودند. نهایتا آنچه در سال 1997 رخ داد، یک اتفاق بزرگ بود، در واقع مردم تاجیکستان با عبور از دریایی از خون و ده‌ها هزار نفر تلفات با میانجیگری ایران توانستند به یک پیمان صلح برسند.

بعد از پایان جنگ داخلی تاجیکستان، این جمهوری نیازمند بازسازی جدی بود. ایران به عنوان یک کشور دوست و برادر در کنار تاجیک‌ها ایستاد. پروژه‌های مهمی توسط ایران در تاجیکستان اجرا شد. تونل مهم استقلال تاجیکستان که شمال و جنوب این کشور را به هم متصل می‌کرد توسط پیمانکاران دولتی ایرانی اجرا شد، پروژه‌ای که در تاجیکستان به آن لقب پروژه قرن داده‌شده ‌بود.

سد و نیروگاه برقابی سنگتوده توسط وزارت نیروی جمهوری اسلامی ایران اجرایی شد. بخش خصوصی هم حضور فعال و گسترده‌ای در تاجیکستان داشت. در اواخر دوران ماموریت من در تاجیکستان، اوایل دهه 1390 برآورد می‌شد که حدود 500 کمپانی ایرانی به صورت مقیم در خاک تاجیکستان به ثبت رسیده‌اند. شرکت‌هایی در حوزه‌های مختلف از تجارت و عمران گرفته تا علمی، آموزشی و تولیدی، به صورت مقیم در تاجیکستان مشغول به کار بودند.

در دورانی که من در دوشنبه بودم، 4 پرواز مسافربری به صورت هفتگی میان ایران و تاجیکستان انجام می‌شد، دو پرواز توسط شرکت آسمان ایران و دو پرواز از سوی تاجیک ایر و حتی این اواخر خطوط هوایی ماهان هم توافق جدیدی امضا کرده ‌بود که دو پرواز هفتگی به ظرفیت خطوط هوایی دو کشور اضافه کند، چرا که بازار پرسودی بود و رفت و آمد تجار، دانشجویان، مهندسان و گردشگران میان دو کشور به صورت پیوسته انجام می‌شد. من حتی به یاد می‌آورم که شخص رییس‌جمهور تاجیکستان، امامعلی رحمان، به من می‌گفت که چه بهتر است هر روز پرواز میان دو کشور انجام شود و ظرفیت جابه‌جایی مسافر به شکل چشمگیری افزایش پیدا کند.

این شرکت‌ها هنوز در تاجیکستان حضور دارند یا بعد از مشکلاتی که در رابطه ایجاد شد، کاهش پیدا کرده‌اند؟

تقریبا می‌توانم بگویم که حضور شرکت‌های ایرانی در تاجیکستان تقریبا کن‌فیکون شده است.

چرا چنین اتفاقی افتاد؟

مهم‌ترین موضوع در روابط بین‌الملل، اعتماد است. زمانی که من به عنوان سفیر در دوشنبه منصوب شدم ...

چه سالی بود؟

واقعیت این است که من دو دوره به عنوان سفیر انتخاب شدم، یک دوره در سال 1378 بود که فرآیند انتصاب من تکمیل شده‌ بود، از این طرف تایید رییس‌جمهور و اگرمان کشور مقصد را دریافت کرده ‌بودم، اما همزمان شد با انتخابات مجلس که من به عنوان نماینده مردم تبریز در مجلس ششم انتخاب شدم.

در‌ آن دوران خدمت به رای مردم را ترجیح دادم و به مجلس رفتم. 8 سال بعد، سال 1386 من دوباره برای سفارت در دوشنبه منصوب شدم که این‌بار به محل ماموریت رفتم و تا سال 1392 مشغول کار بودم.

متاسفانه بخش عمده اهتمام سیاست خارجی کشور در دوره اول ریاست‌جمهوری حسن روحانی، مصروف توافق هسته‌ای و به سرانجام رساندن برجام شد. شوربختانه در این دوران، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از کشورهای پیرامونی، کشورهای حوزه تمدن مشترک و همسایگان غفلت کرد.

بعد از اینکه ماموریت من به اتمام رسید و به تهران برگشتم، به مدت یک سال سفارت جمهوری اسلامی ایران در دوشنبه بدون سفیر و با مدیریت سرپرست اداره می‌شد. دولت تاجیکستان از این اقدام برداشت منفی و آن را نوعی بی‌توجهی تلقی کرد، به همین دلیل تصمیم گرفت در اقدامی تقابلی سفیر جدید در ایران منصوب نکند و در واقع نمایندگی دیپلماتیک خود را در تهران تنزل داد.

این تعلل در تعیین سفیر در تاجیکستان از سوی تهران عامدانه بود یا دلیل دیگری داشت؟

به تصور من بیش از هر چیز به دلیل کم‌توجهی و غفلت بود، البته خب واقعیت این است که برخی عوامل سیاسی و جناحی هم وجود داشت، این تصور وجود داشت که روسای نمایندگی‌های خارجی، نمایندگان دولت قبلی هستند و باید به کشور بازگردند تا دیپلمات‌های جدید جایگزین شوند.

اما دلیلش هر چه بود، همین یک سال که نمایندگی دیپلماتیک میان دو کشور در سطح پایین‌تری اداره می‌شد، اعتماد میان دو کشور به سطح پایین‌تری رسید. همین فرصت یک ساله بود که به رقبای منطقه‌ای ایران اجازه داد با حضور فعالانه و دیپلماسی پیگیرانه از فرصت طلایی برای ایجاد شکاف میان دو کشور استفاده کنند.

سفیر عربستان در تاجیکستان سال 2016 مصاحبه کرده ‌بود و تاکید کرد بزرگ‌ترین توفیقش در طول دوران خدمت، جدا کردن ایران و تاجیکستان از یکدیگر بود. یعنی حکومت‌هایی مانند عربستان سعودی که برای تضعیف جایگاه بین‌المللی ایران تلاش می‌کردند کاملا علنی این تلاش خود را اعلام می‌کنند. این ادعا نه تنها بی‌تدبیری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را نشان می‌دهد، بلکه می‌تواند تا حدی سیاست خارجی تاجیکستان را هم زیر سوال ببرد که چگونه از سوی یک کشور خارجی به بازی گرفته ‌شده است.

امریکایی‌ها، روسیه و چین، به عنوان قدرت‌های جهانی که نفوذ اقتصادی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران را در تاجیکستان به مثابه رقابت می‌دیدند، از فرصت پیش آمده در کاهش سطح نمایندگی ایران، از فترت در حضور دیپلمات ارشد ایرانی در دوشنبه، استفاده کردند تا دولت تاجیکستان را به ایرانی‌ها بدبین کنند. تاجیکستان و ایران دشمنان مشترکی در جهان دارند و باید با دقت و مستمرا فعالیت‌های آنها را رصد کنند. مثلا اسراییل هم شکاف میان ایران و تاجیکستان را تشویق و تحریک می‌کند.

اما باز هم من تصور می‌کنم، فرصت زیاد بود که جلوی رشد سوءتفاهم گرفته ‌شود. در شرایطی که کشورهای دیگر فعالانه تلاش می‌کردند ریشه رابطه خوب ایران و تاجیکستان را مسموم کنند، ایران فرصت زیادی داشت تا پیشقدم شود دیپلمات‌های بلندپایه به محل اعزام و روابط را احیا کند. اما متاسفانه تعلل در تهران ادامه پیدا کرد تا جایی که بدبینی در تاجیکستان عمیق‌تر و عمیق‌تر شد.

دلیلی که دوشنبه برای کاهش روابط با تهران اعلام کرد، حضور اعضای یک گروه غیرقانونی این کشور در کنفرانسی در تهران بود.

اصولا چه من و چه بسیاری از کارشناسان دیگر مسائل تاجیکستان و روابط بین‌الملل معتقدند که حضور محی‌الدین کبیری، رییس حزب نهضت اسلامی تاجیکستان در تهران که بهانه‌ای برای قطع روابط عنوان شد، با وجود ممنوعیت فعالیت این حزب در تاجیکستان، آنچنان مساله مهمی نبود که بتواند رابطه عمیق و برادرانه دو کشور را اینچنین دچار اخلال کند.

هر چند که من معتقدم روابط دوستانه میان دو کشور ایجاب می‌کند که ملاحظات دولت تاجیکستان در مورد گروه‌های سیاسی فعال در خاک این کشور رعایت شود، اما به اعتقاد من، حس اعتماد میان دوشنبه و تهران تا اندازه‌ای ضربه خورده‌ بود که این رویداد توانست روابط دو کشور را به ‌شدت تحت تاثیر قرار دهد.

آیا در گذشته هم تاجیک‌ها تذکری در مورد روابط ایران با گروه‌های افراطی یا آن‌گونه که بعدا در مورد حزب نهضت ‌اسلامی عنوان شد، حمایت از تروریسم به ایران داده‌ شده ‌بود؟

در دوران ماموریت من، حتی یک بار هم موردی پیش نیامده ‌بود که چنین اتهامی به ایران وارد شود یا اینکه اظهار نگرانی در مورد حمایت از افراط‌گرایی مطرح شود. قطعا اگر موردی وجود داشت به ما منعکس می‌کردند.

البته فعالیت حزب نهضت اسلامی در دوران سفارت من قانونی بود و غیرقانونی شدن آن بعدا اتفاق افتاد، اما در مورد هیچ گروه دیگر یا جریان دیگری، من به یاد ندارم که تاجیکستان اتهامی به ایران وارد کرده ‌باشد که از افراط‌گرایی حمایت کرده ‌باشیم.

وقتی ایران هیچ سابقه‌ای در این زمینه در خاک تاجیکستان نداشت و به گفته شما تا آن اندازه همکاری اقتصادی و فرهنگی وجود داشت، چرا دولت تاجیکستان به این راحتی حاضر شد ایران را کنار بگذارد؟

وقتی که اعتماد کافی وجود نداشته ‌باشد هر موضوعی می‌تواند دستمایه سوءتعبیر و سوءتفاهم جدی شود. به ویژه وقتی گفت‌وگوهای بلندپایه وجود نداشته ‌باشد، افراد معتمد حضور نداشته ‌باشند و هیچ یک از طرفین برای رفع سوءتفاهم پا پیش نگذارد.

وقتی هم که بعد از یک سال سفیر تعیین شد، در سطحی بلندپایه و باتجربه نبود که از پس بحران جاری بر بیایند. البته الان بعد از گذشت 4 سال از وقوع بحران در روابط دو کشور شرایط کاملا تغییر کرده، سفیری که از سوی هر دو کشور تعیین شده در حد معاون وزیر امور خارجه است.

سفیر تاجیکستان در ایران، آقای نظام‌الدین زاهدف، فردی با پیشینه آکادمیک و معاون پیشین وزیر امور خارجه این کشور است، سفیری هم که از سوی ایران تعیین شده است، محمدتقی صابری، هم یک شخصیت فرهنگی است و هم پیش از این معاون اداری و مالی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران بود.

این اقدام یعنی عزم و اراده دو کشور برای رفع سوءتفاهم و بهبود روابط. ارشدیت دیپلماتی که به عنوان رییس نمایندگی معرفی می‌شود، به معنای میزان عزم و اراده دولت‌ها برای بهبود روابط است.

چه شد که بعد از چهار سال دو کشور دوباره به فکر احیای روابط صمیمانه افتادند؟

هر دو کشور احساس خسران می‌کردند، سردی روابط نباید و نمی‌توانست بیش از این ادامه پیدا می‌کرد. به هر تقدیر درهم‌تنیدگی تمدنی و فرهنگی میان دو کشور، باعث شد تا هر دو کشور به این نتیجه برسند که باید طرحی نو درافکنند.

شرکت مشاور رییس‌جمهور تاجیکستان در جشن چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی در ایران، پیام‌های گرم و صمیمانه‌ای که روسای جمهوری دو کشور به مناسبت تبریک عید فطر برای یکدیگر فرستادند، همه نشان از عزم جدی برای احیای رابطه داشت. تعیین سفرای جدید در این سطح و استقلال گرم امامعلی رحمان، رییس‌جمهور تاجیکستان از حسن روحانی، رییس‌جمهور اسلامی ایران در دوشنبه، نشان از گام مهم برای احیا و گسترش روابط دوجانبه دارد.

تصور می‌کنید که این گام‌های اخیر می‌تواند باعث بازگشت سطح روابط به گذشته شود؟

اینها فقط زیرساخت است. این گام‌ها نشان می‌دهد که عزم و اراده میان دولت‌های دو کشور وجود دارد. اما برای رسیدن به سطح آرمانی روابط یا دست‌کم بازگشت به سال 1392 که بیش از 500 شرکت ایرانی در تاجیکستان فعال باشند، هزاران دانشجوی ایرانی در تاجیکستان تحصیل کنند، صدها دانشجوی بورسیه تاجیکستان در ایران تحصیل کنند، قطارهای مملو از کالا از مبدا تاجیکستان در مسیر ازبکستان و ترکمنستان به ایران بیاید و از ایران به تاجیکستان برود تا جایی که هر محموله باری یکی، دو ماه در نوبت استفاده از خط آهن قرار داشته ‌باشد یا اینکه 4 پرواز مستقیم هفتگی کفاف مسافران میان دو کشور را ندهد، خیلی کار و ابتکار نیاز دارد. موانع در حال مرتفع شدن است، اما مسیر رسیدن به سطح مطلوب روابط بسیار طولانی است.

همزبانی و اشتراک‌های فرهنگی میان دو کشور چقدر می‌تواند مسیر احیای روابط را تسریع کند؟

قطعا این مساله بسیار مهم است و باید سرمایه‌گذاری خیلی زیادی روی آن کرد. من به یاد دارم که رهبر معظم انقلاب در یکی از دیدارهای‌شان با رییس‌جمهور تاجیکستان گفته ‌بودند که زبان فارسی میان ایران و تاجیکستان از جمله انفال است. این تعبیر خیلی مهم و کلیدی است. اجزای متشکله فرهنگ دو کشور یکی است.

زمانی که تاجیکستان تصویب کرد که الفبای نیاکان و رسم‌الخط مشابه رسم‌الخط ما در مدارس این کشور تدریس شود، یک کتاب الفبا برای تدریس در مدارس تاجیکستان از سوی ایران آماده ‌شد، کتاب معروفی بود که بارها در این کشور تجدیدچاپ شد و در مدارس آموزش داده ‌می‌شد. وزیر معارف وقت تاجیکستان یک بار به من گفت، این الفبای نیاکان است، اما همیشه که یک کودک در کلاس اول نمی‌ماند، لازم است برای بقیه پایه‌های درسی هم کتاب‌های مشابهی آماده شود.

سازمان تدوین و تالیف کتب درسی در وزارت آموزش و پرورش با همکاری مولفان کتب درسی تاجیکستان، کتاب‌هایی را برای 8 پایه تحصیلی ابتدایی تاجیکستان متناسب با فرهنگ این کشور، تالیف و چاپ کرد و با موافقت رییس‌جمهور تاجیکستان برای تدریس در مدارس این کشور به وزارت معارف تاجیکستان تقدیم شد.

من نمی‌دانم در سال‌های اخیر این برنامه تدریس دو ساعت در هفته الفبای نیاکان به دانش‌آموزان با وضعیت جاری در روابط دو کشور به کجا رسیده، اما عرض من این است که سطح همکاری دو طرف در چنین سطحی قرار داشت و تا این اندازه زمینه‌های همکاری بود.

در زمینه‌های اقتصادی فکر می‌کنید تا چه اندازه امکان گسترش مناسبات وجود داشته‌ باشد؟

تولیدات ایرانی خواهان زیادی در تاجیکستان دارد. مواد غذایی، پوشاک، مصنوعات فلزی و مصالح ساختمانی در تاجیکستان بازار دارد. یک دورانی تمام این محصولات ایرانی به تاجیکستان صادر می‌شد و در برابر ایران هم مثلا کمبود پنبه خود را از تاجیکستان تامین می‌کرد، تاجیکستان یکی از منابع تامین آلومینیوم برای ایران بود و باید توجه داشت که همه‌ چیز به عدد و رقم نیست، حالا که چهار سال از سردی روابط دو کشور می‌گذرد و مناسبات دوجانبه این حد کاهش پیدا کرده است، می‌توان اهمیت بازار و روابط دو کشور را فهمید. زمینه همکاری میان دو کشور بسیار است.

حتی سازمان صنایع دفاع، وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح هم در تاجیکستان کارخانه ساخته ‌بود، البسه نظامی با مواد اولیه ایرانی در این کشور تولید می‌شد، سرمایه‌گذاری، مدیریت و مواد اولیه از ایران بود، نیروی کار و بازار از تاجیکستان. می‌توان گفت هیچ زمینه‌ای نبود که ما در آن با یکدیگر همکاری نداشته ‌باشیم، متاسفانه همه اینها الان تعطیل شده‌اند، اما باز هم اگر عزم و اراده و فعالیت کافی وجود داشته ‌باشد، همه اینها قابل بازگشت هستند.

در زمینه سیاسی چطور؟ تا چه اندازه امکان گسترش همکاری‌ها وجود دارد؟

دو کشور در بسیاری از سازمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی کنار هم حضور دارند. همکاری در مجموعه اکو، اتحادیه اوراسیا، همین اجلاس سیکا که اخیرا نشست سران آن با حضور روسای جمهور ایران و به میزبانی رییس‌جمهور تاجیکستان در دوشنبه برگزار شد، سازمان همکاری شانگهای که تاجیکستان در آن عضویت دارد و ایران هم علاقه‌مند است در آن عضو شود...

اما تاجیکستان با عضویت ایران در این سازمان مخالفت کرد ...

تلاش ایران برای عضویت در سازمان به 10 سال پیش باز می‌گردد، تاجیکستان ابتدا هیچ مخالفتی با پیوستن ایران نداشت و تصادفا دنبال عضویت ایران بود و برای آن تلاش می‌کرد. سال 2014 زمانی که نشست سران سازمان همکاری شانگهای در دوشنبه برگزار شد، ما امیدوار بودیم که عضویت کامل ایران در این جلسه تصویب شود. دولت تاجیکستان در آن دوره همپای ایران تلاش و ممارست داشت که ایران به عضویت این سازمان پذیرفته‌ شود.

حتی مقام‌های تاجیکستان بودند که در آستانه اجلاس سران سازمان در دوشنبه به هیات ایرانی خبر دادند، کدام کشور پشت پرده تلاش می‌کند ایران به عضویت سازمان در نیاید و تاکید کردند اگر امکان رایزنی وجود دارد تا نظر این کشور تغییر کند، قبل از برگزاری نشست این کار را انجام دهیم. یعنی در آن دوران کسی تصور نمی‌کرد که تاجیکستان مخالف پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای بشود. در طول سال‌هایی که من در تاجیکستان سفیر بودم، حتی یک مورد پیش نیامد که در مجامع بین‌المللی، در مورد قطعنامه‌های حقوق ‌بشری یا قطعنامه‌های ضدایرانی دیگری تاجیکستان علیه ایران رای بدهد.

همواره دولت دوشنبه با تهران همراه و هم‌رای بود. حتی در دوره‌ای که تحریم‌های بین‌المللی از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد وضع شده ‌بود، باز هم تاجیکستان خیلی کمک‌حال ما بود، در مسائلی مانند حوزه بانک با ما همکاری می‌کرد.

آیا مساله افغانستان هم می‌تواند زمینه همکاری میان دو کشور باشد؟

امامعلی رحمان در یکی از دیدارهایش با مرحوم اکبر هاشمی‌رفسنجانی رییس‌جمهور وقت ایران، پیشنهاد تشکیل یک اجلاس سه جانبه میان کشورهای فارسی‌زبان شد و با موافقت مرحوم هاشمی‌رفسنجانی، اجلاس سه جانبه روسای جمهوری ایران، تاجیکستان و افغانستان برگزار شد که نشست‌های بسیار پرثمری هم بود.

به نظر من این نشست‌های دوره‌ای سه جانبه باید احیا شود، چراکه جز همزبانی و همدلی میان سه کشور، ظرفیت همکاری‌های بالقوه میان سه کشور بسیار زیاد است. مسائلی مانند مبارزه با افراط‌گرایی، مبارزه با تروریسم و تلاش برای ثبات و امنیت افغانستان، از سوی این سه کشور می‌تواند به صورت مشترک، ریشه‌ای و عمیق حل و فصل شود.

اصولا باید توجه کرد که مساله حوزه تمدنی باید در اولویت سیاست خارجی ما قرار گیرد. اشتراکات ما با تاجیکستان آنقدر زیاد است که به سادگی می‌توان اصلا به نقاط افتراق و اختلاف نزدیک نشد. حوزه نوروز دیگر مساله فرهنگی مشترک ایران، تاجیکستان و افغانستان است.

گسترش همکاری‌ها میان کشورهای حوزه فرهنگی نوروز، مصوبه دولت است که باید اجرایی شود. در شرایطی که دشمن‌های مشترک و قدرتمندی مانند امریکا اینچنین علیه اقتصاد و امنیت ما خصومت‌ورزی می‌کنند، همین دوستان، همین شرکای فرهنگی هستند که می‌توانند به ما برای فائق آمدن به مشکلات کمک کنند، تاکنون از این اشتراکات فرهنگی بسیار غفلت شده است.

منبع: روزنامه اعتماد
خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.