◄ داده ها، سوخت تفکر مدیریتی نوین/ مدیران آینده صنعت هوانوردی چه کسانی هستند؟
مدیران آینده صنعت هوانوردی، تصمیم گیرانی خواهند بود که نه براساس گمان، بلکه براساس تحلیل داده ها، الگوریتم و پیش بینی حرکت می کنند.

علیرضا عشاقی : هوانوردی، صنعتی پیچیده، بسیار «قانونمند» (Regulated) و پرهزینه است. در چنین محیطی، موفقیت نه فقط به تجهیزات پیشرفته و سرمایه گذاری کلان، بلکه به تصمیم های درست، به موقع و مبتنی بر واقعیت وابسته است. داده ها، به عنوان سوخت تفکر مدیرتی نوین، در سال های اخیر جایگاهی تعیین کننده یافته اند. با این حال داده ها به تنهایی کافی نیستند و آنچه تحول می آفریند، ابزارهای داده محور برای تحلیل، تصمیم سازی و پیش بینی است؛ ابزاری که امروز در مدیریت کلان هوانوردی به ستون فقرات «مدیریت هوشمند» (Intelligent Management) تبدیل شده اند.
در سطح کلان، مدیران شرکت های هواپیمایی، فرودگاه ها، مراکز آموزشی، و حتی رگولاتورها نیاز دارند تا هزاران داده پیچیده و متنوع را به یک تصویر واضح و قابل درک تبدیل کنند. اینجاست که ابزارهای «هوش تجاری» BI (Business Intelligence) وارد می شوند. با استفاده از این ابزارها، داده هایی مانند نرخ تأخیر پروازها، ساعت های کار پرسنل، وضعیت سلامت ناوگان هواپیماها و رضایت مسافران یا دانشجویان، به صورت نمودارها، شاخص ها و داشبوردهای تعاملی نمایش داده می شوند.
برای مثال یک شخص با سمت مدیر عملیات می تواند با نگاه به یک داشبورد، در چند ثانیه متوجه شود که کدام مسیر بیشترین تأخیر را داشته، برای کدام هواپیما بیشترین نقص فنی گزارش داده شده و کدام فرودگاه مقصد دچار تراکم بیش از حد شده است. این شفافیت لحظه ای، بستر تصمیم سازی سریع و اثربخش را فراهم می کند.
در مقیاس ملی، نهادهای رگولاتوری با حجم عظیمی از داده ها سروکار دارند. آمار سوانح، تغییرات ظرفیت ناوگان کشور، ترافیک هوایی، نیاز سالانه به خلبان یا تکنسین، وضعیت آموزشگاه های خلبانی و ده ها متغیر دیگر، باید جمع آوری، اعتبارسنجی و تحلیل شوند. ابزارهای داده محور می توانند این داده ها را به نقشه راه برای سیاست گذاری هوشمندانه تبدیل کنند.
به عنوان مثال، یک تحلیل کلان می تواند پیش بینی کند که در چند سال آینده، کشور با کمبود خلبان خط هوایی روبرو خواهد شد؛ چنین اطلاعاتی در نهایت می تواند منجر به سیاست هایی مانند افزایش ظرفیت مدارس خلبانی، تسهیل ورود شبیه سازهای جدید، یا تنظیم وام های آموزشی شود. بنابراین داده، در این سطح، قدرت پیش بینی و مدیریت منابع ملی را ممکن می کند.
یکی از تحول آفرین ترین کاربردهای داده محوری در هوانوردی، «مدل های پیش بینی» (Predictive Analytics) هستند. این مدل ها با استفاده از داده های گذشته، امکان پیش بینی روندهای آینده را فراهم می کنند. برای نمونه، تحلیل رفتار موتورهای هواپیما بر اساس داده های عملکردی می تواند خرابی های احتمالی را قبل از وقوع پیش بینی کند؛ این نوع پیش بینی، نه تنها هزینه ها را کاهش، بلکه ایمنی را نیز افزایش می دهد.
در سطح کلان، مدل های پیش بینی می توانند الگوهای تقاضای سفر هوایی را در سال های پیش رو بر اساس داده های اقتصادی و جمعیتی مدل سازی کنند. مدیران فرودگاه ها می توانند بر اساس این تحلیل ها، توسعه زیرساختی خود را هدفمند و بهینه طراحی کنند. ابزارهای داده محور در حال حرکت به سوی «هوش مصنوعی» AI (Artificial Intelligence) هستند. این ابزارها، نه فقط داده ها را نمایش می دهند، بلکه خودشان تصمیم یار می شوند. در برخی از شرکت های هواپیمایی پیشرو، سامانه های AI می توانند به مدیر پیشنهاد دهند که در صورت تغییر تقاضا، چگونه شبکه پروازی بازآرایی شود.
در مراکز آموزش خلبانی، «هوش مصنوعی» می تواند بر اساس داده های عملکرد دانشجو در شبیه ساز، دوره آموزشی شخصی سازی شده پیشنهاد دهد. در رگولاتوری ها، الگوریتم های هوشمند می توانند رفتار ریسک آفرین مدارس خلبانی یا خطوط هوایی را شناسایی کنند و به جای بازرسی سنتی، نظارت پیش بینانه فراهم سازند.
با وجود مزایای گسترده، پیاده سازی ابزارهای داده محور در مدیریت کلان هوانوردی با چالش هایی روبرو است. نخست، زیرساخت دیجیتال یکپارچه شرطی حیاتی است؛ چرا که پراکندگی داده ها در سامانه های ناسازگار، مانع تحلیل یکپارچه می شود. دوم، نیاز به فرهنگ داده محوری در سازمان هاست؛ کارمندان و مدیران باید توانایی خواندن، تفسیر و تحلیل داده ها را داشته باشند. سوم، امنیت داده ها اهمیت ویژه دارد. در صنعت حساس هوانوردی، نشت داده می تواند نه فقط تهدید مالی، بلکه تهدید ایمنی و حتی امنیت ملی باشد. بنابراین، ابزارهای داده محور باید در بسترهایی ایمن و مطابق با استانداردهای بین المللی پیاده سازی شوند. داده محوری در مدیریت کلان هوانوردی، صرفا بهینه سازی عملیات نیست؛ تحول در تفکر مدیریتی است.
مدیران آینده، تصمیم گیرانی خواهند بود که نه براساس گمان، بلکه براساس تحلیل داده ها، الگوریتم و پیش بینی حرکت می کنند. ابزارهای داده محور، از یک گزارش گر به یک مشاور استراتژیک برای مدیران تبدیل شده اند. آینده صنعت هوانوردی، نه در بلندترین باندهای فرودگاهی یا پیشرفته ترین هواپیماها، بلکه در هوشمندترین میزهای مدیریت شکل خواهد گرفت؛ میزهایی که داده، قلب تپنده تصمیم سازی در آن هاست.