◄ تعیین کننده های انگیزشی رفتار ریسک پذیر، منحنی اتکینسون
مقاله تعیین کننده های انگیزشی رفتار ریسک پذیر که از سوی اتکینسون از دانشگاه میشیگان در 1957 منتشر شد به بررسی تأثیر دو انگیزه اصلی روان شناختی یعنی انگیزه پیشرفت (تمایل به موفقیت) و انگیزه اجتناب از شکست (ترس از ناکامی) بر رفتار ریسک پذیر می پردازد.

عباس قربانعلی بیک: رهبر معظم انقلاب در دیدار جوانان خراسان شمالی (910723) فرمودند: اصل قضیه اینست که ما بتوانیم متن زندگی را، این بخش اصلی تمدن را اصلاح کنیم. البته در انقلاب، در این بخش، پیشرفت ما چشمگیر نیست؛ ... خب، باید آسیب شناسی کنیم؛ چرا ما در این بخش پیشرفت نکردیم؟چرا برخی از حرف های خوب، نظرهای خوب، ایده های خوب، در حد رویا و حرف باقی می ماند؟
مقاله "تعیین کننده های انگیزشی رفتار ریسک پذیر" (MOTIVATIONAL DETERMINANTS OF RISKTAKING BEHAVIOR) که در شماره 6 مجله Psychological Review از سوی اتکینسون از دانشگاه میشیگان در 1957 منتشر شد به بررسی تأثیر دو انگیزه اصلی روان شناختی یعنی انگیزه پیشرفت (تمایل به موفقیت) و انگیزه اجتناب از شکست (ترس از ناکامی) بر رفتار ریسک پذیر می پردازد.
اتکینسون با ترکیب این انگیزه ها با انتظارات ذهنی و ارزش عاطفی موفقیت یا شکست، مدلی ارائه می دهد که نحوه انتخاب افراد بین تکالیف آسان، متوسط و دشوار را توضیح می دهد. بر اساس این مدل، افراد بر اساس تعادل بین انگیزه پیشرفت و ترس از شکست، سطح دشواری تکالیف را انتخاب می کنند. ارزش موفقیت در تکالیف دشوار بیشتر است زیرا دستیابی به آنها غرور بیشتری ایجاد می کند، در حالی که ارزش شکست در تکالیف آسان منفی تر است چون ناکامی در آنها شرم آورتر است.
افراد با انگیزه پیشرفت قوی به سمت تکالیف با ریسک متوسط (شانس ۵۰-۵۰ برای موفقیت) جذب می شوند زیرا این تکالیف هم چالش برانگیزند و هم ارزش موفقیت در آنها بالا است. این افراد در شرایط انتخاب آزاد ترجیح می دهند چالش هایی را بپذیرند که نه خیلی آسان باشند و نه غیرممکن. پس از موفقیت نیز به سراغ تکالیف دشوارتر می روند تا انگیزه خود را حفظ کنند.
در مقابل، افراد با ترس شدید از شکست از تکالیف با ریسک متوسط اجتناب می کنند زیرا این تکالیف بیشترین اضطراب را ایجاد می کنند. آنها به جای آن، تکالیف بسیار آسان (شانس موفقیت بالا) یا بسیار دشوار (شانس موفقیت ناچیز) را انتخاب می کنند تا در صورت شکست احساس شرمندگی کمتری داشته باشند. جالب اینجاست که در شرایط اجباری مثل آزمون، اگر مجبور به انجام تکلیفی با ریسک متوسط باشند، اضطراب آنها را وادار به تلاش زیاد می کند.
موفقیت در یک تکلیف انتظار موفقیت های آینده را افزایش می دهد و انگیزه فرد برای تکرار همان تکلیف را کاهش می دهد که به آن احساس سیری می گویند. از سوی دیگر، شکست در تکالیف آسان می تواند انگیزه را افزایش دهد چون فرد تلاش بیشتری می کند، اما در تکالیف دشوار انگیزه را کاهش می دهد چون فرد امید خود را از دست می دهد. این مدل کاربردهای گسترده ای در روان شناسی آموزشی دارد و به درک این موضوع کمک می کند که چرا برخی دانش آموزان از چالش ها فرار می کنند در حالی که برخی دیگر به استقبال آنها می روند. در حوزه مدیریت و رهبری نیز می تواند به کارکنان کمک کند تا متناسب با انگیزه هایشان اهداف را انتخاب کنند. پژوهش های آینده می توانند ارتباط این مدل را با رفتارهای اقتصادی مانند سرمایه گذاری بررسی کنند. در نهایت، مدل اتکینسون نشان می دهد که رفتار ریسک پذیری صرفاً یک انتخاب عقلانی نیست، بلکه تحت تأثیر تعامل پیچیده ای از انگیزه های درونی، ترس ها و انتظارات فردی است. این نظریه به درک بهتر تفاوت های فردی در مواجهه با چالش ها کمک می کند و با فهم این مکانیسم ها، می توان راهکارهای بهتری برای تشویق افراد به پذیرش چالش های سازنده و مدیریت ترس ازشکست ارائه داد.
نمایندگان مجلس با تصویب قانون مترقی مدیریت سوخت در 1386 برای رسیدن سهم حمل ونقل بار ریلی به 30 درصد و مسافر به 18 درصد تا سال 1390 و تمدید چندین باره آن از جمله تاپایان برنامه هفتم، دستاورد قابل توجهی را مشاهده نکردند (تین 240433).
مصوبه ارزشمند 950628 دولت برای تامین 20 درصد برق مصرفی ساختمان های دولتی از انرژی های تجدیدپذیر طی دو سال هم سرنوشت مشابهی داشت (تین 302053). آسیب شناسی این دو مصوبه شایسته ولی ناموفق مجلس و دولت، موید ضرورت تهیه نقشه راه (مرحله ای و انگیزشی و اصلاح پذیر) برای اهداف بزرگ است (تین 292879)، رعایت سه اصل نقشه راه بلوغ: تصمیم شایسته، اقدام بایسته و بهبود پیوسته احتمال موفقیت تصمیمات بزرگ را می افزاید، (اقدام بایسته مبتنی است بر شناخت، مقدورات و انگیزه که باید متناسب با شناخت و مقدورات مجریان باید تعریف گردد تا حداکثر انگیزش را در ایشان ایجاد نماید، تین 254595).