◄ می خواهم زنده بمانم/ تمنای پلیس راهور از موتور سوران برای تردد نکردن در پیاده رو
پلیس راهنمایی و رانندگی کشور، برای صیانت و محافظت از جان مردم ( به ویژه زنان و کودکان )، از موتور سواران متخلف با خواهش و تمنا می خواهد در پیاده روها جولان ندهند و اجازه دهند عابران زنده بمانند !

رحیم مطهرنژاد: مدتی بود دنبال فرصتی می گشتم تا در مورد حریم عابران پیاده و الزامات رانندگی و تردد موتور سواران در پیاده روها و خطوط عابر پیاده مطلبی را به رشته تحریر درآورم.
تا این که دیروز پیام ذیل با سرشماره
0968 800 0205
برای اینجانب و احیانا برخی دیگر از هموطنان عزیز، به وسیله تلفن های همراه دریافت شد؛
« گذرگاه عابر پیاده مسیر ایمن زندگی،
پس موتور سوار عزیز از پیاده رو عبور نکن !
#میخواهم_زنده_بمانم
پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ»
ابتدا باورش برایم سخت بود؛
این که ببینم پلیس راهنمایی و رانندگی کشور، برای صیانت و محافظت از جان مردم ( به ویژه زنان و کودکان )، از موتور سواران متخلف با خواهش و تمنا بخواهد در پیاده روها جولان ندهند و اجازه دهند عابران زنده بمانند !
اگر این پیام را پلیس هر کشور دیگری برای هموطنان خود می فرستاد، ممکن بود خیلی از ما ایرانی ها به این اقدام پلیس آن کشور خرده بگیریم و بگوئیم مگر می شود خواسته پلیس به عنوان ضابط انتظامی، آن قدر از سوی موتور سیکلت سواران متخلف نادیده گرفته شود که پلیس مجبور به خواهش و تمنا از آنان گردد !
اگر قرار بود این کار با موعظه و خواهش و تمنا سامان یابد، الان نباید در فضای مجازی کیف قاپی و موبایل دزدی ( منجر به پرت شدن زنان و دختران مان در کف پیاده روها و خیابان ها )، مشاهده می شد !
برخی امور مثل صیانت و محافظت از جان مردم باید خط قرمز پلیس و هموطنان محسوب شود.
پیاده روها و خطوط عابر پیاده، در تمام نقاط جهان، نقطه امن تردد برای عابران پیاده است.
این نقاط باید برای همه و برای همیشه امن باقی بماند.
تصمیم گیری در مورد این اماکن تعارف بردار نیست و با خواهش و تمنا سامان نمی یابد.
این که پس از حدود ۶۵ سال از ورود موتور سیکلت به چرخه حمل و نقل مردم ایران، پلیس راهنمایی و رانندگی هنوز حریف نرفتن موتورسیکلت سواران متخلف به داخل پیاده روها نشده، نشان از یک اشکال اساسی دارد.
این اشکال پس از ۶۵ سال با توصیه، تذکر، موعظه و التماس حل نخواهد شد.
قطعا مخاطب پلیس راهنمایی و رانندگی در این اطلاع رسانی، همه موتورسیکلت سواران نبوده و نیست؛
چون اکثر قریب به اتفاق راکبان موتورسیکلت ها وارد پیاده روها نمی شوند.
پلیس راهنمایی و رانندگی برای حفظ جان مردم ( به ویژه زنان و کودکان )، بجای این پیام بایستی یک پیام کوتاه برای موتور سواران متخلف می داد و اعلام می کرد؛
از اول تیرماه هر موتور سواری که وارد پیاده روها شود، موتورش توقیف و جلوی دوربین تلویزیون پرس می شود.
پلیس راهنمایی و رانندگی باید مشابه همین پیام را برای همه رانندگان و موتور سیکلت سواران در مورد قرار گرفتن روی خطوط عابر پیاده و یا عدم رعایت حق تقدم عابران پیاده، در خیابان ها صادر می کرد.
کافی است این فرمان پلیس با اطلاع رسانی از طریق رسانه ملی، رسانه های مکتوب، مجازی و بیلبوردهای شهری، برای مدت محدودی در دید مردم قرار گرفته و از فردای روز تعیین شده، اجرایی شود.
شک ندارم اگر چنین قاطعیت و اهتمامی برای امن کردن پیاده روها و خطوط عابر پیاده اجرایی و عملیاتی شود، ظرف مدت کوتاهی پیاده روها و خطوط عابر پیاده در ایران به یکی از نقاط امن تردد برای عابران تبدیل خواهد شد.
پلیس راهنمایی و رانندگی بایستی با اقتدار موتور سیکلت سواران متخلف را مخاطب قرار می داد و آنان را متوجه این خطای فاحش می ساخت.
لااقل اجازه دهیم مردم یک نقطه امن برای عبور پیاده داشته باشند.
تردید ندارم این اقدام پلیس، مورد حمایت اکثریت قریب به اتفاق مردم واقع می شود.
در چنین مواردی اقدامات سخت گیرانه حاکمیت به نفع عموم مردم، با اقبال عمومی مواجه و کسی معترض پلیس راهنمایی و رانندگی و مجری قانون نخواهد شد.
درست مشابه پیامی که فرمانده فراجا در آغاز سال جدید به اراذل و اوباش داد و با قاطعیت اعلام کرد؛
اگر اراذل و اوباش بخواهند امنیت مردم را در کوچه و خیابان به مخاطره بیندازند، پلیس از روی آنان عبور خواهد کرد.
احساس عدم امنیت و قائل نشدن حریم عبور برای عابران پیاده، از خیابان ها؛
حتما اکثر ما مردم ایران این مشکل را هنگام عبور از عرض خیابان ها و حتی خطوط عابر پیاده لمس کرده ایم.
یعنی در ایران آنان که در خودرو و یا سوار موتور سیکلت هستند، از عابران احساس امنیت بیشتری دارند.
گویی هیچ راننده ای و هیچ موتور سواری از عواقب تصادف با عابران اصلا احساس نگرانی ندارد !
در یادداشت قبلی برای پیشگیری از حوادث مشابه بندر شهید رجایی بندرعباس نوشتم، قیمت جان در ایران ارزان است !
این جا باید نوشت؛
در حوادث رانندگی ناشی از برخورد خودروها و موتورسیکت ها با عابران پیاده، جان مردم در معرض حراج است !
کافی است به کلیپ های تصویری منتشر شده در فضای مجازی در مورد کیف قاپی و موبایل دزدی نگاهی بیندازیم.
زنان و دخترانی که چندین متر روی آسفالت خیابان ها کشیده می شوند تا کیف و موبایل شان توسط دزدان از آنان جدا شود !
در بسیاری از کشورهای جهان وقتی خودروها از فاصله معینی متوجه عبور عابران پیاده از عرض خیابان ها می شوند، اصطلاحا برای عبور عابران حریم قائل می شوند.
برعکس این رویه در ایران، وقتی ما ایرانی ها می خواهیم از عرض خیابان ها و حتی خطوط عابر پیاده رد شویم؛
رانندگان ( که اغلب خودمان هم جزو آنان هستیم )، تا چند سانتیمتری پای عابران جلو می آیند و مثل پادشاهان و با تکبر و منت به آنان اجازه عبور می دهیم !
نمی دانم تا کنون دقت کرده اید، یا نه،؛
چون این رویه در ایران هنوز به یک فرهنگ تبدیل نشده :
اگز راننده ای برای عابران پیاده حریم قائل شود ( به جای چند سانتیمتری، لااقل به اندازه فاصله دو خودرو تا رسیدن به عابران، توقف کند )، تا آنان با احساس امنیت از عرض خیابان عبور کنند، گویی دنیا را به آن عابر داده اید.
در چنین مواقعی عابران پیاده معمولا با لب خندان و دست به سینه چند بار از راننده خودروها یا موتور سواران، تشکر می کنند !
اغلب ما مردم ایران معتقدیم کشور و ملت مان به لحاظ تاریخی فرهنگی، ادبی و هنری سابقه ای چند هزار ساله داریم.
اما در مواردی مثل؛
رعایت حق تقدم عابران پیاده،
رعایت حق الناس در دعاوی حقوقی،
دادن راه به یکدیگر در رانندگی،
مراعات حقوق متعارف همسایگی،
پارک نکردن خودرو به صورت دوبله، داخل پیاده رو، جلوی پارکینگ و مقابل پل منازل،
نریختن زباله در طبیعت،
نینداختن ته سیگار در معابر
پرت نکردن زباله از داخل خودرو به بیرون،
تخلیه نکردن نخاله های ساختمانی در حاشیه شهرها و روستاها،
رها نکردن زباله در تفرج گاه ها، کنار جنگل ها و سواحل دریا،
و برخی موارد دیگر ( که به حقوق عمومی و خصوصی دیگران صدمه می زند )، نیاز به یک بازنگری اساسی در رفتار و گفتارمان داریم.
بسیاری از ما ایرانی ها وقتی به یک کشور دیگر مهاجرت یا مسافرت می کنیم، به سرعت خودمان را با مقررات، آداب و رسوم کشور میزبان هماهنگ می کنیم، اما وقتی داخل کشور عزیز خودمان هستیم، انگار خیلی احساس راحتی می کنیم و پاهای مان را روی حقوق شهروندی، عمومی و خصوصی دیگران می گذاریم.
حریم های امن در مناطق گردشگری؛
ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در خیلی جاها همه چی را با هم مخلوط کرده ایم !
مثلا در ساحل دریا که برای پیاده روی و آرامش است، موتور ۴ چرخ و خودروی آف روود کرایه می دهیم !
خاطرم هست سال ۸۹ - ۹۰ که مدیرعامل برج میلاد تهران بودم، فاصله بین مرکز همایش ها و برج را حریم عابر پیاده قرار دادم و تردد خودرو، موتور سیکلت و دوچرخه را در محدوده فوق ممنوع اعلام کرده بودم؛
تا مردم شریف ایران و گردشگران خارجی با آسودگی خاطر به همراه فرزندان شان بدون ایجاد نگرانی و مزاحمت در این مسیر تردد نمایند.
چند سال پیش که برای مراسمی به برج میلاد تهران دعوت شدم، دیدم دور رینگ برج ( که آخرین پناهگاه امن رفتن به داخل برج محسوب می شد )، برای گردشگران درشکه سواری گذاشته بودند و به بازدید کنندگان دوچرخه کرایه می دادند !
پیاده روها جولان گاه دست فروشان !
اگرچه موضوع جولان دست فروشان در پیاده روها به پلیس راهنمایی و رانندگی مرتبط نیست و شهرداری تهران و دیگر شهرها مسئول ساماندهی آن ها هستند؛
اما چون پیاده روها مختص عبور و مرور امن عابران تعریف شده است،
همه ما مردم و مسئولان مرتبط خوب می دانیم که عبور عابران در پیاده روها در بسیاری از نقاط شلوغ شهر به حدی سخت شده که حتی دو نفر هم به سختی می توانند از کنار هم عبور نمایند !
در برخی پیاده روها ییش از ۷۰ درصد از معابر در اختیار دست فروشان است.
دست فروشانی که برای کسب درآمد، حداکثر فضای برخی پیاده روها را در طول سال اشغال نموده اند.
یعنی در برخی امور کشورداری و خدمات شهری هر کاری که ما خواسیم انجام دهیم، زدیم آن کار را ناکار و کن فیکون کردیم !
نقش رسانه ملی، رسانه های مکتوب، مجازی و بیلبوردهای شهری، در اصلاح و بهبود رفتار ها و هنجارهای اجتماعی
در تمام دنیا رسانه ها می توانند در اصلاح رفتارها و هنجارهای اجتماعی نقش مهمی ایفا نمایند.
البته این کار با امر و نهی صرف، از طریق رسانه ها، امکان پذیر نیست.
فیلم ها، سریال ها، کلیپ های کوتاه و تاثیر گذار، تصاویر و مطالب مرتبط با اصلاح وضعیت زندگی شهری، حفاظت از محیط زیست، رفت و آمدهای پیاده و سواره و دیگر موارد زیست جمعی، می توانند اصول اخلاقی، انسانی و اجتماعی برتر را در اذهان عمومی بهبود بخشند.
با رصد برنامه های رسانه ای در حوزه های مختلف، به ویژه رسانه ملی، به نظر می رسد جای تولید و پخش یک سری آثار ویژه و برنامه های آموزشی در زمینه های یاد شده خالی است.
اکثر ما کلیپ های تصویری بابا برقی برای فرهنگ سازی خاموش کردن لامپ های اضافی را به خاطر داریم.
به نظرم با نگاه به تغییرات اساسی در رفتار و گفتار مردم برخی کشورهای منطقه و جهان ( که عمر برخی هاشان به ۵۰ سال هم نمی رسد )، زمان آن فرا رسیده که یک بازنگری اساسی در رفتار، گفتار و رویه های مدیریتی را برای اصلاح امور زندگی و تربیت نسل های آینده، از خودمان به یادگار بگذاریم.
از رانندگی شروع کنیم !
از موتور سیکلت سواری صحیح، با رعایت حق تقدم و حریم خصوصی عابران !
با مهربانی نسبت به عابران در پیاده رو ها و خطوط عابر پیاده هنگام رانندگی با خودرو و موتور سیکلت !
از رد نشدن موتورسیکلت سواران از چراغ قرمز !
از همین امروز.......
البته داوطلبانه و بدون مداخله و جریمه پلیس !
مثل دوران فرهنگ سازی برای بستن کمربند ایمنی.
رعایت حریم عابران پیاده در خیابان ها و پیاده روها را به یک فرهنگ خوب ایرانی تبدیل کنیم؛
مثل زمان خدا حافظی پس از پایان یک مهمانی و یا جلسات اداری ( تعارفات غیر معمول هنگام عبور از درها و یا ورود و خروج در آسانسورها ! )
یعنی موقع خداحافظی آن قدر به هم تعارف می کنیم که فرشته های روی دوش مون یه لحظه در مورد رفتارهای دوگانه ما شک می کنند !
آن دو فرشته مراقب گاهی که به آسمان نگاه می کنند، خطاب به خدا می گویند؛
مگه این ها از همان نوع بشری نیستند که فرمودی ؛
فتبارک الله احسن الخالقین
سوره مؤمنون آیه ۱۴
نقش زنان و دختران در اصلاح فرهنگ عبور و مرور، به ویژه رانندگی و موتور سواری !
اگر آقایان ناراحت نشوند؛ به ما مردان خیلی امیدی نیست ! زنان و دختران ایرانی دست به کار شوید !
حال که این روزها در کوچه و خیابان شاهد تردد شما زنان و دختران با موتورسیلکت هستیم و این نوع رفت و آمد در حال گسترش است؛ زنان و دختران خوب ایرانی، پا پیش بگذارید و یک رانندگی خوب و ایمن با موتور سیکلت را به همه، به ویژه ما مردان آموزش دهید !
زنان و دخترانی که چه در عرصه علم و دانش و چه در میادین ورزشی، در برخی رشته ها گوی سبقت را از بسیاری از مردان ربوده اند !
حالا این گوی و این میدان.....