◄ چگونه می توان از گسترش وندالیسم جلوگیری کرد؟
همانطور که شواهد بین المللی نشان می دهد با افزایش ریسک دستگیری وندل ها و نیز با منحرف کردن جوانان از این موضوع، وندلیزم کاهش می یابد.
وندلیزم چیست؟
وندلیزم از زمان بربرهای بی تمدن دوره باستان به وجود آمده و یک عمل وحشیانه یا بدخواهانه ویرانگر است. هرگونه صدمه، بد شکل کردن یا تغییر شکل دادن اموال عمومی یا خصوصی وندلیزم می باشد.
وندلیزم در اشکال گوناگون ظاهر می شود و باعث تلف شدن وقت، پول و اموال شخصی شهروندان می گردد.
وندلیزم شامل چه مواردی می شود؟
- خراب کردن وحشیانه ساختمان های عمومی، مانند مدارس متعلق به مردم
- نابود کردن کینه جویانه اموال خصوصی
- شکستن پنجره ها و نابود کردن قسمت درونی ساختمانهای متروکه یا خانه های در حال ساخت
- خرابکاری روزانه شامل چسباندن آدامس زیر صندلی ها، گرافیتی، سوزاندن فرش ها در مکان های عمومی و ...
- شوخی های غیر معقولانه
- آتش سوزی عمومی
وندلیزم چه زمانی اتفاق می افتد؟
وندلیزم می تواند در هر زمان روز یا شب و در هر فصلی اتفاق بیفتد اما غالبا در مواقع ذیل اتفاق می افتد.
- غروب های پاییز و زمستان
- غروب های روزهای معمولی هفته
وندلیزم در طول ماه های زمستان وقتی که افراد زمان کمتری را در بیرون خانه می گذرانند و در یکشنبه ها و شنبه ها (روزهای تعطیل) زمانی که مکان های عمومی و فضاهای باز تحت تدابیر امنیتی شدیدتری هستند، کم می شود.
چه فردی مرتکب وندلیزم می شود؟
فقط یکی از جنسیت ها مرتکب وندلیزم نمی شوند بلکه هر دو مقصرند.
- بیشترین خسارت به اموال خصوصی را در آلبرتا افراد مذکر بالغ مرتکب شده اند. افراد بالغ مونث در رده دوم قرار دارند.
- بیشترین خسارت به اموال عمومی را در آلبرتا افراد جوان مذکر مرتکب شده اند. افراد جوان مونث در رده دوم جای دارند.
وندلیزم در کجا اتفاق می افتد؟
وندلیزم در هر جایی ممکن است اتفاق بیافتد ولی بیشترین مکانها عبارتند از:
- جائیکه ساختمان های بلند قرار دارند و در نتیجه باعث پنهان شدن وندل ها می شوند.
- مناطقی که معمولا افراد جوان رفت و آمد می کنند مانند مدارس، پارک ها، مراکز خرید و ساختمان های
عمومی.
- در ساختمان های خالی، مکان های باز یا پارکینگ وسایل نقلیه و در جائیکه کمترین نظارت و کنترل بر اموال
اعمال می شود.
چگونه می توان با وندلیزم مبارزه کرد؟
باید برای آنچه که در همسایگی ما اتفاق می افتد آماده باشیم.
- یک شهروند عاقل باشیم و فعالیت های وندلیزمی را به پلیس گزارش دهیم.
- یک الگوی خوب برای خانواده و فرزندانمان باشیم. اگر کسانی را در حال خراب کردن اموال دیدیدم به آنها
متذکر شویم.
- وقتی که خانه یا هر ساختمان دیگری را ترک می کنیم مطمئن شویم که یک چراغ در آن روشن است
تا این طور به نظر برسد که کسی در آن مکان هست.
- یک آژیر خطر تهیه کنیم.
- در مجتمع ساختمانی مان یک برنامه نگهبانی بگذاریم. ثابت شده که یک روش موثر برای کم کردن وندلیزم،
استفاده از افراد مراقب فعال در گروه ساکنان مجتمع جهت مراقبت از اموال همسایه ها می باشد.
- از کارهای فرزندانمان مطلع باشیم.
- به فرزندانمان بیاموزیم که برای اموال خودشان ارزش قائل شوند.
وندلیزم در حمل و نقل عمومی (مترو و راه آهن)
در تحقیقی که در سال 1986 در مورد وندلیزم و گرافیتی در نیوساوت ولز توسط پائول ویلسون و پاتریشیا هیلی انجام شد این نتیجه به دست آمد که جلوگیری از وندلیزم به نظارت بیشتر و جریمه های زیادتری نیازمند است. همانطور که شواهد بین المللی نشان می دهد با افزایش ریسک دستگیری وندل ها و نیز با منحرف کردن جوانان از این موضوع، وندلیزم کاهش می یابد. با طرح های خلاق برای طراحی محیط نیز می توان وندلیزم را کاهش داد. تجربه کشورهایی که به مقابله با وندلیزم می پردازند نشان می دهد که عوامل زیر در کاهش وندلیزم موثر هستند:
- حضور پلیس در مترو
- نظارت الکترونیکی
- برطرف کردن آثار وندلیزم در سریع ترین زمان ممکن
- برنامه های آموزشی
- محدودیت حمل اسلحه و
- بکارگیری برنامه های جذاب برای پر کردن اوقات فراغت جوانان که سرگرم کننده تر از ولگردی در ایستگاه ها ی مترو و آسیب رسانی به قطارها باشد، وندلیزم را کاهش می دهد.
یک روش قدیمی دیگر این است که برنامه هایی برای ارائه قانونی گرافیتی به کار گرفته شود. این روش ابتدا در مرکز جوانان بوندی در سیدنی به کار گرفته شد و سپس در سایر شهرها نیز اجرا شد.
در یک نظر سنجی عمومی که در سال 1986 در متروی نیوساوت ولز انجام شد، 85% مردم اعلام کردند که در مورد امنیت خودشان در قطارها و نیز در مورد گرافیتی و وندلیزم نگرانند.
به دلیل این نظرسنجی مقامات متروی استرالیا مطالعه ای را به مؤسسه جرم شناسی استرالیا واگذار کردند و در نتیجه تحقیقی توسط هیلی و ویلسون در مورد وندلیزم در همان سال انجام شد. در این گزارش پیشنهادات ذیل مطرح گردید.
1- تعمیر و پاکسازی سریع آثار وندلیزم و گرافیتی:
- تعیین محدودیت های زمانی واقع بینانه و عملی برای تعمیر و پاکسازی تجهیزات آسیب دیده.
- تعیین گروه سیار به منظور انجام این کار.
- مشارکت در سریع ترین زمان ممکن و به کارگیری مواد مقاوم در برابر وندلیزم و گرافیتی.
2- به کارگیری تدابیر عمومی:
- تمایز قائل شدن بین وندلیزم و گرافیتی و جرائم سنگین.
- به کارگیری گیاه روینده بر روی دیوار، نقاشی بر روی دیوار و انواع دیگر هنر در ایستگاه ها و قطارهای مترو.
- تقویت روابط بین بخش حمل و نقل و مدارس و رسانه ها.
- منحرف کردن افکار جوانان از وندلیزم توسط والدین و اساتید.
- بهبود وضعیت ایستگاه ها از لحاظ اقتصادی، فیزیکی و اجتماعی.
3- سیستم های اطلاعاتی:
یـک سیستـم جـامـع بـرای تجزیـه وتحلیـل اطلاعـات جمـع آوری شـده از وندلیزم ها و گرافیتی های انجام شده.
4- اخذ تدابیر امنیتی:
- برخورد حرفه ای با رفتارهای وندلیزمی و بکارگیری سیستمهای امنیتی پیشرفته برای مقابله با رفتارهای
ناهنجار.
- حضور کارکنان مترو و پلیس در ایستگاه ها و قطارهای مترو به طوریکه حضور آنها برای مسافران محسوس
باشد.
- احداث مکانهای نگهبانی برای کارکنان و پلیس.
- بررسی نحوه ارائه خدمات توسط جامعه به کسانی که مرتکب وندلیزم می شوند.
اگر این نظر سنجی امروز انجام شود، به وضوح نشاندهنده افزایش سطح نگرانی مسافران از امنیت خود در مترو و ایستگاه ها خواهد بود.
یکی از این وقایع مشارکت 5 جوان در دزدیدن یک زن استرالیایی از پارکینگ یک ایستگاه مترو و کشتن وی مـی بـاشـد. انـدکی بعـد یـک دختـر 14 سالـه پیـرزنـی را کـه شب هـا در دستشویـی ایستگـاه راه آهن مرکزی سیدنی می خوابید با چاقو به قتل رساند.
اداره بازجویی حمل و نقل (TIB) در بررسی های خود مشخص نمود که 50% خسارات وارد شده به قطارها توسط جوانان انجام شده است.
در فوریه 1988، 250 نفر از پلیس مترو به اداره پلیس نیوساوت ولز به عنوان اداره بازجویی حمل و نقل (TIB) منتقل شدند. این گروه به عنوان مأمورانی برای مقابله با گرافیتی بودند که قسمتی از برنامه امنیتی اداره پلیس بود. وظیفه این گروه پلیس نظارت بر مناطق آسیب پذیر و همچنین محل هایی که قبلاً گرافیتی به آنها صدمه رسانده می باشد. همچنین آنها از طریق بررسی شعارها به کشف و دستگیری مجرمین می پردازند و به اطلاعات جمع آوری شده از مردم رسیدگی می کنند.
وظیفه پلیس گرافیتی جمع آوری اطلاعاتی سیستماتیک از مظنونین و افراد سابقه دار در این زمینه می باشد.
مرکز جوانان بوندی از 50 نفر از افرادی که سابقاً به گرافیتی می پرداختند و به در و دیوارهای امکان عمومی آسیب می رساندند تشکیل شد. آنها به جای اینکار به خلق آثار هنری می پردازند. این مرکز جوانان را با یک دوره هنری آموزش داده و سرگرم می کند و در پایان دوره اجازه نمایش آثار را در اماکنی که توسط بخش های خصوصی یا دولتی اهدا شده می دهد. این مرکز اعتقاد دارد که اکثر افرادی را که به گرافیتی می پردازند باید بچه های خیابان نامید و آنها را با اراذل و اوباش و معتادین ولگرد که به خشونت و وندلیزم می پردازند اشتباه نگرفت.
البته توجهی که رسانه ها به گرافیتی می کنند ممکن است موقعیت این مرکز را به خطر اندازد و باعث جلب توجه جوانان کمتر از هجده سال به سمت گرافیتی شود.
وندلیزم و گرافیتی در ویکتوریا
بر طبق آماری که وزیر حمل و نقل ویکتوریا اعلام کرد، هزینه سالانه مبارزه با وندلیزم و گرافیتی در راه آهن شهری ملبورن بیش از 5 میلیون دلار است.
مقامات ویکتوریا اقدامات زیر را در جهت مبارزه با این امر آغاز نمودند.
- نظارت ویدئویی بر ایستگاه های راه آهن و مترو. دوربین های امنیتی در حال حاضر در تعداد زیادی از ایستگاه ها به کار گرفته شده اند. همچنین دولت در نظر دارد که تلویزیون مدار بسته را نیز داخل همه قطارها به کار گیرد.
- تعداد پلیس های حمل و نقل طی مدت کوتاهی از 220 به 400 نفر افزایش یافته است.
- ایجاد مرکز نگهبانی برای نظارت بر وقایع ایستگاه ها نیز یکی از اقدامات مؤثر در این زمینه می باشد.
- پوسترهایی در تمامی ایستگاه ها نصب شده است که در آن از مردم تقاضا شده که هر گونه وندلیزم و گرافیتی را به شماره ذکر شده گزارش دهند.
- گروهی برای پاکسازی سریع هر گونه اقدام وندلیزمی تشکیل شده است.
- افرادی که مرتکب گرافیتی یا وندلیزم شده و دستگیر گردیده اند در آخر هفته باید آثار خرابی را بر طرف و
هزینه آن را بپردازند.
- بـرای کم کـردن فضای مناسب بـرای وندلیـزم و گرافیتی، فضای تبلیغات افزایش یافته است.
- تعداد افرادی که قطارهای مترو را تمیز می کردند به 2 برابر افزایش یافته است تا قطارهایی را که از گرافیتی آسیب دیده اند در سریع ترین زمان ممکن تعمیر و به سرویس باز گردانند.
- برای جلوگیری از سرقت دوچرخه ها، زنجیر و قفل های مناسب در ایستگاه ها نصب گردیده و در تعدادی از
ایستگاه ها ی شلوغ شهری، قفس هایی برای نگهداری دوچرخه ها در نظر گرفته شده است.
- نگهبان ها به طور قابل رویت داخل قطارها حرکت می کنند و در صورت لزوم به مسافران کمک می کنند.
آنها بی سیم هایی را با خود حمل می کنند که در مواقع ضروری برای مقابله با هر گونه اقدام وندلیزمی از آن
استفاده کنند.
- همه ایستگاه ها تمیز شدند.
- متروی استرالیا در نظر دارد که از سطوح مقاوم در مقابل وندلیزم استفاده کند.
- برنامه ریزی شده که ثبات امنیت در ایستگاه ها از طریق استفاده از تلویزیون های مدار بسته افزایش یابد.
- گروهی تشکیل شده است که آزار و اذیت بانوان در سیستم های حمل ونقل عمومی را به وزیر حمل و نقل
اطلاع می دهد.
متروی لندن
در تحقیقـی کـه تـوسط متروی لنـدن انجام گردیـد مشخص شـد که گرافیتـی و وندلیزم در ابتدا مسئله مهمی نبـود ولی طی مدت کوتاهی ایـن موضوع به مسئله مهمـی تبدیل شد. روش هـای انجـام گـرافیتـی و وندلیزم به وضوح تحت تأثیر کتاب آمریکایی هنر مترو قرار گرفت. گرچه هزینه نظافت قطارها، ابنیه و ایستگاه ها در ابتدا ناچیز بود ولی با افزایش قابل ملاحظه ای در سالهای بعد روبرو شد.
از عوامل موثر در این زمینه کاهش تعداد کارکنان و نیز استفاده از قطارهایی که تنها به یک نفر برای کنترل نیاز داشتند بود. بدترین واگن هایی که آسیب دیدند دورترین واگن ها از راننده بودند.
اقدامات پیشگیرانه:
بنا به عقیده پائول اکلبوم در مقاله ای در مورد جلوگیری از گرافیتی و وندلیزم در متروی انگلیس، مسوولین برای پاسخ به گرافیست ها و وندل ها نباید کاری کنند که:
1- باعث تشویق مجرمین به ادامه کارشان شوند.
2- باعث ایجاد خطر فیزیکی برای وندل ها شوند.
3- تداخلی با عملیات امنیتی، نظافتی و ... داشته باشد.
4- هزینه زیادی لازم داشته باشد.
5- نیروی انسانی زیادی بخواهد.
6- نتیجه معکوس دهد و باعث ایجاد رفتارهای ضد اجتماعی شود.
اکلبوم پیشنهاداتی به شرح زیر ارائه داد:
1- کاهش انگیزه وندل ها برای انجام کارهای مخرب.
2- افزایش ریسک دستگیری وندل ها.
3- تجدید نظر بر روی مجازات های در نظر گرفته شده.
4- عوض کردن نحوه ترکیب رنگ های مورد استفاده برای نقاشی.
5- دشوار کردن نحوه دسترسی به قطارهای پارک شده در ایستگاه ها و دپو.
اکلبوم پیشنهاد کرد که برای کاهش انگیزه وندل ها باید:
1- در حداقل زمان ممکن آثار گرافیتی را محو کرد.
2- طراحی سطوح به نحوی باشد که وندل ها نتوانند از آن استفاده کنند.
3- از بین بردن جاذبه گرافیتی با کاهش پوشش اخبار آنها.
4- تشویق مردم برای تقبیح و ایجاد نارضایتی عمومی یا مسخره کردن این نوع فعالیت ها.
باید توجه وندل ها را از نقاشی با اسپری به سمت برنامه هایی که آنها را به همین نحو راضی می کند جلب کرد که این برنامه ها می تواند از طریق مدارس یا انجمن های اولیا - مربیان انجام شود.
مسئولین می توانند با افزایش ریسک دستگیری مجرمان گام شایانی در زمینه کاهش وندلیزم بردارند که این امر می تواند از طرق زیر قابل دستیابی باشد:
1- تلویزیون مداربسته به همراه امکان عکس العمل سریع در مقابل هر گونه اقدام خرابکارانه.
2- روشنایی بهتر ایستگاه ها و قطارها.
3- نظارت کارکنان یا ساکنین اطراف ایستگاه ها برای جلوگیری از وندلیزم.
4- گشت های امنیتی ثابت یا متغیر.
همچنین باید امکان دسترسی افراد سابقه دار در زمینه وندلیزم به اطلاعات امنیتی را محدود نمود.
اکلبوم پیشنهاد کرد که پرداخت جریمه، مؤثرتر از وادار کردن مجرمین برای پاکسازی محل نقاشی شده است، زیرا تمیز کردن گرافیتی ممکن است آنها را در معرض مواد سمی قرار دهد یا باعث ایجاد تصادف آنها با قطارهای در حال حرکت شود.
یک راه حل دیگر برای پیشگیری از وندلیزم و به خصوص گرافیتی مبارزه با وسایل این جرم به خصوص اسپری است که می توان:
1- از تولید کنندگان اسپری خواست که رنگ هایی بسازند که به راحتی بر هر سطحی نچسبد.
2- از آنها تقاضا کرد که اطلاعاتی در زمینه بهترین حلال ها و مواد پاک کننده در اختیار مقامات راه آهن قرار
دهند.
3- به طریقی استفاده از قوطی های رنگ را برای گرافیست ها مشکل کرد تا آنها نتوانند به راحتی و در مدت
زمان کوتاهی از آنها استفاده کنند. مثلاً می توان از سوت هایی استفاده کرد که موقع باز شدن قوطی رنگ
به صدا درآید.
همچنین می توان با قرار دادن کدهایی بر روی قوطی های رنگ و ثبت نام خریداران همراه با کد مربوطه، در صورت یافتن این قوطی ها در ایستگاه ها ، خریداران را پیدا کرد یا محدودیتی برای فروش این اقلام ایجاد کرد.
دپوی قطارها، خود قطارها و آلات ناقله باید توسط موارد زیر در مقابل خرابی مقاوم بوده و آسانتر تعمیر شوند.
1- سطوح نقاشی.
2- استفاده از پانل هایی که برجسته تر از سطوح دیوار باشد.
3- استفاده از سطوح مرطوب.
دسترسی به این اماکن نیز باید از طرق زیر مشکل تر شود:
1- کنترل رفت و آمد به ایستگاه ها
2- پیشرفته تر کردن تجهیزات امنیتی در ورودی ها
پیشنهادات زیر توسط مقامات متروی انگلیس مورد بررسی و تصویب قرار گرفته است:
1- در نظر گرفتن پاداش های نقدی برای کارکنانی که اطلاعات آنها باعث دستگیری مجرمین شود.
2- ثبت کردن اسامی مسافرانی که به طور مرتب در زمینه مبارزه با وندلیزم همکاری می کنند و در نظر گرفتن
تخفیف هایی برای بلیط های آنها.
3- برقراری رابطه مؤثر بین کارکنان و پلیس در این زمینه.
4- گزارش اعمال گرافیتی توسط گروهی که برای اینکار منصوب شده اند در حداقل زمان ممکن به گروه
پاکسازی.
5- از آنجا که قطارهای کهنه و قدیمی بیشتر در معرض وندلیزم قرار می گیرند، هر چه واگن ها جدیدتر
باشند آمار وندلیزم به طور محسوسی کاهش می یابد.
6- به جای استفاده از حفاظ ها و نرده هایی که گران بوده و خیلی هم مؤثر نیستند، می توان از حفاظ های
طبیعی (بوته های خار یا تمشک های جنگلی) استفاده نمود که هم باعث زیبایی محوطه مترو می شوند
و هم نقش نرده را به عهده دارند.
7- بهتر است مصالحی که در ساخت ایستگاه ها ی مترو و بخصوص برای زیبایی آنها به کار می روند قابل تعویض
باشند.
8- اثر گرافیتی میتواند با رنگ زدن مجدد مشابه رنگ قبلی محو شود.
9- حلال ها باید غیر سمی باشند، استفاده از حلال های ترکیبی و استفاده از بخار برای پاک کردن آثار گرافیتی بسیار مؤثر است.
پیشنهادات ذیل نیز می توانند مؤثر باشند ولی هزینه بکارگیری آنها بالاست و برای دستیابی به بهترین نتیجه باید از تجربه و تحلیل سود و زیان استفاده کرد.
1- افزایش تعداد تلویزیون های مدار بسته در ایستگاه ها و قطارها.
2- افزایش تعداد پلیس و نیروی انسانی که بسیار پر هزینه می باشد.
3- ساییدن سطوح خارجی واگنها ولی این کار مضرات زیر را دارد.
- باعث ضعیف شدن مقاومت سطوح می شود.
- مشخص می شود که قبلاً در این مکان گرافیتی صورت گرفته است.
4- رنگ کردن سطوح خارجی واگن ها آثار مثبتی در راه آهن انگلیس داشته است. در حالت عادی سطوح باید
قابل تمیز کردن باشند ولی اگر نیاز بود باید آنها را رنگ آمیزی کرد. البته این مورد به دلیل هزینه های بسیار
بالا بهتر است به عنوان آخرین راه حل در نظر گرفته شود.
شهر هوستون در امریکا
استفاده از تدابیر مختلف در آمریکا جواب های گوناگونی را نیز در پی داشته است. این برنامه ها از بکارگیری روش های قدیمی مثل بکارگیری پلیس مترو تا برنامه های آموزشی متفاوت است. به کارگیری پلیس مترو در سال 1982 آمار جرم را در متروی هوستون به نصف کاهش داد. بر اساس آمار ارایه شده، وندلیزم با 52% کاهش، جرم با 60% کاهش و سرقت در پارکینگ های مترو با 59% کاهش روبرو بود. حوادث خرابکارانه به ازای هر صد هزار مسافر از 3/12 به 5 کاهش یافت.
مقامات حمل و نقل برنامه هـای آمـوزشی ضـد ونـدلیـزمـی را در مـدارس ابتـدایـی و راهنمـایـی آغـاز کـردند و بروشورهایی برای آموزش بزرگسالان برای مقابله با وندلیزم تهیه کردند که در تمامی ایستگاه ها ی مترو قابل دسترسی است. همچنین از لکوموتیورانان خواسته شد که هر گونه اقدام مشکوک را به پلیس خبر دهند.
متروی شهر نیویورک
گروه "ما به نیویورک اهمیت می دهیم" که یک گروه غیر انتفاعی و خصوصی می باشد تلاش های تازه ای را برای مقابله با گرافیتی آغاز کرده است.
در طـول دهـه 1980، 95% واگن های متـروی نیـویورک از داخل یا خارج دچار وندلیزم شدند که این امر هزینه ای معادل 42 میلیون دلار برای شهر نیویورک داشته است. بعد از بکارگیری اقدامات پیشگیرانه 86% واگن های نیویورک از گرافیتی رهایی یافتند و آمار دستگیری وندل ها از 2400 نفر به 300 نفر در سال رسید.
آقای دیوید ال گان سرپرستی گروه مبارزه با گرافیتی را در سال 1984 بر عهده گرفت. یکی از برنامه های او بر طرف کردن سریع آثار وندلیزم بود تا وندل ها را از لذت دیدن آثار هنری خودشان محروم کنند. در نیویورک محدودیت هایی برای خرید یا فروش اسپری اعمال شد و از خرده فروشی اسپری جلوگیری به عمل آمد. همچنین از مغازه داران درخواست شد که اسپری ها را در محل های محافظت شده نگهداری کنند تا از سرقت آنها نیز جلوگیری شود زیرا سرقت، محبوبترین روش وندل ها برای تهیه لوازم مورد نیاز است. این اقدامات باعث کاهش تعداد درهای شکسته از 29 مورد به 11 مورد، نقشه های آسیب دیده مترو از 36 مورد به 2 مورد، شیشه های شکسته شده یا اسپری نوشته شده از 62 مورد به 1 مورد و گرافیتی در داخل واگن ها از 85 مورد به 3 مورد گردید.
این گروه در مدت کمتر از 24 ساعت هر گونه آثار گرافیتی را پاکسازی می کند. البته جرم داستان دیگری است. تعدد جرایمی که در فوریه 1985 گزارش شده 2413 مورد بود که طی چند سال بعد به 2420 مورد رسید. تعداد سرقت در ایستگاه ها و قطارهای مترو از 324 به 550 مورد افزایش یافت. اما جنبه مثبت قضیه این بود که دستگیری سارقان نیز در طول دو ماه از 324 به 550 مورد رسید. بقیه شهرهای آمریکا نیز وضعیتی مشابه نیویورک داشتند.
برنامه Planned parenthood: در این برنامـه کسانـی کـه مرتکب گـرافیتی می شوند لوازم نقاشی دریافت می کنند و فرصتی به آنها داده می شود تا آثار خود را به نمایش بگذارند ولـی از آنها ضمانت گرفته می شود که دیگر مرتکب گرافیتی نشوند. تنها در یک سال 9 گرافیست قدیمی حدود 2000 دلار برای نمایش آثار خود به دست آوردند.
گروه فرشتگان نگهبان نیویورک (Guardian Angels)
در بعضی موارد، گروه های مردمی برای مقابله با جرم در سیستمهای حمل ونقل عمومی دست به کار شده اند. در طی سالیان گذشته گروهی متشکل از جوانان به نام فرشتگان نگهبان، نظارت بر سیستم متروی نیویورک را بر عهده گرفتند. این گروه هیچ نوع اسلحه ای حمل نمی کنند ولی لباس خاکی رنگ ارتش، چکمه های مشکی، کلاه دارای آرم ارتش و تی شرت سفید می پوشند و آرم فرشتگان نگهبان را حمل می کنند. این گروه اجازه ندارند که مشروبات الکلی بنوشند و اسلحه حمل کنند.
گروه دیگری به سرپرستی "کورتیس اسلیوا" و دوازده نفر داوطلب، با توجه به افزایش جرم در متروی نیویورک دست به کار شدند. این گروه خود را پلیس 13 امنیتی مترو نامیدند و با همکاری مقامات مترو در قطارهای مترو و ایستگاه ها حضور داشتند. هدف آنها این بود که با حضور خود مجرمان را دچار ترس و تردید از ارتکاب جرم بکنند و در صورت لزوم به دستگیری مجرمین بپردازند. این اولین گروه از این قبیل بود که در فوریه 1979 کار خود را آغاز کرد. این ایده به سرعت گسترش یافت و داوطلبان زیادی به اینکار جذب شدند. این گروه ها به طور قانونی سامان داده شده اند و در حال حاضر اونیفورم آنها تی شرت و کلاه قرمز است و با همان نام فرشتگان نگهبان به کار خود ادامه می دهد.
فرشتگان نگهبان اعتقاد دارند که ارتکاب جرم به خاطر بی تأثیر بودن اجرای قوانین نیست بلکه عدم همکاری شهروندان است و وظیفه خود میدانند که به عنوان یک شهروند اقدامی بر علیه جرم و وندلیزم انجام دهند. این گروه تا کنون تعداد زیادی مجرم را که اسلحه گرم یا چاقو حمل می کردند دستگیر کرده اند.
آنها همچنین تعداد زیادی کودکان گم شده در ایستگاه ها را پیدا کردند و در یک مورد یک افسر پلیس را نجات دادند. اکثـر آنهـا معتقدنـد کـه حضور آنها در متـرو بـاعث پیشگیـری قابل ملاحظه ای از ارتکاب جرم و وندلیزم
می شود.
مطالعات زیادی در زمینه کارایی گروه هایی مثل فرشتگان نگهبان انجام شده تا در مورد حضور یا عدم حضور آنها تصمیم گیری شود. نتایج مطالعات بعد از ارزیابی کاملی که در سال 1986 انجام شد به قرار زیر است:
- نظر به اینکه میزان جرم در ایستگاه ها و قطارهای مترو حدود 3 درصد از کل میزان جرم در شهر نیویورک می باشد و میزان پراکندگی آن نیز زیاد می باشد محققان در کارایی این گروه دچار شک شده اند.
- میزان ترس و نگرانی مسافران به مراتب کمتر از مقداری بود که تخمین زده می شد ولی 66% مسافران معتقد بودند که حضور این گروه باعث کاهش میزان جرم شده است.
- اکثر حامیان فرشتگان مسافرانی بودند که به خصوص در شب در مترو در معرض خطر بوده اند مانند زنان.
تیم ارزیابی نتیجه گیری کرد که موفقیت فرشتگان نگهبان در اجرای اهدافشان تا حدودی مهم است و بنابراین مشکل است که عقیده مردم را در مورد آنها مشخص کرد. حضور فرشتگان تا حدودی باعث ایجاد ترس شده بود و ارزیابی های انجام شده نشان داد که ادعای گروه فرشتگان نگهبان در مورد کاهش جرم در مترو اثبات نشده است. دست اندر کاران معتقد هستند که نقش گروه فرشتگان نگهبان همانند خیلی از گروه های دیگری که قبل از آنها وجود داشتند از لحاظ اجتماعی منفی است.
از جنبه مثبت ارزیابی، پنل، کرتیس و هندرسن از مؤسسه عدالت به ارزیابی های زیر رسیدند.
- در شهرهایی مانند کلیولند، فرشتگان نگهبان حضورشان محسوس است. آنها نقش برقراری نظم و کمک به
مسافران را به عهده دارند و به عنوان مثال از مسافران تقاضا می کنند که پشت خط ها منتظر اتوبوس باشند.
- تنها مؤسسه های اندکی مانند فرشتگان نگهبان هستند که اعضای خود را از گروه های چند ملیتی انتخاب
می کنند تا با وندلیزم مقابله کنند.
- این گروه روش جدیدی را به جوانان ارائه می کند تا آنها نقش مفیدی در جامعه داشته باشند و به مثابه پلی
عمل می کند که فاصله بین جوانان و سالمندان را پر می کند و از ترس در مقابل جرم و جنایت می کاهد.
- مؤسس این گروه "کرتیس اسلایوا" توانسته است با ایجاد انگیزه در جوانان گمنام و توسط عضویت آنها در
گروه های پیشگیری از جرم، نقش مثبتی به آنها بدهد. او به جوانان جرأت می دهد که به مفهوم کمک به
دیگران اهمیت بدهند.
آقای "پنل مید" پیشنهادهای زیر را برای مؤثرتر شدن نقش گروه هایی مانند فرشتگان نگهبان مطرح کرد:
1- تمامی اعضای این گروه باید حداقل سن لازم را داشته باشند، یونیفورم استاندارد بپوشند و سابقه روشنی
داشته باشند.
2- آنها باید مناسبات خود را با سایر گروه های مردمی تقویت کنند.
3- در هر شهر گروهی از فرشتگان نگهبان باید به تبلیغ و معرفی اهداف خود در میان مردم بپردازند.
4- آموزش اعضا باید استاندارد باشد.
5- برای بهتر شدن روش های عضوگیری، رهبران محلی باید در این امر شرکت کنند.
6- فرشتگان نگهبان باید به دنبال تجدید روابط خود با پلیس، اداره کنندگان شهر و تصمیم گیرندگان شهر
باشند.
7- قبل از ایجاد گشت های جدید، فرشتگان نگهبان باید دیداری با مقامات مسئول داشته باشند و آنها را در
جریان گروه ها ی موجود بگذارند و نیازها و اهداف خود را به آنها اعلام کنند.
متروی شهر واشنگتن
واشنگتن دارای یکی از بالاترین تعداد جرم و جنایت در آمریکااست ولی در سال اول بهره برداری از مترو فقط 46 جرم در آنجا اتفاق افتاد که اکثر آنها جزئی بودند. برنامه امنیتی مترو شامل برنامه جلوگیری از جرم توسط طراحی محیط مناسب یا اقداماتی در زمینه طراحی و ساخت بهتر سیستم و استفاده از تعداد زیادی از کارکنان که یونیفورم پلیس حمل و نقل را به تن داشتند بود. همچنین ارتباط مناسبی بین مسئولین ایستگاه، مرکز کنترل و پلیس وجود دارد.
معماران مترو نیز در طراحی های خود حس آرامش و امنیت را به مسافران القا می کنند و از شانس و فرصت ارتکاب جرم می کاهند. برای اینکه بر ترس مردم برای رفتن به زیرزمین غلبه کنند ایستگاه ها ی مترو را وسیع و با قابلیت دید بالا ساخته اند.
تعداد ستون ها حداقل ممکن است و غرفه های فروش همه در مرکز متمرکز شده اند. مسیر طولانی وجود ندارد و این به این معناست که مسافران هیچ وقت احساس نمی کنند که جهت را گم کرده اند و انگیزه آنها برای گشت زدن در ایستگاههـای متـرو کـاهش می یابد. در حقیقت جـایی برای پنهان شدن مجرمان وجود ندارد. نور پردازی غیر مستقیم باعث روشنایی کافی می شود و از ایجاد سایه جلوگیری می کند. از آنجایی که دستشویی های مترو باعث جلب فعالیت های مجرمان می شوند، این محل ها فقط در صورت نیاز باز می شوند.
مترو همچنین یک سیستم ارتباطی کامل برای ارتباط پلیس و مسافران با مرکز کنترل ایجاد کرده است. مرکز کنترل می تواند به نوبه خود با تمام مراکز پلیس محلی، آتش نشانی و گروه های نجات به طور مستقیم تماس حاصل کند.
شرکت حمل و نقل AC، اوکلند، کالیفرنیا
این شرکت برای مقابله با مشکلات وندلیزم که در اوایل دهه 1980 تبدیل به معضل بزرگی شده بود دست به اقدام زیر زد. یکی از مسئولان این شرکت رهبران باند های مجرم و ارائه کنندگان خدمات و کالاها را گردهم آورد و سپس گروهی برای حمایت از جوانان تشکیل شد و با حمایت بخش خصوصی جهت ایجاد و توسعه اشتغال برای نوجوانان، میزان جرم و وندلیزم به میزان چشمگیری کاهش یافت و نیز نوجوانان دارای نقش مثبت تری در جامعه خود گشتند.
مشکلات پیشگیری از گرافیتی و وندلیزم
وندلیزم و گرافیتی بسیار هزینه بر است. البته این هزینه ها فقط مادی نیستند بلکه برای زندگی انسانها خطرناک است و باعث افزایش ترس از وقوع جرم بین افراد پیر و محروم از حقوق و مزایای اجتماعی، کاهش امکانات و کاهش سطح کیفی زندگی عمومی در سطح جوامع می گردد.
با توجه به گزارش اداره پلیس NSW، مشخصات حداقل 200 باند گرافیتی با حدود 1000 نفر گرافیست یا شعار نویس در کامپیوتر های پلیس وجود دارد، اما تقریباً سیصد گروه که از بیش از 4000 جوان 12 تا 18 ساله تشکیل شده توانست به تنهایی وارد کارهای گرافیتی در شهر نیوساوت ولز شود. در یک مقطع راه آهن NSW 5 میلیون دلار برای تمیز کردن گرافیتی قطارها هزینه کرد و پلیس از وجود یک گروه 9 نفره که باعث 182 هزار دلار خسارت در دو شب شده اند، گزارش داد.
در ویکتوریا، گرافیتی در متروی ملبورن سالانه بیش از 5 میلیون دلار هزینه در بر دارد. هزینه تمیز کردن قطارها، ساختمانها و ایستگاه ها در متروی لندن بیش از 1 میلیون پوند در سال میباشد.
در سال 1988 در متروی نیوساوت ولز شش جوان که مشغول گرافیتی بر روی یک قطار بودند کشته شدند. البته هر ساله تعداد زیادی نیز زخمی می شوند. تعداد زیادی از گرافیت ها/شعارنویسان اسپری های نقاشی را می دزدند که این موضوع نیز به جامعه زیان می رساند.
در یک دوره 6 ماهه، نیروی پلیس ضدگرافیتی نیوساوت ولز 288 شکایت را در مقابل گرافیت ها مطرح کرد که شامل 115 خرابکاری کینه جویانه، 47 مورد دزدی، 22 مورد حمله، 13 مورد حمله و دزدی و 17 مورد حمل آلات جرم بوده است. بر اساس گزارش پلیس بازجویی شاخه حمل و نقل، گرافیست هایی که گروه ارتکاب جرم را ترک می کنند مورد ضرب و شتم سایر افراد گروه قرار می گیرند.
وندلیزم در هر شکلی که باشد پذیرفته شده نیست. وندلیزم بد است، هزینه است، از کیفیت زندگی افرادی که تحت تأثیر این موضوع قرار می گیرند می کاهد و مردم آسیب پذیر در برابر جرم را می ترساند.
گرافیتی اگرچه مـی توانـد زشت باشد و بـر طرف کردنش هزینـه بـر است و بـرای مـأمورینـی کـه بـا آن مبارزه می کنند خطرناک است ولی می تواند مزایایی برای بعضی افراد داشته باشد.
گرافیتی سطحی را که می پوشاند بهتر به نظر می رسد، بعضی شعارها جالب هستند، در نظر بعضی از افراد یک هنر اجتماعی است و گرافیست های سیاسـی ماننـد اعضـای گروه بوگاآپ (گرافیست های مخالف روش های پیشرفت ناسالم) خودشان را یکی از اجرا کنندگان یک فعالیت اجتماعی مهم میدانند. این اعتقاد در بعضی مواقع در دادگاه ها مورد حمایت قرار می گیرد.
هوچی گران فوتبال بریتانیا، همان هایی که در وندلیزم و گرافیتی زیاده روی می کنند به طور عمده جوانانی هستند که مدرسه را ناتمام گذاشته اند.
کسلی، بیگانگی، فروریختگی جامعه و خانواده، فقدان فرصت تفریح و بیکاری جوانان از عوامل ایجاد وندلیزم هستند. نظـر شاخـه حمل و نقل نیوساوت ولز ایـن است که بچه ها بـه خاطـر شهرت و نـام بـه ایـن کار روی می آورند.
گروه ویژه وندلیزم پلیس نیوساوت ولز وندل ها و گرافیست ها را مجرمین جزئی یا ولگرد می داند. اما این نظریه به وسیله تعدادی از گرافیست های با استعداد، مؤلفان کتاب هنر مترو و تحصیل کردگان گرافیتی رد شده است. گرافیتی در سپتامبر 1988 در سیدنی زیر زره بین قرار گرفت زمانی که یک زن جوان اظهار کرد که از یک ایستگاه مترو ربوده شده است و به وسیله یک گروه از مردها و زن های جوان که به گروه های گرافیتی وابسته بودند مورد شکنجه و آزار قرار گرفته است. پس از این موضوع، گرافیست ها و طرفدارانشان به مقابله پرداختند و داستانهای گوناگون گرافیست ها در روزنامه ها به چاپ رسید.
تعدادی از وندل های قدیمی شروع به نشان دادن آثار خود در رسانه های گروهی بخصوص در برنامه های کودک کردند. در مرکز جوانان بوندی این افراد خود را مشخصاً هنرمند می دانند نه مجرم و وندل. یک جوان 23 ساله می گوید گرافیست ها رفتار دوستانه ای با یکدیگر دارند و این بهره ما از هنر است.
یکی از افراد در گروه گرافیتی "شکست هنر آینده 4" به طراحی جلد نوارها برای یک کمپانی پرداخت. وی همچنین از ساختمان ها اجازه گرفت تا به نقاشی بر روی تابلوی اعلانات یا دیوارهای موقتی که برای ساختمان سازی ایجاد می شوند بپردازد. این کار نه تنها قانونی است بلکه هنرمندانه تر از نقاشی بر روی قطارهاست و این امکان را می دهد تا افراد بیشتری به تماشای آثار بپردازند.
او میگوید هنر گرافیتی از زمـانی که بشر در غـار زندگی میکرده به وجود آمده است. گرافیتی که ما امروز می بینیم پاک ترین شکل هنر است زیرا آنها چیزهایی هستند که بی اختیار و خود به خود به وجود می آیند و خارج از هنر سازمان یافته گالری ها می باشند.
فرهنگ
گرافیست ها یک امضای مخصوص دارند و برای اینکه مانند یک فرد برجسته (یک نویسنده) شناخته شوند و با آماتورها فرق داشته باشند باید امضایشان (شعار) دست کم هزار بار بر روی قطارها نوشته شود. اگر قطار با آن نوشته ها حرکت کند، باعث شهرت بیشتر نویسنده در بین همتایانش می شود. یکی از پیروزی های بزرگ گرافیست ها این است که در کنار دست خط هایشان پیش از اینکه قطار توسط کارگران تمیز شود عکس بگیرند.
پلیس حمل و نقل میگویـد کـه شبکه های خبـری گرافیتـی بسیار با نفوذ هستند بـه طـوری که وقتی قطاری در ساعت 3 بامداد نقاشی می شود ، بلافاصله عکاسان کنجکاو با دوربین هایشان در طول خط حضور دارند تا زمانی که قطار در ابتدای روز حرکت می کند از آن عکس بگیرند. گرافیست ها همچنین با دستگیر شدن مشهور میشوند و اگر از اتهام هایشان تبرئه شوند، قهرمان خواهند شد. میزان تنبیه به نظر رئیس دادگاه بستگی دارد که آیا نویسنده را بچه ای می بیند که یک تصمیم آنی او را به حرکت در آورده یا او را عضو یک گروه سخت و با سابقه طولانی می بیند.
بعضی از این گرافیست ها به 12 ماه کار در یک سازمان اجتماعی محکوم شده اند و بعضی دیگر فقط به 100 ساعت کار در یک مؤسسه اجتماعی محکوم گردیده اند.
به نظر میرسد که گرافیتی با نشانه های سری، سمبل ها، تعاریف و نشانه های فرقه ای در حال گسترش است.
گزارش هایی موجود است که نشاندهنده تبادل اطلاعات، برگزاری جلسات سران گرافیست ها و وندل ها، ارتباط بین ایالتی و حتی بین المللی وندل ها و انتشار نشریه ای به نام هیپ هاپ می باشد.
جنبش وندل ها حتی کلماتی را اختیار کرده است که برای وندل ها معنای متفاوتی دارد. به عنوان مثال کلمه اختصاری VW که نام شرکت ولکس واگن (فولکس واگن) است برای وندل ها به معنای Vandal Wanted (به وندل نیازمندیم) است و حتی گرافیست ها برای این منظور کارت هایی را با واژه VW چاپ کرده اند.
گرافیست ها همچنین تئوری بلند پروازانه ای را طراحی کرده اند و برای اولین بار در کتاب "هنر مترو" توسط مارتاکوپر و هنری چالفونت در سال 1984 از سه قاره تصاویر گرافیتی و وندلیزم جمع آوری شده است. همچنین به دنبال این کار در سال 1987 یک کتاب تمام رنگی دیگر با 244 تصویر رنگی از گرافیست های مشهور و آثارشان توسط چالکفونت و پریگوف به نام "هنر اسپری" چاپ شد که تنوع زیادی در جملات و شعارها از جملات دوستانه تا عباراتی مانند سریع زندگی کنید تا جوان بمیرید دارد.
جملات ذکر شده در این کتاب توسط گروه های گرافیتی و وندلیزمی جدید به کار گرفته شده و آنها از این موارد برای نام گروه خود یا شعارهایشان استفاده میکنند.
بعضی از این اسامی فقط خودشان را بزرگ نشان می دهند، اما بعضی دیگر به یک درجه خطرناک بیگانگی از شهرشان، بزرگانشان و محیط یکدست اطرافشان اشاره می کنند که این بیشتر در گرافیست های نوجوان مشاهده می شود.
پلیس حمل و نقل می گوید فرهنگ گرافیتی بسیار دموکراتیک است و بین گروه های عادی و گروه های ویژه تبعیض قائل نمی شود و ظاهراً با طبقات اجتماعی مخالفت می کند.
انگیزه ها
برای مخالفت کردن با این تصور عامیانه که وندلیزم یک رفتار بی معنی بدون محرک است، جرم شناسان لیستی از محرک های ممکنه را به شرح زیر پیشنهاد کرده اند:
- انتقام، کینه جویی و تلافی.
- خشم و غضب.
- سرخوردگی.
- تملک، سودیابی و فراگیری.
- اکتشاف، کنجکاوی و ماجراجویی.
- حس زیبایی شناسی.
- ابراز وجود.
آنها یک فعالیت وندلیزمی را یک رفتار خیلی پیچیده میدانند که نتیجه محرک های مختلفی است.
رینا الیس، یک تحصیل کرده استرالیایی گرافیتی، عقیده دارد گرافیتی نتیجه اصرار بعضی از افراد به گفتن مطلبی، ابراز نظر کردن، آگاهی دادن به دیگران، سرگرم کردن دیگران، ترغیب کردن مردم، صدمه و آزار رساندن یا فقط تأیید بر وجود خود بر روی کره زمین می باشد.
اکثر نقاشی های اسپری استرالیایی، البته با یک استثناء قابل ملاحظه در مورد گروه بوگاآپ، سیاسی نیستند. آنها شعارهایشان را ترک نمی کنند و شعارهای آنها مانند کارت ویزیت است که فقط از اسم مستعار آنها به جای اسم واقعی استفاده شده است، آنها ترجیح می دهند که اسپری رنگ خود را برای جلب توجه بدزدند.
بر اساس یک نوع دسته بندی، گرافیست ها به دو گروه تقسیم می شوند. یکی جانیان و مجرمین خطرناک و دیگری بچه های پر دل و جرئت و پر شور و نشاط که عشق به هنر اجتماعی دارند. بر این اساس بر خورد جدی با گرافیتی به عنوان نشانه ای از بیگانگی و دشمنی اجتماعی ممکن است باعث لطمه خوردن به گروه دوم شود.
بچه ها تمایل دارند که در مقابل دنیای بزرگترها با یکدیگر متحد شوند اما بیشترشان وقتی بزرگ می شوند به جامعه بالغین می پیوندند.
بچه هایی که به گروه هایی گرافیتی می پیوندند و به گرافیتی جذب می شوند تمایل دارند که خارج از جامعه باقی بمانند. در بهترین حالت این بچه ها از منافع اجتماعی دور نگه داشته میشوند و در بدترین حالت آنها تمام عمر در جرم و گناه باقی خواهند ماند.
گروه های گرافیتی محلی تمایل داشته اند که روشهای گروه ها ی سایر کشورها را دنبال کنند. لذا این خطر همیشه وجـود دارد که آنها از گروه های گرافیتی لس آنجلس و نیویورک که به مواد مخدر و خشونت روی آورده اند تقلید کنند.
انواع وندلیزم
پائول ویلسون و پاتریشیا هیلی در مطالعاتشان در مورد گرافیتی و وندلیزم برای ایستگاه متروی نیوساوت ولز (1986) با استفاده از روش کوهن (1972) از مقوله های زیر در مورد وندلیزم استفاده کردند.
وندلیزم اکتسابی: خسارت زدن برای بدست آوردن پول یا اموال. برای مثال خراب کردن جعبه های تلفن در ایستگاه ها ی مترو.
وندلیزم ماهرانه: خسارت زدن به عنوان یک تاکتیک برای بدست آوردن هدف دیگر.
وندلیزم ایدئولوژیکی: خسارت زدن برای پیش بردن یک هدف یا رساندن یک پیام. برای مثال نوشتن شعار روی ساختمان ها.
وندلیزم کینه جویانه: خسارت زدن برای گرفتن انتقام. برای مثال شکستن شیشه های قطارها در موقع تأخیر یا خرابی قطار.
وندلیزم برای شوخی و بازی: خسارت زدن به طور عمدی مانند بخشی از بازی یا رقابت. برای مثال شرط بندی در مورد اینکه چه کسی می تواند پنجره های بیشتری را بشکند.
وندلیزم بدخواهانه: خراب کردن در حالت خشم، جنون یا عجز. برای مثال خراشیدن رنگ ماشین های گرانقیمت.
وندلیزم بی ضرر: خراب کردن وسایل غیر ضروری و بی ارزش توسط جوانان، برای مثال وارد کردن خسارت به صندلی های مترو.
ویلسون نتیجه گـرفت کـه گرچـه محـرک های خسارت زدن های ماهرانه، ایدئولوژیکی و کینه جویانه روشن میباشد ولی محرک های شوخی و بازی، بدخواهانه و بی ضرر که بیشتر باعث صدمه به راه آهن و مترو می شوند کمتر واضح می باشند و متأسفانه تقریباً متداول تر هم هستند.
نصب دوربین های مخفی در واگن های قطار متروی نیویورک برای جلوگیری از جرم و جنایت
در ابتدا دوربین های نظارتی بدون سر و صدا در سه واگن قطار نصب شدند و به مرور زمان تعداد بیشتری مورد استفاده قرار گرفتند. این قسمتی از برنامه ضد جرم و جنایت مقامات مترو است.
بعضی از رانندگان و کارکنان مترو از نصب این دوربین ها استقبال کردند و بقیه به خاطر از بین رفتن استقلال خود اعتراض کردند.
بنا به گفته مسئول ارشد طراحی دکوراسیون قطارها، پلیس امیدوار است که از این دوربین ها برای شناسایی و دستگیری افرادی که مرتکب جرم می شوند، استفاده کند. واگن هایی که تحت کنترل هستند روزانه برای یافتن نشانه هایی از وندلیزم بررسی می شوند و فیلمهای ضبط شده هر روز توسط پلیس مورد بازبینی قرار می گیرند.
دوربین های کنترل کننده به طور فزاینده ای برای مبارزه با جرم به کار می روند. آنها در مکان های عمومی، پارکها و در طول راه ها نصب شده اند.
وکیل یک خانم 20 ساله که با دختر 2 ساله اش زمانی که سوار یکی از قطارهای مترو بود مورد سرقت مسلحانه قرار گرفته است، از نصب این دوربین ها استقبال می کند. وی می گوید من از این تلاش ها استقبال می کنم اما فکر می کنم این اقدامات خیلی دیر صورت گرفته است.
بیل براون می گوید نصب دوربین در مکان های عمومی اقدامی بر خلاف قانون اساسی می باشد. وی عضو گروهی است که با نصب دوربیـن مخالف است و بـه این منظور جلوی دوربیـن های نصب شده در محل های عمومی نقش بازی می کند.
اعتراض آقای راسیانوف که وکیل است این است که اولاً چه فردی تصاویر دوربین ها را مشاهده می کند و ثانیاً تعقیب فرد متخلف که تصویر وی ضبط شده بسیار مشکل و حتی غیر ممکن است.
تقاضای استفاده کنندگان برای وسایل فنی
شرکتهای حمل و نقل مترو مجبور شده اند که از تعداد زیادی دوربین استفاده کنند، لذا اکثر پرسنل کنترلی در یک بخش کنترل مرکزی جمع می شوند.
برای کاهش این سیل عظیم تصاویر، یک سیستم هوشمند باید تصاویر مورد نیاز را انتخاب کند. انتخاب موقعیتهای مورد نظر که به وسیله اداره ترافیک یا بخش امنیت مسافران اعمال می شود می تواند حضور مستقیم پلیس را کاهش دهد و حوادثی که امنیت مسافران را مورد مخاطره قرار می دهد، مانند اعمال وندلیزمی، کنترل کند.
یکی از دلایلی که شرکت های حمل و نقل به طور وسیعی این سیستم ها را مورد توجه قرار داده اند، مسائل اقتصادی می باشد. پردازنده سیستم ویدئویی در بخش کنترل مرکزی شرکت های حمل و نقل عمومی قرار دارد و در کنار کارهای ابتدایی و اصلی مانند دیدن سکوها و بعضی از راه های ورودی، کارهای دیگری نیز به عهده دارد.
به همین علت آسان انجام دادن کارها و داشتن زمان کافی برای رسیدگی به وظایف، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. نصب سیستم هوشمند می تواند به اپراتورها کمک کند تا بتوانند حوادث مشابه را همانطور که اتفاق می افتد تحت کنترل قرار دهد.
برای استفاده از سیستم ویدئویی هوشمند باید استفاده کنندگان را قانع کرد که این سیستم فقط حالت هایی را انتخاب می کند که از نقطه نظر اپراتور مهم هستند، نه اینکه لزوما جالب باشند. لذا این حالت ها به طور دستی نیز به وسیله خود اپراتور انتخاب می شوند (وی مجبور است که توالی اتوماتیک را متوقف کند) تا بتواند آنچه را که در حال اتفاق افتادن است تجزیه و تحلیل کند.
لذا چنین سیستمی زمانی می تواند مورد قبول اپراتور باشد که مواردی را که به احتمال بسیار زیاد منجر به وندلیزم یا هر گونه خطر دیگری می شوند انتخاب کند و نه هشدارهایی کاذب که بعداً بی ضرر بودنشان ثابت شود.
این سیستم همچنین باید بتواند خود را با سایر تجهیزات کنترلی و دوربین های موجود سازگار کند و از ایجاد هزینه های اضافی برای سازگاری با آنها جلوگیری کند. بناها و ساختمان ها پیشرفت می کنند و کامل می شوند اما این امر بیش از چندین سال طول می کشد و اغلب سرمایه گذاری قابل توجهی (میلیون ها یورو) نیاز دارند. این مهم است که از سرمایه گذاری موجود مراقبت شود.
محل دوربین ها در ایستگاه ها ی مترو و بنابراین سیگنال تصاویر دیجیتال اغلب از شرایط ایده آل خیلی دور است.
این مشکلات شاید به خاطر عوامل زیر باشند:
- نور ضعیف.
- محیطی که باعث ایجاد انعکاس نور می شود.
- ارتفاعی که دوربین ها نصب شده اند (و بنابراین منظره دید آنها) خیلی محدود و باریک است.
- مکان دوربین ها برای دید ترافیکی در نظر گرفته شده باشد نه برای امنیت زیرا مکان های شلوغ غالباً از
وندلیزم در امان هستند.
- امکان تعویض و تعمیرات بر روی دوربین ها خیلی مهم است.
- سیستم هوشمند باید قادر باشد که مکان های ویژه را کنترل کند.
وسایل الکترونیکی که در بخش کنترل مرکزی مترو نصب می شوند باید دارای شرایط زیر باشند:
- مقاوم در برابر عیب و نقص. یک نقص در AVS (سیستم کنترل ویدیویی) نباید کل سیستم را از کار بیندازد.
- امکان کارکرد با همان تجهیزات CCTV موجود.
- کم کردن هزینه سرمایه گذاری و تعمیرات.
سایر شرایط بخش مرکزی – کنترل
- سادگی: معمولاً اپراتور در بخش مرکزی یک متخصص کامپیوتر نیست. به همین دلیل است که سادگی ارتباط
انسان با ماشین ضروری است. برای این منظور (استفاده از سیستم) آن را برای کسی که با تجهیزات ویدئویی
کار می کند آسانتر کرده اند نه پیچیده تر.
- زبان: سیستم مخابره ای باید - بدون شک - در زبان بومی استفاده کنندگان ساخته شود.
- این سیستم کارهای روزانه را ساده می کند بنابراین زمان بیشتری را در یک شرکت حمل و نقل برای کارهای
اساسی در اختیار کارمندان قرار می دهد.
تئوری پنجره شکسته (Broken Window Theory)
در دهه هشتاد در نیویورک باج گیری در ایستگاه ها و در داخل قطارها امری روزمره و عادی بود. فرار از پرداخت پول بلیط رایج بود و سیستم مترو ٢٠٠ میلیون دلار در سال از این بابت ضرر می کرد. مردم از روی نرده ها بداخل ایستگاه می پریدند و یا ماشین ها را از قصد خراب می کردند و یکباره سیل جمعیت بدون پرداخت بلیط به داخل سرازیر می شد.
اما آنچه که بیش از همه به چشم می خورد گرافیتی (Graffiti) بود (گرافیتی نقش ها و عبارات عجیب و غریب و در همی است که بر روی دیوار نقاشی و یا نوشته می شود). هر شش هزار واگنی که در حال کار بودند از سقف تـا کف و از داخـل و خـارج از گرافیتی پوشیده شده بودند. آن نقش و نگارهای نامنظم و بی قاعده چهره ای زشت و عبوس و غریب را در شهر بزرگ زیرزمینی نیویورک پدید آورده بودند. اینگونه بود وضعیت شهر نیویورک در دهه ١٩٨٠ شهری که موجودیتش در چنگال جرم و جنایت و کرک فشرده می شد.
با آغاز دهه ١٩٩٠ به ناگاه وضعیت به یک نقطه عطف رسید و سیر نزولی جرایم آغاز گردید. قتل و جنایت به میزان ٧٠ درصد و جرائم کوچکتر مانند دزدی۵٠ درصد کاهش یافت. در ایستگاه ها ی مترو با پایان یافتن دهه ١٩٩٠، ٧۵ درصد از جرائم از میان رفته بود. در سال ١٩٩۶ وقتی گوئتز برای بار دوم بدلیل شکایت جوانی که فلج شده بود به محاکمه فراخوانده شد روزنامه ها و مردم کمترین اعتنائی به داستان وی نکردند. زمانی که نیویورک امن ترین شهر بزرگ آمریکا شده بود دیگر حافظه ها علاقه ای به بازگشت به روزهای زشت گذشته را نداشتند.
اتفاقی که در نیویورک افتاد یک تغییر تدریجی نبود. کاهش جرائم و خشونت ناگهانـی و بـه سرعت اتفـاق افتاد. درست مثل یک اپیدمی. بنابراین باید عامل دیگری در کار می بود. باید توضیح دیگری برای این وضعیت پیدا می شد. این "توضیح دیگر" چیزی نبود مگر تئوری "پنجره شکسته" (Broken Window Theory). تئــوری پنجــره شکستــه یافته دو جــرم شنــاس آمــریکــائــی (Criminologist) به اسامی جمس ویلسون (James Wilson) و جورج کلینگ (George Kelling) بود. این دو استدلال می کردند که جرم نتیجه یک نابسامانی است. اگر پنجره ای شکسته باشد و مرمت نشود آنکس که تمایل به شکستن قانون و هنجارهای اجتماعی را دارد با مشاهده بی تفاوتی جامعه به این امر دست به شکستن شیشه دیگری می زند. دیری نمی پاید که شیشه های بیشتری شکسته می شود و این احساس آنارشی و هرج و مرج از خیابان به خیابان و از محله ای به محله دیگر می رود و با خود سیگنالی را به همراه دارد از این قرار که هر کاری را که بخواهید مجازید انجام دهید بدون آنکه کسی مزاحم شما شود.
در میان تمامـی مصائب اجتماعـی کـه گریبـان نیـویـورک را گـرفتـه بـود، ویلسـون و کلینـگ دست روی بـاج خواهی های کوچک در ایستگاه ها ی مترو، نقاشی های گرافیتی و نیز فرار از پرداخت پول بلیط گذاشتند. آنها استدلال می کردند که این جرائم کوچک، علامت و پیامی را به جامعه می دهد که ارتکاب جرم آزاد است هر چند که فی نفسه خود این جرائم کوچک اند. این است تئوری اپیدمی جرم که بناگاه نظرات را به خود جلب کرد. حالا وقت آن بود که این تئوری در مرحله عمل به آزمایش گذاشته شود.
دیوید گان (David Gunn) به مدیریت سیستم مترو گمارده شد و پروژه چند میلیارد دلاری تغییر و بهبود سیستم متروی نیویورک آغاز گردید. برنامه ریزان به وی توصیه کردند که خود را درگیر مسائل جزئی مانند گرافیتی نکند و در عوض به تصحیح سیستمی بپردازد که بکلی در حال از هم پاشیدن بود. اما پاسخ گان عجیب بود. گرافیتی سمبل از هم پاشیده شدن سیستم است و باید جلوی آنرا به هر بهائی گرفت. او معتقد بود بدون برنده شدن در جنگ با گرافیتی تمام تغییرات فیزیکی که شما انجام می دهید محکوم به نابودی است. قطـار جدیـدی می گـذارید اما بیش از یکروز نمی پاید که رنگ و نقاشی و خط های عجیب بر روی آن نمایان می شود و سپس نوبت به صندلی ها و داخل واگن ها می رسد.
گان در قلب محله خطرناک هارلم یک کارگاه بزرگ تعمیر و نقاشی واگن بر پا کرد. واگن هائی که روی آنها گرافیتی نقاشی می شد بلافاصله به آنجا منتقل می شدند. به دستور او تعمیرکاران سه روز صبر می کردند تا بر و بچـه های محله خوب واگن را کثیف کنند و هر کاری دلشان می خواهد از نقاشی و غیره بکنند بعد دستور میداد شبانه واگن را رنگ بزنند و صبح زود روی خط قرار دهند. به این ترتیب زحمت سه روز رفقا به هدر رفته بود.
در حالیکه گان در بخش ترانزیت نیویورک همه چیز را زیر نظر گرفته بود، ویلیام برتون (William Bratton) به سمت ریاست پلیس متروی نیویورک برگزیده شد. برتون نیز از طرفداران تئوری "پنجره شکسته" بود و به آن ایمانی راسخ داشت. در این زمان ١٧٠٫٠٠٠ نفر در روز به نحوی از پرداخت پول بلیط مترو می گریختند. از روی ماشیـن هـای دریـافت ژتـون/بلیط می پریـدنـد و یـا از لای پـره هـای دروازه هـای اتوماتیک خود را به زور بداخل می کشاندند. در حالیکه جرائم و مشکلات دیگری در داخل و اطراف ایستگاه ها ی مترو در جریان بود برتون به مقابله مسئله کوچک و جزئی پرداخت بهاء بلیط و جلوگیری از فرار مردم از این مسئله کم بها پرداخت.
در بدترین ایستگاه ها تعداد مامورانش را چند برابر کرد. به محض اینکه تخلفی مشاهده می شد فرد را دستگیر میکردند و به سالن ورودی می آوردند و در آنجا در حالیکه همه آنها را با زنجیر به هم بسته بودند سرپا و در مقابل دید مسافران نگاه می داشتند. هدف برتون ارسال یک پیام به جامعه بود که پلیس در این مبارزه جدی و مصمم است. اداره پلیس را به ایستگاه ها ی مترو منتقل کرد. ماشین های سیار پلیس را در ایستگاه ها گذاشت. همانجا انگشت نگاری انجام میشد و سوابق شخص به دست می امد. از هر ٢٠ نفر یک نفر اسلحه غیر مجاز با خود حمل می کرد که پرونده خود را سنگین تر می کرد. هر بازداشت ممکن بود به کشف چاقو و اسلحه و بعضا دستگیری قاتلی فراری منجر شود.
مجـرمین بـزرگ بسرعت دریـافتند کـه بـا ایـن جـرم کـوچک ممکن است خـود را به دردسر بزرگتری بیاندازند. لذا اسلحه ها در خانه گذاشته شد و افراد شرّ نیز دست و پای خود را در ایستگاه ها ی مترو جمع کردند. کمترین خطائی دردسر بزرگی می توانست در پی داشته باشد.
پس از چندی نوبت جرائم کوچک خیابانی رسید. درخواست پول سر چهار راه ها وقتی که ماشینهـا متوقف میشدند، مستی، ادرار کردن در خیابان و جرائمی از این قبیل که بسیار پیش پا افتاده به نظر می رسید موجب دردسر برای این افراد می شد. تز جولیانی و برتون با استفاده از "پنجره شکسته" این بود که بی توجهی به جرائم کوچک پیامی است به جنایتکاران و مجرمین که جامعه از هم گسیخته است و بالعکس مقابله با این جرائم کوچک به این معنی بود که اگر پلیس تحمل این حرکات را نداشته باشد پس طبیعتا با جرائم بزرگتر برخورد شدیدتر و جدی تری خواهد داشت.
قلب این نظریه اینجاست که این تغییرات لازم نیست بنیادی و اساسی باشند بلکه تغییراتی کوچک مانند از بین بردن گرافیتی و یا جلوگیری از تقلب در خرید بلیط قطار می تواند تحولی سریع و ناگهانی و اپیدمیک را در جامعه بوجود آورده و جرائم بزرگ را نیز بطور باور نکردنی کاهش دهد. گرچه این تفکر در زمان خود پدیده ای رادیکال و غیر واقعی محسوب می شد اما سیر تحولات، درستی نظریه ویلسون و کلینگ را به اثبات رساند.
منبع : UITP
* مدرس دانشگاه و مشاور شرکت متروی تهران