| کد خبر ۳۰۵۹۳۰
کپی شد

◄ 5 کیلومتر آن طرف‌تر از حق مسلم ما

در شعاع پنج کیلومتری مجتمع هسته ای نطنز شش روستا وجود داردکه عبارتند از؛ شجاع آباد، چاله قره، ده زیره، احمدآباد، شوراب و توکل آباد. مجتمع هسته‌ای نطنز تا پیش از آن که در حملات خردادماه 1404 اسرائیل و آمریکا به شدت آسیب ببینند، و حتی بنا به برخی گزارش ها کاملا نابود شود، جنبه های مختلفی از زندگی اهالی این روستاها را تحت تاثیر قرار داده است. این گزارش نگاهی دارد به آثار و پیامدهای این مجتمع در زندگی اهالی این روستاها.

5 کیلومتر آن طرف‌تر از حق مسلم ما
تین نیوز |

مجتبی کاوه - ساعت های ابتدای بامداد جمعه 23 خرداد 1404 بود که سید رسول، روستایی پنجاه ساله، خسته و عرق ریزان، دست از کار کشید و کلنگ دسته کوتاهش را زمین گذاشت. همان‌طور که در عمق چاه چمباتمه روی زانو نشسته بود گوشی موبایل نوکیای قدیمی خود را از جیب پیرهنش درآورد که ببیند چقدر تا سپیده باقی مانده. ساعت 4 و 30 دقیقه را نشان می‌داد. آرام سرپا بلند شد و نجوا کرد: حبیب! خسته شدم! منو بکش بالا!

این را آنقدر آرام گفت که خودش هم به زحمت شنید چه گفته. نمی‌خواست بی احتیاطی کند. حفاری برای رسیدن به گنج در تمام نقاط ایران جرم بود چه برسد به جایی که آنها بودند؛ چند کیلومتری مجتمع اتمی نطنز! یک منطقه حساس نظامی که صدها نیروی امنیتی و انواع پدافند از آن محافظت می کردند.

سید رسول و حبیب اگر دست خودشان بود هیچ وقت نمی‌خواستند نزدیک چنین منطقه خطرناکی کلنگ بزنند و تقصیر آنها نبود اگر یک درویش که به پیدا کردن محل دفینه‌ها از روی علائم آسمانی مشهور بود عمق 3 متری کنار یک سنگ بزرگ را در آنجا به عنوان محل گنج، نشانشان داده بود. گرچه حالا هم که به عمق 3 متری رسیده بودند، خبری از گنج نبود!

سید رسول دوباره گفت: حبیب منو بکش ...  و هنوز جمله اش به پایان نرسیده بود که صدای انفجار مهیبی بلند شد و زمین چنان لرزید که کلوخه های بزرگی از دیواره چاه کنده شد و روی سرش افتاد. تا به خودش بجنبد صدای انفجارهای رعب انگیز پیاپی دیگر گوشش را کر کرد.

با این که بیش از سه ماه از آن شب گذشته، سید رسول وقت تعریف کردن آنچه آن شب به سرش آمده، چشم هایش از ترس گشاد می شود.

«ده انفجار پشت سر هم. شاید هم دوازده تا.»

زمین بود که در اطرافش می لرزید و کلوخه و سنگ ریزه بود که از دیواره چاه روی سرش می ریخت.

«صدای هر انفجار که می آمد انگار ده تا رعد و برق با هم بخورد به زمین. فکر کردم همانجا زنده زنده دفن می‌شوم»

او و دوستش در آن شب هول انگیز بی خبر از آن که در نقطه شروع یک جنگ تمام عیار بین اسرائیل و ایران گیر خواهند افتاد در دامنه تپه‌ای که حدود 5 کیلومتر با نیروگاه فاصله داشت، دنبال گنج می‌گشتند.

 این دو نفر از اهالی یکی از شش روستایی بودند که در شعاع پنج کیلومتری تاسیسات هسته‌ای نطنز قرار دارند. روستاهایی که برخی از اهالی آنها بیش از دو دهه قبل وقتی کلنگ احداث این تاسیسات، بدون اعلام رسمی، به زمین زده می‌شد، تنها افرادی بودند که بیل‌ مکانیکی‌ها و لودرها را در حال گودبرداری دیدند بدون آن بدانند چاله عظیمی که در دل مراتع آبا و اجدادی‌شان دهان باز می‌کند، بیست و اندی سال بعد آنها را در کانون یک جنگ ویرانگر قرار خواهد داد؛ نبردی که بسیاری در ایران و اسرائیل آن را یک جنگ آخر‌الزمانی می‌دانند.

انقلابی در اشتغال با کمترین اثر بر روستاهای اطراف

حفاری به دنبال گنج آن هم بیخ گوش نیروهای حفاظتی مجتمع هسته‌ای نطنز کار بسیار پرریسکی است. از سید رسول می‌پرسم قبول چنین ریسکی دیوانگی نیست؟ او می‌گوید: ما در روستایی زندگی می کنیم که کشاورزی و دامداری آن نابود شده و هیچکس درآمدی در داخل روستا ندارد. یکی از علت‌های نابودی اقتصاد این روستاها همین نیروگاه است. نیروگاه قنات های ما را خشک کرده و دامداری هم با وجود این همه محدودیت های امنیتی، شدنی نیست. همه از اینجا مهاجرت کرده اند و آنها که مانده اند با درآمد بخور و نمیر کارهای فصلی، کمک فرزندان خود یا نهادهای حمایتی مثل کمیته امداد گذران می کنند. اینجا زندگی کردن، دیوانگی بزرگتری است که دنبال گنج گشتن در برابر آن دیوانگی کوچکی به حساب می آید! از او می پرسم هیچ وقت برای کار به مجتمع مراجعه کرده است.

 «خیلی سال پیش ها همان اوایل که اینجا را می‌ساختند چند بار رفتم و فرمی هم به من دادند که پر کردم اما کاری به من ندادند. حتی کارگر بنایی هم از جاهای دیگر آوردند».

 تخمین زده می‌شود مجتمع اتمی نطنز در روزهای اوج خود بیش از سه هزار نفر پرسنل در استخدام داشته است که در نوع خود انقلابی در اشتغال این منطقه به شمار می‌آید. سوال اینجاست که آیا به کار گیری هزاران نفر، تاثیر معناداری بر اشتغال روستاهای واقع در شعاع 5 کیلومتری آن داشته است یا خیر. روستای شجاع‌آباد یکی از پنج روستای نزدیک به مجتمع هسته‌ای نطنز است. به گفته اهالی، طبق آمار رسمی 65 نفر در این روستا سکونت دارند اما جمعیت روستا بیشتر از آمار رسمی است. آخرین سرشماری سال 1395 انجام شده و از آن سال تاکنون تغییراتی در جمعیت روستای شجاع‌آباد ایجاد شده است. در حال حاضر این روستا 80 نفر ساکن دائمی دارد و جمعیت آن در تعطیلات که افراد مهاجرت کرده از روستا به شهرهای کاشان و تهران به این دهکده برمی گردند، تا 200 نفر افزایش می یابد. از بدو تاسیس نیروگاه – اهالی این منطقه مجتمع هسته‌ای نطنز را که نام رسمی آن مجتمع غنی‌سازی شهید احمدی روشن است به اسم نیروگاه می‌شناسند – پنج نفر از اهالی شجاع‌آباد در آن کار کرده‌اند. اکنون هم با وجود بمباران آمریکا و اسرائیل و متوقف شدن فعالیت‌های نیروگاه، سه نفر از اهالی همچنان رابطه کاری دارند. سوال این که آیا در این بیست و چند سال و قبل از بمباران مجتمع اتمی، تعداد بیشتری از اهالی متقاضی اشتغال در این مجتع بوده اند یا خیر. گفتگو با اهالی این روستا حاکیست قطعا تعداد بیشتری از اهالی متقاضی کار در نیروگاه بوده اند ولی شغلی به آنها داده نشد. تامین نیروی انسانی نیروگاه توسط شرکت های پیمانکاری زیرمجموعه این مجتمع انجام می‌شود و مقررات مخصوص خود را دارد. اهالی شجاع‌آباد به دلیل نداشتن تحصیلات دانشگاهی و تخصصی مرتبط با انرژی هسته ای نمی توانستند جزء نیروهای تخصصی این مجموعه باشند و برای جذب شدن در کارهای غیرتخصصی مثل نگهبانی و باغبانی و آشپزی و رانندگی هم توفیق چندانی نداشتند.

 وضعیت سایر روستاهای موجود در شعاع پنج کیلومتری مجتمع اتمی نطنز هم از نظر اشتغال در این مجتمع بهتر از شجاع‌آباد که نیست حتی بدتر است؛ از روستای چاله قره با جمعیت 104 نفر تنها یک نفر قبلا در این مجتمع شاغل بوده که اکنون نیست، روستای دهزیره با جمعیت 128 نفر و روستای شوراب با جمعیت 14 نفر هر کدام یک نفر را در این مجموعه مشغول به کار دارند و دو روستای احمدآباد و توکل آباد با جمعیت50 نفر و 49 نفر هیچ شاغلی در مجتمع ندارند.

سبز شدن لوله‌های سلاح های ضد هوایی در مراتع روستائیان

رضا که اواسط دهه ششم زندگی خود را سپری می کند جزو کسانی است که بیست سال قبل از نیروگاه برای مشاغل باغبانی و نگهبانی تقاضای کار کرده ولی تقاضای او رد شده است. او  از معدود اهالی روستای شجاع‌آباد است که مراحل اولیه احداث تاسیسات هسته ای نطنز را با چشم خود دیده است. رضا می‌گوید: «بیست دو - سه سال پیش بود. یک فرسخ بالای روستای ده زیره، گرد و خاکی به پا کرده بودند. گله بزهایم را بردم نزدیک‌تر و دیدم ده - بیست تا لودر و بیل مکانیکی دارند کار می‌کنند. هیچی نشده یک چاله کنده بودند به وسعت چند جریب به گودی پنج- شش متر. گله بزها را بردم جلوتر که بپرسم چه کار می‌کنند که یک ماشین پاترول آمد و دو نفر اسلحه به دست پیاده شدند و گفتند برگرد! گفتم اینجا چه کار می‌کنید؟ گفتند کارخانه فولاد درست می کنیم. دیگر گله ات را این طرف ها نیاور! جرات نکردم بگویم اینجا چراگاه آبا و اجدادی ماست! بعدها که نیروگاه ساخته شد و دورتادورش را دیوار کشیدند چند بار برای درخواست کار به آنجا رفتم ولی گفتند تو سواد کافی نداری و اینجا کاری برای تو نیست، در صورتی که باغبانی سوادی زیادی نمی‌خواهد.»

این اولین پیامد احداث مجتمع هسته‌ای نطنز برای روستاهای اطراف آن بود. روستائیانی که بخش مهمی از درآمد و اقتصادشان به گله‌های بُزشان وابسته بود از چراگاه‌های همیشگی خود محروم شدند و هرچه مجتمع وسعت و اهمیت بیشتری پیدا کرد، کمربند امنیتی آن هم بزرگتر شد و مراتع روستاهای اطراف کاهش بیشتری پیدا کرد.

رضا می‌گوید: نه تنها به من کاری ندادند بلکه صحراهایی که از صدها سال پیش مرتع دام های من و هم‌آبادی‌هایم بود را بدون این که از ما اجازه بگیرند یا حتی به ما خبر بدهند، از ما گرفتند. یک روز به خودمان آمدیم و دیدیم دور تا دورمان لوله های ضد هوایی سبز شده! و هر جا می خواهیم گله بچرانیم سربازها می گویند برگردید! اینجا منطقه نظامی است!

نیروگاه به روستایی‌ها آب داد یا آب را آنها گرفت؟!

بررسی وضعیت کشاورزی شش روستای نزدیک به مجتمع اتمی نطنز نشان می‌دهد آنچه سید رسول درباره نابودی کشاورزی این روستاها گفته دور از حقیقت نیست اما آیا علت نابودی کشاورزی در این روستاها، مجتمع اتمی نطنز است؟ در حال حاضر آبی که از دهنه‌ی قنات روستای شجاع‌آباد خارج می‌شود  به زحمت شاید به اندازه یک لوله 2 اینچی باشد در حالی که بر اساس تصاویری که از این روستا وجود دارد، دو دهه قبل آب این قنات دست کم 10 برابر بیشتر بوده است. از تپه‌‌ای به نام ماهورکنده که مُشرف به دشت روستای شجاع‌آباد است می‌توان مشاهده کرد که بیش از 90 درصد دشت و باغات روستا کاملا خشکیده‌اند. وضعیت آب قنات و کشت وکار در روستای چاله‌قره هم تقریبا مشابه روستای شجاع‌آباد و حتی از آن بدتر است. سطح زیر کشت در چهار روستای دیگر یعنی دِه‌زیره، احمدآباد، شوراب و توکل آباد هم به شدت کم شده و کشاورزی در آنها از نظر اقتصادی به صرفه نیست اما آب قنات این روستاها به اندازه شجاع‌آباد و چاله‌قره کم نشده است.

اصغر از اهالی روستای چاله‌قره در پاسخ به این پرسش که آیا مجتمع هسته‌ای نطنز، قنات‌ها را کم آب و کشاورزی روستاهای اطراف را نابوده کرده است، با تاکید بر این که نیروگاه اتمی نطنز افتخار ملی و نشان دهنده توان و تخصص ایرانی‌هاست، می‌گوید: قنات‌های این روستاها را خشکسالی‌های پی‌درپی و بی‌تفاوتی نسل جوان به میراث پدرانشان خشک کرد، نه نیروگاه! البته شاید نسل جوان هم در خشک شدن قنات‌ها مقصر نباشد چون دوره و زمانه خیلی عوض شده. در زمان های گذشته ما مجبور بودیم سختکوش‌تر باشیم و قناتمان را دائما تعمیر کنیم و با زحمت فراوان کشاورزی کنیم که از گرسنگی نمیریم! آن زمان کسی راه شهر را بلد نبود و در شهرها هم این همه کارخانه نبود که بچه‌های روستا به شهر مهاجرت کنند و جذب کارخانه‌ها شوند. به نظر من نیروگاه نه تنها برای این روستاها بی‌آبی ایجاد نکرد بلکه ما همین آب شُرب لوله‌کشی را هم از صدقه سر نیروگاه داریم چرا که وقتی برای نیروگاه از سرچشمه‌های رودخانه زاینده‌رود و کوهرنگ آب آوردند، به این روستاها هم آب شُرب دادند. قبل از آن، قنات‌های ما آب داشت ولی چون آب قنات‌ها شور است، قابل شرب نیست. حتی کار به جایی رسیده بود که وزارت جهاد کشاورزی، آب شُرب را با تانکر به روستاها می‌رساند.

همسر اصغر نظر متفاوتی با شوهرش دارد. او که با شور و حرارت به میان حرف‌های شوهرش می‌آید، می‌گوید: نیروگاه اتمی نطنز افتخار ملی است و ما هم به این همه دانش و تخصص افتخار می‌کنیم ولی چرا اهالی چند روستا باید بابت آن خسارت بخورند و شرایط زندگی آنها انقدر سخت‌ شود. اگر خشکسالی باعث کاهش آب قنات ماست باید قنات روستاهای اطراف هم کم آب شود. پس چرا آب قنات‌های دهزیره و شوراب و توکل آباد کم نشده؟ درست است که من در روستا زندگی می‌کنم ولی اهل مطالعه و تحقیق هستم. به نظر من این نیروگاه نه تنها روی آب‌های زیرزمینی بلکه روی کل اکوسیستم منطقه اثر گذاشته. من فکر می‌کنم گود برداری عظیمی که برای نیروگاه انجام دادند لایه‌های زیر زمین را جابجا کرد و روی ریشه قنات شجاع‌آباد و چاله قره تاثیر منفی گذاشت ولی سه روستای دیگر شانس آوردند و این تاثیر منفی روی قنات آنها ایجاد نشد. گفته می‌شود که پساب نیروگاه هم به قنات این روستاها که پایین دست نیروگاه قرار گرفته‌اند، وارد می‌‌شود. وی می‌افزاید: در زمین‌های کشاورزی این روستاها طی این دو دهه که سر و کله نیروگاه پیدا شده، آفت‌هایی دیده‌ایم که قبلا اثری از آنها نبود. درختان این روستاها بهترین محصول انار و انجیر را داشتند اما الان برگ‌های درختان انجیر چروکیده می‌شوند و محصول قابل توجهی نمی‌دهند و انارها اغلب کرم‌زده و پوک از درخت می‌ریزند.

این را هم باید بدانید که نیروگاه کل سهم روستائیان از آب یکی از چشمه‌های پرآب بالا دست را خرید و تمام آن آب را با لوله کشی به نیروگاه منتقل کرد. بعدها گفتند که  مسئولان نیروگاه آب آن چشمه را خریدند که برای آبیاری فضای سبز نیروگاه استفاده کنند. منحرف کردن آب یک چشمه به منطقه دیگر علاوه بر خشکاندن مزارع و باغاتی که از آب آن چشمه آبیاری می‌شدند، احتمالا روی آب چشمه‌ها و قنات‌های پایین دست هم اثرات منفی داشته است. ضمنا شما که درباره تاثیر نیروگاه بر روستاهای اطراف تحقیق می‌کنید این را هم بنویسید که در روستای ما طی یک دهه اخیر بیماران صعب العلاج و سرطانی زیاد شده است. من نمی‌دانم نیروگاه در این افزایش سهمی دارد یا نه ولی تحقیقی هم در این زمینه انجام نشده است و ما بابت این موضوع نگرانیم. از وقتی نیروگاه بمباران شده و احتمال آلودگی هسته‌ای مطرح شده، نگرانی ما بیشتر هم شده است. از او می‌پرسم چه تعداد بیمار سرطانی در روستا طی سال‌های اخیر داشته اید و او می‌گوید: حداقل ده نفر.

مسئولیت اجتماعیِ ناکافی مجتمع و توقعات برآورده نشده روستایی‌ها

در ایران مرسوم است که شرکت‌ها و سازمان‌های بزرگ به منظور ایجاد تصویر مثبت از خود نزد اهالی یک منطقه اقداماتی تحت عنوان مسئولیت اجتماعی انجام می‌دهند. این اقدامات اغلب شامل کمک‌های مختلف به زیرساخت‌های بهداشتی، رفاهی و زیستی آن منطقه است. پرس و جو از اهالی شش روستای حومه مجتمع اتمی نطنز درباره اقدامات این مجتمع در راستای ایفای مسئولیت اجتماعی در این روستاها نشان می‌دهد این مجتمع اقداماتی نظیر کمک به بازسازی قنات و بهسازی آبراه‌های کشاورزی در دو روستا از این شش روستا انجام داده است. یک بار هم مجتمع هسته‌ای نطنز هزینه کرایه یک دستگاه اتوبوس برای رفت و برگشت اهالی یکی از روستاها به سفر زیارتی مشهد را به عهده گرفته است. هر کس با اهالی این روستاها وارد گفتگو شود و یخ بی اعتمادی آنها را ذوب کند از آنها می شنود که این اقدامات نتوانسته است برای مجتمع نزد اغلب آنها وجهه مثبتی دست و پا کند و بسیاری از آنها نسبت به این مجتمع احساس مثبتی ندارند. اهالی روستاهای نزدیک به مجتمع اتمی نطنز، بزرگی و اهمیت استراتژیک این مجتمع  را درک می‌کنند و توقع آنها از چنین سازمانی این است که در محرومیت‌زدایی از روستاها فعالانه تر عمل کند. در هیچ یک از شش روستای نزدیک مجتمع زیرساخت عام‌المنفعه، مثلا یک درمانگاه، یا معبر با هزینه نیروگاه ساخته نشده است. مجتمع هسته‌ای نطنز در روستای احمد آباد، آشپزخانه‌ای برای مسجد روستا ساخته ولی این کار را به ازای در اختیار گرفتن مدرسه متروکه روستا و تبدیل آن به یکی از اماکن خود انجام داده است.

بودجه مسئولیت‌های اجتماعی و به طور کلی بودجه مجتمع هسته‌ای نطنز به صورت رسمی و شفاف در دسترس نیست اما بودجه سازمان انرژی اتمی ایران، که این مجتمع زیرمجموعه آن قرار دارد، را می‌توان از قانون بودجه کل کشور استخراج کرد. طبق مندرجات قانون بودجه سال 1404 ایران، مجموع اعتبارات هزینه‌ای و تملک دارایی‌های سرمایه‌ای سازمان انرژی اتمی و دستگاه‌های تابعه در سال 1404  بالغ بر 35 هزار میلیارد ریال است. از این مبلغ حدود 43 درصد مربوط به اعتبارات هزینه‌ای است که هزینه اقدامات مسئولیت اجتماعی هم در قالب آن می‌گنجد. با نرخ فعلی دلار در برابر ریال در روزهای پایانی شهریور 1404 ، بودجه سالانه سازمان انرژی اتمی ایران و دستگاه‌های تابعه که مجتمع اتمی نطنز هم یکی از آنها به شمار می‌رود حدود 35 میلیون دلار است. اگر فرض کنیم 10 درصد این بودجه هم به مجتمع اتمی نطنز اختصاص یابد، این مجتمع، سازمانی با بودجه هنگفت به شمار می رود که کمک های آن به روستاهای اطراف، ناچیز به نظر می رسد.

در شعاع کمتر از دو کیلومتری مجتمع هسته‌ای نطنز یک کاروانسرای تاریخی وجود دارد که تاریخچه آن به زمان شاه عباس صفوی بازمی گردد. این بنا، یکی از دو کاروانسرای ساخته شده دایره‌ای شکل با مصالح سنگ و ساروج در ایران است و از این جهت بنایی خاص به شمار می‌رود. متاسفانه این بنای تاریخی زیبا به دلیل فرسایش طبیعی و تخریب‌های انجام شده توسط خود روستائیان اکنون در شرایط نامطلوبی قرار دارد. شاید تقبل هزینه‌های بازسازی این بنا و اهدای آن به اهالی روستاهای اطراف مجتمع هسته‌ای نطنز می‌توانست اقدامی نمادین برای بهبود وجهه این مجموعه در مقابل اهالی این روستاها باشد. اما بعضی از روستائیان که تاکید داشتند نامی از آنها در گزارش برده نشود عنوان کردند مدیریت مجتمع هسته‌ای نطنز پیش از بمباران اسرائیل و آمریکا، تصمیم به تملک این کاروانسرا و بازسازی و تبدیل آن به مجموعه‌ای گردشگری و اقامتی برای مهمانان عالیقدر، مدیران و پرسنل ارشد خود را داشته است؛ اقدامی که اگر انجام می‌شد هیچ کمکی به بهبود وجهه نیروگاه در چشم اهالی این روستاها نمی‌کرد.

 

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید
ارسال نظر
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید تین نیوز، تا ۲۴ ساعت بعد منتشر خواهد شد.
  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.
  • در نوشتن نظرات، لطفا بعد از هر کلمه، یک فاصله خالی بگذارید.
  • در انتقال تخلفات دستگاه‌ها، موارد تخلف را با ضمیمه نمودن اسناد تخلف به آدرس info@tinn.ir ارسال نمایید تا امکان پیگیری بصورت مستند فراهم شود.