ایران با فعال سازی مسیرهای جایگزین ، بازی ژئوپلیتیکی آمریکا را بر هم می زند
بندر امیرآباد در شرق مازندران ، به عنوان بزرگ ترین بندر حاشیه دریای خزر ، ظرفیت تبدیل شدن به گلوگاه ترانزیتی شمال–جنوب را دارد . این بندر که هم اکنون ۸۰ درصد مبادلاتش با روسیه انجام می شود ، از زیرساخت های مدرن چندوجهی شامل اتصال ریلی و ۱۵ پست اسکله با ظرفیت ۱۰ میلیون تن بهره مند است .
بندر امیرآباد در شرق مازندران، به عنوان بزرگ ترین بندر حاشیه دریای خزر، ظرفیت تبدیل شدن به گلوگاه ترانزیتی شمال–جنوب را دارد . این بندر که هم اکنون ۸۰ درصد مبادلاتش با روسیه انجام می شود، از زیرساخت های مدرن چندوجهی شامل اتصال ریلی و ۱۵ پست اسکله با ظرفیت ۱۰ میلیون تن بهره مند است .
به گزارش تین نیوز به نقل از پرتال حمل و نقل ، در حالی که آمریکا با میانجیگری کریدور زنگزور را به عنوان مسیر اتصال آذربایجان به نخجوان مطرح کرده، ایران با فعال سازی دو مسیر راهبردی اسکله رو-رو بندر امیرآباد و کریدور خلیج فارس – دریای سیاه، می تواند تهدید ژئوپلیتیکی این طرح را خنثی کند .
ایران در حال تجربه دورانی است که نقش ژئوپلیتیکی آن در معادلات ترانزیتی منطقه، بیش از هر زمان دیگری برجسته شده است .
در حالی که آمریکا با فشار و میانجیگری، پروژه کریدور زنگزور را برای اتصال آذربایجان به نخجوان از مسیر ارمنستان پیش می برد، تهران با دو طرح کلیدی می تواند این معادله را به نفع خود تغییر دهد : نخست، راه اندازی اسکله رو-رو در بندر امیرآباد و دوم، فعال سازی کریدور خلیج فارس – دریای سیاه .
بندر امیرآباد در شرق مازندران، به عنوان بزرگ ترین بندر حاشیه دریای خزر، ظرفیت تبدیل شدن به گلوگاه ترانزیتی شمال–جنوب را دارد . این بندر که هم اکنون ۸۰ درصد مبادلاتش با روسیه انجام می شود، از زیرساخت های مدرن چندوجهی شامل اتصال ریلی و ۱۵ پست اسکله با ظرفیت ۱۰ میلیون تن بهره مند است .
پروژه نیمه تمام اسکله رو-رو در این بندر که ۲۰ سال است خاک می خورد، در صورت تکمیل، امکان جابه جایی مستقیم قطار و کامیون از طریق کشتی های مخصوص را فراهم می کند . چنین ظرفیتی نه تنها زمان و هزینه ترانزیت کالا را کاهش می دهد، بلکه ایران را به بازیگر بی بدیل در حمل ونقل دریای خزر بدل خواهد کرد .
کارشناسان معتقدند اجرای این پروژه می تواند امیرآباد را به پایگاه راهبردی ایران برای توسعه تجارت با روسیه، آسیای میانه و حتی بازارهای جنوبی خلیج فارس تبدیل کند . سرمایه گذاری هفت هزار میلیارد ریالی دولت و ورود بخش خصوصی برای تکمیل این اسکله نشان از نگاه جدی تهران به ظرفیت های این بندر دارد .
از سوی دیگر، ایران و ارمنستان در تازه ترین نشست های خود بار دیگر بر اجرای کریدور خلیج فارس – دریای سیاه تأکید کردند . این مسیر قرار است با عبور از ارمنستان و گرجستان، کالاهای ایرانی را به بنادر پوتی و باتومی در دریای سیاه و سپس به اروپا برساند که در سال ۲۰۱۶ میلادی توسط ایران مطرح شده است .
چنین طرحی، علاوه بر کاهش وابستگی ایران به ترکیه در مسیر دسترسی به اروپا، هزینه و زمان تجارت را تا ۳۰ درصد کاهش خواهد داد .
این کریدور، ایران را به حلقه اتصال چهار حوزه دریایی خلیج فارس، عمان، خزر و دریای سیاه، بدل می کند. همزمان، کشورهای بزرگی همچون هند نیز علاقه مندند از این مسیر برای دسترسی سریع تر به اروپا استفاده کنند . به بیان دیگر، فعال سازی این پروژه به معنای تثبیت جایگاه ایران به عنوان شاهراه مطمئن ترانزیت شمال به جنوب است .
در مقابل، کریدور زنگزور که با حمایت آمریکا در حال شکل گیری است، بیش از آن که صرفاً یک مسیر ترانزیتی باشد، ابزاری ژئوپلیتیکی برای افزایش حضور واشنگتن و تل آویو در قفقاز جنوبی محسوب می شود ؛ تهدیدی مستقیم علیه امنیت ملی ایران و روسیه . اما تهران با در دست داشتن گزینه های امیرآباد و کریدور خلیج فارس – دریای سیاه، می تواند نه تنها اثر این تهدید را خنثی کند، بلکه به مسیر جایگزین مطمئن و اقتصادی برای کشورهای منطقه تبدیل شود .
در شرایطی که تحولات جهانی همچون جنگ اوکراین، بحران کانال سوئز، ناامنی در دریای سرخ، جنگ تعرفه ای ترامپ و حضور آمریکا در قفقاز جنوبی، ضرورت یافتن مسیرهای جدید ترانزیتی را افزایش داده، ایران بیش از هر زمان دیگری فرصت دارد تا از موقعیت ژئوپلیتیکی خود بهره برداری کرده و به محور اصلی ترانزیت کالا میان آسیا و اروپا بدل شود تا بتواند بازیگر اصلی نظم نوین جهانی باشد .