بازدید سایت : ۲۹۸۵۶
| کد خبر ۳۰۳۳۰۱
کپی شد

◄ خاطرات یک روز مترو سواری/ به ایرانی بودنم افتخار کردم

در و دیوار شهر و آن شلوغی و ازدحام اتومبیل های داخل خیابان و آن صدای بوق و دود و ،،،،، همه به نظرم بسیار زیبا جلوه کردند.خوشحال بودم و یک لحظه به انسان بودنم و به ایرانی بودنم افتخار کردم

خاطرات یک روز مترو سواری/ به ایرانی بودنم افتخار کردم
تین نیوز |

امروز صبح ماشین نبرده بودم به محل کارم و عصر موقع برگشتن از مترو استفاده کردم.

ردیف جلوی من شخصی نشسته بود که موهای سر و صورتش کاملا سفید شده بود و معلوم بود سنی از او  گذشته  است.

در ردیف کناری آن  آقا دو  آقای حدودا چهل ساله نشسته بودند.

در یکی از ایستگاه های بین راه،  آقای مسن پیاده شدند و ظاهرا بسته خریدی که کنارشان بود را  در قطار جا گذاشتند.

یکی از آقایان میانسال  بسته را دید و برداشت و دنبال مرد مسن  از قطار پیاده شد تا بسته را  به او  برساند.

 رفیقش گفت:  فلانی اون رفت جا میمونی ها

طرف گفت: اشکالی،نداره، اگه نرسیدم تو برو و من خودم میام. برم خرید اون بنده خدا رو بهش برسونم.

  و رفت .

بر حسب اتفاق، مدت زمان توقف قطار در آن ایستگاه کمی طول کشید و مرد میانسال توانست  بسته را   به صاحبش   برساند.

رسیدیم صادقیه، قطار را عوض کردم. یک خانم جوان به همراه دخترک کوچکش سوار قطار شدند. دخترکی بسیار زیبا و در حدود 4 یا 5 ساله که مادرش او  را  به زیبایی هر چه تمامتر، آراسته بود و لباسی زیبا تن دخترش کرده بود.

 قطار راه افتاد. ،دخترک دست مادرش را ول کرد و از اینکه توانسته بود در حین حرکت قطار،  تعادلش را حفظ کند  ذوق زده شده بود.

آنقدر ذوق زده شده بود که شروع کرد به رقصیدن، بدون موزیک و تنها با ریتم صدای حرکت قطار در روی ریل.

توجه همه به دخترک جلب شده بود و چند نفر آرام آرام برایش،دست می زدند و دخترک نازنین هر چه  که در چنته داشت ریخت وسط و حسابی دلبری کرد.

رسیدم به ایستگاه مورد نظر و پیاده شدم تا خط عوض کنم و برم سمت منزل. خط را عوض کردم و منتظر آخرین قطار بودم. شخص میانسالی با یک چمدان بزرگ آمد کنار من. معلوم بود غریبه است.

پرسید: ببخشید ! می خوام برم فلان آدرس،  درست اومدم ؟

دیدم که برای رسیدن به آن  آدرس باید می رفت سکوی مقابل،!!

تا آمدم بهش بگویم، ناگهان  یک جوان میانسال بدو بدو خودش را  رساند  به ما، نفس نفس زنان.  اول عذرخواهی کرد و بعد به غریبه گفت که باید برود سکوی مقابل و او درست راهنمایی نکرده و وقتی متوجه اشتباهش شده،   آمده دنبال غریبه تا او را به مقصد برساند .

آنقدر عذرخواهی کرد و شرمنده بود که مرد غریبه گفت: باباجان عیبی نداره، فوقش،این بود که دو تا ایستگاه رو اشتباه می رفتم،،،،، آخرش برمی گشتم که !!!

جوان گفت: اگر اینطور می شد که از عذاب وجدان می مردم 

آخرش دست هم را گرفتند و با هم رفتند ،  عین دو دوست قدیمی.

قطار رسید و سوار شدم و در  ایستگاه آخرین پیاده شدم. جوان نابینایی از قطار پیاده شد، چند نفر دورش را گرفتند و داشتند راهنمایی و کمکش می کردند. 

از ایستگاه آمدم بیرون و پیاده به سمت منزل روانه شدم در راه فکر می کردم به کار آن شخصی که مسئولانه بسته جا مانده شخصی ناشناس را به صاحبش   رساند  و برایش،مهم نبود که خودش از قطار جا بماند.

به دلبری های شیرین دخترک خرد سال و به ذوقی که کرده بود. به احساس مسئولیت شخصی که ادرس اشتباه داده بود و وقتی متوجه اشتباهش شده بود، مسیرش را عوض کرد و خودش را به غریبه رساند  و به کمک مردم به شخص نابینا برای رسیدن به منزلش .

 ناگهان یک  حالی شدم، یک جور خوشحالی ، یک جور شعف، انگار همه آن کارها را من انجام داده بودم-  یک جور غرور شیرین بهم دست داده بود.

در دلم از اینکه با آنها در یک  شهر زندگی می کنم، احساس شادی کردم

دیدن این صحنه های زیبا و پر احساس در یک عصر شلوغ و پر از ازدحام جمعیت که با عجله می روند تا به خانه هایشان برسند و در این بین، اینقدر احساس مسئولیت می کنند، خستگی را  از تنم به در کرد. خیلی زیبا بودند  خیلی. 

در و دیوار شهر و آن شلوغی و ازدحام اتومبیل های داخل خیابان و آن صدای بوق و دود و ،،،،، همه به نظرم بسیار زیبا جلوه کردند.

خوشحال بودم و یک لحظه به انسان بودنم و به ایرانی بودنم افتخار کردم.

احساس کردم که همه را دوست دارم.

نقل از شبکه های اجتماعی

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید
ارسال نظر
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید تین نیوز، تا ۲۴ ساعت بعد منتشر خواهد شد.
  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.
  • در نوشتن نظرات، لطفا بعد از هر کلمه، یک فاصله خالی بگذارید.
  • در انتقال تخلفات دستگاه‌ها، موارد تخلف را با ضمیمه نمودن اسناد تخلف به آدرس info@tinn.ir ارسال نمایید تا امکان پیگیری بصورت مستند فراهم شود.