| کد خبر: 55133 |

◄ واکسن‌ها را ضایع نکنیم

وبلاگ تین نیوز، سعید قصابیان | دوست دانشمند من جناب آقای بابائی در وبلاگ خود در تین نیوز در مطلبی تحت عنوان گسترش آنفولانزای ریلی در بخش مسافری و کمیابی واکسن کارآفرینی و نوآوری بحث مهمی را در باره حد و اندازه دخالت / حمایت دولت در اقتصاد و حمل و نقل گشوده اند. در این یادداشت قصد دارم برخی از فرمایشات ایشان را به چالش بکشم نه به قصد جدل بلکه به قصد روشن شدن برخی از تاریکی ها.
ابتدا برخی فرازهای مهم نوشته ایشان را مرور می کنم: 

- نمی توان با سازوکارها و سیاست های مداخلاتی دولت بنگاه های اقتصادی را به سمت تحول سوق داد. 

- دولت در بخش حمل و نقل به سمت آزاد سازی قیمت حرکت کرده است و امروز می توان ادعا کرد که قیمت های بلیت تقریبا با نرخ تعادلی بازار تعیین می گردد. 

- هیچگاه به زیان ده بودن بخش مسافری معتقد نبوده ام و اشکال را در مکانیزم های متناقض با سازوکارهای بازار و همچنین الگوهای رشد بنگاه ها دانسته ام. 

- ساختارهای حاکم بر مدیریت بنگاه ها چندان با الگوهای کارآفرینی و نوآوری مطابقت ندارد. 

- بخش ریلی هنوز نتوانسته به معنای درست آن از شرکت های کاملا خصوصی بهره مند باشد.اتفاقات اخیر در بخش مسافری که منجر به توقف قطارهای یکی از شرکت های مسافری گردید باید مورد واکاوی دقیق قرار گیرد. 

- اینکه شرکت های خصوصی ادعای عدم تناسب دخل و خرج خود را دارند ممکن است واقعیت داشته باشد اما چرا بخش مسافری حتی در عملیات جاری خود (و نه سرمایه گذاری جدید) نمی تواند جوابگوی هزینه هایش باشد؟ 

- به نظر می رسد شرکتهای حمل و نقل مسافری برای کسب درآمدهای جدید و حرکت به سمت قیمت های تعادلی جدید نیازمند ارائه خدماتی نوآورانه و متنوع می باشند تا مشتریانشان ترغیب به پرداخت های بالاتر گردند.درغیر این صورت باید منتظر خروج برخی از بنگاه ها از بازار باشیم مگر واکسن کارآفرینی و نوآوری به سرعت به بنگاه های بخش خصوصی تزریق گردد. 

- مسئله مهمتر ایجاد ظرفیت های جدید و سرمایه گذاری بخش خصوصی برای توسعه ناوگان مسافری می باشد. با توجه به وضعیت اقتصادی حاکم بر کشور و هزینه های گزاف تامین سرمایه جهت ورود به بخش مسافری ریلی بدیهی است که حاکمیت باید نقش مهمی را برعهده گیرد و با ارائه بسته های حمایتی مناسب جذابیت اقتصادی لازم را در بخش ایجاد نموده و سرمایه گذاران را ترغیب به سرمایه گذاری نماید. 

- تجربه نشان داده است که دولت در این خصوص بسیار کند و بدون هدف عمل می نماید. 

- در هر حال وضعیت متفاوت بخش ریلی با دیگر بخش های اقتصادی و عقب ماندگی تاریخی این بخش موجب می گردد تا بخش ریلی به شکلی ویژه و عملیاتی مورد حمایت دولت قرار گیرد تا به مرور ضمن افزایش جذابیت بخش برای ورود سرمایه گذاران جدید و توانمند شاهد رشد سریع بخش بویژه در حوزه مسافری باشیم. 

- پیشنهاد مشخصم ارائه لایحه ای از سوی دولت برای حمایت ده ساله از بخش ریلی می باشد. بسته ای حمایتی که هم تامین سرمایه را تسهیل نماید و هم هزینه های بخش را کاهش دهد از جمله معافیت های حق دسترسی، مالیاتی، گمرکی، بیمه های تامین اجتماعی و از این قبیل موارد برای شرکت های حمل و نقل ریلی که در این حوزه سرمایه گذاری می نمایند. این لایحه می تواند در راستای "لایحه رفع موانع تولید رقابت‌پذیر و ارتقای نظام مالی کشور" که اخیرا به تصویب مجلس و شورای نگهبان نیز رسیده است تنظیم گردد. 

این حقیر نیز در سایت لینکدین فرمایشات ایشان را اندکی جراحی کردم .خلاصه چند بار رفت و برگشت نظرات را با اندکی تلخیص و تصرف در زیر می آورم. امیدوارم مفید واقع شود. 

دوست عزیز جناب بابائی، استدعای من این است که بر روی واژه "حمایت" روشنی بیشتری بیفکنید و تدقیق بفرمائید و با محافظه کاری بیشتری آنرا به کار ببرید. دیدیم که بعد از 50 سال حمایت از خودروسازی حالا دست دولت زیر ساطور خودروسازان است و دولت در قیمت گذاری و کیفیت خودرو نه راه پیش دارد نه راه پس. همانطور که اشاره کرده اید دولت فعلی لایحه "رفع مانع" به مجلس برده نه لایحه "حمایت". 

از یک ورزشکار فربه و تنبل و دودی چند طور می شود حمایت کرد:
یک نوع حمایت این است که به رقبای اصلی اجازه شرکت درمسابقه ندهیم ( مثل خودرو سازان ). این ورزشکار در غیاب رقیب بر روی سکو می رود و مدال می گیرد و با هیکل فربه عکس یادگاری هم خواهد گرفت. 

حمایت دیگر این است که به این موجود فربه و کم تحرک بیشتر بخورانیم. این موجود فربه هر چه را در گذشته خورده به چربی تبدیل کرده نه به عضله. انتظار مدال آوری از او بی فایده است. آیا درست است که این موجود را بابت کارنامه پیشین با خوراک بیشتر تشویق کنیم ( تقاضای وام دو هزار میلیاردی خودروسازان از بانک مرکزی که یادتان هست). چنین ورزشکاری با وام جدید رفتاری را خواهد کرد که با سرمایه گذاری های قبلی انجام داده بود: ریخت و پاش. در جای دیگر عرض کرده بودم که آنچه شیران را کند روبه مزاج ریخت و پاش است، ریخت و پاش است، ریخت و پاش. 

روش دیگر حمایت، اعزام این ورزشکار به فیزیوتراپی برای کم کردن چربی ها و عضله سازی است. ترک دادن سیگار است. دادن رژیم غذائی به اوست. تمرین فشرده است. گرفتن تست ورزش است. فرستادن او به مسابقه با رقبای بین المللی است. حساب کشی از اوست که با پول های قبلی چه کرده است؟ 

اگر در جزئیات لایحه حمایت دقت نفرمائید به هدفتان که پیروزی این ورزشکار در میدان مسابقه واقعی است نخواهید رسید که هیچ، زبانم لال بساط رانت و فساد و یا دست کم حیف و میل پهن خواهد شد. 

به خاطر بیاورید که در دوران دلار ارزان افراد برای پروژه های صنعتی طرح توجیهی به وزارت صنایع می بردند و مثل آب خوردن موافقت اصولی می گرفتند وام ارزی ارزان قیمت می گرفتند و آن را خرج همه چیز می کردند الا تولید. این هم نمونه دیگری بود از ناکار آمدی دستگاه اداری کشور که نمی توانست بر سرنوشت وام های اعطائی خودش نظارت کند ( محصول این ناکارآمدی امروز در شهرکهای صنعتی اطراف شهرهای بزرگ قابل مشاهده است). 

این ناکارآمدی همچنان هست. چه تضمینی هست که همین رویه در توزیع وام از محل صندوق توسعه ملی تکرار نشود؟ پیشنهاد می کنم به جای حمایت، دنبال رفع موانع تولید و سرمایه گذاری باشیم. 

سوال اصلی این است که راجع به کدام بخش خصوصی صحبت می کنیم؟ حمایت مد نظر شما قرار است شامل بنگاه هائی شود که بنا به توصیف شما ساختارهای حاکم بر مدیریت آنها چندان مطابقت با الگوهای کارآفرینی و نوآوری ندارد و بخش خصوصی واقعی نیستند. در دخل و خرج جاری شان مانده اند.
 
این بخش خصوصی از دل صندوق راه آهن و بنیاد و ارگانهای نظامی و تامین اجتماعی سر برآورده اند و از کوزه همان برون تراود که در اوست. این بخش خصوصی فعلی همان ورزشکاران فربهی هستند که حمایت از آنها از نوع خوراندن غذای بیشتر است. غذائی پر نمک و چرب و شیرین. به نظر بنده واکسن کارآفرینی و نوآوری به این بنگاه ها اثر نمی کند. واکسن ها را ضایع نکنیم. 

بسیار جای تعجب بود که در همایش " فرصتهای سرمایه گذاری در حمل و نقل ریلی" که در اردیبهشت 94 برگزار شد باز هم از همین فعالان فعلی ریلی دعوت به عمل آمد و سرمایه گذار جدیدی از خارج از فضای ریلی دعوت نشد. 

کسانی که دعوت شده بودند قبلا همه زورشان را برای ایجاد ظرفیت جدید و سرمایه گذاری جدید زده اند و ما را به اینجا رسانده اند. دستشان درد نکند ولی حالا می باید سرمایه گذاران تازه نفسی از بیرون بخش ریلی دعوت می شدند شاید می توانستند تحرکی در این بخش ایجاد کنند که متاسفانه نشد. 

پرسیده اید آیا حمایت دولت از سر لطف است یا وظیفه و مسئولیت های حاکمیتی؟
خدمتتان عرض می کنم که مسئولیت حاکمیتی را قانونگذار مشخص می کند. می تواند تصویب کند و می تواند تصویب نکند. پس حمایت مسئولیت ذاتی دولت نیست بلکه اعتبارش را از یک مرجع خاص می گیرد (مثلا مجلس).
 
از طرف دیگر آنطور که علمای سیاست و اقتصاد به ما می آموزند دولتها چند وظیفه اصلی و ذاتی دارند: تامین امنیت خارجی ( ارتش) / تامین نظم داخلی ( پلیس) / انتشار پول / تعریف استانداردها / تعریف حقوق مالکیت / تاسیس دادگستری.حمایت ویژه از یک بخش خاص در این فهرست دیده نمی شود. 

البته این بدیهیات در یک اقتصاد نفتی بی معنی هستند و فقط به درد تدریس در دانشگاه می خورند. در اقتصاد نقتی رزق و روزی مردم و بنگاه ها پس از کسر هزینه های وزارت نفت توسط دولت توزیع می شود. مثلا دولت پروژه عمرانی تعریف می کند و مشاور و پیمانکار را روزی می دهد. 

از طریق "شرکت بازرگانی دولتی ایران" گندم و برنج وارد می کند و عده ای هیئت مدیره و مدیر عامل و معاون و کارمند و کارگر و راننده از قِبَل آن روزگار می گذرانند. تیم های فوتبال ( پرسپولیس استقلال ذوب آهن نفت فولاد دارائی برق راه آهن تراکتور) را زیر بال و پر خود می گیرد و برای جماعت فوتبالیست و مربی و ماساژور و سرپرست و بوق چی و تدارکاتچی و ورزشی نویس و . . . اشتغال ایجاد می کند (آنهم با دستمزدهای میلیاردی). 

سازمان عریض و طویل تامین اجتماعی درست می کند با لشکری از کارکنان با حقوق مکفی و دندانهای تیز تا از پیمانکاران جزیه بستاند و یک دفترچه بی خاصیت دست ملت بدهد و قس علی هذا.
مگر می شود چنین دولتی در کوچکترین شئون زندگی مردم و بنگاه ها دخالت نداشته باشد. دولت در این اقتصاد فعال مایشاء است (همین امروز حداقل 70 درصد اقتصاد کشور دولتی است) و نیازی ندارد کسی به او بگوید چی وظیفه ذاتی تو هست و چی نیست. 

بنگاه داری یکی دیگر از اموری است که هیچ ربطی به دولت ندارد اما دولت نفتی ما به قوت آن را دنبال می کند. کدام پیمانکار خصوصی می تواند با بنگاه های دولت ساخته رقابت کند؟ کدام تاجر می تواند با شرکت بازرگانی دولتی رقابت کند؟ کدام باشگاه خصوصی می تواند با تیم های فوتبال دولتی رقابت کند؟ کدام شرکت حمل و نقل ریلی خصوصی می تواند با شرکت حمل و نقل وابسته به صندوق راه آهن و یا تامین اجتماعی رقابت کند. نتیجه این رقابت ها قبل از شروع مسابقه روشن هستند. 

از چنین دولتی که همه کاره است انتظار دارید حمایتش چه شکلی باشد؟ حمایت آن جز به شکل مداخله حداکثری است؟ وام ها و تسهیلات هم از همان محل درآمد نفت تامین می شوند و با همان مکانیزم توزیع می شوند. بین چه کسانی؟ بین کدام بنگاه ها؟ از آنجا که به فرموده خودتان بنگاه خصوصی به معنای واقعی در بخش ریلی نداریم به ناچار تسهیلات باز هم به شرکتهای دولت ساخته می رسد. از این جیب دولت به آن جیب دولت. 

وقتی دانه حمایت را در بین فعالان ریلی می پاشید ده دهان باز می شود برای خوردن که 9 تای آن دولتی و شبه دولتی هستند و یکی احیانا بخش خصوصی مستقل. از این جیب دولت به آن جیب دولت. همه اعتراف دارند که دولت پر خرج است و بهره وری آن خیلی کم است و انرژی خودش را صرف کارهایی می کند که به آن ربطی ندارد ( مثلا میوه فروشی در شب عید). 

آیا انتظار دارید که بنگاه های دولت ساخته بهتر از پدر کار کنند و بهره وری درخشان داشته باشند؟ باز هم از کوزه همان برون تراود که در اوست. به خاطر بیاورید که این شرکت ها واگن های فعلی را با قیمت نسبتا کم صاحب شدند ( سرمایه گذاری اولیه ناچیز) اما امروز علی رغم این آوانس بی نظیر باز هم همانطور که می فرمائید دخلشان با خرجشان جور نیست. احتمالا اگر کمک پدر نبود تا حالا به سرنوشت وانیا ریل مبتلا می شدند.

امروز باز هم می خواهیم از این شرکتها حمایت کنیم؟ باید از شرکتی حمایت کرد که قبلا امتحان خودش را داده باشد. آیا شرکتی که علی رغم همه حمایت ها در سرمایه اولیه، قیمت بلیت، تعرفه و بی رقیب بودن، باز هم دخلش جواب خرجش را نمی دهد مستحق حمایت مجدد است؟ عرض بنده این است که این نوع حمایت بی ثمر است. مشاور رئیس جمهور در هنگام ارائه "لایحه رفع موانع تولید رقابت‌پذیر و ارتقای نظام مالی کشور" بر روی رقابت پذیر بودن بنگاه ها تاکید داشتند. آیا فعالیت بنگاه های فعلی حمل و نقل ریلی رقابت پذیر است؟ جواب به فرموده خودتان منفی است. 

اینکه چرا بخش خصوصی واقعی در بخش ریلی نداریم علل مختلفی دارد یکی از این دلایل موانع تشکیل سرمایه در اقتصاد ایران است ( فعلا به آن نمی پردازم ). اما دلیل ملموس تر اصرار دولت بر بنگاهداری است. دولت علیرغم شعارهائی که می دهد بنگاه های خودساخته را دو دستی چسبیده و رها نمی کند.
 
پارادوکس این است که عجز از رقابت با دولت باعث شده تا بخش خصوصی پا به میدان سرمایه گذاری نگذارد و بهانه دولت برای اصرار بر بنگاهداری عدم وجود بخش خصوصی قوی است. این یک دور باطل است. از دیگر مصادیق ناکار آمدی دستگاه اداری کشور عجز این دستگاه عریض و طویل در داستان واگذاریهاست که اینجا مجال پرداختن به آن نیست. در این مورد شما را به تحقیقات دکتر آخوندی رجوع می دهم. مطابق تحقیقات ایشان در 20 سال گذشته تنها 4 درصد واگذاری ها به بخش خصوصی واقعی بوده است. باز هم می بینید که از این جیب دولت به آن جیب دولت. 

اما اینکه سرمایه گذاری در بخش ریلی جذابیت ندارد دلیلی بر حمایت ویژه و گلخانه ای از این بخش نیست. ویروس رکود اقتصادی تنها دامن بخش ریلی را نگرفته است، همه اقتصاد درگیر است. به نظر این بنده علاج کار این است که جریان نقدی در بخش درآمد و هزینه را اصلاح کنیم چرا که این اصلاح در تمامی سالهای بلند اجرای پروژه اثر گذاراست. جریان نقدی پروژه های ریلی باید بدون ضرب و زور حمایت بتواند جذاب بشود. 

برای کاهش هزینه به ریخت و پاش اشاره کردم. برای افزایش در آمد باید قیمت را به بازار واگذار کرد و به جای ریختن اشک تمساح برای جیب مشتری و تثبیت قیمتها، قیمت را به عرضه و تقاضا وابگذاریم کما اینکه در سال قبل این کار انجام شد و در نوروز امسال قیمت به تعادل رسید و آسمان به زمین نیامد و مسافر به خاک سیاه ننشست. 

علاج دیگر کار حذف موانع کسب و کار است. از آنجا که برای آن هم لایحه به مجلس داده شد در اینجا به آن نمی پردازم. 

به نظر من صلاح ملت و دولت در این است که دولت به جای حمایت گلخانه ای از فرزندان و دست پروردگان خودش در بخش ریلی:
الف) از بنگاهداری دست بردارد و رقابت با بخش خصوصی را ترک کند. 

ب‌) پول حمایتها مورد بحث را صرف توسعه زیر ساخت کند. از این اقدام همه منتفع می شوند نه عده ای خاص. 

ج‌) به جای تصدی گری به تدوین ضوابط اقدام کند، ضوابطی که جامع و مانع باشند نه اختلاف بر انگیز. دولت باید کار نرم افزاری بکند نه اینکه آستین بالا بزند و به نیابت از بخش خصوصی واگن بخرد. 

د‌) از حقوق مالکیت دفاع کند. به جای حمایت گلخانه ای،موانع معامله بین عناصر بخش خصوصی را حذف کند. رفع موانع "معامله" هزینه ها را کاهش می دهد و روی جریان نقدی اثر مثبت دارد. از آنجا که برای آن هم لایحه به مجلس داده شد در اینجا به آن نمی پردازم. 

ه‌) برای اختلافاتی که قطعا بین منافع بخش خصوصی پیش خواهد آمد داوری کند. 

ز‌) قیمت را آزاد بگذارد.

بدیهی است که مراد این نوشته از " دولت" دولت فعلی یا قبلی یا ماقبل آن نیست. درباره ماهیت و رفتار نهاد دولت به معنای عام صحبت می کنیم. در بعضی جاها می توان از لفظ "حاکمیت" به جای "دولت" استفاده کرد. 

گمان نمی کنم حتی با بسته های حمایتی دولت بتوان حضور سرمایه گذاران جدید را تضمین نمود. پیشنهاد من توانمند سازی بنگاه هاست. رها کردن آنها در استخر رقابت آزاد است. چنانکه ناچار باشند برای جان به در بردن دست و پا بزنند،کمتر بخورند و بیشتر روزه بگیرند و وزن کم کنند و شنا بیاموزند و بتوانند با شناگران خارجی مسابقه بدهند. نگران غرق شدن آنها در استخر نباشید. اگر ذره ای امید به نجات توسط دولت داشته باشند دست از تلاش برخواهند داشت و قبل از هر گونه تلاشی نجات غریق را فریاد خواهند کرد ( کما اینکه سالهاست خودرو سازان همین کار را انجام می دهند). 

اینها الفبای آموزش شنا هستند.گیرم که چند بنگاه هم غرق بشوند.چه اشکال دارد؟ این ماهیت رقابت است که عده ای باید حذف شوند و چابکترها باقی بمانند. بهترین حمایت استخدام معلم شنا است.
البته همه اینها یک شرط اصلی دارد اینکه رقابت باید بین عناصر بخش خصوصی مستقل باشد. رقابت بین بخش خصوصی و دولت معنی ندارد. 

اگر دولت می خواهد حمایت کند بهتر است وظائف خودش را درست انجام بدهد: بدهی هایش را به نظام بانکی بپردازد ( مشاور رئیس جمهور در بیست و پنجمین همایش سالانه سیاست‌های پولی و ارزی در خرداد 94 رسماً اعلام کرد که بخش اعظم مطالبات معوق بانکها از دولت است)، طلب پیمانکاران را تسویه کند، به جای پرداخت پول توجیبی به مردم روی زیر ساخت سرمایه گذاری کند، از تجارت دست بردارد، از قیمت گذاری دست بردارد. 

از عائله خودش کم کند، به جای اینکه بیمه و دارائی را به جان پیمانکار بخش خصوصی بیندازد بیمه و مالیات شرکتهای خود را بموقع بپردازد، امور گمرکی و واردات و صادرات را تسهیل کند، به جای ذبح صادرات و حمایت عملی از واردات، ارز را به قیمت واقعی بفروشد، وام را به اهلش بدهد، بجای دادن ارز دولتی به مسافران آنتالیا،به گردشگری ریلی بپردازد و هزار و یک اقدام خداپسندانه و ملت پسندانه دیگر.

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.

  • 0 0

    سلام معمولا وقتی ما کسی رو دانشمند خطاب می کنیم می خوایم بنوازیمش نه اجر وقربش رو بالا ببریم جالب چرا راه آهن از امثال اقای قصابیان خوشش نمی اد ولی از آقای بابایی خیلی خوشش میاد گفتار آقای بابایی مثل لالایی بعد دوغ نهار می مونه و دلپسند و گفتار آقای قصابیان مثل مامور واکسن کزاز

  • سعید قصابیان 0 0

    سلام هم لالائی بعد از دوغ آبگوشت دل انگیز است و هم واکسن لازم است. میشود هر دو را داشت.