◄ پویش «نه به تصادف»؛ از هشدار نوروز تا مأموریت سهساله برای کاهش مرگ های جاده ای
پویش ملی «نه به تصادف» در واپسین روزهای سال ۱۴۰۳، با هدفی فراتر از یک پیام تبلیغاتی آغاز شد. این نهضت اجتماعی که از سوی وزارت بهداشت، در همکاری با پلیس راهور و نهادهای ایمنی حمل ونقل کلید خورد، مأموریتی سه ساله برای تغییر رفتار رانندگی و کاهش چشمگیر تلفات جاده ای را دنبال می کند.
در حالی که خودروهای جدید، گواهینامه های تازه و شبکه ای از جاده های همچنان پرریسک، ترکیب خطرناکی از «عرضه خطر» را می سازند، پویش ملی «نه به تصادف» تلاش دارد تا فرهنگ رانندگی ایمن را به سطحی از آگاهی و انضباط اجتماعی برساند که آمار مرگ و میر به زیر ۱۰ هزار نفر در سال برسد.
به گزارش تین نیوز، فاز نخست این پویش، هم زمان با تعطیلات نوروز ۱۴۰۴ و با شعار «شیش دانگ برانیم» اجرا شد. این شعار، مفهومی ساده اما عمیق دارد؛ تمرکز کامل حین رانندگی، بدون حواس پرتی، بدون سرعت غیرمجاز، و بدون بی توجهی به مقررات. اما داده های رسمی پس از تعطیلات نشان دادند که پیام های فرهنگی، به تنهایی برای کاهش تلفات کافی نیستند.
آغاز رسمی و میدان نخست سنجش؛ نوروز ۱۴۰۴
برنامه ملی «نه به تصادف» از ابتدا سه فاز مشخص برای خود تعریف کرده بود: آگاهی و هشدار، اقدام و کنترل، و تثبیت و پایش پایدار رفتار رانندگی. هدف مرحله اول، صرفاً ایجاد شوک اجتماعی و جلب توجه عمومی و مسئولان بود؛ اما هم زمان به عنوان «آزمون میدانی نخست»، رفتار رانندگان در ایام پرتردد نوروز مورد بررسی جدی قرار گرفت.
طبق آمار رسمی پزشکی قانونی، در بازه ی ۲۶ اسفند ۱۴۰۳ تا ۱۵ فروردین ۱۴۰۴، مجموعاً ۱۱۷۹ نفر در تصادفات جاده ای جان باختند؛ رقمی که نسبت به نوروز سال قبل حدود ۸.۳ درصد افزایش داشت. از این میان، ۹۰۸ نفر مرد و ۲۷۱ نفر زن بودند. بررسی استانی همان داده ها نشان می دهد سه استان کرمان، سیستان وبلوچستان و تهران بیشترین تعداد فوتی ها را داشته اند، در حالی که برخی مناطق همچون خراسان جنوبی شاهد کاهش بودند.
اگرچه افزایش مطلق تلفات خبری نگران کننده بود، اما مدیران ایمنی ترافیک تأکید کردند که در فاز نخست پویش، هدف اصلی نه عدد کاهش یافته بلکه ارتقای «سطح گفت وگو و حساسیت عمومی» نسبت به معضل تلفات جاده ای بوده است. برای نخستین بار پس از چند سال، موضوع ایمنی ترافیک در صدر گفت وگوهای اجتماعی و خبری کشور قرار گرفت و هم زمان، سیاست گذاران و شهرداری ها خود را ملزم به ورود در این موضوع یافتند.
در میان تحلیل های اولیه، یک اتفاق قابل توجه نیز دیده شد: برخلاف روند سنتی که پلیس راهور بار اصلی تحلیل را بر دوش می کشد، این بار محور تحلیل و اطلاع رسانی، وزارت بهداشت و دانشگاه های علوم پزشکی بودند. همین تغییر، نشان از رویکرد بین بخشی پویش دارد؛ نگاهی که ایمنی را مسئله ای صرفاً جاده ای نمی داند، بلکه به عنوان معضل سلامت عمومی تعریف می کند.
عامل انسانی؛ محور بحران و امید تغییر
تحلیل کارشناسان ایمنی ترافیک نشان می دهد که بیش از ۸۰ درصد تصادفات کشور، ریشه ای مستقیم در عامل انسانی دارند؛ یعنی تصمیم، خطا یا بی توجهی راننده. به تعبیر دیگر، عامل انسانی هم تهدید است و هم امید.
در همین چارچوب، طراحان پویش «نه به تصادف» تأکید کرده اند که تغییر رفتار رانندگی، مهم ترین مأموریت فرهنگی این طرح است. اما واقعیت آن است که «فرهنگ سازی» فرایندی بلندمدت است و به گفته ی متخصصان علوم اجتماعی، برای تغییر الگوهای رفتاریِ پرخطر، تنها هشدار یا تبلیغ کافی نیست. باید هم زمان ابزارهای تشویق و الزام، داده و بازخورد وجود داشته باشد.
به علاوه، فاکتورهای ساختاری نیز غیرقابل انکارند. بخشی از شبکه ی دوربین های هوشمند کنترل سرعت در سال گذشته از کار افتاده یا عملکردشان دچار اختلال بوده است. از سوی دیگر، کیفیت ایمنی خودروهای داخلی نیز در بازه ی یک ساله تغییر معناداری نداشته و برخی خودروهای پرتیراژ حتی پایین تر از حداقل های جهانی اند. در کنار این مسئله، طی سال ۱۴۰۳ حدود دو میلیون خودروی جدید پلاک و بیش از یک ونیم میلیون گواهینامه جدید صادر شده است. رشد ناگهانی حجم وسایل نقلیه و رانندگان، بدون توسعه ی متناسب زیرساخت ها و آموزش ها، ریسک بالقوه ی تصادف را افزایش داده است.
در چنین شرایطی، کارشناسان می گویند پویش فرهنگی بدون حمایت اجرایی پلیس، کمتر نتیجه خواهد داد. سخت گیری در پنج محور تخلفات حادثه ساز سرعت غیرمجاز، سبقت خطرناک، استفاده از تلفن همراه، نبستن کمربند ایمنی، و خستگی در مسیرهای طولانی در کنار نظارت مؤثر دوربین ها، تنها ابزار کوتاه مدت مؤثر برای کاهش تلفات محسوب می شود.
پویش «نه به تصادف» این واقعیت را به خوبی بازتاب داده است: راه حل نهایی نه در یک نهاد، بلکه در هم افزایی بین وزارت بهداشت، پلیس راهور، وزارت راه، خودروسازان و رسانه هاست. از همین جهت، حتی اگر نرخ مرگ ومیر در فاز اول کاهش نیافته باشد، اما شکل گیری این هم افزایی، خود نشانه ای از اثرگذاری فرهنگی است.
چالش ساختاری و چشم انداز پیش رو
مرور آمارهای ده ساله نشان می دهد که سهم تصادفات جاده ای در مرگ های قابل پیشگیری، هنوز بالاتر از میانگین منطقه ای است و هر سال حدود ۲۰ هزار نفر در کشور در حوادث ترافیکی جان می بازند. هدف پویش این است که تا پایان سال ۱۴۰۶، این عدد را به نصف برساند. اما رسیدن به چنین هدفی بدون تغییر بنیادین در ساختار نظارتی و داده ای کشور امکان پذیر نیست.
ایران هنوز فاقد یک «نظام یکپارچه تحلیل تصادفات» است؛ آماری که توسط پلیس جمع آوری می شود، در وزارت بهداشت به صورت جداگانه ثبت می گردد و گزارش های رسمی پزشکی قانونی نیز با تأخیر زمانی منتشر می شوند. نبود اتصال میان این سه پایگاه داده، محاسبه ی شاخص های دقیق ریسک مانند تعداد کشته به ازای ۱۰۰ میلیون وسیله-کیلومتر یا به ازای یک میلیون سفر را دشوار کرده است. پویش «نه به تصادف» می کوشد این داده ها را در قالب پنل تحلیلی و داشبورد مدیریتی یکپارچه کند تا بتوان تصمیم ها را مبتنی بر شواهد گرفت.
از سوی دیگر، الگوهای جغرافیایی تلفات تغییر محسوسی نداشته اند. محورهای مستقیم و طویل، نبود جداکننده ی فیزیکی در مسیرهای دوطرفه، و فرسودگی بخشی از ناوگان جاده ای همچنان کانون خطرند. استان های کرمان، سیستان وبلوچستان، فارس، خراسان رضوی و تهران بیشترین سهم تلفات نوروزی را دارند.
چالش دیگر، فاصله ی بین پیام فرهنگی و رفتار واقعی است. در حالی که کمپین رسانه ای پویش در شبکه های اجتماعی بازتاب گسترده ای داشت، اما همچنان رانندگی پرخطر، سبقت های کور یا استفاده از موبایل پشت فرمان رایج است. کارشناسان ارتباطات بر این باورند که مرحله ی بعد کمپین باید از پیام عمومی به «تعهدهای فردی و اجتماعی» تبدیل شود؛ مثلا از طریق مسابقات دانشجویی، طرح های امتیازدهی به رانندگان کم خطا، و شفاف سازی عمومی آمار ایمنی هر استان.
از پویش تا سیاست ملی ایمنی ترافیک
پویش «نه به تصادف» را باید نه به عنوان پروژه ای مقطعی، بلکه به عنوان آغاز تغییر ساختاری نگاه کرد. نوروز ۱۴۰۴ به خوبی نشان داد که پیام های فرهنگی به تنهایی نمی توانند نرخ تلفات را در کوتاه مدت کاهش دهند، اما می توانند انگیزه ی اصلاحات نهادی را زنده نگه دارند.
در این فاز، هدف تحقق آگاهی بود و این هدف واقعاً محقق شد؛ امروز موضوع ایمنی ترافیک دوباره به دستورکار دولت، رسانه ها و جامعه تبدیل شده است. اکنون زمان فاز دوم است جایی که فرهنگ سازی باید با اصلاح نظارت و قانون همراه شود.
برای موفقیت این مسیر سه ساله، پنج اقدام اولویت دارد:
۱. بازگشت کامل شبکه ی دوربین های هوشمند به حالت عملیاتی.
۲. پیوند داده های پزشکی قانونی، راهور و راهداری برای تولید شاخص های استاندارد ریسک.
۳. تشدید نظارت بر تخلفات حادثه ساز با الگوریتم یادگیری از داده ها.
۴. بهبود طراحی جاده های دوطرفه و تکمیل جداکننده های فیزیکی در محورهای پرتردد.
۵. استمرار پویش های فرهنگی هدفمند، ازجمله مسابقات «آن چند ثانیه» و ترویج شعار «شیش دانگ برانیم».
پویش ملی «نه به تصادف»، نخستین گام در مسیر جدیدی از سلامت اجتماعی ایران است. اگر این برنامه بتواند داده، نهاد و جامعه را در یک مدار مشترک قرار دهد، می توان امیدوار بود که در دهه ی آینده، تلفات جاده ای در ایران نیمی از سطح کنونی شود و دیگر نوروزها یادآور آمار مرگ نباشند، بلکه نشانه ی حیات فرهنگی، انضباط و مسئولیت جمعی باشند.