گردشگری ایران؛ آمارهای اغراق آمیز، زیرساختهای ناکافی و فقدان عزم ملی
با افزایش تبلیغات درباره رشد چشمگیر گردشگری ایران پس از توافق ژنو، برخی مسئولان ادعا میکنند هتلهای ۴ و ۵ ستاره کشور تا سال ۲۰۱۵ کاملاً رزرو شدهاند، اما واقعیت چیز دیگری است. ناصر گلدوست، عضو هیئتمدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی، با رد این ادعاها میگوید هتلداری از خالی بودن اتاقهایشان گلایه دارند. به گفته او، فقدان آمار دقیق، نبود برنامهریزی کارشناسی و عدم حمایت دولت از زیرساختها، صنعت گردشگری ایران را با چالشهای جدی روبهرو کرده است.

همان طور که در شماره127 ترابران و در گزارش «گام های بلند لاک پشت» اشاره شد، افزایش استقبال گردشگران خارجی برای بازدید از ایران باعث شده که برخی از مسوولان ادعا کنند تمام هتل های 4 و 5 ستاره کشور در سال های 2014 و 2015 رزرو شده اند و میزان ورود گردشگران خارجی باعث شده، آنها بسیاری از تورهای گردشگری را برگشت بدهند، اما ناصر گلدوست، عضو هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی، تمام این اخبار را اغراق می داند و می گوید این جو خوشبینانه، به جنجالی تبدیل شده تا جایی که هم اکنون هتلداران از خالی بودن اتاق هایشان شکایت دارند! به گفته گلدوست، تا وقتی که با کارشناسان گردشگری مشورت نکنند و نظرات تخصصی اعمال نشود، این آمارهای غیر واقعی در رسانه ها پراکنده خواهد شد.
ترابران: با توجه به توافق ژنو که باعث شد اشتیاق گردشگران خارجی به ایران بیشتر شود، وضعیت توریسم کشور را در این چند ماه از لحاظ کمی و کیفی چگونه ارزیابی می کنید؟
استقبال مردم به دلیل تغییر ظاهر دولت بود و امیدهایی که به وجود آمد. جو خوشبینانه ای بر جامعه حاکم شد و از نظر بین المللی هم طرز گفتگوها در سطح جهانی تغییر کرد؛ همین باعث شد با تبلیغات بخش خصوصی و ایمیل هایی که سایت های گردشگری برای خارجی ها فرستادند، دیدگاه های داخلی و خارجی نسبت به آرامش نسبی حاکم بر جامعه ایران مطمئن و مثبت شود؛ اما این بدان معنا نیست که یک دفعه براساس آنچه اعلام شد، مثلا 200 درصد گردشگری ایران رشد پیدا کرده است! آن هم در شرایطی که به عنوان نمونه، تعداد گردشگران ترکیه از 20 میلیون به 27 میلیون رسیده و حدود 30 تا40 درصد افزایش داشته است.
اساسا وقتی می گوییم گردشگری ما200 درصد رشد داشته است، باید ببینیم 200 درصد از چقدر؟! فرض کنید که ما در سه ماهه اول سال 7500 یا 8000 نفر گردشگر داشته ایم و حالا 20 هزار نفر شده است. این تعداد در طول یکسال اصلا رقم قابل توجهی نیست.
وقتی که می گوییم 200 درصد همه خوشبین می شوند و فکر می کنند که عجب اوضاع روبراهی شده است. همین مساله باعث شد که یکسری از هتلداران و تورگردانان برای تبلیغات بیشتر اعلام کنند که ما تا سال 2015 هتل هایمان پر شده است و بسیاری از تورهای را جواب کرده ایم. این گونه شد که بر فرض اگر من برای سه یا چهار نفر هتل می خواستم، دیگر با این هتل ها تماس نمی گرفتم. این مساله ادامه پیدا کرد تا اینکه صدای هتلدارها در آمد که هتل های ما خالی است و هیچ کس با ما تماس نمی گیرد!
ممکن است که سه ماه از سال هتل ها پر باشند، ولی مابقی سال چه؟ یا مثلا هتل عباسی اصفهان همیشه پر است، اما این دلیل نمی شود که همه هتل های دیگر هم پر باشند. به این ترتیب، این جو خوشبینانه به جنجالی تبدیل شد؛ تا جایی که رییس جامعه هتلداران از این وضعیت شکایت می کند و می گوید که ضریب اشغال ما پایین است و مشکلات زیادی داریم. همه اینها بر اثر نبود آمارهای درست و قابل اطمینان، عدم تعامل با کارشناسان خبره این حوزه و نداشتن روش درستی در کار است که همه چیز را به هم می ریزد.
راه حل آن، نشستن دور هم افراد متخصص بدون غرض و با فکر ملی و برنامه دادن و نظارت و حمایت کردن دولت از این برنامه ها است تا به نتیجه برسیم. به قول قدیمی ها اگر چشم آبی ها را زیاد در شهرهایمان دیدیم نشان می دهد که چقدر توریست داریم، وگرنه برای کشوری مثل ایران، 20 هزار توریست هم رقمی محسوب نمی شود.
ترابران: آیا اساسا زیرساخت های صنعت گردشگری ما توان پاسخگویی به مثلا 200 درصد رشد گردشگر را دارد؟
درست است که زیرساخت هایمان تکمیل نیست، ولی ما با زیرساخت های فعلی هم می توانیم پوشش خوبی داشته باشیم، مشکل اینجاست که راهکارهای مناسب آن را بلد نیستیم. اگر مسوولان واقعا بخواهند از این راهکارها استفاده کنند، باید دو گوش شنوا و قدرت اجرایی داشته باشند. در حال حاضر، یا هتل نداریم یا هتل های موجود، قدیمی شده اند که پول ندارند کترینگ، لباسشویی و سرویس شان را درست کنند. خب باید به آنها وام بدهیم تا تعمیرات و بازسازی کنند. یک مهمانپذیر می تواند ظرف شش ماه توالت فرنگی، ماشین لباسشویی و ماشین ظرفشویی بگذارد و آشپزخانه اش را مرتب و تمیز کند و به مرور وامش را بازپرداخت کند. وقتی که هتل مرتب باشد، مگر همه باید به هتل شاه عباسی بروند؟!
کسی هم این توقع را ندارد و خیلی از توریست ها می خواهند سفرشان ارزان تر تمام شود. توجه داشته باشید که گردشگری ایران ارزان نیست، ولی چون پول ما نسبت به دلار کم ارزش یا بی ارزش شده است، نسبتا ارزان به نظر می رسد.
ترابران: مدتی قبل به یکی از هتل های بندرعباس رفته بودم که گفته می شود بهترین هتل بندر عباس است. این هتل ساختمان قدیمی داشت، ولی با تغییرات کوچکی حتی در حد تعویض موکت ها، می شد چهره آن را تغییر داد. یا مثلا تعداد گارسون ها کم و سرویس دهی صبحانه بسیار کند بود .همه اینها موارد ساده ای است که رعایت نمی کنیم و برای خود ما ایرانی ها ناراحت کننده است چه برسد به یک گردشگر خارجی! چرا به این ریزه کاری ها توجه نمی کنیم؟
باید این را از حضرات پرسید. ببینید! جلساتی در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و همچنین در اتاق بازرگانی برگزار شد که یکسری از آقایان هم بودند و می گفتند که باید هتل بسازیم. اما هتل پنج ستاره ساختن، حداقل هفت تا ده سال کار می برد. آیا برای عقب نماندن از قافله این صنعت، تا این حد وقت داریم؟! ما نمی گوییم که هتل نسازید و مخالف سرمایه گذاری نیستیم، ولی اینها در بهترین حالت، ده سال دیگر جواب می دهد. الان کار ما باید حمایت از هتل های کم ستاره و بی ستاره باشد تا آنها را به روز کنیم.
اگر شما الان به مشهد بروید و نزدیک حرم، یک مهمانپذیر مرتب با سوئیت های پاکیزه و همه امکانات برایتان فراهم باشد، دیگر خودتان را مجبور نمی بینید که به هتل هما بروید. پس ابتدا ما باید از همین امکانات موجود، درست استفاده کنیم و در درازمدت هم هتل پنج ستاره بسازیم. در تمام کشورهای دیگر هم همینطور است. مگر چند تا هتل هیلتون مثلا در شیکاگو وجود دارد؟ همه که به دنبال هتل های پنج ستاره و چهار ستاره نیستند. آنها می گویند این هتل ها که همیشه پر هستند، بنابراین باید هتل های دیگر را تجهیز کنیم، بنابراین هتل های دو ستاره زنجیره ای در اروپا می سازند؛ جمع و جور و کوچک و در عین حال تمیز؛ هیچ کس هم ناراحت نمی شود، چون عمده ترین تقاضای گردشگر تمیزی و پاکیزگی است.
باید به این مهمانپذیر وام بدهند و نظارت هم داشته باشند. مثلا بگویند وقتی که به این سطح از خدمات دهی رسیدید، فلان مقدار به شما وام می دهیم. کار سختی هم نیست، هتلداران هم از خدا می خواهند که کارشان رونق بگیرد.
ترابران: طبق صحبت های شما، نگاه کارشناسی در این حوزه وجود ندارد، در صورتی که ما در کشور، کارشناس گردشگری کم نداریم...
مقصودم از کارشناس، آن افرادی است که باید در راس امور باشند و مشکلات کار را ببینند. الان سی سال است که ما مرتب جلسه و سمینار درباره گردشگری برگزار می کنیم. اما بازخورد این سمینارها، نمایشگاه ها و نشست ها چه بوده است؟ هیچ. هنوز در نقطه صفر هستیم. پس معلوم می شود که به نظرات آن کارشناسان توجه نشده و یا اگر هم شده، خالی از سودجویی فردی (و نه ملی) نبوده است. ما سال هاست که تمام این مشکلات و چالش ها را به معاونت گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گوشزد می کنیم. اکثرا می دانند که مشکلات کجاست، اما باید یک عزمی هم وجود داشته باشد.
البته معاونت گردشگری هم به تنهایی نمی تواند کاری از پیش ببرد. همه باید بسیج شوند. حتی جامعه علمای مذهبی کشور هم باید از این قضیه حمایت کنند. حتما باید مشخص شود که یک گردشگر به معنای یک نان آور است و وقتی یک گردشگر خارجی وارد کشور می شود، سر سفره جوان های ما نان می آورد.
این دیدی که معتقد است گردشگران خارجی می خواهند تهاجم فرهنگی کنند، باید از ذهنیت افراد پاک شود. وقتی یک تور به یک روستای دور افتاده در کشور می روند و از محصولات آنجا خرید می کنند... در آنجا پول جابه جا می شود و یک عده ای منتفع می شوند. حالا دیگر ما نباید بگوییم که می خواهند بافت فرهنگی آنجا را به هم بریزند. جامعه ما باید آنقدر ترقی فرهنگی داشته باشد که هر کس نتواند روی آن تاثیر بگذارد. اگر صد خارجی با من صحبت کنند و من به فرهنگم معتقد باشم و آن را باور داشته باشم، آنها چه تاثیری می توانند روی من داشته باشند؟!
در یک سمیناری در مشهد، یکی از مسوولین نظامی و امنیتی آنجا می گفت که وقتی تشکیلات شوروی سابق جمع شد، خیلی ها از جمهوری های تازه استقلال یافته به ایران آمدند و همه چیز می خواستند. به همین دلیل میزان خلاف در مشهد بسیار کم شده بود، چون همه به دنبال کار بودند و می خواستند پول در بیاورند (حالا کاری به این موضوع نداریم که در نهایت کاری کردند که آنها از ایران به سمت ترکیه جذب شدند!).
جوان ایرانی نمی خواهد خلافکار باشد. در واقع اگر کارشان را تامین کنیم، بعید می دانم که به دنبال خلاف بروند، چون در مجموع ما مردم درستی هستیم. گردشگری چنین تاثیری دارد. اگر مدیران دولتی حمایت کنند، دستورالعمل های درست صادر شود، تسهیلات مناسب ارائه گردد و و سدها را میان برداشته شود، گردشگری می تواند به راحتی اقتصاد جامعه را متحول کند. مطمئن باشید یکی از راه هایی که می تواند کسری بودجه کشور را جبران کند، توسعه گردشگری است. منتهی همانطور که گفتم، یک عزم ملی می خواهد.
ترابران: عزمی که به نظر می رسد در کشورهای همسایه ما به درستی وجود دارد...
بله؛ چرا در ترکیه 27 میلیون گردشگر وارد می شود و ما صحبت از 3 و 4 میلیون گردشگر در سال می کنیم؟! تازه من به این آمارها اعتماد زیادی ندارم. در واقع بیش از دو میلیون توریست ما زیارتی هستند. ضمن اینکه بخشی از گردشگران هم در چارچوب گردشگری سلامت وارد کشور می شوند که از طریق آژانس ها نیست...
بد نیست بدانید، مقامات ترکیه از جمله مسوول بازرگانی و شهردار شهر «وان» ترکیه، رییس اتاق بازرگانی، آژانس ها و مراکز گردشگری آنها از ما دعوت کردند که در آنجا سرمایه گذاری کرده و هتل یا مرکز گردشگری بسازیم. می گفتند ما به شما کمک می کنیم و تا چند سال هم از شما مالیات نمی گیریم... آیا ما چنین رویه ای در ایران داریم؟ در عربستان سعودی هم همینطور است. زمین می دهند، وام می دهند و می گویند بسازید و بعد از پنج سال پولش را پرداخت کنید. اینطور می شود که یکدفعه 27 میلیون یا 30 میلیون توریست وارد کشوری می شوند.
ترکیه اول آمد نرخ خدمات اقامتی را ارزان کرد و به شرکت های هواپیمایی سوبسید داد، بعد وقتی استقبال زیاد شد و همه از تجار گرفته تا توریست ها راهی این کشور شدند، قیمت هتل را متناسب کرد. نه اینکه دیگر سوبسید ندهد؛ خیر، همین الان هم اگر لازم باشد این کار را می کند؛ و به طرق مختلف هم این کار را انجام می دهد. کمک فقط در پول دادن خلاصه نمی شود؛ کمک تبلیغاتی هم هست که حتی در سطح سفرای ترکیه در کشورهای دیگر هم دنبال می شود. اینها باعث می شود که در مجموع صنعت توریسم یک کشور رونق بگیرد.
هر جایی هم که توانسته اند مرتب کرده اند که تا توریست جذب کنند. آنقدر تعداد توریست ها زیاد شده است که دیگر هتل هایشان هم براساس استاندارد های جهانی نیست؛ یعنی روی سیستم اینترنتی، یک هتل به عنوان چهار ستاره معرفی می شود، ولی آنجا می روید و می بینید که دو ستاره هم نیست. ولی با همه این مشکلات و ایرادات می بینید که ترکیه حرف اول را در منطقه می زند و ما با اینکه ظرفیت های خیلی بهتری از آنها داریم، استفاده مناسبی از آنها داریم نمی بریم.
ترابران: درحال حاضر، آیا نرخ خدمات گردشگری ما از نظر قیمت هتل ها، حمل و نقل و آژانس های مسافرتی برای گردشگران خارجی مطلوب است؟
همانطور که قبلا گفتم، چون ارزش ریال در مقابل دلار، به یک سوم کاهش پیدا کرده، برای خارجی ها مطلوب شده است، ولی اگر بر فرض بار دیگر قیمت دلار، هزار تومان شود، گردشگری ایران، گران تمام خواهد می شود. با این حال، اگر زمینه های دیگر فراهم شود، افراد بسیاری دوست دارند کشور ما را ببینند و به راحتی هم می توانند این کار را انجام دهند، چون زیرساخت های اقامتی وجود دارد و مساله قیمت و نرخ خدمات در درجه دوم اهمیت است. تبلیغات برون مرزی خیلی مهم تر است. ما باید در شبکه های خوشنام بین المللی تبلیغات داشته باشیم و نه در هر شبکه ای!
ترابران: نظرتان در مورد عملکرد شرکت ها و آژانس های خدمات مسافرتی چیست؟
در مورد آژانس های فروش بلیت شرکت های هواپیمایی مشکلات زیادی وجود دارد. یک مشکل عمده که ظاهرا از نظر قوانین مدنی نمی توانند راه حلی برای آن پیدا کنند، موضوع شرایط اخذ مجوز است. این شرایط باید با دقت و کارشناسی بیشتری تدوین شود تا نه آنقدر سهل باشد که هر کسی بتواند آژانس بزند و دولت را با مشکلات ناشی از تخلفات و شکایات متعدد مواجه کند و نه آنقدر سختگیرانه که جلوی سرمایه گذاری در این بخش را بگیرد.
اکثر مشکلات شرکت های بند (الف) که عضو یاتا هستند و مجوز فروش بلیت کلیه شرکت های هواپیمایی ها را دارند، مربوط به ضمانتنامه هایی می شود که ایرلاین ها از آنها مطالبه می کنند. در حال حاضر هر ایرلاینی ضمانتنامه های 50 یا70 میلیونی تومانی می خواهد. به این ترتیب مثلا برای ده ایرلاین، یک فرد باید 400 تا500 میلیون تومان ضمانت بگذارد تا بتواند چهارتا بلیت بفروشد! باید فکری برای این مساله کرد.
وقتی سازمان هواپیمایی کشوری می گوید که از نظر قوانین مدنی نمی توانیم جلوی مجوزها را بگیریم، همان قوانین مدنی هم می گوید که سازمان هواپیمایی کشوری باید حامی زیرمجموعه اش باشد و ما هم زیرمجموعه سازمان هواپیمایی کشوری هستیم. پس باید بیایند و مثلا شرکت های هواپیمایی، شرکت های خوشنام را معرفی کنند تا از آنها ضمانتنامه کمتری گرفته شود.
باید یک راهکاری پیدا کنند که آژانس ها بتوانند سرپا بمانند. اگر قرار باشد 500 میلیون تومان ضمانت بگذارند، پس چگونه کار کنند؟ اگر می توانستند 500 میلیون ضمانت بگذارند، خب این 500 میلیون را در جای دیگری سرمایه گذاری می کردند. به دلیل یک یا دو شرکت متخلف که نمی توان همه را با یک چوب راند. چند آژانس بند (الف) داریم که کلاه مردم را برداشته باشند یا پول ایرلاین را خورده باشند؟!
مشکل دیگر در مورد کاهش درصد کمیسیون ها از طرف شرکت های هواپیمایی خارجی است که چون در سال های قبل به این مشکل توجه نشده است، الان شرکت های هواپیمایی می توانند هر چقدر که می خواهند کمیسیون بدهند یا ندهند و روی این مبنا بعضی ها کمیسیون هایشان را به 3 یا 5 درصد تقلیل داده اند. این باعث می شود که درآمد آژانس های هواپیمایی بسیار کاهش پیدا کند؛ آن هم در شرایطی که ما نمی توانیم در نرخ های خود انعطافی داشته باشیم و باید به نرخ مصوب بفروشیم.
در این رابطه سازمان هواپیمایی کشوری هیچ کمکی به آژانس ها نکرده است. ما نمی گوییم که قوانین را زیر پا بگذارد، ولی می تواند تمهیداتی بیاندیشد که ایرلاین خارجی را مجبور کند امتیاز بیشتری به آژانس های هواپیمایی داخلی بدهد. دولت و روسای سازمان های کشور ما باید تمهیداتی بیندیشند و طوری رفتار کنند که شرکت های هواپیمایی حرف آنها را بپذیرند. مثلا بگویند که اگر شما این امتیاز را بدهید ما هم در مقابل، یکسری امتیاز به شما می دهیم، ولی متاسفانه این کارها انجام نمی شود؛ مرتب بهانه هایی می آورند و مثلا می گویند که اگر ما به فلان ایرلاین بگوییم که این کار را بکن یا آن کار را نکن، ممکن است دیگر به ایران نیاید، اما این یک بده بستان اقتصادی و پایاپای نیست. این وظیفه مدیران است تا به نحوی رفتار کنند که منافع داخلی بیشتر حفظ شود، نه اینکه خودشان را کنار بکشند.
ترابران: ظاهرا شما موافق افزایش تعداد آژانس های خدمات مسافرتی نیستید؟
ببینید! وقتی به تعداد پروازهای کشور اضافه نشده، هواپیمای جدیدی وارد کشور نکرده ایم و ایرلاین خارجی هم نیامده است، اما در عین حال، شما 200 آژانس داشته اید که یکدفعه 1000 تا شده است؛ چه نتیجه ای باید گرفت؟ اینکه هیچ چیز تغییر نکرده و فقط فروشنده ها اضافه شده اند. در چنین شرایطی، ایرلاین استفاده اش را می برد و می تواند هر طوری که بخواهد با این تعداد کار کند. اگر بخواهد پروازی به من بدهد، می تواند با من گرانتر حساب کند و این به ضرر کشور و مردم است. خریداران این آژانس ها هم تقسیم می شوند بین 1000 آژانس نه 200 آژانس و بهره کمتری به هر آژانس می رسد. در هر آژانس هم10 و 15 نفر کار می کنند، اما وقتی آژانس ببیند که در حال ضرر دادن است، مجبور می شود تعدیل نیرو کند و عده ای از نان خوردن می افتند.
آنها می گویند که از نظر قوانین مدنی نمی توانیم به متقاضیان مجوز ندهیم، اما شما به یک عده مجوز می دهید که کار کنند و از آن طرف یک عده دیگر بیکار می شوند. پس این یک کار کارشناسی نشده است. تعدد بیش از حد آژانس ها این مشکلات را به وجود می آورد و به طبع، اگر آژانسی ببیند که درآمدش نمی رسد و هزینه اش بیشتر است، پول مردم، پول ایرلاین و پول هتل را دیرتر می دهد.
در مجموع، باید بگویم همکاری دولت به عنوان حامی بخش خصوصی بسیار ضروری است، وگرنه تا زمانی که بخش خصوصی و دولت به صورت جداگانه عمل کنند، این نابه سامانی ها ادامه خواهد داشت.