| کد خبر: 9330 |

عوامل موثر در سرعت کارها در صنایع دریایی

وبلاگ ایرج خدادادی- پروژه هایی که در صنایع دریایی و نفت و گاز که در بخش های ساحلی و فراساحلی کلید می‌خورند  ویژگی خاصی دارند که آنها را از صنایع دیگری که به صورت خط تولید و یا کارخانه‌ای هستند، متمایز می‌کند.
سایت ها و کارگاه‌هایی که این پروژه ها در آن اجر ا می‌شود به آب و هوا وابستگی دارد. بدین معنی که آب و هوای جنوب کشور که محل اجرای عمده این پروژه‌ها است دارای ویژگی‌های منحصر به فردی است. تابستان‌های جنوب گرم و داغ است که هرچند کارکردن را برای کارگران سخت و طاقت فرسا می‌کند اما امتیازات منحصر به فردی برای اجرای پروژه ها دارد. روزهای بارانی کم است. گاهی گرد و خاک همراه با طوفان برای اجرای کار مشکل ایجاد می‌کند و اجرا را ممکن است به مدت کوتاهی دچار وقفه سازد. اما خلیج فارس جزو آرامترین خلیج‌های دنیا است. در فصل های گرم سال همیشه آرام بوده و موج‌های بزرگی ندارد و به ندرت در ایام زمستان ارتفاع موج از یک یا دومتر بیشتر می‌شود.
این خصوصیات خلیج فارس بهترین فرصت را برای نصب یا تعمیر تجهیزات دریایی خطوط لوله و یا سکوها در اختیار می‌گذارد. همه موارد بالا نشان می‌دهد که طبیعت چقدر با ما یار بوده است. آب و هوا در هزینه یک  پروژه بسیار موثر است.

کار کردن در آب و هوای سرد دارای پیچیدگی های خاصی است که باعث افزایش هزینه ها هم می‌شود.مثلا به عنوان نمونه کار جوشکاری قطعات و سازه های فلزی در هوای سرد نیاز به پیش گرم کردن و کنترل دمای قطعه دارد. حال حساب کنید که گرم کردن قطعات و کنترل دمای آنها در آب و هوای سرد چقدر می‌تواند سخت و پر هزینه باشد. در حالیکه دمای هوا در مناطقی که پروژه های ملی ما در آنجا اجرا می‌شود چنان است که در اغلب موارد هیچ نیازی به این کارها نیست. حال که طبیعت و جغرافیای این مناطق به عنوان یک نیروی کمکی عظیم ما را همراهی می‌کند ما چگونه پروژه ها را پیش می‌بریم؟

مدیران ما همیشه از بی پولی گله و شکایت دارند. همه چیز هم که با پول حل می‌شود پس همه چیز دارای مشکل است.کارگر رغبت و انگیزه ندارد چون همیشه همه جا جار می‌زنیم که پول نداریم. بالطبع لنگی همه کارها را به پول و سرمایه ربط می‌دهیم. اما گویا برای بسیاری از ما این گله و شکایت و غر زدن به صورت عادی درآمده است. هرچقدر هم پول داشته باشیم همیشه می‌لنگیم.چون عادت کرده ایم که لنگ لنگان برویم چشممان را عادت داده ایم که دنبال کاستی ها بگردیم. گوشمان هم عادت کرده که حرف از نقصان ها و کمبودها را خوب می‌شنود.
زبانمان هم عادت کرده از همین نقصان ها بگوید. نتیجه اینکه ذهن و فکر خود را برای بزرگ نمایی نقصان ها و کوچک نمایی و یا ندیدن پتانسل ها عادت داده ایم. عادتمان می‌دهند. دیگران را عادت می‌دهیم. مغزها ناخودآگاه اینگونه برنامه ریزی می‌شوند و مغزی که بدین نحو خو و عادت بگیرد دیگر نمی‌تواند پتانسیل ها و ظرفیت ها را ببیند. مشکل پروژه هایمان را در عوامل بیرون از خودمان نباید جستجو کنیم. پروژه های ما همانگونه و با همان سرعت پیش می‌روند که خودمان می‌خواهیم آنگونه پیش بروند. پروژه های ما سریعتر از آنچه در ذهن و فکر خود داریم پیش نمی‌روند و البته کندتر از آنچه هم که می‌خواهیم پیش نمی‌روند.آنها دقیقا همانی می‌شوند که خودمان می‌خواهیم و دقیقا با همان سرعتی تکمیل می‌شوند که خودمان می‌خواهیم.

اینکه در روی اسناد و مدارک برای پروژه چه روندی به عنوان برنامه زمانبندی می‌نویسیم مهم نیست. آنچه در اذهان ما میگذرد مهم است، اسناد و مدارک قابل تغییر و تجدید با زمان است. مشکل پول هم نداریم. چرا که اگر هزینه تمام شده یک پروژه را به خوبی برسی کنیم خواهیم دید که هزینه ای که صرف یک پروژه می‌کنیم بسیار بیشتر و حتی شاید چند برابر کشورهای پیشرفته تمام می‌شود. اگر کسی به این گفته حقیر شک دارد می‌تواند هزینه هایی که بابت کندی سرعت پروژه ها ( که به علت وقفه های متعدد و یا برنامه ریزی های نا متوازن در آنها پیش می‌آید ) حساب کند و ببیند چقدر هزینه های زیادی صرف کرده و در محاسبات خود وارد نمی‌کنیم و جزو مبالغ قراردادها محسوب نمی‌شود ولی به هرحال هزینه بردار است و ما آنها را پرداخت می‌کنیم. به عبارتی از جیب همه ما نشت می‌کند.
آری ما بابت کندی کارهایمان هزینه های گزافی پرداخت می‌کنیم و همیشه هم می‌نالیم.همه اینها را اضافه کنید با منابع و درآمد هایی که بابت تاخیر پروژه ها و در سرویس قرار نگرفتن به موقع آنها ازدست می‌دهیم.
این نالیدن ها از سر بی پولی نیست بلکه از دردی است به نام" عادت به نالیدن". انشالله که همه ما
(از بنده حقیر تا مدیران ارشد ) این عادت را در ذهن و فکر خود تشخیص دهیم و آن را دور بیندازیم آنگاه خواهیم دید که چقدر ظرفیت و پتانسل وجود داشته و چشم ما از دیدن آنها محروم بوده است. هوای خوب؛ دریای آرام، نیروهای خوب و متخصص، کارگران صبور و زحمتکش، وقت و زمان و حتی پول ناقابل.
به نظر می‌رسد آنچه نداریم چشمانی است که دنبال کاستی ها می‌گردد و نه دنبال فرصت ها و نعمتها. چشمانی که پول را فقط در اسکناس خلاصه می‌کند و چیزهای با ارزش تر را نمی‌تواند ببیند.

ایرج خدادادی

وبلاگ‌نویس

اخبار مرتبط

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.