◄ چرا مردم کرمانشاه سوار قطار نمی شوند؟ /نمی توان با شیر یا خط ایستگاه قطار تعیین کرد
چرا کرمانشاهی ها با حمل و نقل ریلی قهر هستند؟ چرا سوار قطار نمی شوند؟ مگر سرویس بهتری از قطار سراغ دارند؟
نگاهی به آمار ۶ ماهه نخست امسال در حمل بار و به خصوص مسافر که در سایت راه آهن منتشر شده نشان می دهد راه آهن غرب کشور در این بازه زمانی که شامل عید نوروز و تابستان یعنی پیک حمل مسافر بوده، حدود ۷۷ هزار نفر را جابجا کرده است.
به گزارش تین نیوز، یک کارشناس حمل و نقل ریلی با بیان این مطلب در بخش نظرهای کاربران این شبکه خبری نوشت: این در حالی است که در مسیر راه آهن غرب کشور حدود ۴ میلیون نفر مشتری بالقوه برای بخش حمل و نقل مسافری ریلی وجود دارد!
احمد خشنودی با اشاره به نرخ جذب حدود 1.9 درصدی مسافر با اتکا به آمار خود راه آهن، گفت: حتی اگر از هزینه های احداث خطوط ریلی به قیمت اکنون و سود دهی منطقی از سرمایه گذاری ها صرف نظر شود، این پرسش مطرح است که آیا قرار نیست شرکت راه آهن خدمت رسانی کند؟ آمار جابجایی ۷۶ هزار و نفر ظرف 6 ماه به چه معنی است؟
وی افزود: در پاسخ به این پرسش ابتدا باید مشخص شود چرا مردم این ناحیه، اقبالی به سوار شدن قطار ندارند؟ حتما نیازهایشان بر آورده نمی شود و مشکلی وجود دارد؟
او تاکید کرد: طراحان راه آهن غرب کشور! چه سیستم حمل و نقلی ساخته اند که کسی راغب نیست از آن سرویس بگیرد؟ آیا تعداد ایستگاه های علائمی صفر و سرعت سیر دلیل این امر نیست؟ نیاز سنجی بومی و محلی در احداث ایستگاه ها چطور؟ ایمنی چطور؟
این کارشناس عنوان کرد: تا زمانی که نیاز مشتری شناخته نشود و مورد ارزیابی و برآورد قرار نگیرد و عین نیازهای مشتری بر آورده نشود، در هیچ بازار و تجارتی نمی توان سودی متصور شد.
خشنودی ادامه داد: تصمیم گیری های محفلی و رفاقتی حتی در بانک های خصوصی و دکاکین بازار هم جواب نمی دهد، پسرخاله مان هم، مشتری ما نمی شود او مشتری است قبل از اینکه فامیل ما باشد.
وی گفت: نمی توان با پرتاب سکه و شیر یا خط ایستگاه تعیین کرد، نهاوند نشد فیروز آباد، فیروز آباد (فیروزان فعلی) نشد روستای کوهانی؟ لازم است در این زمینه بررسی، تحلیل و باز طراحی صورت گیرد.
این کارشناس افزود: باید بدانیم مثلا چرا کرمانشاهی ها با حمل و نقل ریلی قهر هستند؟ چرا سوار قطار نمی شوند؟ مگر سرویس بهتری از قطار سراغ دارند؟ اصلا چرا باید قطار را انتخاب کنند؟ چرا به جای تحلیل بازار مسافری مسیر و ارائه راه حل کردستان هم به این خط ریلی اضافه شد؟
سلام. فکر میکنم کارشناس محترم یک نکته مهم را فراموش کرده اند و آن اینکه کسانی که در وزارت راه نشسته اند وظیفه خود را تسهیل جابجائی مسافر و بار نمیدانند. ماموریت ایشان ساخت و ساز است. اینها متخصص بیل و کلنگ و بولدوزر هستند نه متخصص حمل و نقل.
به همین دلیل هم هست که برایشان فرق نمیکند که خط ، علائم و سیگنالینگ دارد یا ندارد؟ آیا ایستگاه مسافر خور است یا خیر؟ تفاوتی ندارد که آیا مردم با ریل قهرند یا آشتی؟ چه فرق میکند شیر بیاید یا خط !
این فقط دغدغه مردم کرمانشاه نیست. برای رشت هم همین است. برای همدان هم. برای شیراز هم.
به همین دلیل 77 هزار مسافر نه تنها اسباب سرشکستگی نیست بلکه ممکن است اسباب افتخار ایشان هم باشد. ناسلامتی کلی ریل و تراورس و بالاست و خاک و سنگ جابجا کرده اند.
مشتری آقایان مقام عظمای وزارت است نه مردم و نه مسافران.
با درود خدمت آقا سعید بزرگوار
یکی از دوستان طنز نهفته ای در کلام دارند
نوشته اند :" مساله ایمنی ِ ریلی، فقط، یک مساله حزبی و سیاسی ست" در حالیکه سالیانه در جهان میلیاردها دلار برای این مساله ی بزعم ایشان حزبی! در تمامی شئون ایمنی safety و امنیت security هزینه ی واقعی! می شود
اگر یک سرچ ساده انجام بدهیم روی این دو واژه حیاتی بطور اعم و با پسوند حمل و نقل ریلی بطور اخص، می بینیم که مساله ی ایمنی و امنیت(که بشدت قابل تفکیک اند و در عین حال بهم پیوسته) دغدغه ی اصلی جهان است
ایمنی سرویس/محصول ارجمندی ست که اگر حزبی /سیاسی شد
باید فاتحه آنرا خواند!
مساله جان و مال است(مسافری/باری) و اتفاقا مالی که اینروزها از جان ِ گرامی، عزیزتر است
سیستم سیگنالینگ(چشم راه آهن و سیر و حرکت) اساسا آمده که امنیت ِ تواما با سرعت را گارانتی کند
چطور ممکن است جان مردم، حزبی تلقی شود و در عین حال بتوان آنرا حفظ کرد؟
ساده تر بگویم اگر امنیت/ایمنی حزبی شد
قاعدتا هر حزبی برای مطامع سیاسی حزبی اش، با آن بازی خواهد کرد
پس ممکن نیسن
وقتی در تلاقی دو قطار، سرمایه های معنوی و یا مادی و یا هر دو، سوخت می شود
مساله ایمنی و امنیت بشدت علمی، عملیاتی و غیر حزبی ست
واقعیتی عریان و قابل دسترسی ست
نمی توان در این مورد حزبی عمل کرد
باند پورسید آقایی اول کار میکردند بعد می‌نشیستن فکر میکردند چکار کردند
مردم حسابی تو دوران پورسید آقایی همه چیز راه آهن با شیر یا خط آقایی و راشدی عاشوری و ابراهیم محمدی وو... می‌چرخید حالا می گی ایستگاه نمیشه
درود
تخطئه ی سیاست های دولت های قبل، و بعدا دولت فعلی که خودش دولت قبلی تلقی می شود
تا امروز نه تنها گرهی از مشکلات راه آهن حتی در حیطه سیاست گذاری کلان حل نکرده
که نتوانسته کوچکترین کمکی به حال و روز دِ فعلی و جاری ِ حمل ونقل ریلی کند
متاسفم
جناب خشنود من از اسم شما خاطره خوشی دارم همکار گرامی داشتم که لکوموتیو ران بود ....
اما در مورد فرمایش جنابعالی توجه شما رو به مثلی جلب میکنم کنم که میگن یک دیوانه سنگی رو داخل چاه می اندازد که ده ها عاقل هم نمی تونن در بیاره حالا قضیه الان ما در آوردن سنگ از چاه‌هه
اولا ایستگاه راه آهن کرمانشاه چسبیده به ضلع شرقی این شهر است اگر شما منظورتان این است که ایستگاه باید داخل شهر ساخته شود این جای بحث دارد اما بهتر است که شهرداری کرمانشاه برای تکمیل شبکه حمل و نقل عمومی و خصوصا اتصال هر چه بهتر این شبکه به امثال ایستگاه راه آهن تلاش کند بنظرم بخش ریل کارشو در این مورد انجام داده .
دوما بحث ایمنی ریلی صرفا مانور سمی حزبیست با این کشور پهناور و حدودا پانزده هزار کیلومتر شبکه ریلی ، این میزان از حوادث ، اصلا نمی تونه تعریف ناامنی باشه و چنین چیزی هم تو ذهن مردم نیست هر چند یکسری تلاش می کنند که مردم را در هر جایی که می شه نگران کنند .
سوما شبکه ریلی غرب و خصوصا کرمانشاه ، فقط به هدف جذب مسافر از خود کرمانشاه ساخته نشده درواقع :
هدف اول باریست که این خط در ادامه به عراق و بعد سوریه و مدیترانه برسد درواقع قدم نخست چنین هدفی برداشته شده
هدف دوم مسافریست که بازهم قدم نخست برداشته شده این ریل باید بتواند شهرهای مذهبی مشهد ، تهران (شاه عبدالعظیم) ، قم ، کربلا (با اتوبوس به نجف) و نهایتا زینبیه دمشق را در قالب قطار هتلی بهم بدوزد و چنین سرویسی برقرار کند و باز بین شرق و غرب از آسیای میانه ، افغانستان و پاکستان به سمت داخل عراق و بعد جنوب سوریه به سمت دمشق و شمال سوریه به سمت لاذقیه مسافر بگیرد یعنی اگر بگیم این هدف گذاری ، ۱۵ مرحله داشته باشد قدم نخست این مهم برداشته شده .
اگر بحث افزایش سرعت سیر و کم کردن بروکراسی ها مطرح باشد این ها درست است که البته این موارد هم یک شبه انجام شدنی نیست در بحث کاهش بروکراسی هم باید حق داد خصوصا در بحث نگرانی هایی که نهادهای امنیتی دارند و این ها باید پله پله حل شود و ساز و کارهایش فراهم شود اینجا غرب آسیاست و نه دل اروپایی که درواقع تهدید خاصی هم حس نمی کند .
این را باید متوجه شد که وقتی با یک سوپر ابرپروژه منطقه ایی چند میلیارد دلاری طرفیم که هزار گیر و گرفتاری سیاسی ، نظامی امنیتی و ... هم دارد باید کمی صبوری بود و طرح ها را رونده جلو برد بنظرم الان بهتر است مطالبه این باشد که ریل کرمانشاه به مرز برسد تا قدم دوم باری مسافری برداشته شود که قطعا به افزایش خوبی در بخش مسافری باری خواهد رسید بقیش سم پاشی های حزبی ، تخریب کردن ها و در مورد عوام ، تحت تاثیر قرار گرفتن جریان های رسانه ایی خواهد بود و هستش.
سلام. اگر اتصال ریلی تان به سوریه و عراق قرار است مثل اتصالتان به هرات افغانستان باشد ، لطف کنید و بر این ملتِ دست از همه جا کوتاه منت بگذارید و هیچ اقدامی نکنید و پول بیت المال را به هدر ندهید. تا حالا چند تن بار با هرات مبادله شده است؟
با درود
مساله فقط موقعیت ایستگاه کرمانشاه نیست
مساله طراحی مسیری ست که به کرمانشاه ختم می شود
قطعا محاسبه ماکزیمم بار / مسافر عبوری
دقیقا الگوریتمیک است و شبیه به قضیه ماکزیمم شار عبوری از مسیرهای ریلی و جاده ای ست
در واقع بصورت فُرمال، پاسخ دارد
پاسخی که قابل دفاع از نظر تئوری و اجرا از لحاظ عملی
یعنی می توان قبل از احداث یک پروژه ریلی، آنرا برآورد کرد!
مساله ملاحظات امنیتی، البته ممکن است احتمال وقوع خطراتی را بالا ببرد
ولی *ناکار آمدی*
قطعا به نابودی خواهد انجامید
و دیگر مساله احتمالات در بین نیست
با سلام.
خط آهن کرمانشاه مشهد تهران. 95% اوقات اصلا بلیطی وجود ندارد و همه فروش رفته. اگر تعداد مسافر کم است دلیلش نبودن قطار است نه نبودن مسافر و استقبال کم. خطی که یک روز در میان و با واگن کم در حال خدمات رسانیست ماکزیمم ظرفیتش همین 77 هزار نفر بوده که صد درصد پر شده است. مشکل اصلی این خط بعلت جغرافیای منطقه است که قطار کرمانشاه باید به ملایر می رسید. که متاسفانه ملایر به همدان وصل نشده و باید به اراک بره قطار. که طول مسیر کرمانشاه تهران طولانی وخسته کننده شده. در جهت بهسازی ریل هم کوتاهی میکنند که ریل بهینه نیست و سرعت قطار گاها 50-60 کیلومتر در ساعت هستش و چیزی حدود 11 ساعت طول میکشه مسیر کرمانشاه تهران. با این وجود هربار برای خرید بلیط اقدام کنی بلیطی وجود ندارد برای خرید و فروش رفته. بهتر ابتدا اداره راه آهن کرمانشاه مستقل از اراک بشود . دوما حرکت قطار از یک روز در میان به هر روز تغییر و تعداد واگن هم اضافه کنند.
درود
توضیح وضعیت کرمانشاه(ایضا لرستان) برای حقیر که متولد این شهر ام و بیابانهایش و کوهها و دشت هایش را وجب به وجب با کوله پشتی زندگی کرده ام، زیره به کرمان بردن است! این یک
دوما به شما تبریک می گویم که ۱۰۰۱ عیب ساختار و جانمایی ایستگاه های مسیر را گفتید ولی همه را مثبت انگاری کردید(این خودش یک هنر است)
بِفروش بودن یک محصول/یا خدمت دلیل قطعی بر مناسب بودن و استاندارد بودنش نیست
شما در کرمانشاه دنبال بلیط اتوبوس تی بی تی و ایران پیما هم که باشید گیرتان نمی آید
کرمانشاه، قبل از جنگ، استان پنجم کشور بود! ولی بعد از جنگ، دیگر روی خوش به خود ندید
این سرنوشت مرزنشینان است
آنها( که برادران و اقوام و نزدیکان من هستند) هنوز جنگزده اند
و جنگزده، همیشه جنگزده است حتی اگر مهاجرت کرده باشد! چه در فرهنگ، چه در اقتصاد و چه در زندگی شخصی
در این استان محروم مرزی، قطار باری را هم، مسافری کنی، مشتری خواهد داشت چون انتخاب ها بشدت محدود اند!
از نظر مسائل جغرافیایی
هیچ مسیری، و اکیدا هیچ مسیری مثل لرستان و شمال۱، سخت و صعب العبور نیست
من قبل از ورود به راه آهن، در ریلگذاری بوده ام
حقوق کارگران را به اسکناس، با درزین در این نواحی تخس کرده ام! و امضا گرفته ام یک به یک
حتما مستحضرید که یکی از خاصیت ها و مزایای رقابتی راه آهن در جهان، این است که" راه آهن می تواند از جاهایی عبور کند که هیچ وسیله نقلیه دیگری نمی تواند!" پل ورسک شاهد این ادعاست
مساله دیگر اینکه اگر کسانی را برای امکان سنجی و ارائه طرح و نقشه به منطقه ای می فرستیم، قطعا باید قبلا اقلا یکبار! مسیر را رفته باشند و در غیر اینصورت از مشاوره تخصصی مهندسان بومی این مناطق جغرافیایی استفاده کنیم، امکان را سنجیدن یعنی همین.
مهمترین اشتباه در این مسیر
نادیده گرفتن *نهاوند* بوده
نهاوند می توانسته یکی از مهمترین ایستگاه های تشکیلاتی کشور در غرب ایران باشد
هم از نظر تاریخی، هم از نظر جغرافیایی و هم از نظر مرکزیت
اینها را طبق همان الگوریتم ماکزیمم شار عبوری و مساله ی ساده ای بنام *ارضای محدودیت ها* در یک بهینه سازی سراسری و محلی که اتفاقا در نقطه ای بنام *نهاوند* روی هم افتاده اند عرض می کنم
نهاوند هم نقطه بهینه محلی است و هم سراسری!
و تنها نقطه ای ست در این مسیر که این خاصیت را دارد!!!
آیا طراحان مسیر راه آهن غرب کشور
اینرا متوجه شده اند؟
آیا پرسیده اند؟
مشورت خواسته اند؟
آیا تفکر الگوریتمیک ِ عقلانی پشت سر این طراحی و بوده است؟
یا بایاس های شخصی و محلی افراد ذی نفوذ؟
شما تا حالا از نهاوند به *بروجرد* رفته اید؟
من بارها با دوچرخه هرکولس ۲۸! رفته ام
می دانید هاب شدن *نهاوند* به معنای دسترسی سریع و بلافاصله ریل به بروجرد بود؟
و متقابلا دسترسی بروجردی ها به ریل؟
شما و طراحان می دانید اشترینان کجاست؟
تک درخت به کجا می گویند؟
منابع بار و مسافر این مسیر زیانده، کجاست؟
راه آهن غرب کشور
نه راه آهن اصفهان و ترکستان و مازندران است
نه راه آهن تهران و مشهد و بندرعباس
اینجا
فهم خواص،دموگرافیک جمعیتی نیاز است
باید بدانی که آنها
به چیزی اهمیت می دهند
و چه می خواهند از یک سرویس حمل و نقل
که البته این قانون در تمامیت تولید محصول و سرویس حاکم است
جناب خوشنودی درود بر شما.
ذیل دیدگاه اینجانب نظری ارسال کرده بودید که آنجا امکان پاسخ نبود ( یا اگر بود بنده ندیدم). نظر فنی و کارشناسی و مفصل شما دقیق و درست می باشد.
اما نظری که بنده ارسال کرده بودم در مورد فروش رفتن همیشگی بلیط قطار کرمانشاه فقط در مورد تیتر این خبر بود که کرمانشاهی هاسوار قطار نمی شوند. بنده هم پاسخ دادم که اتفاقا سوار میشوند و هیچ گاه بلیط براحتی پیدا نمیشود.
این پاسخ در تایید موقعیت ایستگاه ها و مسیر نبود. فقط بحث من روی استفاده حداکثری مردم از قطار بود.
وگرنه انتقادات زیادی به شرایط فعلی همین مسیر بقول شما اشتباه هم هست. از واگن های درجه سه تاخیر های قطار سرعت کم نبود روزانه قطار و .....
به امید ایرانی آبادتر فردایی بهتر.
درود و سلام
ارادتمندم
با درود،
سراسر دنیا با شبکه ریلی وسیع، ایستگاهها در داخل شهر ها تعبیه شده اند و گاها بسته به وسعت شهر ایستگاههای چند گانه، شمال، جنوب، شرق، غرب علاوه بر سانترال دارند که با وسائل ایاب و ذهاب عمومی چون اتوبوس شهری، مترو و... حامی راه های آهن و البته مدد رسان مسافرین و تامین آسایش ایشان عمل میکنند.
چنین است که از این وسیله خوب و ایمن نسبی، استقبال شایان میشود.
سرعت طی طریق نیز مسئله بعدی آن است. که برای بازنشستگان و خیل بیکاران در شرایط فعلی موجه جلوه می نماید!
رستوران ها را نیز جهت صرفه جوئی در تعداد پرسنل، حذف و یکی از جاذبه های گذشته سفرهای ریلی را از مسافرین دریغ فرموده اید!