به کارگیری ارتباط مؤثر با رانندگان
بکارگیری سامانه های حمل و نقل هوشمند و عملکرد پلیس راهور دو عامل اصلی در کاهش تصادفات میباشند و به نظر میرسد، سایر عواملی که با هدف فرهنگسازی و کنترل عامل انسانی بواسطه خواست درونی خود رانندگان بکار گرفته شدند مانند آموزشها، تبلیغات و ... نقش بسزایی در کاهش تصادفات نداشته اند.

سالیان طولانی است که موضوع تصادفات جاده ای به عنوان یک موضوع بسیار مهم و مشکل ملی مطرح است. در این راستا، مطالعات، بررسی ها و اقدامات فراوانی نیز صورت گرفته که از آن جمله میتوان به تهیه آیین نامه ها، دستورالعمل ها، تهیه برنامه های متنوع تلویزیونی و رادیویی، طرحهای ایمن سازی معابر و وسایل نقلیه و ... اشاره کرد. طی سالیان اخیر شاهد کاهش نسبی تصادفات و به طبع آن کاهش تعداد کشته ها و مجروحین هستیم اما به نظر میرسد علیرغم تلاشهای صورت گرفته همچنان آمار تصادفات جاده ای بسیار بالا بوده و اقدامات انجام گرفته آنچنان که انتظار میرفت، مؤثر نبوده است.
در این بین بکارگیری سامانه های حمل و نقل هوشمند و عملکرد پلیس راهور دو عامل اصلی در کاهش تصادفات میباشند و به نظر میرسد، سایر عواملی که با هدف فرهنگسازی و کنترل عامل انسانی بواسطه خواست درونی خود رانندگان بکار گرفته شدند مانند آموزشها، تبلیغات و ... نقش بسزایی در کاهش تصادفات نداشته اند.
در این بین مدیران و کارشناسان، عامل انسانی را مهمترین عامل در بروز تصادفات میدانند و معتقدند که در نهایت این عملکرد راننده است که تعیین کننده حوادث پیشرو است. سوالاتی که ذهن نگارنده را به صورت جدی به خود مشغول کرده آن است که چرا علیرغم اقدامات صورت گرفته هنوز برخورد جدی پلیس یا ترس از جریمه شدن، نقش عمده در کنترل عملکرد راننده را بازی میکند؟
آیا این حجم مطالعات صورت گرفته، اطلاع رسانی به شیوه های متعدد، برگزاری سمینارها، سخنرانیها و کلاسهای آموزشی، نباید نقش مؤثرتری را در کنترل عملکرد راننده ایفا میکرد؟ اگر امروز اعلام نمایند که در معابر پلیس و دوربین جهت ثبت تخلف رانندگان وجود ندارد، وضعیت ایمنی معابر کشور به چه صورت خواهد بود؟ در حالیکه فکر میشود همه عوامل مؤثر در کنترل حوادث جاده ای به صورت نسبی وجود دارد، چرا تأثیر این عوامل بر رفتار رانندگان آنقدر ضعیف است؟ آیا رانندگان خود نمیدانند که سرعت و سبقت غیر مجاز میتواند باعث مرگ ایشان و سایر سرنشینان خودرو گردد؟ چرا رانندگان با علم به عواقب رفتار خود، حاضر به تغییر و بازنگری در رفتار خود نیستند؟
نگارنده به خاطر دارد که در یک بازی فوتبال بین دو تیم ملی کشورمان و کره جنوبی، تماشاچیان تیم کره جنوبی که برای تشویق تیمشان به کشور ما سفر کرده بودند، درس خوبی به ما دادند. در این بازی که تیم کشورمان با نتیجه یک بر صفر تیم کره جنوبی را شکست داد، بعد از بازی و در حالیکه تماشاچیان کشورمان بسیار خوشحال و تماشاچیان تیم کره جنوبی ناراحت بودند، اتفاق عجیبی رخ داد.
تماشاچیان تیم کره جنوبی در حال ناراحتی، با کیسه هایی که خود به ورزشگاه آورده بودند تمامی زباله های ریخته شده در جایگاه خود را جمع آوری و از ورزشگاه بیرون بردند. این در حالی بود که نه کسی از آنها درخواستی کرده بود و نه پلیسی به کار آنها نظارت میکرد. اثر این عمل آنقدر بالا بود که رسانه ملی بارها رفتار آنها را اعلام کرد. چطور میشود مردمی که ادعای تاریخ و فرهنگ کهن ما را ندارند، آنقدر ارتباط بین دانش و باورهایشان با رفتارشان قوی است که بدون توجه به باختشان و حتی حضور در کشوری دیگر اینچنین عمل میکنند. این حس مسئولیت بسیار ستودنی است و میتواند با وجود بسیاری از کاستی ها، راهگشای بسیاری از مشکلات در یک جامعه باشد.
باید این واقعیت را پذیرفت، که ارتباط مؤثری بین اقدامات انجام گرفته درخصوص فرهنگ ایمنی و عملکرد رانندگان وجود ندارد و به دلیل عدم وجود این ارتباط، عملاً بسیاری از این اقدامات بی نتیجه و بعد از مدتی رها میگردند.
در حال حاضر ارتباطی که بین مسئولین بخش حمل و نقل و رانندگان وجود دارد، از یک طرف بیشتر از جنس دستوری و از طرف دیگر از جنس پند و نصیحت است. این ارتباط هم به جهت شکلی و هم به جهت ماهوی دچار مشکلات فراوانی است. عمده مسئولین تنها از طریق نگارش و ابلاغ آیین نامه ها، دستورالعمل ها و بخشنامه ها سعی در کنترل رفتار رانندگان دارند و پلیسی که وظیفه اصلی کنترل رانندگان و برخورد با متخلفین و جریمه آنها را به عهده دارد، شروع به نصیحت و دادن پند و اندرز میکند.
رسانه ها بطور مداوم و به صورت یکطرفه این اطلاعات را به گوش رانندگان می رسانند ولی هیچ فضایی برای شنیدن صدای رانندگان نه تنها برای مسئولین بلکه برای مردم بوجود نمی آورند. آنها یکطرفه مسائل را بررسی و تحلیل میکنند و در نهایت رأی خود را یکسویه اعلام میکنند.
شاید این جملات را به دفعات شنیده باشید " تصادف به علت خوابیدن راننده" یا " انحراف به چپ" یا " سرعت غیر مجاز" و غیره. اما این سئوال همیشه برای نگارنده وجود داشته که با چه عدالتی نتیجه اشتباه یک راننده، مرگ خود و سرنشینان است؟ راه و وسیله نقلیه چه امکانی را برای جبران اشتباه راننده و یا کاهش خسارات وارده در اختیار راننده قرار داده اند؟ چه نظارت اصولی بر ساعات رانندگی یک راننده وجود دارد؟ آیا بعد از بروز یک حادثه، خدمات مناسب و به موقع به آسیب دیدگان داده شده است یا نه؟ چرا خطاهای مسئولین در مدیریت، نظارت و کنترل سیستم حمل و نقل به عنوان عامل انسانی در بروز تصادفات شناخته نشده و حرفی از آن به میان نمی آید؟
رسانه ها عمدتاً از بازتاب عملکرد ضعیف یک مسئول در بخش حمل و نقل که باعث کاهش سطح ایمنی در معابر کشور میشود، طفره میروند و این در حالی است که خطای راننده با صدایی رسا اعلام میگردد. به نظر میرسد ساده ترین راه برای توجیه کردن تمامی اتفاقات فوق مقصر نشان دادن راننده است و عجیب آنکه جامعه به راحتی اینگونه تحلیل ها را میپذیرد.
به یاد دارم که به عنوان مدرس، دوره ای را برای رانندگان وسایل نقلیه سنگین برگزار میکردم. در این دوره تلاش زیادی داشتم که چند مطلب را که از نظر خودم بسیار مهم بودند را به رانندگان یاد بدهم. رانندگان نسبت به این مطالب کاملاً بی توجه بودند و وقتی که علت آنرا جویا شدم، راننده ای پاسخ داد که این حرفها همگی به خاطر پول است و از آنکه وقت آنها در این کلاس به هدر میرود بسیار ابراز ناراحتی کرد.
عملاً رانندگان به دلیل شکی که به نیت من داشتند مطالبی که به نظر درست و ضروری می آمدند را قبول نمیکردند. در بسیاری از سمینارها و سخنرانیها که با موضوع ایمنی حمل و نقل برگزار میگردد و عمدتاً تنها با سخنرانی یک یا چند مسئول بخش حمل و نقل رسمیت پیدا میکند، در خصوص رفتار رانندگان بحث میشود ولی عمدتاً خود رانندگان حضور ندارد. برخی از نهادها از جمله این انجمن از اقشار مختلف جامعه به خصوص متخصصین علوم اجتماعی و انسانی برای کمک به حل مسئله ایمنی و بویژه کاهش تأثیر عامل انسانی بر تصادفات دعوت میکنند، اما در عمل شیوه مناسبی برای ارتباط با رانندگان و حتی شنیدن مشکلات آنها وجود ندارد.
به نظر میرسد، یکی از علت های مهم بی ثمر ماندن اقدامات انجام گرفته در خصوص ایمنی معابر، نبود رابطه ای مؤثر، دوطرفه و مبتنی بر شأن و منزلت انسانی با رانندگان به ویژه رانندگان حرفه ای است. ارتباطی که ضمن ایجاد فضایی امن، محیط را برای پذیرش، باور و عمل به بسیاری از راهکارها تأمین نماید. ایجاد حس مسئولیت پذیری در رانندگان از طریق برخوردهای آمرانه و یا جریمه کردن بوجود نمی آید و تنها فضای تعقیب و گریز را وسعت میدهد. ایجاد ارتباط مؤثر با رانندگان، یکی از حلقه های مفقوده ایمنی کشور است که باید برای حل آن چاره ای اندیشید.