| کد خبر: 268869 |

◄ زندگینامه روانشاد استاد احمد حامی، پدر راهسازی ایران به قلم محمد اسماعیل علیخانی

استاد احمد حامی؛ استاد دانشگاه، مهندس راه و ساختمان و پژوهشگر ایرانی است. دانشگاه آکسفورد از او با عنوان پدر مهندسی عمران ایران یاد کرده است.

تین نیوز

روانشاد استاد احمد حامی که به پدر راهسازی در ایران مشهور است در سال 1286 شمسی تهران در تهران متولد شد و در تاریخ جمعه 7 بهمن ماه 1379 درگذشت و  آرامستان بهشت سکینه کرج در جوار دوست  و پدر عروس خود، استاد پروفسور شمس به خاک سپرده شد.

وی تحصیلات ابتدایی را در دبستان توفیق، تحصیلات متوسطه را در دبیرستان دارالفنون و تحصیلات عالی را  در سال 1308 پس از  کسب موفقیت در کنکور گزینش محصل برای اعزام به خارج   پشت سر گذاشت.

استاد حامی در این مرحله از زندگی خود، ابتدا تحصیلات عالی خود را در شهر برلین آلمان آغاز کرد ولی پس از یک سال به عللی همراه عده ای دیگر از دانشجویان ایرانی به کشور باز گردانده شد.

درسال 1309 به سوئیس اعزام و دوره مهندسی راه و ساختمان را با درجه ممتاز در پلی تکنیک دولتی  زوریخ (EPFZ) به پایان رسانید و در سال 1315به ایران/تهران باز گشت.

احمد حامی 3

تصویر استاد در 1307 بیست ویک سالگی قبل از اعزام به خارج

پس از بازگشت به ایران همزمان با خدمت وظیفه رئیس اداره راه استان تهران و ضمن آن استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران مستقر در طبقه فوقانی دارالفنون نیز بود.( که بعدا به محل فعلی در دانشگاه تهران منتقل شد)

استاد احمد حامی در لباس سربازی
استاد در دوران خدمت نظام

استاد به موازات تدریس دانشگاهی در سازمان برنامه که در نیمه دوم  دهه 20 و پس از جنگ تاسیس شد) از ابتدا حضور موثر داشت و مدتی مدیریت راه یا ارتباطات سازمان  برنامه تازه تاسیس را عهده دار بود.  در ادامه در وزارت راه ، مدیر کل فنی وزارت راه و بالاخره در سال ۱۳۳۴ دوران وزارت سرلشکر  ولی الله انصاری معاون فنی  وزارت راه شد. قدیمی های وزارت راه از دوران معاونت فنی ایشان خاطرات شنیدنی داشتند.

در دی ماه سال 1335 فوران یک چاه نفت در قم خبر ساز شد، از متخصص خارجی برای مهار آن دعوت به عمل آمد و وزیر راه را مامور سرپرستی این کار کردند.

به رای و نظر استاد، وزیر راه در استقبال از متخصص خارجی در فرودگاه مهرآباد پروتکل و شان یک وزیر یا سرلشکر را رعایت نکرده بود. استاد به نحو خاص خود مراتب اعتراض به وزیر را اعلام و به رای خود با پست معاون فنی وزارت راه وداع کرد و پس از آن تاریخ، دیگر هیچ سمت دولتی به جز استادی دانشگاه را تقبل نفرمود.

نقل از خود استاد در اوایل دهه 40 دکتر علی امینی از ایشان برای پست وزیر راه برنامه خواسته بود که با سختگیری های استاد برنامه ایشان را تحمل نکردند و مهندس جمال گنجی برای وزارت راه معرفی وانتخاب شد.

روانشاد استاد مهندس حامی طی 46 سال علاوه بر دانشکده فنی، در پلی تکنیک تهران ( دانشگاه امیر کبیر) ، دانشکده فنی تبریز و فارابی اصفهان سابقه تدریس داشتند.

با جمع کثیری از اساتید و دانش آموختگان دانشکده ها انس و الفت خاص و ارتباط معنوی داشتند که از این میان لطف ایشان شامل حال بعضی بیشتر از بعضی دیگر شد، شاید به دلیل مجالست و همکلامی بیشتر. 

از آن جمله:

- شاد روان مهندس کمالی

- شاد روان دکتر قالیبافان

- شاد روان دکتر مرتضی زاهدی ( که هنوز من پرواز و نبودن اورا باور ندارم)

- جناب آقای دکتر هرمز فامیلی

- جناب آقای دکتر محمد شکرچی زاده

- جناب آقای دکتر امیر محمد طباطبایی (که استاد ایشان را جانشین خود در تدریس روسازی/ راهسازی می دانستند)

از میان مقامات پیشین وزارت راه، علاقه خاصی به  شاد روان مهندس حسن شالچیان وزیر خوشنام و راه در چند دوره و از دولتمردان پس از انقلاب لطف خاصی به جناب آقای دکتر محمد تقی بانکی داشتند.

 لطف استاد به گروه شاگردان پیشین و سازندگان ایران دیروز و امروز را در یک مقاله و چند نام و یا صاحب نامان نمی توان خلاصه کرد. ذکر اسامی و افراد کتابی مفصل خواهد شد که نه من می توانم بنویسم و نه در حوصله خواندن است.

احمد حامی 1

نفر سوم از راست استاد مهندس احمد حامی و نفر چهارم مهندس حسن شالچیان

استاد احمد حامی در کنار شاگردان
از چپ به راست: دکتر محمد شکرچی زاده ، شادروان مهندس کمالی، روانشاد استاد حامی در سال های پایان عمر، دکتر مرتضی زاهدای که هنوز رفتن اور را باور ندارم.

 

استاد احمد حامی در کنار دوستان
از راست به چپ: نفردوم استاد حامی، نفر چهارم دکتر هرمز فامیلی

 

دکتر محمد تقی بانکی
دکتر محمد تقی بانکی که احترام ایشان نسبت به استاد و‌ علاقه  استاد به 
ایشان قابل توجه بود.
دکتر محمد شکرچی زاده در کنار استاد حامی
دکتر محمد شکرچی زاده در کنار استاد
دکتر احمد طباطبایی
دکتر امیر محمد طباطبایی استاد روسازی راه دانشکده فنی دانشگاه تهران که مورد وثوق کامل استاد بود.

داستان بازنشستگی استاد از تدریس در دانشکده فنی دانشگاه تهران: 

در سال 1350  زمانی که دکتر نهاوندی  به ریاست دانشگاه تهران منصوب شد. تصمیم گرفت ( به او توصیه شده بود) که اساتید قدیمی و به اصطلاح استخوان دار دانشگاه تهران را بازنشسته کند، تا جا برای نسل یا گروه جدیدی گشوده شود. استاد می فرمود روزی که مطابق معمول با خیالی خوش از در شرقی وارد دانشکده شدم، رئیس دانشکده در پای پله به استقبالم آمد و از میان دسته ای کاغذ یکی را به من داد، خواندم، فهمیدم که افتخار بازنشستگی نصیبم شده، حکم را دکتر نهاوندی باعنوان رئیس دانشگاه تهران امضا کرده بود.

تا خواندم با عجله خود را به ساختمان و اتاق رئیس دانشگاه رساندم. وارد اتاق منشی شدم خود را معرفی کردم، گفت جلسه و مهمان دارند، تکه کاغذی برداشتم یادداشت کوتاهی در یک سطر نوشتم، امضا کردم. یک پاکت کوچک از منشی گرفتم یادداشت را در پاکت گذاشتم درآن را بستم به منشی دادم و به دانشکده برگشتم.

 در ورود به دانشکده دیدم رئیس دانشکده شتابان و نگران به استقبالم آمد که فلانی برای رئیس دانشگاه چی نوشتی؟ با داد و بیداد خواسته شما فوری به ایشان مراجعه بفرمایید.

داستان ملاقات استاد با رئیس وقت دانشگاه، به اضافه داستان و پیام یا هدیه استاد به وزیر راه سرلشکر انصاری را به بعد موکول می کنیم. البته استاد به تدریس در سایر دانشکده ها و همکاری با مرکز تحقیقات ساختمان  و مسکن و… ادامه دادند ولی دانشکده فنی دانشگاه تهران در واقع کانون علایق استاد بود.

عبارات و جملاتی که از استاد به کرات شنیده شده و  نقل محافل مهندسی است:

- این مملکت عاشق می خواهد

 - ⁠هیچ وقت نگویید نمی شود بگویید چگونه می شود؟

-⁠- ⁠دیدی ولی دقت نکردی

⁠- ⁠حرف حسابی دو کلمه بیشتر نیست.

 ⁠- ⁠وقتی از کسی علت قصور در کاری را می پرسی جواب تیپ این است: بشین برات بگم

 - همه آدم های نادرست دزد نیستند ، بعضی ها سزند

 و بسیاری عبارات نغز دیگر.

اما آخرین جمله ای که از ایشان آخری دهان به دهان می چرخد: « دل هر ایرانی که برای ایران نمی تپد بهتر است هرگز نتپد ».

 داستان این عبارت از این قرار است:

 در دهه هفتاد روزهای پنجشنبه حوالی ظهر برنامه ای از رادیو پخش می شد که در آن با قرار قبلی به خانه یا محل کار مشاهیر اغلب سالمند مراجعه و با آنان مصاحبه  و از رادیو پخش  می کردند. مصاحبه با استاد حامی کار آسانی نبود ، مصاحبه کننده را کلافه می کرد. اما به سراغ  او هم رفته بودند.  

مصاحبه انجام شده با استاد هیچ وقت از رادیو پخش نشد.اما یک جمله از مصاحبه استاد آرم برنامه شد و قبل از مصاحبه با افراد این شعار با صدای گیرای خود استاد از رادیو پخش می شد: «دل هر ایرانی که برای ایران نتپد، بهتر است هرگز نتپد»

تذکر: حلقه شاگردان و ارادتمندان استاد آنقدر گسترده است که ذکر نام همه آنها سر به صدها صفحه می زند  نام های مشروحه بالا بیشتر حلقه محدود یاران پایه گذار روز بتن، شانزدهم مهر، طرح های برتر بتنی است که باید به آنها اسامی اساتیدی چون: زنده یاد پروفسور رمضانیان پور، دکتر تدین ، مهندس جلال زاده ( که خاطره های قابل توجهی از استاد را به یاد دارد) مهندس امین پور، مهندس عظیمی، مهندس واعظی، دکتر کلهری، دکتر چینی، مهندس بریجانی و… را افزود ( به علت کثرت اسامی از همه اساتید و بزرگانی که به علت ضعف حافظه و یا کثرت حلقه دوستداران استاد نام  نیک آنها در این مختصر نیامده جدا پوزش می خواهم.)

استاد در دوران بازنشستگی  

بنا به درخواست و اصرار مدیران مربوط و مرتبط با امور آبادانی ایران عزیز که اغلب افتخار شاگردی استاد را داشتند در بیشتر روزهای هفته به یکی از مراکز تهیه واجرای پروژه های راه، راه آهن، پل ها و به طور کلی پروژه های آبادانی کشور سرکشی می فرمودند. بیشترین روزهایی که من از محضر استاد فیض بردم هفته ای دو نیمروز ی بود که به مشاور راه آهن مترا تشریف می آوردند و به آن بیافزایید بعضی جاهای دیگر ( از جمله  سفر شیراز که به اتقاق جناب آقای دکتر امیر محمد طباطبایی و همچنین زاهدان و مشهد ) و به دفعات در منزل استاد در خدمت  ایشان  بوده ام. حاصل این دیدارها ثبت ده ها فرموده استاد در خصوص مسایل توسعه ملی و تصمیم گیری یا تصمیم سازی ها بوده است که بعضی را من گفته ام و مستند نموده اند و در روزهای بتن  کلیپ آنها را تکه تکه پخش می کنند، عکس زیر یادگار آن دوران  و یکی از دیدار ها در دهه ۶۰ است:

استاد حامی د رکنار محمد اسماعیل علیخانی
استاد در کمال سلامت و یکپارچه احساس و یک دنیا مطلب. ما هم بالنسبه جوانتر و گوشی شنوا و حافظه…راستی عکس هم عکس های  قدیم  چقدر آدم را جوان و سرحال نشان می دهد.

از دیگر جاهایی که استاد به آنها علاقمند بودند و رابطه خود را با آنها قطع نکردند یکی آزمایشگاه مصالح ساختمان دانشکده فنی دانشگاه تهران بود که حلقه واسط جناب آقای دکتر محمد شکرچی زاده بودند، و دیگری مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن که ابتدا جناب آقای دکتر هرمز فامیلی از استاد برای مشاوره عالی در این مرکز دعوت فرمودند و حضور موثر استاد در این مرکز تداوم  یافته بود.

در اوایل دهه 60 قبل از مشاور مترا، به تشویق استاد و کمک جناب دکتر طباطبایی،  من یک کار تحقیقاتی روی آسفالت گوگردی را در مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن آغاز و به ضرورت ادامه کار و آزمایش ها را در آزمایشگاه مکانیک خاک وزارت راه  وترابری دنبال کردم که مشروح ماجرا از حوصله این یادداشت خارج است.

از استاد برای سخنرانی در کنفرانس ها، گردهمایی ها و جلسات مهم جاهای مختلف دعوت به عمل می آمد، حرف های ایشان همیشه بدیع، سازنده افکارعمومی، راهنما، گره گشا و … بود. فرموده ها و آموزه های ایشان در بسیاری جاها را یا مستقیما شنیده ام و یا خودشان نقل فرموده اند. نقل همه فرموده های استاد که یک به یک شنیدنی هستند طولانی می شود لذا از میان همه آنها من به یک مورد قناعت می کنم که کوتاه است و شنیدنی:

زمانی که اعراب حاشیه خلیج فارس شیطنت کرده و نام خلیج همیشه فارس را به غیر آن می گفتند، وزارت خارجه جلسه ای برگزار کرد و صاحبنظران دلایل تاریخی و مستند خود را در مورد  نام « خلیج فارس» ارائه می کردند.

 وقتی نوبت سخنرانی استاد شد، در یکی دو دقیقه نظر خود را به شرح زیر اعلام فرمودند: 

اعراب نام تنگه هرمز را انکار نکرده اند. پیشینیان ما نام دریای جنوب کشور خود را « فارس » و نام تنگه ورود به آنرا « هرمز » گذارده اند یعنی نگاهبانی از دریای خود را به «اهورا مزدا» سپرده اند، خلیج را ما « فارس» نامیده ایم. این سخنرانی موجد افکار عمومی از عمق جان استاد گفته شد و با اقبال عمومی گسترده ای مواجه شد.

درخاتمه تالیفات استاد در موارد فنی و تاریخی متعدد و همه آنها محل رجوع و استناد فنی و تاریخی هستند. تعداد و نام آنها را همه می دانند و یا در جاهای مختلف در دسترس است. لذا از درج نام تالیفات استاد صرفنظر می کنم.

اگر عمری باشد و چشمی باقی بماند و حافظه سلامت خود را حفظ کند، به تدریج بعضی از فرموده های استاد را یکی یکی خلاصه و به استحضار علاقمندان می رسانم.

باسپاس از توجه وحوصله

 

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

اخبار مرتبط

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.

  • جواد 0 0

    سلام خسته نباشید خدمت شما جناب مهندس علیخانی عزیز و سپاس بسیار بابت مطلب عالیتان. مهندس ببخشید، آیا شما اطلاعی
    از دکتر طباطبایی دارید؟ چون هر چه در فضای تارنما جستجو می کنیم مطلبی از ایشان در دسترس نیست!