اجرای قوانین راهنمایی و رانندگی، تعهد یا تکلیف؟
تکلیف قیدی بیرونی است و از طرف دیگران به ما اعمال میشود. انجام امور بر اساس تکلیف حس رضایت و خوشحالی را به دنبال ندارد بلکه به ما احساس کامل بودن را میدهد. به این معنا که کار نیمه کارهای وجود داشت و به اتمام رسید و حالا میتوان نفس راحتی کشید.

تعهد، عنصری درونی و تکلیف، قیدی بیرونی است. همگی ما دوست داریم که در قبال دیگران متعهد باشیم و تمامی کارهای خود را متعهدانه انجام دهیم. زیرا هر کاری که بر اساس تعهد انجام پذیرد لذت بخش خواهد بود و رضایتمندی را به دنبال خواهد داشت. وقتی فرزند درخواستی منطقی از والدین خود میکند، به دلیل اینکه والدین خود را متعهد در قبال نیازهای فرزند خود میدانند نه تنها آن کار را به تمامی و در نهایت دقت انجام میدهند، بلکه پس از انجام کار، احساس خوشحالی و سبکی نیز میکنند. نکته جالب توجه در این اتفاق آن است که تمامی این کار از جنس هزینه، تلاش و کار مداوم بوده و هیچگونه پاداشی جزء شادی فرزند وجود ندارد.
همانگونه که گفته شد، تکلیف قیدی بیرونی است و از طرف دیگران به ما اعمال میشود. انجام امور بر اساس تکلیف حس رضایت و خوشحالی را به دنبال ندارد بلکه به ما احساس کامل بودن را میدهد. به این معنا که کار نیمه کارهای وجود داشت و به اتمام رسید و حالا میتوان نفس راحتی کشید. وقتی کاری بر اساس تکلیف انجام پذیرد، فرد حس اسارت دارد و فکر میکند فرد آزادهای نیست و امکان انتخاب ندارد. در اموری که فرد مکلف به انجام کاری است، به دلیل اینکه امکان "نه" گفتن وجود ندارد، تحت فشار روحی قرار میگیرد و امکان دارد آن کار را یا با بی حوصلگی و بی دقتی انجام دهد و یا در صورت بوجود آمدن شرایطی مناسب از انجام آن سر باز زند.
در شرایط حاضر، تمامی عوامل و عناصر موثر در کنترل تردد وسایل نقلیه کشور سعی دارند تا رانندگان را مکلف به اجرای قوانین راهنمایی و رانندگی کنند. از اینرو شاهد حضور پر رنگ پلیس در معابر شهری و برونشهری همراه با بکارگیری سیستمهای هوشمند ثبت تخلفات هستیم. از طرف دیگر، ارگان های مرتبط با تردد وسایل نقلیه سبک و سنگین در کشور نظیر: وزارت راه و شهرسازی و یا شهرداری های شهرهای مختلف، دائماً با صدور بخشنامه ها، دستورالعمل ها و آیین نامه ها سعی در کنترل رفتار رانندگان و اجرای قوانین مربوطه را دارند و با برگزاری کمیسیون ها و صدور احکام مختلف سعی دارند، رانندگان را مکلف به اجرای قوانین نمایند. در این شرایط نیز رانندگان به جای لذت بردن از سفر خود، بیشتر مراقب حضور پلیس هستند و از ترس جریمه، سعی در کنترل سرعت و مانور وسیله نقلیه خود در معابر هستند.
متاسفانه به دلیل این نوع نگاه در بیشتر مسئولین و دست اندرکاران بخش حمل و نقل کشور، بیشتر تابلوهای تبلیغاتی که در خصوص موضوع ایمنی در کنار راه ها و معابر کشور نصب میشوند، دارای لحنی آمرانه و دستوری هستند، مانند جمله "آهسته برانید". این تابلوها عمدتاً سعی دارند که رانندگان را مکلف به رعایت قوانین کنند. بعضاً مشاهده میگردد که با استفاده از جسد یک وسیله نقلیه تصادفی و با کمک عروسکی که نقش راننده فوتی را باز میکند، سعی در ایجاد رعب و وحشت در راننده و مکلف ساختن او به اجرای قوانین را دارند. ولی باید در نظر داشت که این کار بیشتر از آنکه راننده را تحت تاثیر قرار دهد، کل جامعه، از جمله افرادی که در مقصد منتظر مسافر خود هستند را دچار نگرانی و اضطراب میکند.
بکارگیری شیوه های فوق الذکر باعث گردیده، بسیاری از رانندگان در شرایطی که امکان اعمال این قوانین وجود دارد، خود را مکلف به اجرای قوانین میکنند اما به دلیل فشارهای روحی خود در زمان عمل به تکالیف، هر جا که شرایط کنترل آنها وجود نداشته باشد، رفتار آنها نیز تغییر کرده و آزادانه و غیر مسئولانه رفتارهای پر خطری از خود به نمایش میگذارند و عملاً تبدیل به رانندگانی "قانون گریز" میشوند. در این بین رانندگانی که متعهدانه و در جهت رعایت حقوق سایرین قوانین را اجرا میکنند، درگیر شیوه رانندگی افراد غیر متعهد شده و شاید بعد از مدتی از اجرای قوانین دلسرد و یا اساساً اجرای قوانین را امکانپذیر ندانند.
نگارنده به هیچ عنوان مخالفتی با مسئولیت دستگاه های مربوطه در کنترل تردد وسایل نقلیه و برخورد جدی با متخلفین ندارد و بسیاری از موارد فوق را جزء حقوق حاکمیتی آنها میداند. اجرای قوانین در هر جامعه ای تکلیف هر یک از اعضای آن جامعه است و باید اجرا گردد. در تمامی کشورهای توسعه یافته که توانسته اند تعداد کشته ها و مجروحین ناشی از تصادفات خود را کنترل کنند، این قوانین چه بسا سختگیرانه تر به اجرا در می آورند و مردم را مکلف به اجرای آن میکنند. اما در این کشورها و در کنار تمامی این ابزارهای قانونی و حاکمیتی شاهد هستیم که مردم نیز خود را متعهد به اجرای قوانین میدانند و رعایت قوانین را به یکدیگر تذکر داده و اجرای آن را تضمین کننده آسایش، امنیت و سلامتی خود و سایرین میدانند. بر همین اساس پلیس حضور پر رنگی در معابر ندارد، گرچه کنترل و نظارت بر تردد وسایل نقلیه را به خوبی انجام میدهد.
ایجاد تعهد در آحاد جامعه جهت اجرای قوانین، جز از طریق آموزش و فرهنگسازی امکانپذیر نیست. قوانین و اجرای آنها، تنها ایجاد تکلیف میکند که البته لازم است ولی به هیچ عنوان کافی نیست. نیاز امروز کشور ما در کاهش خسارات ناشی از تصادفات، ایجاد تعهد در مردم نسبت به یکدیگر است. ایجاد تعهد در یک جامعه حس دوستی، صمیمیت، کمک و رضایتمندی را در آن جامعه افزایش میدهد و مردم را در کنار یکدیگر خوشحال و متحد نگه میدارد. خوب است همگی ما بویژه مسئولین و کارشناسان کمی به راههای ایجاد تعهد در مردم فکر کنیم و ضمن اینکه سفر را برای همه لذتبخش میسازیم، به آیندهای بهتر برای فرزندانمان امیدوار باشیم.
عضو هیئت مدیره انجمن حامیان سفر ایمن