با اعدام مه آفرید به کدام هدف رسیده ایم!

وبلاگ تین نیوز، مسعود مهاجر | در مجازات جرایم مختلف مهم ترین هدف قانونگذار عبرت گرفتن مردم و جلوگیری از تکرار آن جرایم است. با اعدام مه آفرید خسروی به کدام یک از اهداف قانونگذار دست یافته ایم؟ مردم از پرونده این مجرم اقتصادی چه فهمیده اند که ممکن است موجب عبرت شان بشود؟ کسانی که از مقام های دولتی در موفقیت این مجرم سهیم بوده اند چه درسی گرفته اند که از این به بعد کارشان را تکرار نکنند و هندوانه زیر بغل مجرم دیگری نگذارند؟
برای فهمیدن موضوع به سراغ مردم برویم و یک نظر سنجی انجام دهیم و میزان اطلاعات آن ها درباره پرونده و دیدگاه آنان را در مورد مجازات متهمان بپرسیم، بی گمان متقاعد می شویم که مردم راجع به این دزدی بزرگ بسیار کمتر از آن می دانند که بتوانند به داوری بنشینند. اگرمتهم اصلی آقای مه آفرید خسروی بود پس آقای خاوری چه کاره بوده اند که اکنون در برج خودشان نشسته اند و تماشایمان می کنند؟ آیا همه پول های دزدیده شده دست نخورده به جیب متهمان رفته بود و کسی در وسط راه چیزی از آن ها برای خود کنار نگذاشته بود؟
آقای عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران توضیح داده اند که اموال محکوم از طریق مزایده فروخته شد و چون بخش اصلی حکم که جزای نقدی بود عملی و محکوم به دار مجازات آویخته شد و بنابراین یکی از مهمترین پرونده‌های اصلی اقتصادی در کشور به سرانجام رسید.
افزون براین می دانیم که این پرونده ۳ مجرم اعدامی دیگر به نام‌های بهداد بهزادی، ایرج شجاعی و سعید کیانی‌زاده دارد. همچنین دو نفر به حبس ابد، دو نفر نیز تبرئه و ۳۲ نفر نیز به زندان و انفصال از خدمت محکوم شده اند. چرا در مورد آقای خاوری حکمی صادر نشده است. مگر معمول نیست که متهمان فراری را هم می شود به صورت غیابی محاکمه کرد و درباره شان حکم صادر کرد. اگر دادگاه حقیقتا حکم محکومیت برای آقای خاوری صادر می کرد دیگر اینترپل چه بهانه ای می توانست بیاورد که خاوری را کت بسته به تهران باز نگرداند؟
لازم به یادآوری است که مه‌آفرید خسروی مجرم اول و اصلی پرونده‌ای بود که به پرونده فساد بزرگ مالی معروف شد، این پرونده اواخر شهریور سال ۹۰ با ابلاغ رئیس قوه قضاییه، دادستان کل کشور را راهی اهواز کرد تا از نزدیک پیگیر ماجرا باشد. بعدها پرونده ۱۰ هزار برگی به علت پیچیدگی به تهران ارجاع شد تا زیر نظر مستقیم دادستان کل کشور و با ریاست قاضی سراج رسیدگی شود. گفته می شود که مه‌آفرید امیر خسروی در عمر کوتاه اقتصادی خود، میلیاردها تومان به دست آورده بود که ۵۷ شرکت بزرگ و کوچک، ۱۲۳ ملک و ده‌ها خودروی لوکس از جمله آنها است.
اما حالا که مه آفریدی وجود ندارد بهتر است پرونده اعمالش را دوباره بخوانیم و به این قضاوت برسیم که آیا با رفتن مه آفرید فسادهای مرتبط با ایشان هم از اقتصاد ما بیرون رفته است یا هنوز آش همان است و کاسه همان!
فهرست اتهاماتی که به اعدام ایشان منجر شد واقعیت هایی را به ما نشان می دهد. اخلال در نظام اقتصادی با تبانی و فساد در شبکه بانکی، توسل به روش‌های متقلبانه و مجرمانه، گرفتن میلیاردها تومان وجوه غیرقانونی و شرکت در پولشویی از جمله اتهامات مه‌آفرید امیر خسروی است. تازه به تحلیل خبرگزاری فارس آقای محمودرضا خاوری متهم فراری این پرونده که در کانادا حضور دارد، جعبه‌سیاه این پرونده به شمار می آید. جعبه سیاهی که تا گشوده نشده نمی شود به این نتیجه گیری رسید که با حذف کردن یک مهره، بساط همه آن جرم هایی که برشمردیم تخته است.کما این که در دو سه سال اخیر که با اختلاسی به این بزرگ روبه رو بودیم سیستم بانکی برحجم معلقات خود افزوده و مبالغ کلانی را به کسانی داده است که چندان روشن نیست قصد بالا کشیدنش را نداشته اند.
اگر درسی از اعدام مه آفرید خسروی توانسته باشیم بگیریم شاید این موضوع باشد که متقاعد بشویم که برخلاف بسیاری از کشورهای جهان هنوز نتوانسته ایم راه های پولشویی را ببندیم. میلیاردها تومان هر روز در بازارهای سیاه دست به دست می شود و ما کوچکترین ابزاری برای سردرآوردن از تحرکات آن ها نداریم. ده ها هزار میلیارد تومان تقدیم قاچاقچیان می کنیم! هزاران میلیارد تومان تقدیم مخدرفروشان می کنیم! هزاران میلیارد تومان پول ناقابل ازتفاوت بهای سوخت این ور و آن ور مرز به دست سوداگران می رسد و هزاران میلیارد تومان منابع بانکی در اختیار کسانی قرار می گیرد که به اندازه پولی که می گیرند اعتبار نیاندوخته اند. تا زمانی که این وضع هست، مه آفرید اگرهم اعدام شود هنوز زنده است و کارش را می کند!