|
کد خبر:
114792
|
معضلات جاده چالوس در نیمه دوم سال
تیننیوز| بارش مرگبار سنگهای عظیمالجثه در جاده چالوس جان مسافران این محور را تهدید میکند و امنیت روانی مسافران را به خطر انداخته است.
کمتر کسی است که در ایران نام جاده چالوس را نشنیده باشد جاده زیبایی که بسیاری از افراد از آن خاطرات خوشی دارند و جزوه جادههای زیبای دنیا به شمار میرود.
اما همانطور که نام این جاده زیبا خاطرات خوشی در ذهن برخی هموطنان متبادر میکند برخی دیگر از هموطنان خاطرات بسیار بدی از آن دارند که اغلب آنها مردم و مسافران ساکن شمال هستند.
ریزش سنگ و بهمن از معضلات همیشگی این جاده در نیمه دوم سال است، جادهای که راه ارتباطی ساکنان شهرهای غربی استان مازندران به تهران است و ساکنان شمالی کشور چارهای جزء عبور از آن ندارند و در این زمان از سال برای عبور سالم از این جاده و نجات از دست حضرت عزرائیل به دعا و صلوات متوسل میشوند.
در همین هفته جاری بود که براثر سقوط یکی از این سنگها بود که چهار نفر از هموطنان جان خود را از دست دادند و بلافاصله بعد از آن ریزش این سنگها موجب آسیب خودروهای عبوری شد که خوشبختانه این بار تلفات جانی در بر نداشت.
در گذر از این جاده سنگهای بزرگ و خطرناکی را مشاهده میکنید که به حال خود رها شدند و هر بینندهای با دیدن آنها به سرنوشت آن فکر میکند که قرار است بر سر کدام خودرو و سرنشینهای نگون بخت آن فرود آید و خانواده ای را داغدار کند.
به راستی ایمنسازی یکی از جادههای مهم کشور تا این حد سخت است که نمیتوان به آن رسیدگی کرد یا متولیان امر به حدی بیکفایت هستند که قادر به انجام این امر نیستند.
آیا جمعآوری و لقگیری سنگهای این مسیر کار ناممکنی است که مسؤولان از آن سر باز میزنند یا در این میان جان مردم برای آنها اهمیتی ندارد که به آن وقعی نمینهند.
سؤوالی که در ذهن متبادر میشود این است که آیا وظیفه مسؤولان وزارت راه و شهرسازی و خاصه سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای فقط جمعآوری سنگهای سقوط کرده بر روی جاده و ماشینهای عبوری و جنازههای داخل آن است یا ایمنسازی جاده؟
به راستی آیا نمیتوان این مشکلات را برطرف کرد یا عدم مسؤولیتپذیری در این میان مانع اصلی رفع این معضل است.
چرا مسافران باید در این جاده با نگرانی و ترس از سقوط سنگ از این مسیر عبور کنند و از طرفی خانوادههای آنها با اضطراب منتظر بازگشت عزیزان خود باشند.
اما همانطور که نام این جاده زیبا خاطرات خوشی در ذهن برخی هموطنان متبادر میکند برخی دیگر از هموطنان خاطرات بسیار بدی از آن دارند که اغلب آنها مردم و مسافران ساکن شمال هستند.
ریزش سنگ و بهمن از معضلات همیشگی این جاده در نیمه دوم سال است، جادهای که راه ارتباطی ساکنان شهرهای غربی استان مازندران به تهران است و ساکنان شمالی کشور چارهای جزء عبور از آن ندارند و در این زمان از سال برای عبور سالم از این جاده و نجات از دست حضرت عزرائیل به دعا و صلوات متوسل میشوند.
در همین هفته جاری بود که براثر سقوط یکی از این سنگها بود که چهار نفر از هموطنان جان خود را از دست دادند و بلافاصله بعد از آن ریزش این سنگها موجب آسیب خودروهای عبوری شد که خوشبختانه این بار تلفات جانی در بر نداشت.
در گذر از این جاده سنگهای بزرگ و خطرناکی را مشاهده میکنید که به حال خود رها شدند و هر بینندهای با دیدن آنها به سرنوشت آن فکر میکند که قرار است بر سر کدام خودرو و سرنشینهای نگون بخت آن فرود آید و خانواده ای را داغدار کند.
به راستی ایمنسازی یکی از جادههای مهم کشور تا این حد سخت است که نمیتوان به آن رسیدگی کرد یا متولیان امر به حدی بیکفایت هستند که قادر به انجام این امر نیستند.
آیا جمعآوری و لقگیری سنگهای این مسیر کار ناممکنی است که مسؤولان از آن سر باز میزنند یا در این میان جان مردم برای آنها اهمیتی ندارد که به آن وقعی نمینهند.
سؤوالی که در ذهن متبادر میشود این است که آیا وظیفه مسؤولان وزارت راه و شهرسازی و خاصه سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای فقط جمعآوری سنگهای سقوط کرده بر روی جاده و ماشینهای عبوری و جنازههای داخل آن است یا ایمنسازی جاده؟
به راستی آیا نمیتوان این مشکلات را برطرف کرد یا عدم مسؤولیتپذیری در این میان مانع اصلی رفع این معضل است.
چرا مسافران باید در این جاده با نگرانی و ترس از سقوط سنگ از این مسیر عبور کنند و از طرفی خانوادههای آنها با اضطراب منتظر بازگشت عزیزان خود باشند.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمیکند.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.