| کد خبر: 21668 |

مدیریت از دیدگاه امام رضا علیه السلام

تین نیوز | مطلب زیر سرمقاله شماره 85 نشریه حمل و نقل و توسعه به قلم مدیر مسئول این نشریه است که عینا تقدیم می گردد:

حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام می باشند. ایشان در سن 35 سالگی عهده دار مسئولیت امامت و رهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختی ها و رنج بسیاری را بر امام روا داشتند و سر انجام مامون عباسی ایشان را در سن 55 سالگی به شهادت رساند.

حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام تا قبل از هجرت به مرو، در زادگاهشان مدینه ساکن بودند و در آنجا در جوار مدفن پاک رسول خدا و اجداد طاهرینشان به هدایت مردم و تبیین معارف دینی و سیره نبوی می پرداختند.

مردم مدینه نیز بسیار امام را دوست می داشتند و به ایشان همچون پدری مهربان می نگریستند با اینکه امام بیشتر سال های عمرش را در مدینه گذرانده بود اما در سراسر مملکت اسلامی پیروان بسیاری داشت که گوش به فرمان اوامر امام بودند . امامت و وصایت حضرت امام رضا علیه السلام بارها توسط پدر بزرگوار و اجداد طاهرینشان و رسول اکرم صلی الله و علیه و اله اعلام شده بود به خصوص امام موسی کاظم علیه السلام بارها در حضور مردم ایشان را به عنوان وصی و امام بعد از خویش معرفی کرده بودند.

از زمان امام رضا علیه السلام ، عصر جدیدی از شکوفایی و بالندگی فرا روی شیعیان پدیدار گشت و این به سبب اهتمام امامان پیشین بود ، پدید آمدن پایگاه های عظیم مردمی و شیعه گرا از دستاوردهای این کوشش ها بود. شیعیان به توانمندی هایی دست یافتند که می توانستند حکومت را در دست گیرند اما این وضعیت ، حاکمان عباسی را به هراس انداخت و آنان را به چاره جویی واداشت به این سبب واگذاری منصب ولایت عهدی به امام رضا علیه السلام از اقداماتی بود که برای گریز از خطر شیعه یافتند.

بدین سان می توان دوران امامت امام رضا علیه السلام را به دو دوره پیش و پس از ولایت عهدی تقسیم کرد . مدت امامت ایشان پیش از پذیرش ولایت عهدی هفده سال بود که ده سال از این سال ها را در عصر هارون ، پنج سال را در عصر امین و دو سال را در عهد مامون و در مدینه سپری کردند . چون پدر گرامی ایشان به شهادت رسید ، در مدینه بود و رسیدگی به امور شیعیان را آغاز کرد . شاگردان پدر را پیرامون خویش گرد آورد و به تعلیم معارف ناب دینی پرداخت و معارف دینی قوام و دوام پیدا کرد . شخصیت ممتاز و برجسته امام در مدینه چنان جلوه می نمود که در آن روزگار سراسر حجاز ، در همه مسائل مادی و معنوی خویش از آن امام همام مدد می گرفتند .

امام در گفتگویی که درباره ولایت عهدی با مامون داشتند اینگونه می فرمایند ؛ «همانا ولایت عهدی هیچ امتیازی را بر من نیفزود هنگامی که من در مدینه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود و اگر از کوچه های شهر مدینه عبور می کردم عزیزتر از من کسی نبود ، مردم پیوسته حاجاتشان را نزد من می آوردند و کسی نبود که نتوانیم نیاز او را برآورده سازم مگر اینکه این کار را انجام می دادم و مردم به چشم عزیز و بزرگ خویش به من می نگریستند. »

مدیریت از دیدگاه امام رضا علیه السلام
الف) ضرورت مدیریت

مطالعه در تاریخ زندگی بشر و روابط اجتماعی، ضرورت این اصل را به اثبات می رساند و مؤید این واقعیت است که اصل مدیریت لازمه هر جامعه می باشد و هرکجا افرادی جمع شده اند تا زندگی خویش را بر اساس همکاری و تعاون تکمیل کنند نیاز به مدیر در رأس برنامه های آنان قرار گرفته است و این ویژگی محور و موضوع حرکت ها و تلاش های آنان بوده است.

فضل بن شاذان نیشابوری می گوید؛ درباره ضرورت مدیریت از امام رضا(ع) شنیدم که فرمود:انّا لانجد فرقة من الفرق و لاملّة من الملل بقوا و عاشوا الّا بقیّم و رئیس لما لابدّ لهم منه فی الامر الدین و الدنیا؛ به درستی که ما در بررسی احوال بشر هیچ گروه و فرقه ای را نمی یابیم که در زندگی موفق و پایدار باشد مگر بوجود سرپرستی که امور مادی و معنوی (دین و دنیای) آنان را مدیریت نماید، هیچ مکتبی به این روشنی اهمیت مدیریت و رهبری را بیان نکرده که سعادت و پایداری یک ملت را در زندگی دنیوی و امور دینی مرهون آن بداند.

آن حضرت در جای دیگر در سخنی جالب، والی مسلمین و مدیر امت مسلمان را به ستون خیمه تشبیه کرد و فرموده اند: اما علمت انّ والی المسلمین مثل العمود فی وسط الفسطاط من اراده اخذه؛ آیا نمی دانی که والی مسلمانان همچون ستون میان خیمه است (که اولاً تمام بار سقف بر روی آن استوار است و ثانیاً مانند نقطه مرکزی دایره شعاعش نسبت به همه جوانب یکسان است) به طوری که هر کس در هر زمان و از هر طرف که اراده کند به او دسترسی خواهد داشت.

امام اگرچه شرط غلبه بر مشکلات را توفیق الهی می داند ولی تأکید می نماید این باور کفایت نمی کند و باید مدیر برای حلّ دشواری ها تلاش کند: من سأل التوفیق و لم یجتهد فقد استهزء بنفسه؛(5) کسی که توفیق از خداوند بخواهد ولی کوشش نکند(که برناهمواری ها غلبه یابد) خود را مورد استهزاء قرار داده است.

ب ) مشروعیّت مدیر
در بینش شیعه ضرورت مدیریت را باید در اصل استوار امامت جستجو کرد، البته منظور این نیست که این موضوع مهم را در سطح یک مدیریت اجتماعی و سیاسی پایین آوریم، بلکه رهبری امام خیلی والاتر از مسایل اجرایی، اداری و اجتماعی است، اما شجره طیّبه امامت که ریشه در وحی دارد و از نور نبوت تغذیه می گردد و از جویبارهای عصمت استفاده می کند، حضرت امام رضا(ع) امامت را اساس اسلام حیات بخش می داند.

مشروعیت مدیریت در جامعه به این دلیل است که با امامت پیوند دارد و هرگاه این ارتباط قطع شود تمام حرکت ها و خواص خود را از دست می دهد.

حضرت امام رضا(ع) در تفسیر آیه «والسماء رفعها و وضع المیزان» فرموده اند: میزان امیرالمؤمنین است، خدا او را برای مردم امام (معین) کرده است، امیر مؤمنان عدل را پایه ای دانسته اند که استواری جهان به آن وابسته است و عدالت را مایه پایداری مردمان معرفی کرده اند پس عدل محور ضابطه تشکیل جامعه انسانی و سبب استواری زندگی جوامع است و هم در نظام هستی و تکوین و هم در نظام تشریع این مشخصه مشاهده می گردد و این خود می تواند روشنگر مفهوم سخن امام رضا(ع) باشد که چهره امام را به عنوان میزان در خلقت و جامعه تبیین کرده اند.

آن حضرت فرموده اند: استعمال العدل و الاحسان موذن بدوام النعمة...؛(16) به کار بستن دادگری و نیکوکاری، عامل پایداری نعمت هاست.

ج ) مدیر و میزان
حضرت امام رضا(ع) می فرمایند: از جمله (دلیل های پیروی از ولیّ امر) این است که هیچ کدام از فرقه ها و ملت ها دیده نمی شوند که جز به داشتن سرپرست و رئیسی که به دین و دنیایشان رسیدگی کند، باقی مانده باشند. پس در حکمت حکیم روا نیست که مردم را از چیزی که ناگزیر باید داشته باشند و دوام و قوامشان جز به آن میسّر نیست محروم سازد.

امام میزان و معیار پیاده کردن حق و عدل است، پس امین اموال اشخاص و اعراض و نفوس است و چون بر کلّ مسایل اجتماعی و اقتصادی، مبادلات، بازار، کارگاه ها و مزارع نیک نظارت می کند تا ستم و بیدادی رخ ندهد و غصب، بهره کشی، احتکار، گران فروشی، رباخواری و غبن و دیگر اسباب باطل پیش نیاید.

روابط ظالمانه ای که موجب پیدایش حسّ بدبینی، کینه توزی ها، تضادها و رقابت های ناسالم است با حضور امام که میزان عدل است برچیده می شود به همین دلیل امام رضا(ع) می فرمایند: ما سرپرست مؤمنان هستیم که به سود آنان حکم می کنیم و حقوقشان را از ستمگران می ستانیم.

پس بیشترین بخش در فلسفه سیاسی که هشتمین فروغ امامت ترسیم می کند و قلمرو مسؤولیت مدیران و کارگزاران نظام اسلامی را ترسیم می کند به برقراری عدالت اجتماعی و سامان بخشیدن به مسایل اقتصادی، رفع ستم و استضعاف اقتصادی اختصاص دارد.

د ) مدیر و کارکنان
مدیر غالب طرح ها و برنامه های مدیریت را از طریق همکاران اجرایی می کند و در واقع تمام افرادی که در سازمان ها، نهادها و تشکیلات دولتی مشغول کارند کارگزاران مدیرند و بازو و عاملی برای وی می باشند، در فرهنگ اسلامی نقش همراهان و یاران در ترویج و گسترش اندیشه های الهی از موقعیتی ویژه برخوردار است، مدیری که به اخلاص، کمال خواهی، دل سوزی، صداقت گویی و درستی مزیّن می باشد در چهارچوب ضوابط ارزشی و با رعایت اصل فطرت و کرامت های انسانی اندیشه ها و طرح های مفید، سازنده، رشد دهنده و اصلاحی را به دست همکاران مؤمن، متعهد و دارای وجدان دینی و اخلاقی می سپارد و از آنان می خواهد به عنوان تکلیف شرعی در گسترش و اجرای آن ها بکوشند.

در نهضت عظیم رسول اکرم(ص) مهاجرین و انصار به عنوان بازوان پرتوان پیامبر در پیشبرد برنامه ها و اهداف اسلامی نقش ارزنده ای عهده دار شدند و در شرایطی سخت و آشفته، بار سنگین اجرای احکام الهی را در بعد تبلیغ و عمل و در میدان های فرهنگ، معرفت و جهاد بر دوش جان کشیدند، همان ها که خداوند آنان را پیشگامانی نامید که در صدر اسلام در ایمان سبقت گرفتند.

بایسته های مدیریت اسلامی از نگاه امام رضا علیه السلام
در تعریف مدیریت، اختلاف نظرهای بسیاری وجود دارد و هر کارشناسی تعریف خاصی را ارائه داده است؛ اما می توان گفت وجه اشتراک همه تعاریف مدیریت هنر یا علم اداره یک مجموعه جهت نیل به اهداف سازمانی است. همچنین در تعریف اصطلاح «مدیریت اسلامی»؛ نظرهای گوناگونی وجود دارد که در جمع بندی تعریف عامّ مدیریت در سیستم اسلامی باید گفت مدیریت، علم، هنر و فن تعیین هدف، تهیه وسایل و انتخاب افراد مورد نیاز برای نیل به آن هدف در چهارچوب محیط قسط آمیز توحیدی در یک ارگان یا سازمان می باشد.

وجه تمایز مدیریت اسلامی با مدیریت در سایر مکاتب این است که اولا ؛ مدیریت اسلامی، مدیریتی منطبق بر اصول و مبانی مکتب اسلام است و ثانیا "مدیریت اسلامی متکی بر دو پایه و اصل «تعالی و تولید» است. در نظام مبتنی بر مکتب اسلام، تولید تا زمانی ارزش دارد که در خدمت تعالی انسان باشد ولی در مکاتب علمی (کلاسیک و نئوکلاسیک و. ..) مدیریت تنها مبتنی بر تولید و افزایش آن است و اگر پیشرفت فکری و تقویت روحیه نیز در کار باشد در جهت کسب مهارت و قدرت برای افزایش تولید است نه در جهت حرکت به سوی کمالات معنوی. نوع نگرش در مدیریت اسلامی بر این اساس است که اگر در اسلام بهائی به دنیا و نعمات الهی و افزایش آنها داده میشود، برای رسیدن به آخرت است.

ارزش هایی که مدیریت اسلامی بر مبنای آنها تعریف می شود، حقیقی است و با تغییر زمان و مکان و شرایط فراموش نمی شود بلکه روش های مدیریتی، با وفاداری به آن ارزش ها، با شرایط جدید تطبیق پیدا می کند. و هر زمان و مکانی و به دیگر تعبیر، لایتغیر است.

مدیریت اسلامی، پایبندی به ارزش ها را تنها در چهارچوب سازمانی تعریف نمی کند بلکه مدیر و کارمندان را در تمام شئون زندگی، مسئول می داند؛ چنان که امیرمؤمنان علیه السلام والی خویش را به دلیل حضور در مجلس ضیافت خانه ای که همسایگانش گرسنه بودند، توبیخ می کند. این توبیخ، نشان می دهد که شأن مدیر و کارمند در محیط کار و در غیر وقت اداری تغییری نمی کند. در واقع مدیریت اسلامی آمیخته با زندگی است و مسائل فردی مدیر از مسائل سازمانی او قابل جداسازی نیست.

در مجموع، از آنجا که مدیریت هر جامعه برخاسته از نظام ارزشی حاکم بر آن جامعه است و اسلام دارای نظام ارزشی عمیق، گسترده و منسجمی است، مدیریت را همانند هر علم دیگر و مدیران را همانند هر کارشناس دیگر تحت تأثیر قرار می دهد و در روش ها، دیدگاه ها و منش های عملی آنها تأثیر می گذارد. بالاترین تأثیر اسلام بر اساس وحی و سنّت، تأثیر بر نحوه نگرش انسان ها و نظام ارزشی آنهاست و این نظام ارزشی با تغییر زمان و مکان تغییر نمی کند، البته ممکن است شکل کار عوض شود، ولی نظام آن باقی است و از یک الگو تبعیت می کند.

در مدیریت اسلامی باید شاکله وجودی مدیر به گونه ای باشد و به عبارتی او آن چنان تربیت یافته باشد که بتواند در عرصه های مختلف به سلامت به در آید .

در کتاب فقه الرضا علیه السلام منسوب به امام رضا علیه السلام آمده است: « هر کس می خواهد عزیزترین مردم باشد باید در نهان و آشکار از خدا پروا کند » اگر انسان خود را در محضر خدا بداند و از رذائل اخلاقی به فضائل اخلاقی هجرت کند به مقام قرب می رسد و همه کارهایش وسیله قرب به حق می گردد و خدمت به ا نسان ها را در جهت نزدیک شدن به حضرت حق انجام می دهد. کسی که خود را مهذب نساخته است ، نباید خود را در معرض مسئولیت و مدیریتی قرار دهد ؛ در غیر این صورت زمینه هلاکت خود را فراهم کرده است ؛ امام رضا علیه السلام در باره مدیران نالایق می فرماید ؛ «لم یخنک الامین و لکنت انتمنت الخائن» انسان امین به تو خیانت نکرده است بلکه تو به خائن اعتماد کرده ای.

امام رضا(ع) در روایتی پنج خصلت را برای کسی که می توان به او امیدوار بود ذکر می کند ؛ پنج چیز اگر در کسی نبود در امور دنیا و آخرت از او انتظار کار نیک نداشته باش: اصالت خانوادگی، اخلاق نیکو، پایداری در خلق و خوی، بزرگواری روح و کرامت نفس و پرهیز و خوف از پروردگار خود . مدیر تربیت یافته است که با تهذیب و تزکیه اخلاق خویش ، خود را به پیشوایی و امامت پرهیزکاران می رساند و به تغبیر قرآن «امام المتقین» می گردد.

امام علی بن موسی الرضاعلیه السلام گفته هایی را که از روی فخرفروشی، شعارزدگی یا تنها به امید موفقیت در بحث جدلی است و در گوینده آن از علم و عمل خبری نیست، می فرماید. إن اللهَ یبْغُضُ القیلَ و القالَ و إضاعة المال و کثرة السئوال ) به درستی که خداوند قیل و قال (گفتار بی فایده و شعارگونه) و تباه سازی اموال و درخواست بیش از اندازه را دشمن می دارد.

خردورزی : خردورزی در مدیریت رضوی حاکی از شایستگی مدیر است و کسانی که شایستگی کافی در امر مدیریت ندارند، نابه جاست که بر کرسی مدیریت تکیه بزنند. در سپردن مسئولیت ها تنها داشتن مدرک، ظاهر آراسته، سابقه خانوادگی و. .. نمی تواند ملاک صحیحی باشد.

در فرهنگ رضوی مدیر کم خرد، محروم از تشخیص درست و تخصص لازم، مذّمت شده است. امام رضاعلیه السلام در نامه ای به مأمون نوشته است.

نابسامانی های اجتماعی و مشکلات نظام اجرایی و اداری را به عللی نسبت می دهد که یکی از آنها روی کارآمدن جاهلان، ساده اندیشان و افراد غیر متخصّص است.

ساده زیستی : با توجه به اینکه برخی کارمندان از نظر اقتصادی دچار مشکل برهه ای یا مستمر می شوند با سطح توقعات آنها با توجه به نقش اجتماعی شان بالا می رود ؛ نحوه زیست مدیر ، التیام بخش درد و اعتدال بخش انتظارت خواهد بود . همین امر در سطح کلان جامعه به عهده رهبری و مدیریت ولایی جامعه اسلامی است تا در سطح عمومی جامعه زندگی کند .امام رضا (ع) می فرمود؛ اگر زمام حکومت را در دست گیرم غذای ساده تر و کم ارزش تری خواهم خورد و لباس خشن و زبر در برخواهم کرد و پس از آسایش با سختی و مشقّت خواهم زیست.

مراقبت از کارکنان : مدیر، برنامه های خویش را با همکاران و زیردستان به پیش می برد، زیرا افرادی که در جامعه انسانی و در سازمان ها و ادارات و کارخانجات و کارگاه ها و مشغول کارند در حقیقت کارگزاران و بازوان مدیر محسوب می گردند. در فرهنگ اسلامی مدیران و کارگزاران و هر کسی که زیر مجموعه ای را مدیریت می کند باید مراقب کارکنان خویش باشد که مبادا یکی از چرخه ها در عرصه مشکلات و گرفتاری ها، و به دور از چشم مدیر از کار بیفتد.

مدیر، همان طور که توجّه به کار از جهت کیفی و کمّی دارد، باید ملاطفت و مهربانی و توجّه خویش را هم از زیردستانش دریغ نکند. در نتیجه، این ویژگی، گذشته از تشویق آنان به کار، بر کیفیت کار تأثیر می گذارد و روحیه اخلاص و کمال خواهی، دل سوزی و کرامت را در آنها زنده می گرداند.

امام رضاعلیه السلام در سیره عملی خویش به این امر همّت می گماشت. ابراهیم بن عباس می گوید: هیچ گاه ندیدم امام ابوالحسن الرضاعلیه السلام کلمه ای به زیان کسی به زبان آورد و نه سخن کسی را پیش از پایان آن قطع کند و نه حاجت کسی را که به ادای آن توان داشت، ردّ کند. .. و حتی دربانان و مهتران را بسیار احسان می کرد و صدقات فراوان می داد و این کار را غالباً در شب های تاریک انجام می داد.

تواضع در برابر محرومان: در جامعه ای که روابط ناسالم اقتصادی و اجتماعی حکم فرما باشد اختلاف طبقاتی به وجود خواهد آمد. مدیر جامعه دینی از راه های مختلف باید این فاصله ها را کم کند. یکی از راه ها، درک احساس محرومیت و فقر طبقات ضعیف جامعه و تلاش در جهت رفع آن است تا آنان احساس حقارت نکنند و از جامعه دینی عقب نیفتند، بلکه خود را جزء جامعه بدانند و با انگیزه لازم به عنصر فعّال تبدیل شوند.

در سطح مدیریت سازمانی نیز باید همین رویه متواضعانه رعایت شود. گوش دادن به سخنان کارکنان با رأفت و فرصت و دقت، عدم ارجاع آنها به دایره های غیرضروری و مبتلا نکردن آنها به پیچ های اداری، و تلاش در جهت برآورده شدن نیازهای آنها از جمله مواردی است که در برقراری این ارتباط مؤثر است.

زمینه این گونه برخورد، وجود صمیمیت بین کارمند و مدیر در عین احترام به شأن مدیریت، و زنده بودن روحیه تواضع در مدیر است.

در عصر امام رضاعلیه السلام حکومت جابرانه عباسیان بر مردم حکومت می کرد که ده ها سال مردم را به استثمار کشانده بود. امام رضاعلیه السلام می کوشید با هم دردی ها و رهنمودهای خویش از دردهای محرومان جامعه بکاهد و نیز دیگران را به یاری آنها دعوت کند.

فن آوری ماشینی : چنان که خدای متعال در سوره هود آیه 37 به حضرت نوح ساختن کشتی را می آموزد واصنع الفلک بأعیننا» و در سوره سبأ آیه 12 ذوب فلزات را به سلیمان: «وَ أسَلْنا لَهُ عَینَ الْقِطْرِ.
این دو آیه، اشاره به استفاده بشر از مواهب الهی است. از این نظر فن آوری برای رسیدن مدیر به هدف، ضرورت و نیازی انکارناپذیر و بدیهی است.

روحیه ایحاد فن آوری در انسان: آیه 30 سوره بقره «إنّی جاعل فی الأرض خلیفة» بیانگر آن است که از میان موجودات، تنها انسان دارای قدرت خلّاقیت است. نوآوری، ابتکار، طرح ریزی و برنامه ریزی مناسب استعدادهایی هستند که باید مدیر برای رسیدن به موفقیت، آنها را پرروش دهد.

مدیریت زمان از منظر امام رضا علیه السلام

شادی و تفریح سالم یکی از نیازهای روحی – روانی انسان است، اما بسیاری از انسانها، به دلیل مشغله های زیاد و دغدغه های معیشتی از این بخش زندگی غافل اند. مدیریت زمان و برنامه ریزی درست می تواند انسان را در این امر حیاتی یاری دهد؛ چرا که اگر زمان، مدیریت نشود و تمام وقت انسان صرف کسب درآمد و امرار معاش شود، زمانی به طول نمی انجامد که به دلیل روز مرگی و یک نواختی در زندگی، نوعی رخوت و سستی بر زندگی آدمی حاکم می گردد و روح را خسته و آزرده می سازد.

امام رضا علیه السلام در اشاره به مدیریت زمان توصیه ای کارگشا دارند که در این مجال شایسته ی یادآوری است. آن حضرت می فرمایند ؛ « وقت خویش را به چهار بخش تقسیم نمایید؛ بخشی را برای نیایش و خلوت با خدای خویش اختصاص دهید، بخشی دیگر از وقت خود را برای کسب معاش و تأمین هزینه های زندگی صرف کنید، بخش سوم از وقت خود را به معاشرت با برادران ایمانی اختصاص دهید و بخش چهارم را به تفریح سالم و لذت های مباح و حلال صرف نمایید.»

امام رضا علیه السلام در ضرورت شاد بودن تنها به شادی خود انسان فردی توجه نکرده است، بلکه توصیه نموده اند تا زمینه ی شادی دیگران را نیز فراهم آوریم ؛ چرا که فراهم آوردن زمینه ی شادی در جامعه و شاد ساختن دیگران، کاری خداپسند و از اخلاق انسانی و اسلامی به شمار می آید.

آن حضرت در این باره فرموده اند: «در برآوردن حاجت حاجتمندان، شاد ساختن و دور کردن ناگواری ها از آنان حرص بورزید؛ چرا که در نزد خداوند بزرگ، بعد از ادای واجبات، هیچ کاری برتر از خرسند کردن برادران ایمانی نیست.

* مدیر مسئول ماهنامه حمل و نقل و توسعه

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.