جای خالی پلیس راهور در کورس های شبانه بزرگراه های تهران!
شبی نیست که خسته از سر کار برنگردی و خوردهایی را نبینی که در ترافیک های طاقت فرسا با هم مسابقه گذاشته اند و از لابه لای ماشین ها با لایی کشیدن های وحشتناک با سرعت بالا را نبینی.
خودروی سفید رنگ آنچنان در هوا می غلتید که با آن سرعت نمی شد بفهمی مدل این خورو چیست و طوفانی از شن و قطعات خودرو که به اطراف می پاشید. حتی خودروی من که در خلاف جهت آن و در لاین به سمت شرق بود نیز از آسیب این طوفان بی اثر نبود فقط شانس آوردیم که پنحره های ماشین بسته بود. اما اثرات برخورد آن قطعات روی خودرو ماند.
به گزارش تین نیوز به نقل از ایسنا، این تنها یک تصادف از صدها تصادفی است که در بزرگراهای تهران و اطراف آن اتفاق می افتد. نمی دانم چه آسیبی به راننده و سرنشینان وارد شد، اما آنچه مسلم است غیر از آسیب جدی به آن خورو، ماشین های دیگری هم که در آن لاین مشغول رانندگی بودند، آسیب می دیدند.
سرعت اکثر بزرگراه های تهران بین ۸۰ تا ۹۰ کیلومتر برساخت است. شبی نیست که خسته از سر کار برنگردی و خوردهایی را نبینی که در ترافیک های طاقت فرسا با هم مسابقه گذاشته اند و از لابه لای ماشین ها با لایی کشیدن های وحشتناک با سرعت بالا را نبینی.
اما در میان این رانندگی های وحشتناک یک چیز را نشان می دهد؛اول اینکه دفعه اولش نیست،دون اینکه تا حالا کسی جلویش را نگرفته و مانع رانندگی او نشده است.
مسابقه بین دو یا چند خورو در بزرگراه ها غیر از اینکه آسیب های جانی و مالی را بالا برده بلکه فشار روحی مضاعفی بر رانندگانی می گذارد که در انتظارند خود را به خانه برسانند و با اعصابی آرام در کنار خانواده باشند، مثل اینکه از رالی برگشته باشی.
وقتی راننده ای بارها و بارها این حرکات خطرناک را انجام می دهد، نشان دهنده این است که تا کنون پلیس جلوی او را نگرفته و وی را از رانندگی باز نداشته و خودرو توقیف نشده است.
آیا نه اینکه پلیس باید در خیابان ها و بزرگراه ها حضور داشته باشد و این متخلفان را زمین گیر کند؟
پلیس راهور تهران کجاست
وقتی از خیابان های تهران می گذری پلیس را فقط سر چهارراه ها و نه برای خوردوها بلکه برای شکار محورهای متخلفان میبینی پلیس هایی که نقشی در هدایت خوروها و کم کردن بار ترافیک ندارند.
اما برای رالی های شبانه شاید پلیش به خانه رفته و خواب است.
هرکدام از ما روزانه با صفوف طولانی خوروهای تصادفی مواجه می شویم که پشت درهای نمایندگی های بیمه صف کشیده اند تا کارشناسی و تعیین خسارت شوند.
آیا این تصادف ها غیر از آسیب های جانی باعث از بین رفتن سرمایه خانواده هایی که قربانی مسابقات ماشین سواری در جاده های شهری شده است، نیسن؟ پس پلیس هم در این بهم ریختگی ها و آسیب ها نقش دارد. خانواده ای که ماشین تنها وسیله امرار معاش آن بوده، اکنون با یک تصادف کل سرمایه اش را از دست می دهد و باید هزینه ای هنگفت را صرف تعمیر آن کند، مقصر کیست؟
سال ها پیش با نظارت و کنترل جدی از سوی پلیس بستن کمربند ایمنی به فرهنگ تبدیل شد و حالا کمتر راننده ای را می توان مشاهده کرد که از آن استفاده نکند.
اما واقعا کار پلیس محسوس و نامحسوس تا چه ساعتی است که شب ها حضور ندارند؟ در کلان شهر تهران عدم نظارت و کنترل پلیس فاجعه های بسیاری را به بار می آورد که قابل جبران نیست. هر شهروند حداقل روزی یکبار صحنه تصادف را درگوشه و کنار این شهر می بیند.
به گفته معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان تهران این استان با افزایش ۲.۹ درصد و در شهر تهران با افزایش ۶.۶ درصد تلفات انسانـی مواجـه شده و استان تهران در در جایگاه دوم تعداد فوت شدگان قرار دارد.در آمار مقایسه ای ۱۱ ماهه فوت شدگان ناشی از تصادفات در سال ۱۴۰۱ تعداد آن ۱۳۱۳ نفر بوده که سهم شهر تهران ۶۷۶ نفر و در سال ۱۴۰۲ تعداد آن ۱۳۵۲ نفر بوده که سهم شهر تهران ۷۲۱ نفر است.
رالی های شبانه بزرگراه پردیس
بزرگراه پردیس به سمت شرق با دو لاین حرکتی در هر سمت شب ها شاهد خودروهایی است که پلاک خوانایی ندارند و شیشه ها آنقدر سیاه است که راننده هم قابل تشخیص نیست، فاصله خودرو با زمین کم است و اگزوز دستکاری شده تا صدایی وهم انگیز ایجاد کند. آنچنان از لابه لای ماشین ها حرکت می کنند که تا سایر رانندگان بفهمند چه اتفاقی افتاده به بدنه خودرو و آینه های کنار آسیب می زنند و فرار می کنند بدین صورت حتی قابل شناسایی نیستند. آیا کنون جلوی حرکت این خودروها گرفته شده که تا این حد حرفه ای و گستاخ نشوند؟
خروجی های شهر تهران در آخر هفته به دلیل ترافیک با حرکت لاک پشتی خوردوها مواجه است مسیر ۱۰ دقیقه ای از انتهای بزرگراه بابایی تا اولین تونل پردیس گاهی تا ۹۰ دقیقه طول می کشد.
در این مسیر کمتر پلیسی حضور دارد تا با هدایت خوروها جلوی حرکتشان در شانه های خاکی را بگیرد که باعث می شود دو لاین خورو گاهی تا ۶ خط اضافه شود.
در میان این ترافیک ها به غیر از هدررفت بنزین و آلودگی هوا رانندگانی هم هستند که آزادانه با حرکات خطرناک از بقیه سبقت بگیرند، اما ناظری نیست تا این خودرو را متوقف کرده و جلوی فاجعه های بیشتر را بگیرد.
بر اساس ماده ۴ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی که باعنوان لایحه نحوه رسیدگی به تخلفات و أخذ جریمه های مربوط به امور حمل و نقل و عبور و مرور وسایل نقلیه که در تاریخ ۱۳۸۹/۱۲/۸ به تصویب رسید، به مأموران موضوع ماده (۲) این قانون اجازه داده می شود متخلفین از قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی را پس از تشخیص تخلف و انطباق آن با میزان جرائم متوقف نمایند و مشخصات وسیله نقلیه و راننده، زمان و محل وقوع تخلف و نوع آن و نیز مشخصات خود را در قبض جریمه درج و به راننده متخلف تسلیم نمایند.
در صورتی که متوقف ساختن وسیله نقلیه مقدور نباشد یا تخلف توسط تجهیزات الکترونیکی ثبت شده باشد مراتب به نحو مقتضی به اطلاع دارنده وسیله نقلیه می رسد. که در سای مواد و تبصره ها عنوان شده در صورت تکرار گواهینامه وی ابطال و متخلف به کلاس های آموزشی برود.
سالانه این قوانین تکمیل شده و راه را برای متخلف بسته است اما آنچه اکنون شاهد آن هستیم نه خلا قانون که نبود مجری آن است.