جهش همسایگان در میان ضعف تصمیم گیری و اجرای ایران
در حالی که رقبای منطقه ای ایران با سرمایه گذاری های هدفمند و تصمیم گیری های سریع، برای تصاحب سهم بیشتر از ترانزیت اوراسیا خیز برداشته اند، آینده جایگاه ترانزیتی ایران بیش از هر زمان دیگری به چابکی در تصمیم سازی و اقدام های عملی وابسته شده است.
در حالی که رقبای منطقه ای ایران با سرمایه گذاری های هدفمند و تصمیم گیری های سریع، برای تصاحب سهم بیشتر از ترانزیت اوراسیا خیز برداشته اند، آینده جایگاه ترانزیتی ایران بیش از هر زمان دیگری به چابکی در تصمیم سازی و اقدام های عملی وابسته شده است.
به گزارش تین نیوز به نقل از فارس؛ رقابت بر سر کریدورهای ترانزیتی در منطقه وارد مرحله تازه ای شده است؛ مرحله ای که در آن کشورها نه با شعار، بلکه با سرمایه گذاری، نوسازی زیرساخت و هماهنگی بین المللی برای جذب بار ترانزیتی صف آرایی کرده اند. در این میان، ایران با وجود برخورداری از موقعیت جغرافیایی کم نظیر به عنوان چهارراه ترانزیتی اوراسیا، با چالشی جدی روبه روست: سرعت تحولات منطقه از سرعت تصمیم گیری و اجرا در داخل کشور پیشی گرفته است.
ایران در نقطه اتصال دو کریدور کلیدی شمال–جنوب و شرق–غرب قرار دارد؛ مسیری که می تواند تجارت هند، روسیه، چین و اروپا را به هم پیوند دهد. اما تحولات اخیر نشان می دهد که رقبای کریدوری ایران، به ویژه در قفقاز و آسیای میانه، با درک حساسیت زمان، به دنبال تثبیت نقش خود در نقشه جدید ترانزیت منطقه هستند.نمونه شاخص این روند، اقدامات جمهوری آذربایجان در کریدور بین المللی شمال–جنوب (INSTC) است. باکو به تازگی هدف گذاری کرده که ظرفیت حمل بار خود در این مسیر را در چند مرحله به ۱۵ میلیون تن در سال برساند.
این هدف تنها در حد اعلام باقی نمانده و با جذب منابع مالی خارجی، بازسازی خطوط ریلی و ارتقای ترمینال های مرزی همراه شده است. دریافت وام های توسعه ای، نوسازی مسیرهای ریلی و حرکت به سمت تبادل الکترونیکی اسناد حمل، بخشی از این بسته عملیاتی است.
این تحرکات پیام روشنی برای منطقه دارد: کریدور شمال–جنوب در حال تبدیل شدن به میدان رقابت جدی است و کشورهایی که زودتر آماده شوند، سهم بیشتری از بار آینده را به خود اختصاص خواهند داد. در چنین شرایطی، ایران اگرچه بخش اجتناب ناپذیر این کریدور است، اما تأخیر در تکمیل پروژه های کلیدی می تواند این مزیت را تضعیف کند.
کارشناسان حمل ونقل معتقدند بخش مهمی از چالش ایران نه در بیرون، بلکه در داخل مرزها شکل گرفته است. فرسودگی ناوگان ریلی، پایین بودن بهره وری عملیاتی، طولانی بودن تشریفات گمرکی و عقب ماندگی در دیجیتالی سازی فرآیندها، باعث شده زمان عبور کالا از ایران در مقایسه با مسیرهای رقیب افزایش یابد.
این موضوع در رقابت کریدوری، عاملی تعیین کننده است؛ زیرا صاحبان بار بیش از هر چیز به زمان، هزینه و قابلیت پیش بینی مسیر توجه دارند.در مقابل، تحولات ژئوپلیتیکی منطقه هم زمان فرصت هایی نیز برای ایران ایجاد کرده است. افزایش ناامنی در برخی مسیرهای دریایی، اختلال در کانال سوئز و تنش های بین المللی باعث شده مسیرهای زمینی دوباره در کانون توجه قرار گیرند.
اگر ایران بتواند با اصلاح فرآیندها و تکمیل زیرساخت ها پاسخ سریعی به این تقاضا بدهد، همچنان شانس تبدیل شدن به هاب ترانزیتی منطقه را دارد.با این حال، زمان عنصر کلیدی این رقابت است. کشورهایی مانند آذربایجان، ترکیه و حتی قزاقستان با برنامه ریزی منسجم و هماهنگی با بازیگران بین المللی در حال تثبیت جایگاه خود هستند.
برای ایران، پیام این تحولات روشن است: حفظ موقعیت ژئو اقتصادی نیازمند تصمیم گیری سریع تر، اولویت بندی پروژه های حیاتی و عبور از رویکردهای کند و جزیره ای است.آینده ترانزیت ایران نه فقط به موقعیت جغرافیایی، بلکه به میزان چابکی در سیاست گذاری و اجرا گره خورده است؛ رقابتی که در آن، تعلل می تواند به معنای واگذاری سهم به رقبایی باشد که با سرعت بیشتری حرکت می کنند.