| کد خبر: 74894 |

علمی شدن گردشگری

وبلاگ تین نیوز | شاید تعداد اندکی از صنایع، به سرعت گردشگری دگرگون شده باشند – و در کل، علیرغم ریشه کهنی که دارد، اساساً [این دگرگونی] در چند دهه اخیر رخ داده است. همچون در جوامع و کشورهایی که چشم انداز اقتصادی شان را در گردشگری یافته و کوشش های شان را بر یافتن روزنه ای به پتانسیل های آن متمرکز کرده اند، گردشگری به طور ناگهانی به مثابه یک تجارت پرقدرت ظاهر شد؛ تجارتی بین المللی و فراصنعتِ جهانی. در یک چرخش زمانی کوتاه، این صنعت به رتبه نخست پس از نفت ارتقاء یافت. سپس با آن برابر شد و ناگهان در صدر قرار گرفت.

اکنون نیز جایگاه بزرگترین صنعت را در جهان در اختیار دارد. بنابراین این رشد و دگرگونی موثر، کوشش ها را متوجه بدنه میان رشته ای دانشی کرده که می تواند این صنعت را درک کرده و برنامه و توسعه اش را در همه مراحل و حوزه های محلی، منطقه ای و بین المللی هدایت کند. این حوزه جدید، با فرایندهای علمی شدن و همچنین پیشرفت سریعش امروزه به مثابه حوزه ای مشروع و درخور رسیدگی در بسیاری از جوامع علمی پهنه جهان به رسمیت شناخته شده است.

هدف این مقاله این است که دیدگاه های معطوف به گذشته و آینده درباره سیر علمی گردشگری را ترسیم کند.
به طور مشخص تر، هدف این است که برخی از موقعیت های گذشته ای که به گردشگری یاری رساندند تا ابعاد و عمق دانش بودگی اش در دوره معاصر را نمایان سازد تا با این کار: شاکله چشم انداز این دانش را طرح ریزی کرده؛ به طور گزینشی از این زمینه، مباحث اجتماعی/ اقتصادی مرکزی را استخراج کند؛ نقاط عطف پژوهش میان رشته ای را برای گسترش مرزهای جدید پیشنهاد دهد؛ توانمندی این دانش را در بین چالشها و فرصتها بسنجد؛ تا به نوبه خودبتواند اداره و برنامه ریزی حال و آینده این فراصنعتِ متفاوت را رهنمون شود.

در بخش تئوریک، اطلاعات به دست آمده و در بخش عملی، راهبردهای پایدار پرورانده شده، اکنون در بدنه این دانش ریشه دوانده و می تواند به همه این [بخش های] مستقیم یا غیرمستقیم گردشگری سود برساند: بنگاه های کارآفرینی بخش های عمومی و خصوصی که عزم توسعه دارند؛ گردشگرانی که بخشی از درآمد و اوقات فراغت شان را برای دیدن مردمان و مکانهای دور و نزدیک صرف می کنند؛ میزبانانی که جوامع و منابع شان بسیج شده و تحت تأثیر نیازهای گردشگران قرار گرفته و صنایع بسیاری که با آنها سازگار شده اند؛ و نهادهای دانشگاهی ای که درگیر پژوهش، آموزش و گسترش دانش در این حوزه شده و اکنون در بسیاری از فضاهای دانشگاهی جهان مستقر شده اند.

سیر تکاملی اندیشه درباره گردشگری
امروزه گردشگری به مثابه یک قدرت بزرگ اقتصاد جهانی و یک صنعت بزرگ جهان شمول مورد ستایش قرار گرفته است. در میان آثار منتشره سازمان جهانی جهانگردی، بسیاری از آنها به رشد ثابت این پدیده از جنگ جهانی دوم به این سو اشاره دارند. برای نمونه در سال 1950 از ورود 25.3 میلیون گردشگر بین المللی، 2.1 میلیارد دلار درآمد به دست آمد. در سالهای پایانی سده بیستم، یعنی در 1998، 524 میلیون گردشگر، درآمدی برابر 445 میلیارد دلار را ایجاد کردند.

در همان سال در سراسر جهان، بودجه گردشگری داخلی و بین المللی به 3 تریلیون دلار افزایش یافت. بر اساس یک تحلیل، این مورد دوم [گردشگری بین المللی]، چندین برابر بزرگتر از هزینه های دفاعی دنیاست. به بیانی دیگر، بودجه جهانی در حوزه گردشگری فراتر از تولید ناخالص ملی هر کشوری در دنیاست؛ [البته] به استثنای امریکا و ژاپن. این ارزیابی، ظرفیت گردشگری در سالهای آغازین سده بیست و یکم را همچنان شگفت انگیز می داند [این مقاله بیش از ده سال پیش منتشر شده است؛ اگرچه چیزی از کاربردی بودن داده های آن نکاسته. م]

ثبات رشد گردشگری از جنگ جهانی دوم، و به ویژه در طول دهه های اخیر موجب بیشترین توجهات به آن، هم به عنوان یک صنعت و هم به عنوان یک پدیده شده است. نگاهی به ادبیات این دانش، پرتو تازه ای بر رشد و محبوبیت آن می افکند. برای نشان دادن این الگو، نوشته ها و بینشهای چند دهه اخیر می تواند در چهار گروه دسته بندی شود که برای هر گروه، یک موقعیت یا خط مشی شاخص اندیشه، پیشنهاد می شود. اینها، یعنی موقعیتهای «جانبدارانه»، «هشدارآمیز»، «سازگارانه» و «دانش-بنیاد» آنچنانکه بحث خواهد شد، به شیوه رویدادنگاری مطرح می شوند؛ با زمینه و موقعیتی که به [مرحله] بعدی راهنمایی می کند؛ اما نه به گونه ای که جایگزین آن شود. بلکه امروزه هر چهار زمینه به طور همزمان وجود دارند.

موقعیت «جانبدارانه» (advocacy platform): مثبت
این موقعیت نخستین، به وسیله افراد، شرکتها و نهادهایی شکل گرفت که به گونه ای مستقیم یا غیرمستقیم به دنبال زمینه اقتصادی گردشگری بودند (در این میان می توان به مواردی همچون فعالیتهای تجاری خصوصی، ارگانهای دولتی و اتحادیه های حرفه ای اشاره کرد). این گروه های علاقمند، اغلب استدلال می کنند که گردشگری یک صنعت اشتغال زا است، به بخشهای بیرون از حوزه اش نیز سود می رساند، برای بسیاری از مناطق و کشورها یک گزینه اقتصادی جدید است، برای اعضای ثابت جامعه جهانی ارز تولید می کند، و مواردی دیگر از این دست. این گروه ها همچنین برای روشن تر نشان دادن گردشگری، بر ویژگیهایی مانند: گردشگری از محیطهای طبیعی و ساخته شده به دست بشر حفاظت می کند، سنتهای گذشته را زنده نگه می دارد، برنامه های فرهنگی را فعالانه گسترش می دهد، ارتباطات بین فرهنگی را تسهیل کرده و در پی صلح جهانی است، تأکید می کنند. این دیدگاههای اقتصادی-اجتماعی هنگامی که زیر چنین نورافکنی ای بزرگ می شوند، توسعه و ترفیع گردشگری را در مقاصد دور و نزدیک سرعت می بخشد.

منافع اقتصادی: می تواند یک صنعت پر اشتغال باشد که مشاغل تمام وقت/ پاره وقت/ فصلی/ غیرمهارتی ایجاد می کند؛
می تواند ارز تولید کند؛
می تواند بر روی زیرساختهای موجود، بنا شود؛
می تواند با همین تولیدات محلی توسعه یابد؛
می تواند توسعه را گسترش دهد؛
می تواند مکمل سایر فعالیتهای اقتصادی باشد؛
درآمد گردشگری می تواند اثرات ضریب تکاثری داشته باشد.  
منافع اجتماعی/ فرهنگی می تواند آموزش را گسترش دهد؛
می تواند تفاهم/صلح بین المللی را ترویج دهد؛
می تواند موانع زبانی/ فرهنگی-اجتماعی/ نژادی/ سیاسی/ دینی را کاهش دهد؛
می تواند محافظت از میراث و سنت را تقویت کند؛
می تواند دیدگاه جهانی و عضویت در جامعه جهانی را ترویج کند؛
می تواند باعث قدردانی از فرهنگ خویش شود.
  موقعیت «هشدارآمیز» (cautionary platform): منفی
با گذشت زمان، مشاهدات اتفاقی و به همان اندازه، یافته های پژوهشی جدی درباره موضوعات و پیامدهای گردشگری آغاز کردند به چالش کشیدن موقعیت جانبدارانه. این صدای تازه که به سختی تا پیش از دهه 1960 شنیده می شد، [آنچنان] رشد کرد تا در دهه 1970، یک موقعیت هشدارآمیز شد. اعضای این جامعه پژوهشی و به ویژه آنهایی (اعم از  خصوصی یا دولتی که علاقمند به حفظ فرهنگ و طبیعت بودند، در شکل دادن به این موقعیت هشدار دهنده یا آماده باش دخیل بودند.

پیام آنها به زیانهای افتصادی محدود نمی شد، [بلکه] بحث می کرد که این صنعت مشاغل فصلی و غیرماهرانه ایجاد می کند، تنها به شرکتهای بزرگ و بنگاههای تجاری سود می رساند، به منابع طبیعی و مناظر آسیب می رساند، مردمان و فرهنگهای شان را کالایی می کند [بحث کالایی شدن فرهنگ یا Cultural Commoditization] و ساختار جوامع میزبان را نیز به هم می زند. امروزه این موقعیت دوم، از رد کردن بدون درنگ موقعیت اولیه [جانبدارانه] به سوی اعلام محاسبه شده و دقیق درباره پیامدهای ناخوشایند گردشگری تغییر موضع داده است.


هزینه های اقتصادی: می تواند باعث تورم شود؛
[پول به دست آمده از گردشگری] می تواند خیلی زود از چرخه اقتصادی شود؛
می تواند فصلی بوده و به بیکاری کمک کند؛
می تواند به تغییرات/ شایعات/ شیوع بیماری ها/ نوسانات اقتصادی حساس باشد؛
می تواند منتج به توسعه اقتصادی نامتوازن شود؛
می تواند وابستگی خارجی [به کشورهای گردشگر فرست] ایجاد کند؛
می تواند اثر نمایشی [demonstration effects: الگوپذیری بومیان از رفتارهای مصرفی گردشگران] را افزایش دهد؛
می تواند منابع را از بین برده و آلودگی بصری ایجاد کند.

  هزینه های اقتصادی-اجتماعی می تواند در عدم فهم متقابل، نقش داشته باشد؛
می تواند [رفتارهای یک نفر را] تعمیم سازی کند؛
می تواند به سمت بیگانه ترسی سوق دهد؛
می تواند منتج به آلودگی های اجتماعی شود؛
می تواند اجتماع/ فرهنگ/ دین و هنرها را تجاری کند؛
می تواند ساختارهای خانوادگی را تهدید کند؛
می تواند در فحشا نقش داشته باشد؛
می تواند برخی جرائم را افزایش دهد؛
می تواند برخی تضادها را در جامعه محلی، تحریک کند.
  پیروان این دو دیدگاه هنوز حرف خودشان را می زنند. با وجودی که زیر یک پرچم سازماندهی شده یا صدای متحد قرار ندارند، [اما] مجادلات بین آنها که در دهه 1970 در اوج خودش بود، اجتناب ناپذیر است. این برخوردها اغلب ناشی از احساساتی است که شامل تبادل دیدگاهها و مواضع مخالف، و به همان اندازه هم انتقادات تند و تیز طرفین از یکدیگر است. برای هر ادعایی از جانب موقعیت جانبدارانه، یک دعوی متقابل از سوی موقعیت هشدارآمیز نیز وجود دارد. وضعیتی که به طور بالقوه به یک گفتمان و دیالوگ نتیجه بخش، منتج نمی شود.

موقعیت «سازگارانه» (adaptancy platform): چگونگی
از آنجایی که دو قطبی کردن گفتمان بین موقعیت جانبدارانه و هشدارآمیز، به طور اساسی با پیامدهای این صنعت سر و کار داشت، [بنابراین] می شد بحث کرد که برخی از اشکال گردشگری جایگزین یا انواع سازگار گردشگری، پیامدهای منفی کمتر یا محدودتری از گزینه های دیگر دارند. بنابراین توجهات به تدریج به سمت اشکال جایگزین توسعه [گردشگری] کشیده شد.این موضوع انگیزه ای شد برای شکل گیری موقعیت سومی در دهه 1980: موقعیت سازگارانه.

مسلح [و مسلط] بودن به دیدگاه های نخستین، این موقعیت سوم را به گونه ای ظاهر ساخت که از آن اشکالی که به ویژه نسبت به جوامع میزبان و محیط های فرهنگی-اجتماعی، طبیعی و دست سازشان مسئول بود، طرفداری کرده و در همان زمان، برای گردشگران گزینه های تازه و تجربیات باارزشی فراهم می کرد. این راهبردهای تجویزشده، در طیف متنوعی همچون گردشگری کشاورزی [agritourism]، گردشگری مناسب [appropriate tourism]، گردشگری اجتماع-محور [community-based tourism]، گردشگری کنترل شده [controlled tourism]، گردشگری کلبه ای [cottage tourism اشاره به گردشگری در مقیاس کوچک با امکاناتی چون هتلها و رستوران های کوچک دارد]، گردشگری فرهنگی یا قومی [cultural or ethnic tourism]، اکوتوریسم [ecotourism اشاره به گردشگری پایدار و سبز دارد]، گردشگری مزرعه [farm tourism]، گردشگری سبز [green tourism]، گردشگری بومی [indigenous tourism]، گردشگری در بافت فرهنگی [lifeseeing tourism]، گردشگری طبیعی [nature tourism]، شبه گردشگری [paratourism اشاره به رفتارهایی گردشگرگونه –همچون حضور کوتاه مدت در هتل- دارد که در فاصله ای نزدیک به خانه صورت می گیرد]، گردشگری مسئول [responsible tourism]، گردشگری روستایی [rural tourism]، گردشگری خردمندانه [sensible tourism]، گردشگری کوچک مقیاس [small-scale tourismبا ایجاد هتلها و رستورانهای کوچک]، گردشگری نرم [soft tourismمخالف گردشگری سخت و انبوه] و گردشگری پایدار [sustainable tourism]، این لیست همچنان در حال گسترده تر شدن است؛ با «گردشگری نه!» [no tourism] که حتی به مثابه یک جایگزین برای خودش نامیده می شود.
به طور کلی، موقعیت سازگارانه بحث می کند که این اشکال، جامعه-محور هستند، منابع محلی را به خدمت می گیرند، مدیریت شان نسبتاً ساده تر است، آسیب زا نیستند، به گروه های میزبان و میهمان به یکسان سود می رسانند و حتی روابط بین این دو گروه را بهبود می بخشند.

موقعیت «دانش-بنیاد» (knowledge-based platform): چرایی
این موقعیت های جمعی جانبدارانه، هشدارآمیز و سازگارانه، اساساً از دل شرایط و نیروهایی به وجود آمدند که برخی پیشرفتهای نظری درباره گردشگری را نیز پرورش دادند. ابتدا فارغ از موقعیت ها، درباره گردشگری این تأیید همگانی و به رسمیت شناختن به وجود آمد که یک صنعت بزرگ دنیاست که برای میلیونها گردشگر به طور روزانه تسهیلات فراهم می کند، و هم گردشگری و هم گردشگران باقی خواهند ماند.

دوم، هر توسعه ای (که گردشگری هم بخشی از آن است) دگرگونیها و پیامدهای خواسته و ناخواسته ای را ایجاد می کند؛ [اما] آنچه باید اهمیت داشته باشد، رابطه بین هزینه و سود است. سوم، کانون مشترک زمینه های جانبدارانه و هشدارآمیز درباره پیامدها، و کانون مشترک زمینه سازگارانه درباره اشکال توسعه، تنها یک دیدگاه محدود یا نیمه کاره را نشان می دهد.

چهارم، بنابراین اگر گردشگری را (برای فهم کارکردها و ساختارهای زیرین اش) همچون یک کل یا سیستم در نظر بگیریم، چنین امری به چارچوب بندی دانش در این حوزه کمک خواهد کرد. در واقع به توسعه پیش روی طرح ریزی تئوریک پدیده ای که اکنون دارد به نهادی جهانی بدل می شود و تجارتی که به فراصنعت تبدیل می شود، یاری می رساند. این شایسته بینش هایی به هم پیوسته، مداوم و تحلیلی است که موقعیت چهارم، یعنی زمینه دانش-بنیاد در دهه پایانی سده بیستم [در آن قالب] ظاهر شد.

این موقعیت پایانی، اساساً توسط جامعه دانشگاهی و پژوهشی اشغال شد؛ که موقعیت خودش را که در همان زمان بر سه موقعیت قبلی چیره شده بود، بر یک نهاد علمی استوار ساخت. برای این دیدگاه میانه رو، این بینش برگرفته از دانش، بدون هیچ پیش داوری، از غالب شدن دستیابی های برنامه ریزی شده (و نه از سر احساس و بدون برنامه) بر دیگر دیدگاه ها حمایت می کرد. وانگهی، مطالعات نظام مند بر روی ساختار خود گردشگری، آنرا در قالب حوزه های مختلفی از بررسی و رشته [های تخصصی] منظم کرد؛ جایگاهش را در این حوزه میان رشته ای بزرگ که آنرا ایجاد کرده و یاری رسانده بود مشخص کرد؛ کارکردهایش را در سطوح فردی، گروهی، شرکتی، دولتی و سیستمی به مولفه های هویتی ای که از آن تأثیر پذیرفته یا بر آن تأثیر می گذارند بررسی کرد، و... . همه این موارد، ارائه یک دیدگاه کل نگر درباره گردشگری را در پی داشت (و نه فقط اشکال و پیامدهایش را). هدف اصلی، صورت بندی بدنه علمی دانش گردشگری است.

با این توسعه های های متوالی که اغلب بطور همزمان انجام می شد، اولین تعاریف از گردشگری عموماً و به طور پیوسته مرتبط با میزان مسافت طی شده، دلایل انجام سفر و میزان پول هزینه شده  پرورانده می شود (موارد معمولی [مورد بررسی] در گرایش جانبدارانه). چنین تغییری مناسب چارچوب بندی دیدگاه کل نگر بود که از میان سایر چیزها، شامل جذب گردشگر و سیستمهای پذیرایی، وابستگی متقابل این دو به یکدیگر، و همه متون و زمینه هایی است که آنها را پویا می کند. برای نمونه، گردشگری ممکن است به عنوان مطالعه مردمی که از سکونتگاه عادی خود دورند، شبکه ها و تجهیزات توریستی، عرصه های معمولی (محل سکونت) و غیرمعمولی (مسافرتی) زندگی، و روابط منطقی بین آنها تعریف شود. این تعریف و مواردی که اخیراً بیان شده، تعمّداً از آن اندیشه اولیه ای نشأت گرفته که اساساً از سنجش حجم ترافیک گردشگری یا دامنه اقتصادی اش به سوی یک دیدگاه جایگزینی دیگر سوق یافته است؛ دیدگاهی که گردشگری را همچون یک سیستم کلی ای می دید که اقتصاد تنها یکی از ابعاد سازنده مهم آن است. چنین تلاشهای سیستماتیکی بی تردید در سده بیست و یکم نیز، با هدف تعالی بخشیدن بیشتر به این تعاریف و برداشت کل نگر از گردشگری به مثابه زمینه دانشگاهی این بررسی ها، تداوم خواهد یافت. در حال حاضر، این شاکله و جهت گیری در مرحله استوار شدن است: کار زمینه دانش-بنیاد، ارام آرام رسیدن به نقطه اوج است.

رویکردهای جانبدارانه، مخالف، سازگارانه و دانش-بنیان روی هم رفته، نمای کلی ای از شکل گیری و دگرگونی بینش ها درباره گردشگری را نشان می دهند. اما آنچه در این طرح کلی دور از چشم مانده، شرایط خاصی (همچون تسهیل گران و کارگزاران تغییر) است که به این تحول و توسعه دانش گردشگری یاری می رساند. یک بازنگری در فرایند علمی شدن این دانش، نشان می دهد که گردشگری امروزه تقریباً همه ویژگی ها و ابزارهایی را که به طور خاص با حوزه های رسمی تر تحقیق و بررسی مرتبط باشد، داراست.

گردشگری به مثابه موضوعی دانشگاهی
آنچنان که از بحث نمایان است، علاقه جامعه دانشگاهی به پژوهش با گذشت زمان رشد پیدا کرد. اما پژوهش یک جنبه ارزشمند از جهان دانشگاهی است و آموزش جنبه دیگر است. بسیاری از دانشگاه ها به تدریج ارائه آموزش در [حوزه] گردشگری را گسترش داده اند. در آغاز این سده، چندین دانشگاه اروپایی کرسی های حرفه ای در حوزه گردشگری برپا کرده اند. دانشگاه های ایالات متحده و دیگر جاها، [ارزش] گردشگری را خیلی دیرتر کشف کردند. در آغاز، برنامه های مدیریت هتل بود که باعث شد گردشگری به برنامه های درسی شان افزوده شود. بلافاصله پس از آن، گردشگری به برنامه ها و دانشکده های بازرگانی، اوقات فراغت، تفریح و حتی علوم اجتماعی نیز وارد شد. امروزه محدوده ارائه این موضوع از یک تک درس تا [موضوعات و محدوده های] ریز و درشت در گردشگری در هر دو سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد گسترش یافته است.

به طور قابل توجهی، تعداد دانشگاههایی که مدارج پیشرفته گردشگری را ارائه می دهند در حال رشد است. چندین سال است که برخی از دانشگاه ها در سراسر جهان، حتی برنامه های مقاطع دکترایی که از قبل داشتند را به حوزه های همچون آموزش، اوقات فراغت و برنامه ریزی شهری/منطقه ای که شامل گردشگری بشود نیز گسترش دادند، البته با تعدادی ظرفیت جداگانه در مقطع دکترای گردشگری. بررسی برنامه های مقاطع تحصیلی و پایان نامه های نوشته شده در حوزه گردشگری نشان می دهد که این حوزه ی حقیقتاً میان رشته ای، در هر دو بخش آموزش و پژوهش در حال شناخته شدن و مطرح شدن در فضای دانشگاهی است. اما این پیشرفتها در محیطی ایزوله صورت نمی گیرد؛ عوامل و شرایط تغییر نیز حضور دارند.

نشریات پژوهشی:
نقش علمی ای که نشریات پژوهشی در حوزه های مخصوص به خودشان بازی می کنند، نیازی به گفتن ندارد. در گردشگری چندین مورد نشریه وجود دارد؛ برخی قدیمی و برخی جدید. در شمال آمریکا: نشریه پژوهش سفر (Journal of Travel Research)، تحلیل های گردشگری (Tourism Analyses)؛ نشریه پژوهش های گردشگری (Annals of Tourism Research)؛ گردشگری، فرهنگ و ارتباطات (Tourism, Culture & Communication)؛ در اروپا: بررسی گردشگر و مدیریت گردشگری (The Tourist Review and Tourism Management)؛ در آسیا: پژوهش سرگرمی گردشگری (Tourism Recreation Research)؛ و نشریه آسیا-اقیانوسیه پژوهش گردشگری (Asia Pacific Journal of Tourism Research)؛ در اقیانوسیه جنوبی: نشریه مطالعات گردشگری و بررسی گردشگری اقیانوسیه (The Journal of Tourism Studies and Pacific Tourism Review). اینها تنها نمونه کوچکی از نشریات ادواری انگلیسی زبان است. امروزه [منظور سال 2001 است که این مقاله نوشته شد] تعداد نشریات دانشگاهی انگلیسی زبان در حوزه هتلداری، گردشگری و اوقات فراغت حدود 40 مورد است. در حالی که هر کدام با حوزه گسترده دیدگاهها و مضامین اش، هدفش پرداختن به موضوعات محدود و تخصصی است، آنها گزچه این دانش را ساختار می دهند، اما [به طور همزمان] به وسیله تلاشهای پژوهشی اجتماعات بین رشته ای دانشگاهیان ساختار می یابند؛ دانشگاهیانی که همکاری های شان در شیوه ها و موضوعات دیگری در گردشگری نیز صورت می گیرد. مباحث ویژه این نشریات، هر چند وقت یکبار بر موضوعات خاص، دیدگاههای جدیدی را به وجود می آورد که باعث تقویت ارتباط گردشگری با دیگر حوزه های بررسی می شود.
 

کتب منتشره
نظم بی چون و چرایی که در انتشار نشریات برقرار است، تداوم همکاری های پژوهشی را تضمین می کند. از خلال آنها، یافته ها سریعتر و به میزان بیشتری نمایان شده و بنابراین اطلاعات به روزتری را شامل می شود. تداوم فزاینده و مستمر این دانش، قوت قلبی دوباره می دهد. اما کتابها، تک نگاریها، کتب مرجع و دیگر منتشر شده ها در خدمت همان اهداف اند و مشارکت شان در پیشبرد این دانش فوق العاده مهم است. تعداد این کتب در دهه 1960 ناچیز بود، در دهه 1970 نمایان تر شد، در دهه 1980 باز هم بیشتر شد، و از دهه 1990 تاکنون نیز دهه فراوانی بود. از میان مشهورترین ناشران بین المللی، برخی شان حتی متعهد به مجموعه کتابهای موضوعی در حوزه گردشگری شدند. بعدها به دلیل این تداوم موضوعی، دوباره این اطمینان به وجود آمد که این نوع نظم با فرایند افزایش نشریات، مرتبط است. کتب تک جلدی و یا مجموعه ها، به موازات کتب مرجع اصلی (همچون دائره المعارف گردشگری. جعفری: 2000) از جمله فعالیتهای مهمی هستند که مشترکاً توسط دانشگاهیان سراسر دنیا توسعه یافته است.

گروه های پژوهشی و دانشگاهی
هنوز یک نیروی شکل یافته.درحال شکل گیری برای فرایند علمی شدن، شکل گیری گروههای پژوهشی ذی نفوذی است که در ابعاد مختلف، با شیوه های اجرایی متنوع کار می کنند. در گردشگری، تعداد چنین گروههایی زیاد نیست؛ اغلب شان اعضای انجمنهایی با موضوعات و اهداف مشترک اند. برای تقویت تلاشهای موجود و دستاوردهای پزوهش، همچون آنهایی که در 1951 با انجمن بین المللی کارشناسان دانش گردشگری (Association Internationale d'Experts Scientifiques du Tourisme) و در 1970 با سازماندهی دوباره انجمن پژوهش سفر و گردشگری (Travel and Tourism Research Association) آغاز شده بود، ایده «دانشگاه گردشگری» با تشکیل آکادمی بین المللی برای مطالعه گردشگری(International Academy for the Study of Tourism) در 1988 تحقق یافت. این آکادمی با اعضایش که از حوزه های بسیاری آمده بودند که در شکل 1-2 نشان داده شده است، به طور طبیعی بدنه ای است متعهد به زمینه دانش-بنیان، و بنابراین مستقیماً به موضوع این مقاله مرتبط است؛ از این رو، ابزارها و وسایل تخصصی دیگری نیز مطرح است.

نیروهای عملیاتی
در دهه های جاری، دولتها اهمیت گردشگری را به رسمیت شناخته اند. هرچند علت اصلی اش توانمندی های اقتصادی گردشگری بود (زمینه جانبدارانه). با این وجود این موضع اقتصادی، تصویر خود را در محافل کوچک و بزرگ، و خصوصی و دولتی گسترش داده است. همین موضع اقتصادی است که می تواند توضیح دهد چرا برخی از انگیزه های فعالیت در مواردی که قبلاً اشاره شد، به وجود آمده است.

فراتر از این، همچون گروه دیگری از نیروها یا پیشرفتهایی که به علمی شدن گردشگری کمک کردند، باید به آثار و کارکردهای آن گروه از سازمانهایی که در گردشگری هستند یا ارتباط تنگاتنگی با آن به عنوان یک تجارت دارند، اذعان کرد. البته چنین سازمانهایی بسیار زیادند و از سطوح محلی تا بین المللی دسته بندی می شوند. مهمترین آنها سازمان جهانی گردشگری (World Tourism Organization) است؛ یک آژانس بین دولتیِ وابسته به سازمان ملل. در حالی که هدف غایی این سازمان می تواند معرفی گردشگری به عنوان یک کسب و کار باشد (و بنابراین با زمینه جانبدارانه مرتبط است)، در طول سالیان اخیر گامهای بلندی در به رسمیت شناختن و گسترش پژوهش و آموزش گردشگری برداشته است. این تعهد اخیرش به مورد دوم [آموزش]، از جمله برقراری روابط رسمی با پانزده دانشگاه در اروپا و یا دیگر نقاط، به این موضوع اشاره دارد.

همایش های گردشگری
هنوز مجموعه دیگری از عوامل فعال و دگرگونی مثبت [پیشرفت] این جریان علمی شدن [باقی مانده و آن]، همایش ها یا نشستهایی است که به وسیله بسیاری از انجمنها و گروههای مرتبط سازمان دهی می شود؛ به ویژه آنهایی که به پژوهش و دانش در حوزه های تخصصی شان مربوط اند. بدین ترتیب، اهمیت این کنفرانسها که به وسیله انجمنها یا نهادهای گردشگری سازمان دهی می شود، لازم است که به رسمیت شناخته شود. این همایشها پژوهشگران و کارشناسان صنعت/خدمات [گردشگری] را با تنوع رشته ای و سوابق گوناگون گرد هم می آورد. گزارش برخی همایشها که در نشریات منتشر می شود، درباره این موضوع صحبت کرده است. سوابق و گزارش های این کنفرانسها، خود گفتمان گردشگری است که در رأس همایشها حفظ می شود. تلاشهای انجمنهای انسان شناسی، جغرافی و جامعه شناسی و همینطور دانشگاهها بایاین نقش را تأیید کند.
 
نویسنده: دکتر مهدی سقایی 
منبع : سایت انسان شناسی و فرهنگ نوشته جعفر جعفری؛ ترجمه امیر هاشمی مقدم
 

 

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.