|
کد خبر:
123203
|
قشر ثروتمند جامعه مالیات نمیدهد
تیننیوز| وبلاگ مسعود نیلی-از ۵۶۰ هزار میلیارد تومان هزینه مصرفی ۲۸ درصد آن را دهک دهم خرج میکند.
مسعود نیلی امروز در دهمین همایش مالی و مالیاتی در دانشگاه تهران به دهکهای درآمدی و پرداخت مالیات توسط آنها اشاره کرد وگفت: دهک دهم درآمدی ۲۸ درصد از کل هزینهها را دارد و در سال ۹۴ هزینه مصرفی که ۵۶۰ هزار میلیارد تومان بوده، دهک دهم ۲۸ درصد آن را خرج کرده است.
اگر به جای ۳ درصد ۱۰ درصد از این دهک مالیات بگیریم، ۱۵ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان و اگر ۲۰ درصد باشد، ۳۱ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان و اگر ۳۰ درصد اخذ شود ۴۷ هزار و ۱۰۰ میلیارد تومان مالیات خواهد بود.
عملاً از قشر ثروتمند جامعه مالیات نمیگیریم، باید در مالیات از سمت بنگاهها به سمت خانوار برویم.
نیلی درباره شاخصهای مطلوب مالیاتی در مورد مزایای مالیات بر بنگاهها گفت: این موضوع منجر به ایجاد اطلاعات قابل تطبیق برای اخذ مالیات بر درآمد خانوار است، همچنین بازیگر اصلی، اخذ مالیات بر مصرف و ارزش افزوده خواهد بود.
اختلال در تولید بنگاهها و افزایش نابرابری به دلیل کاهش دستمزد کارگران از دیگر ابعاد این موضوع است.فقط حدود ۳ درصد از دهک دهم جامعه مالیات می پردازند.
اکنون در کشور باید به بازتوزیع مالیاتی توجه شود به گونه ای که پرداخت مالیات برای افراد ثروتمند و کم درآمد متعادل و متوازن شود و این چنین نشود که افراد ثروتمند نقشی در مالیات نداشته باشند.
به طور متوسط ۴۰ درصد از مخارج دولت در ۴۰ سال گذشته از منابع مالیاتی بوده است که اکنون این میزان در سالهای اخیر به متوسط حدود ۴۶ و ۴۷ درصد افزایش یافته است.
عدالت مالیاتی با اجرای بازتوزیع مالیاتی صورت می گیرد و اگر باز توزیعی به شکل صحیح اجرایی شود درآمد مالیاتی از قشر پردرآمد ستانده میشود و منابع آن برای قشر کم درآمد صرف میشود.
بر اساس این آمار که منبع مهم و غنی برای تشخیص مالیاتی می باشد، درصد کمی از خانوارهای ایرانی در دهک های درآمدی بالا مالیات پرداخت میکنند و بر اساس آن حدود ۳ درصد از دهک دهم جامعه مالیات پرداخت می کنند و این در حالی است که تعداد زیادی از ثروتمندان در آمار بودجه خانوار شرکت نمی کنند و بنابر این در جامعه آماری دیده نمیشوند.
در حالی که قشر ثروتمند نقش کمی در مالیات دارند ولی بیشترین هزینه ها را بر جامعه تحمیل می کنند.
اکنون ما در نظام مالیاتی مان تمرکز مالی بر روی بنگاه ها است؛ در حالیکه این از اساس اشتباه است و باید تمرکز اصلی مان را بر روی خانوارها متمرکز کنیم.
در اکثر کشورهای توسعه یافته متوسط مالیات بر درآمد خانوارها ۵۰درصد و بر شرکتها ۵درصد است، درحالی که درایران این میزان به ترتیب ۱۰درصد و ۵۰درصد است که نشان از میزان بالای مالیات بر درآمد شرکتهاست.
علاوه بر آنکه باعث اختلال و کم بازدهی شرکتها و فعالیت تولیدی میشود، باعث افزایش دستمزد حقوق بگیران این بنگاهها نیز میشود که خود این باعث اختلال در نظام اقتصادی کشور میشود.
اگر به جای ۳ درصد ۱۰ درصد از این دهک مالیات بگیریم، ۱۵ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان و اگر ۲۰ درصد باشد، ۳۱ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان و اگر ۳۰ درصد اخذ شود ۴۷ هزار و ۱۰۰ میلیارد تومان مالیات خواهد بود.
عملاً از قشر ثروتمند جامعه مالیات نمیگیریم، باید در مالیات از سمت بنگاهها به سمت خانوار برویم.
نیلی درباره شاخصهای مطلوب مالیاتی در مورد مزایای مالیات بر بنگاهها گفت: این موضوع منجر به ایجاد اطلاعات قابل تطبیق برای اخذ مالیات بر درآمد خانوار است، همچنین بازیگر اصلی، اخذ مالیات بر مصرف و ارزش افزوده خواهد بود.
اختلال در تولید بنگاهها و افزایش نابرابری به دلیل کاهش دستمزد کارگران از دیگر ابعاد این موضوع است.فقط حدود ۳ درصد از دهک دهم جامعه مالیات می پردازند.
اکنون در کشور باید به بازتوزیع مالیاتی توجه شود به گونه ای که پرداخت مالیات برای افراد ثروتمند و کم درآمد متعادل و متوازن شود و این چنین نشود که افراد ثروتمند نقشی در مالیات نداشته باشند.
به طور متوسط ۴۰ درصد از مخارج دولت در ۴۰ سال گذشته از منابع مالیاتی بوده است که اکنون این میزان در سالهای اخیر به متوسط حدود ۴۶ و ۴۷ درصد افزایش یافته است.
عدالت مالیاتی با اجرای بازتوزیع مالیاتی صورت می گیرد و اگر باز توزیعی به شکل صحیح اجرایی شود درآمد مالیاتی از قشر پردرآمد ستانده میشود و منابع آن برای قشر کم درآمد صرف میشود.
بر اساس این آمار که منبع مهم و غنی برای تشخیص مالیاتی می باشد، درصد کمی از خانوارهای ایرانی در دهک های درآمدی بالا مالیات پرداخت میکنند و بر اساس آن حدود ۳ درصد از دهک دهم جامعه مالیات پرداخت می کنند و این در حالی است که تعداد زیادی از ثروتمندان در آمار بودجه خانوار شرکت نمی کنند و بنابر این در جامعه آماری دیده نمیشوند.
در حالی که قشر ثروتمند نقش کمی در مالیات دارند ولی بیشترین هزینه ها را بر جامعه تحمیل می کنند.
اکنون ما در نظام مالیاتی مان تمرکز مالی بر روی بنگاه ها است؛ در حالیکه این از اساس اشتباه است و باید تمرکز اصلی مان را بر روی خانوارها متمرکز کنیم.
در اکثر کشورهای توسعه یافته متوسط مالیات بر درآمد خانوارها ۵۰درصد و بر شرکتها ۵درصد است، درحالی که درایران این میزان به ترتیب ۱۰درصد و ۵۰درصد است که نشان از میزان بالای مالیات بر درآمد شرکتهاست.
علاوه بر آنکه باعث اختلال و کم بازدهی شرکتها و فعالیت تولیدی میشود، باعث افزایش دستمزد حقوق بگیران این بنگاهها نیز میشود که خود این باعث اختلال در نظام اقتصادی کشور میشود.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمیکند.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.