◄ جایگاه تشکل های کارگری و کارفرمایی ایران/ لزوم بازنگری قوانین برای دستیابی به جوامع کارگری توسعه یافته
جایگاه تشکل های کارگری و کارفرمایی نظیر ۱- شوراهای اسلامی کار، ۲- انجمن های صنفی کارگری ، ۳-نماینده کارگران، ۴- کانون های بازنشسته، ۵- کانون های عالی به طور مختصر بررسی می شود.

علی ملک زاده: در این یاداشت جایگاه تشکل های کارگری و کارفرمایی نظیر ۱- شوراهای اسلامی کار، ۲- انجمن های صنفی کارگری ، ۳-نماینده کارگران، ۴- کانون های بازنشسته، ۵- کانون های عالی در قوانین و مقررات کار پیش بینی شده به طور مختصر بررسی می شود.
۱- شوراهای اسلامی کار: یک تشکل مرکب از نماینده کارگران و نماینده کارفرما است که از همان ابتدا تا انتها نقش کارفرما و تاثیر او در یک کلام حکمفرما است. بنابراین یک تشکل کارگری به معنای واقعی صرفا منتخب کارگران نیست و به همین علت بنابر قانون یک تشکل مشورتی محسوب می شود. البته در گذشته در مواردی توانسته اند از منافع کارگران باچانه زنی ها حمایت و نتایجی هم حاصل نمایند که با حاکمیت قرارداد های موقت این مقدار هم هر روز روند کاهشی داشته و حتی در کانون عالی شوراها و شورای عالی کار هم اثر گذار بوده است.
۲- انجمن های صنفی: چه کارگری و چه کارفرمایی با توجه به ماده ۱۳۱ انصافا دخل و تصرف (به جز مواردی خاص در برخی صنوف مثل حمل و نقل ) به معنای عام در آنها وجود نداشته و می توان به عنوان یک تشکل منتخب حقیقی کارگران و کارفرمایان در صنوف محسوب نمود.
۳- نماینده کارگران: از صدر تا ذیل باتوجه به پیش بینی و مقررات مربوطه در قانون کار متاسفانه به جز در مواردی خیلی خاص به نظر من کاملا فرمایشی است و بیشتر تحت تاثیر مستقیم کارفرمایان تشکیل می شود و در یک کلام با نام آن همخوانی ندارد.
۴- کانون کارگران بازنشسته: جدای از مواردی خیلی خاص و یا کوتاهی در انجام وظایف انصافا باید پذیرفت که منتخبین حقیقی جامعه کارگری بازنشسته هستند.
۵- چکیده همه تشکل های یاد شده تشکل های عالی است. در یک کلام عرض می کنم خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج. اگر چنین شد یا نشد سود و زیان آن متوجه کل جامعه کارگری و کارفرمایی و در نهایت آسیب هایی جبران ناپذیر به کشور است که الان به وضوح مشاهده می کنیم که چنین خواهد شد و این آسیب ها متاسفانه توسط کسانی گریبانگر جامعه کارگری شده که گاهی تحت عنوان منتخب و گاهی به صورت کدخداهای خود خوانده فعالیت می کنند که باز مسبب اصلی کوتاهی، خود کارگران بوده اند.
در پایان باید گفت تا کلیه قوانین مربوطه بازنگری و اصلاح نشود امیدی به آینده ای توسعه یافته و درخشان در محیط های کارگری نخواهد بود.
* کارشناس تشکل های کارگری و کارفرمایی