نگاهی به شلیک ناجوانمردانه به ایرباس ایرانی

وبلاگ تین نیوز، بهروز مدرسی | هر روز با آغاز دوازدهم تیر ماه سالگرد حمله ناجوانمردانه ناو امریکایی به هواپیمای ایرباس ایرانی که بر فراز کانال های بین المللی پرواز می کرد بد جوری حالم گرفته می شود و یاد پرپر شدن انسان های بی گناهی می افتم که با شلیک موشک سرنگون شدند. من تحلیل های مختلفی طی سال های وب نگاری ام در باره این سانحه وحشتناک نوشته ام و با دلایل فنی سعی کردم ثابت کنم که اشتباهی در کار نبوده است. همچنین با تحلیل فیلم مستند نشنال جئوگرافی که سعی کرده بود آن را اشتباه قلمداد کند با تصویر و مدرک ثابت کردم که صرفآ قصد پاک کردن صورت مسئله را دارند و به
دشمنان قسم خورده داخلی که با شایعات کذب خود سعی در پایمال کردن خون شهدای پرواز 655 داشتند با دلایل فنی - پروازی توضیحات لازم را ارایه دادم که متآسفانه به دلیل پاک شدن آرشیو وبلاگم، یکی از مطالب قدیمی ام را برای آن دسته از خوانندگان محترمی که تازه به جمع یاران همدل و صمیمی این تارنما پیوسته اند باز نشر می کنم. آن چه در ذیل می خوانید بخشی از مطالب قدیمی است :
حرف های خودمانی ...
شما یاران همدل و صمیمی حتمآ مستحضر هستید كه بنده در بیان خاطرات تاریخی و قدیمی اغلب اظهار نظر نكرده و بلكه سعی می كنم حتی المكان راوی صادقی باشم. نكته دیگر این كه اگر چه از بدو پیروزی انقلاب كه شعار " مرگ بر آمریكا " تقریبآ همگانی شده است اما من به حرمت خاطرات خوبی كه در آن سرزمین داشتم هرگز این كشور را زیر سوال نمی بردم. اما باور كنید با تحقیقات جامعی كه در باب شلیك دو موشك به هواپیمای ایرباس به عمل آوردم مخصوصآ با مشاهده مستند بازسازی شده این حادثه دردناك كه از سوی سازمان نشنال جئوگرافی تهیه و تولید شده است به این نتیجه رسیدم ..
آمریكایی ها بزرگ ترین جنایت سیاسی خود را در این ماجرای خونین مرتكب شده اند كه هرگز قابل دفاع نیست و .. اگرچه سازندگان مستند " تشخیص اشتباه " خیلی تلاش كردند با افزودن بار دراماتیك و احساسی به كاراكتر مسببان حادثه از بار گناه این افراد در افكار عمومی جهان كاسته و عمل آن ها را اشتباه در تشخیص قلمداد كنند ! اما اعتراف می كنم كه این ترفندها هم موثر واقع نشده است ! كه در مجالی دیگر به نقد این مستند و تلاش غیر حرفه ای سازندگان آن خواهم پرداخت.
اگر چه درباره حمله امریكایی ها به هواپیمای ایرباس پرواز ۶۵۵ كه از بندرعباس عازم دبی بود قبلآ در این تارنما با عنوان چرا به ایرباس حمله شد ؟ مطلبی منتشر كرده ام اما به خاطر شایعات مسمومی كه متآسفانه بعضی هموطنان ما خصوصآ در دنیای وب به آن دامن زده و مدعی بودند فرمانده ناو در این ماجرا بی گناه بوده است چون یك فروند شكاری تامكت ( اف - ۱۴ ) ایرانی در پشت ایرباس مخفی شده بود ! خیلی دلم می خواست دروغ بودن این نظریه مغرضانه را ثابت كنم. اما خواست خدا چنین مقدر شد كه یك كمپانی عظیم با مخاطبان میلیاردی به نام " سازمان نشنال جئوگرافی " كه در سراسر جهان بیننده انبوه دارد،
این فاجعه را به صورت مستند بازسازی كرده و ضمن گفت و گو با یكایك عوامل حاضر و مسئول در ناو " وینسنس "، هرگز به وجود هواپیمای شكاری در هیچ جای فیلم اشاره نكرده است ! بلكه بارها اعلام كردند كه اشتباهی هواپیمای ایرباس را به جای تامكت گرفته بودند ! حتی دادگاه نظامی آمریكا هم به قصور در تشخیص رآی داد! اما این كه چرا بعضی ها سعی در القای وجود هواپیمای شكاری دارند!؟ به همراه نقد عملكرد عاطفی مستند سازان منتشر خواهم كرد.
شلیكی كه اشتباه نبود
تحركات نظامی ناو وینسنس در خلیج فارس در كنار ناو مونتگومری، نشان از آن دارد كه روز حادثه ویلیام را جرز فرمانده وینسنس، قصد و غرضی در گشودن آتش به سوی اهداف ایرانی داشته است.
راجرز در ساعت 7:42 در واكنش به گزارش خلبان هلیكوپتر این ناو مبنی بر اینكه قایقهای ایرانی به دور یك كشتی بازرگانی آلمانی گردش میكنند به مركز جنگی ناو میرود و با اعلام وضعیت فوقالعاده به سرعت به سوی محل شناور آلمانی رهسپار میشود این در حالی است كه بنابر گزارشهای رسمی هیچ كشتی بازرگانی در محل مورد بحث درخواست كمك نكرده بود.
با وجودگزارش گارد ساحلی عمان مبنی بر اینكه نشانی از قایقهای ایرانی در آبهای عمان وجود ندارد، ناو وینسنس، به سوی شمال تنگه هرمز حركت میكند. چند دقیقه بعد كاپیتان مك كنیا، فرمانده مركز عملیات نیروی دریایی آمریكا، از اینكه وینسنس 64 كیلومتر بالاتر از محلی قرار دارد كه میبایست در آن مستقر باشد تعجب كرده و از فرماندهان ناوهای وینسنس و مونتگومری میخواهد كه به سوی جنوب خلیج فارس بازگردند.
ساعت 9:10 خلبان هلیكوپتر، بار دیگر به راجرز گزارش میدهد كه قایقهای ایرانی به سوی او تیراندازی كردهاند. ویلیام راجرز در واكنش به این گزارش از دستور فرمانده مركز عملیات، سر باز میزند و مجدداً راهی شمال تنگه هرمز میشود.
روزنامه شیكاگو تریبیون در این باره نوشت كه این هلیكوپتر آمریكایی بود كه با كم كردن فاصلهاش با قایقهای ایرانی، قوانین درگیری را نقض كرده و دست به اقدامی خصمانه نسبت به واحدهای سطحی ایران زده بود. در واقع هلیكوپتر وینسنس مورد اصابت هیچ گلولهای هم قرار نگرفته بود و ضرورتی نداشت ویلیام راجرز به سرعت مسیر خود را به سمت قایقهای ایرانی طی كند. راجرز آماده استقبال از یك فاجعه بزرگ بود.
9:37 راجرز از فرمانده مككنیا اجازه آتش به سوی قایقهای ایرانی میخواهد. وی با ارائه گزارشی كه قایقها به او نزدیك شدهاند و آرایش تهاجمی گرفتهاند مركز عملیات را قانع میكند تا اجازه شلیك به سوی واحدهای ایرانی را به او بدهند. در حقیقت تحركات ناو وینسنس به فرماندهی ویلیام راجرز، پوششی بود برای گرفتن اجازه حمله به این قایقها!
9:42 توپهای ناو وینسنس قایقهای ایرانی را غرق میكنند.
47 :9 رادارهای ناو وینسنس هواپیمای C-130 را كه از فرودگاه بندرعبارس بلند میشد، نشان میدهند. چند دقیقه بعد خدمه راداری وینسنس گزارش نزدیك شدن یك اف- 14 را میدهند، این در حالی است كه اسناد نشان میدهد ایرباس ایرانی علایمی را كه مبنی برغیرنظامی بودن خود بوده میفرستاده و با سرعتی كم در حال اوج گرفتن بوده است.
فرمانده وینسنس با غرق كردن دو قایق ایرانی، توهم تهاجم از سوی مقابل را در سر داشته است. راجرز از مركز عملیات در بحرین برای شلیك به هدفی كه به عنوان یك اف- 14 در فاصله 32 كیلومتری شناخته است، اجازه آتش میخواهد.
لحظاتی بعد به راجرز اطلاع میدهند كه جت اف- 14 در حال نزدیك شدن است، و چند ثانیه بعدتر، افسر تسلیحاتی وینسنس از روی عصبانیتی كه حتی قادر به فشار دادن كلید موشك نبود، وظیفه شلیك به ایرباس ایرانی را به افسر دیگری محول میكند و دو فروند موشك، به سوی پرواز شماره 655 ایران ایر پرتاب میشود تا 290 مسافر این هواپیما هیچگاه به مقصد نرسند. ویلیام راجرز به خاطر این اقدام مدال شجاعت گرفت.
ادعای مضحك
خدمه ناو وینسنس بعدها در پاسخ به این اقدام، ادعا كردند كه علایم ایرباس ایرانی را با علایم راداری یك اف- 14 كه در حال فرود آمدن بر روی ناو هواپیمابر فورستال كه در حدود 160 كیلومتر دورتر از وینسنس بود اشتباه گرفتهاند.
این ادعا زمانی مضحك به نظر میرسد كه بدانیم، وینسنس مجهز به سیستم راداری «ایجیز» (Agies) بوده كه یكی از معروفترین و پیشرفتهترین سیستمهای راداری در تمام جهان محسوب میشود. به نحوی كه برخی كارشناسان نظامی آن را متعلق به جنگ جهانی سوم میدانند.
این سیستم در واقع، سیستم تشخیص دشمن از دوست است تا در صورت انتشار امواج غیرقابل قبول از سوی مهاجم احتمالی، سیستم دفاع موشكی وارد عمل شود. ادعای فرمانده ناو وینسنس در اشتباه پنداشتن ایرباس از اف- 14 به این معنی است كه مدرنترین سیستم جهان قادر به تشخیص یك هواپیمای مسافربری از هواپیمای جنگی نیست. در حالی كه گفته میشود قدرت سیستم راداری ایجز به حدی است كه همزمان چند هدف را كشف و مورد رهگیری قرار میدهد.
تهران - ۱۲ تیرماه ۱۳۶۷
طبق هماهنگی و برنامه ریزی عملیات قرار است امروز كروی پروازی یاد شده ذیل از طریق بندرعباس به دبی پرواز نمایند.
كاپیتان: محسن رضائیان
خلبان دوم: كامران تیموری
مهندس پرواز: محمود رضا امینی
سر میهماندار: شادمهر طالبی
میهمانداران: جلال نادری، علی لواسانی، ژاله بنائیان، نقی ترابیان، مینا متولی، سودابه ترابی نیا، علی اكبر محسنی و حمید بدخشان ..
ساعت ۵ بامداد ماشین عملیات جلوی منزل كاپیتان رضائیان توقف كرده و قبل از این كه راننده زنگ در منزل را بزند، كاپیتان مثل همیشه شاداب و سرزنده پیش دستی كرده و با گفتن سلام به راننده، بزرگ منشی و كرامت خود را به ثبوت می رساند ...
صبح همان روز - داخل هواپیما:
مسافران خوشحال و خندان هر یك با رویای شیرینی در ذهن یكی یكی از اتوبوس بزرگ مخصوص حمل مسافر پیاده شده و با اشتیاق از پلكان هواپیما بالا می روند ... درون كابین كاپیتان رضائیان به اتفاق كمك خود خلبان تیموری سرگرم مرور چك لیست پروازی هستند. امینی مهندس پرواز پشت سر آن ها بر روی صندلی نشسته و با تمركز خاص به یكایك سیستم ها نگاه می كند.. در همین حال سودابه ترابی نیا وارد كابین شده و با لبخندی كه بر لب دارد به كروی داخل كابین سلام كرده و صبح به خیر می گوید .. كاپیتان وقتی بر می گردد تا پاسخ سلام میهماندار را بدهد، با دیدن او با تعجب می پرسد: خانم ترابی نیا شما امروز با ما
تشریف می آورید ؟ میهماندار جوان به آهستگی می گوید ... بله قربان. رضائیان مهربانانه این بار می پرسد .. خطری برات نداشته باشه دخترم ؟ ترابی نیا این بار در حالی كه حجب و حیا مانع از نگریستن به چشم خلبان می كند، می گوید .. قربان تازه ۴ ماهه است ..! حالا حالاها می تونم در خدمت باشم .. كاپیتان این بار به طور جدی می گوید .. ولی خیلی مواظب باش . سعی كن در موقع توربالانس حتمآ راحت بشینی
شادمهر طالبی سر میهماندار هواپیما ضمن بررسی كترینگ و احوالپرسی صمیمانه با میهمانداران، به محض نشستن همه مسافران بر روی صندلی های خود، خطاب به همكارانش می گوید ... خب بچه ها حاضرید ؟ وقتی پاسخ مثبت همكاران خود را می شنود قبل از رفتن به سوی میكروفن و اعلام خوشامد گویی و توصیه های ایمنی، خطاب به سودابه ترابی نیا می گوید .. خانم از شانس تو ببین امروز چقدر كودكان ناز و مامانی میهمان ما هستند ... راستی آمار بچهها رو داری ؟ در همین هنگام ژاله بنائیان به میان حرف همكارش پریده و با عذر خواهی می گوید .. ببخشید سودابه جان، لیست پیش منه .. كلآ ۵۷ نفر كوچولو ناز نازی همراه داریم
.. انشاالله سودابه جون هم سال دیگه با كوچولوی خودش میاد پرواز مگه نه سودابه ..؟ در همین حال مینا متولی خطاب به همكارش می گه .. می گم ژاله جان امروز مسافر خارجی هم زیاد تر از روز های دیگه داریم .. می دونی چند نفرند ؟ خانم بنائیان با نگریستن در لیست مانیفست مسافران بعد از این كه كمی لیست را بالا و پائین می كنه می گوید ... والله طبق این ورقه ای كه من دارم سیزده نفر اماراتی ، ده نفر هندی ، شش نفر پاكستانی ، شش نفر یوگسلاوی و یك نفر هم ایتالیایی آن برد داریم امروز ....
پرواز به سوی بندر عباس ....
طراوت و شادابی بامدادی از درون كابین به خوبی احساس می شد ... همه چیز مرتب پیش می رفت .. میهمانداران در فواصل تعین شده ایستاده و طرز استفاده از ماسك اكسیژن در مواقع خطر و نحوه قرار گرفتن بر روی صندلی در شرایط اضطراری رو با حوصله به مسافران گوشزد می كنه ... چیزی به ساعت پرواز نمانده است .. خلبان تیموری بعد از چك كردن فركانس ها، با زبان انگلیسی از برج اجازه روشن كردن موتور ها را درخواست می كنه ...
Mehrabad , Mehrabad This Is EP - IBU Requst Start Up
و لحظاتی بعد صدای مسئول برج كنترل است كه اجازه استارت را می دهد و متعاقب آن با روشن شدن دو عدد موتور های جنرال الكتریك مدل CF6-50C2 به نرمی شروع به كار می كند ... هواپیما بعد از عبور از فراز شهرهای اصفهان ، شیراز در فرودگاه بندرعباس فرود می آید ..
آخرین پرواز .........
در فرودگاه بندرعباس پس از تكمیل سوخت و بازرسی های معمول هواپیما آماده پرواز به مقصد دوبی می شود .. از سوی دیگر در همین لحظات همان گونه كه در بالا ذكر شد، ویلیام راجرز فرمانده ناو جنگی وینسنز با تمهیدات دروغینی كه اندیشیده نظر فرماندهان عالی رتبه خویش را در مقر بحرین به دست آورده و با نزدیكی به سمت آب های ساحلی ایران منتظر اجرای نقشه شوم خود است .. كاپیتان محسن رضائیان بار دیگر به اتفاق كامران تیموری كمك خلبان با تجربه خویش چك لیست قبل از پرواز را اجرا می كنند .. همه چیز آماده است .. بدین ترتیب هواپیمای Airbus A300B2-203 با شماره ریجستر EP-IBU و
شماره پرواز ۶۵۵ مجوز پرواز از كالیدور هوایی A59 و در ادامه مسیر بین المللی A59W را دریافت می كند ... هواپیما به آرامی محوطه رمپ هواپیمایی را ترك كرده و به ابتدای باند ۲۱ توقف می كند .. مسافران با مشاهده روشن شدن چراغ های هشدار دهنده: بستن كمر بند ایمنی و نكشیدن سیگار، سعی می كنند از پتجره هواپیما مناظر را تماشا كنند ..
بر فراز آب های نیلگون خلیج فارس ....
كاپتیان رضائیان بعد از مطمئن شدن از سیستم های هواپیما، در حالی كه زیر لب كلمه .. الهی به امید تو را زمزمه می كند، دست راست خود را بر هر دو اهرم گاز گذاشته و با آزاد كردن سیستم ترمز ها ، هواپیما با شتاب به سوی انتهای باند راهی می شود ... بعضی مسافران با دست لبه صندلی را گرفته و زیر لب دعا می خوانند ... مادری با قرار دادن دست خود بر سینه كودك خردسال خود سعی در حفظ تعادل او را در زمان تیك آف دارد ... سودابه ترابی نیا با لم دادن بر روی صندلی مشرف به پنجره، سعی می كند كمر بند نجات را طوری ببندد كه آسیبی به مسافر كوچولوی خود وارد نشود
... بعضی ها خونسرد سعی دارند از پنجره مناظر زیبای شهر را تماشا كنند ... شهر ساحلی بندر با قایق های ماهی گیری كه به شكل پراكنده بر روی آب قرار دارند، چشم انداز زیبایی را به وجود آورده است .. كاپیتان با مشاهده عقربه سرعت، به نرمی فرمان را به سمت خودش می كشد .. هواپیمای ایرباس به آرامی الیاف هوایی را شكافته و رو به بالا اوج می گیرد ...
ساعت ۹:۴۸ دقیقه به وقت ایران .....
به این ترتیب هواپیما در ساعت ۹:۴۸ دقیقه صبح به وقت تهران از فرودگاه بندرعباس بلند می شود .. خلبان رضائیان بعد از لحظاتی كه هواپیما از زمین كنده شد، با عقب كشیدن تراترها ( دسته گاز ) سعی در كاهش سرعت اولیه را دارد.. او در همین حال از كمك خود می خواهد چرخ ها را جمع كرده و فلاپ ها را تدریجی بالا بكشد .. و به این ترتیب مسافران صدای جمع شدن ارابه های فرود و فلاپ ها را می شنوند ... دقیقآ دو دقیقه بعد از تیك آف .. خلبان با مسئول برج مراقبت تماس گرفته و اعلام می كند .. در حال ترك ارتفاع ۳۵۰۰ پایی است و در مسیر كالیدور هوایی A59 قرار گرفته است.
او كه به زبان انگلیسی مكالمه می كرده است زمان تقریبی رسیدن به فرودگاه مقصد را به وقت بین المللی ساعت ۶:۵۳ دقیقه كه به وقت ایران ۱۰:۲۳ دقیقه است اعلام كرده و تقاضای كسب ارتفاع ۱۴۰۰۰ پایی را می كند .. او دقیقآ به برج می گوید : leaving 3500 feet for FL140 on Airway A59, estimating MOBET at 06:53 UTC (10:23 Iran time)
۷ دقیقه بعد از تیك آف ...
ای كاش قدرتی داشتیم كه عقربه های زمان را در این حالت متوقف كرده و از بروز فاجعه ای دردناك جلوگیری می كردیم ... باور كنید به زبان شرح حادثه ای چنین وحشتناك و غمگین آسان می آید .. ولی واقعیت این است داغ عزیز خیلی سخت است .. آن هم نا جوانمردانه .. بله عرض می كردم ... ۵ دقیقه بعد از نخستین تماس و در شرایطی كه هواپیما در كالیدور بین المللی قرار داشت ... یعنی هواپیما در ارتفاع ۱۲۰۰۰ پایی بود كه تماس برای رسیدن به ۱۴۰۰۰ پا برقرار شد .. و دقیقآ یازده ثانیه بعد از این تماس، دو موشك از نوع " ام . اس - ۲ " ابتدا یكی به زیر كاكپیت و دومی به قسمت عقب هواپیما اصابت می كند .. و درد آور تر این
كه به محض شلیك و بر خورد با هواپیمای مسافربری، صدای هورا و غریو شادی از ناو آمریكایی به هوا خاست .. ثانیه هایی بعد هواپیما كه در آسمان منفجر شده بود، قطعات آن بر روی آب فرو می ریزد ...
چرا ایرباس ایرانی به اخطار آمریكایی ها توجه نكرد ؟
سوالی كه همه جا معمولآ مطرح می شود و متآسفانه در كمتر جایی پاسخ صحیح آن را شنیده ام، موضوع اخطار است. خیلی ها می پرسند چرا خلبانان با تجربه ایرانی به اخطار های هشدار دهنده ناو جنگی آمریكا توجه نكردند ؟ در مقابل هستند كسانی كه معتقدند، آمریكایی ها برای انتقام گیری از تحقیری كه توسط مردم ایران شده بودند، همان گونه كه مقررات بین المللی حضور در آبراه های قانونی كشور را نادیده گرفته بودند، به همان راحتی هم قوانین اخطار پیش از شلیك را انجام نداده و با قلدری تمام و نا جوانمردانه به سوی هواپیمای مسافربری ما شلیك كرد ... شما چه فكر می كنید .. ؟ آیا آن ها به ایرباس ما اخطار
داده بودند ؟
واقعیت چیست ؟
واقعیت امر این است كه مسئولان ناو جنگی آمریكایی قبل از شلیك سه بار اخطار به هواپیمای ما داده بودند .. اما چرا كاپیتان محسن رضائیان به آن توجه نكرده بود ؟ موضوعی است كه باید در باره آن اطلاع رسانی بشود .. واقعیت این است اخطار آمریكایی ها روی موج فركانس هواپیماهای نظامی پخش می شده است. خوب یادم است در زمان جنگ وقتی ما به هر دلیلی وارد آب های خلیج فارس می شدیم یا در پایگاه های نزدیك به منطقه پرواز می كردیم .. اغلب با اخطار های آمریكایی ها مواجه می شدیم .. مخصوصآ خلبانان شكاری كه بیشتر از ما ها با این نوع اخطار ها سر و كار داشتند .. ولی از آن جا كه
ایر باس یك هواپیمای غیر نطامی است، طبیعی است آن بنده خدا ها هیچ گاه اخطار آن ها را دریافت نكرده بودند .. ضمن این كه هنوز در منطقه خودمان بودند.
آیا راهی برای اخطار وجود نداشت ..؟
چیزی كه كارشناسان مسایل صنعت هوانوردی جهان را متعجب كرده و شاید هم دل هر انسان آزاده ای را به درد آورده است، استفاده نكردن از شیوه های مرسوم دیگر بوده است .. به نظر من ، بهترین شیوه در این گونه مواقع این است كه با شلیك منور های مخصوص " آلرت " كه در هر هواپیمای قراضه نظامی هم یافت می شود، خیلی راحت می توانستند نظر خلبان را به خود جذب نمایند .. كه در این صورت مرحوم محسن رضائیان حتمآ برای مانیتورینگ ماجرا سریع می رفت روی فركانس 121.5 Mhz تا از آن طریق از پیغام بین المللی آگاه شود. لازم است به اطلاع برسانم این فركانسی كه عرض
كردم بین المللی است و به آن IAD هم می گویند كه مخفف ( International Air Defence ) است و مرحوم رضائیان اگر به نحوی كه اشاره كردم آگاه اش می كردند، صد در صد از این طریق اخطار آن ها را متوجه می شد. راه دیگر این بود با به پرواز در آوردند چند هواپیما از روی ناو، او را وادار به ترك از منطقه میكردند !! ( منطقه ای كه خاك خودش محسوب می شود )
چرا اغلب جنازه ها لخت بودند ؟
تا آن جایی كه من به خاطر می آورم تعداد اندكی از جنازه شهدا به دست آمد و اغلب ان ها هم بدون لباس بوده و یا با لباس های پاره شده پیدا شدند .. علت این مسئله كه خیلی ها معمولآ از من میپرسند این است كه .. از آن جا كه داخل كابین هواپیما موقع پرواز برای تنفس بهتر و مواجه نشدن با كمبود اكسیژن " پرشرایز " می شود، به محضل وارد آمدن ضربه ای سخت كه منجر به سوراخ در بدنه هواپیما شود، تمام فشار داخل آن به شدت خارج شده كه همین امر سبب پاره گی لباس ها می شود .. نكته دیگری كه لازم می دانم به آگاهی شما خوانندگان محترم برسانم این است كه .. شاید
باور نكنید بهترین مرگ، همین مردن داخل هواپیماست .. زیرا به دلیل شدت برخورد و خروج هوای پرشرایز، مسافر در همان ثانیه های نخست بی هوش شده و مرگ را متوجه نمی شود .. به همین دلیل بود من همیشه آرزو داشتم در هواپیمای خودم بمیرم .. چون معتقد بودم راحت ترین نوع مرگ است .. و مسافران هرگز متوجه عمق فاجعه نمی شوند !
تشکیل محکمه عدل برای چنین جنایتی فقط در پیشگاه خداوند محقق می شود