| کد خبر: 250893 |

◄ یک پرنده، هدف دو شلیک

ساعت 6:19 صبح پرواز شماره 752 ps هواپیمایی بین المللی اوکراین دل از زمین کند.

تین نیوز
18 دی ماه 1398 – 8 ژانویه 2020 - ساعت 6:19 صبح پرواز شماره 752 ps هواپیمایی بین المللی اوکراین دل از زمین کند. 
مسافران در دل آرزوی پرواز به سرزمینی دیگر داشتند و امیدوارانه آینده مبهم خویش را جستجو می کردند.
هنوز چراغ های شهر در نگاهشان محو نشده بود که شلیک اول از سامانه موشکی تور، جان آن پرنده بلندپرواز را هدف قرار داد.  
مسافران 24 ثانیه فرصت داشتند حیران بمانند و بعد از آن، شلیک اندوهبار دوم! آن حادثه شوم را رقم زد. 
کسی نمی داند در آن 24 ثانیه چه گذشت، اما هر چه بود، آمیخته ای بود از دلهره، نگرانی، ناامیدی، مرگ ، خون و هواپیمای واژگون، حتی فرصت خداحافظی نبود، خداحافظی با آنان که برای بدرقه آمده بودند.

 

خوردم به سنگ کینه، عجب پر گشادنی
جز رو به سوی مرگ نرفته ست زادنی
آزادی ام به غیرِ همین یک نفس نبود
در رفت و آمدش نبوَد ایستادنی!

 

کمی بعد، شاهدشهر تهران، شاهد سقوط 176 پرنده بی پر بود. 
نه ما باور می کردیم که جان هموطنانمان را شلیک خودی گرفته باشد، نه شلیک کنندگان، به این شکار مرگبار معترف شدند.
سه روز خلاف گویی، سه روز سرگردانی و بی‌جوابی و در نهایت هر دوشلیک را خطای انسانی نام نهادند. 
176 پرنده ی پر درخون، 176 جان عزیز و 176 خانواده ی سوگوار و ملتی عزادار.
اینک سه سال از آن روز جانسوز می گذرد و همچنان پرسش های تلخ بی پاسخ، جان ما را به آتش می کشد. از خود می پرسیم: 
چرا و چه شد که آن دو تیر غیب اشکار شدند و عزیزانمان شکار شدند؟
چرا سه روز، پرنده حقیقت را پسِ پرده ابهام نگه داشتند؟ 
چرا فرصت عزاداری ندادند؟ چرا شمعی کنار عکسی روشن نشد؟
چرا جای مراسم تسلا و تسلیت ها خالی بود؟
چرا یک دادگاه عادلانه با حضور خانواده های جانباخته برگزار نشد؟
چرا روزنه های انتقاد و اعتراض گل گرفته شد؟ 
چرا یادمانی برای پیکرهای پاک و پیراهن های خون آلود ساخته نشد؟
و هزار چرای دیگر!
 
اینجا ببینید:
 از مبلغ دیه حرف می زنند با آنکه می دانند مهم تر و اساسی تر از دیه، خانواده ها و همه، خواستار روشن شدن حقیقت و برقراری عدالت اند. 

 

مجروح و مداوا نشده، جانِ من است این!
این خاکِ به جان آمده، ایران من است این!
این بیرق خونین که رود خانه به خانه، 
پیغامبر خون عزیزان من است این!

حالا به هر طرف که می نگرم، خیلِ سوگوار، دو عددِ 752 و 176 را در ذهنشان حک کرده اند. اگرچه 176 دیگر فقط یک عدد نیست، 176 حالا یک زنجیره غمنامه است! 

از چارطرف ابرِ عزا آرَد و بارَد 
پاییز من است و این و زمستان من است این!
ققنوسم و بگذار بسوزم که ببالم 
آغاز من این است، نه پایان من است این!

 

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

اخبار مرتبط

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.

  • ی عزیزی 0 1

    چقدر میگیری اینطور مطلب می‌نویسی مزدور
    مگر تو کدوم کشور به این سرعت اشتباه رو به عهده میگیرن
    تو امریکاتون هم اینطور نیست
    کاش آزاده باشی