| کد خبر: 245284 |

◄ یاد ایامی... اما به روزگاران

در سه راهی نیشابور به تربت شهر ملک آباد کنونی، کنار جاده نزدیک جایگاه سوخت حسین خان خطیب، ماشین عروس و داماد در میان برف و بوران گیر کرده و راننده کنار ماشین برای کمک خواهی ایستاده بود.

تین نیوز

 در مسیر چناران بعد از پلیس راه فردوسی بودم که در ازدحام ترافیک نفس گیر، ماشین گل آذین عروس و دامادی جوش آورد.

تلاش داماد در میان بوق ممتد بی حوصله ها، سخت و جان سوز بود و خجالت پیش عروس در اولین روز رفتن به تالار و شکستن غرور جوانی و نگرانی از تاخیر و فکر هزینه گیرپاژ موتور، این شعر نیما را که «آی آدمها که در ساحل نشسته شاد و خندانید» تداعی کرد.

خاطره ای از 40 سال پیش به یادم آمد.

شبی در سه راهی نیشابور به تربت شهر ملک آباد کنونی، کنار جاده نزدیک جایگاه سوخت حسین خان خطیب که خود یگانه دوران است، ماشین عروس و داماد در میان برف و بوران گیر کرده و راننده کنار ماشین برای کمک خواهی ایستاده بود و پاشیده شدن گل و لای به لباس سفید دامادی که اشک از چشمش جاری بود و دلواپسی و نگرانی خرابی ماشین و بی خبری اصحاب شادی در ولایت و تالار و هزاران آرزو و برنامه بر باد رفته، بسیار ناراحت کننده بود.

بیشتر بخوانید:

خاطره ای از یک افتتاحیه؛ پلی که روز افتتاح سیل برد

همکارم جناب موسوی ماشین را متوقف و جویای حال و احوال داماد خوشبخت گرفتار شد.

به همکاران راهدارخانه گفتم ماشین را بکسل کرده به راهدارخانه هدایت و عروس و داماد وخواهر عروس را سوار ماشین اداره کرده و از مرکز پیام جناب آقای لاری خواهش کردم به تالار مراسم در نیشابور اطلاع دهد که احوال وفق مراد است و عروس و داماد با تاخیر خواهند آمد.

جناب لاری و حضرت مجید فایق احمدی هم مثل عادل فردوسی پور و مرحوم عطا بهمنش و چنگیز عامل پنداری که جام جهانی را گزارش می کنند هر لحظه اعلام موقعیت در گردنه شریف آباد درحال مسدودشدن را اعلام می کردند و بازتاب آن هم از بلندگوی تالار شنیده می شد، اتفاقا جناب سعیدی کیا وزیر وقت راه هم در مشهد و درحال شنیدن گزارش بوده و لطفی نموده و احوالپرسی کرده و شغل جدید کاروانسالاری عروس کشانی را تبریک گفتند.

ساعت ۱۱ شب به مقابل تالار رسیدیم. هیجان مهمانان همراه اشک و خنده میزبانان و جلوس در کنار پدر داماد سخت احساساتی و گریان و شکر گویان، که خدا را شکر 30 سال راهداری کردم و به مردم گرفتار در سیل و برف و بوران کمک و یاری نمودم وحالا یک راهدار دیگر مددرسان فرزندم شده است، وصف ناپذیر بود.

تازه متوجه شدم که پدر داماد از همکاران باز نشسته است و شادیم مضاعف شد.

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

اخبار مرتبط

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.