چرا وعدههای اقتصادی تحقق نمییابد؟
تین نیوز | رسم شده است كه مسئولین دولتی در مصاحبهها، ضمن تشریح اقدامات خود به بیان مصوبات صورت گرفته بپردازند و برآن اساس وعدههایی به مخاطبین بدهند. این رویه همیشه وجود داشته اما از زمان آقای احمدینژاد و در سفرهای استانی بسیار گستردهتر و پررنگتر گردید. اگر چه در مقیاسی كوچكتر، همین رویه در چند سفر استانی اخیر آقای روحانی نیز تكرار شده است. اغلب قریب به اتفاق مسئولین كشور با اتكا به جایگاه سیاسی و اقتصادی خود، امیال و وعدههای خود را قابل اجرا و قابل عمل تلقی نموده و بدون كمترین تردیدی آنرا اعلام مینمایند. واقعیت آناست كه به دلیل وجود
عوامل متعدد، دامنه قدرت و اختیار مسئولین بسیار كمتر از آنچیزی است كه میپندارند. مثلاً در تحقق طرحهای اقتصادی، وجود همزمان عوامل متعددی ضروری است تا آن طرح (و وعدهای كه برآن اساس داده شده) تحقق یابد. یعنی برای انجام یك طرح اقتصادی علاوه بر بودجه مكفی كه پیشنیاز اصلی است، وجود مدیریتی قوی و كارآ، با تجربه و تخصص كافی لازم است تا آن را اجرایی كند، به علاوه، وجود یك بوروكراسی روان، پویا و چابك، و پرسنلی شایسته، متخصص و با انگیزه، و ضوابط و مقرراتی تسهیلكننده و پیش برنده و بسیاری عوامل دیگر لازم است تا بودجه تخصیص یافته با كارایی بالا به تحقق بموقع
طرح مورد نظر منتهی شود. در حال حاضر اما، حداكثر امكانی كه در اختیار مسئولین قرار دارد قدرت رسمی است و بودجه مصوب؛ سایر موارد فوقالذكر در شرایط فعلی كشور (همچون بسیاری از كشورهای در حال توسعه) یا وجود ندارند یا ناقص و محدوداند. در نتیجه، از یك طرف دامنه نفوذ و قدرت مسئول را محدود كرده و از طرف دیگر بخش قابل توجهی از بودجه تعیین شده را هدر میدهد. نتیجه نهایی نیز عدم تحقق همه یا بخشی از وعدههایی است كه اعلام شده است. واقعیت آناست كه نگرش اغلب مسئولین كشور در مورد توسعه و پیشرفت كشور، متكی بر تفكر حاكم در دهههای60 و 70 میلادی است كه شرط پیشرفت و توسعه جوامع
را وجود سرمایه میدانستند. البته این نگرش در زمان خود و با پیفرضهای در نظر گرفته شده درست بود. یعنی آنچه در تئوریهای دهههای پیش مطرح میشد با فرض وجود ساختارها و نهادهای محرك توسعه بود. با وجود چنین شرایطی سرمایه نقش اصلی را در فرایند رشد اقتصادی ایفا میكرد. اما واقعیت موجود در كشورهای درحال توسعه چیز دیگری است. سالهاست مطالعات توسعه نشان دادهاند كه ساختارهای غیرتوسعهای و ضدتوسعهای موجود در كشورهای در حال توسعه نه تنها مانع تاثیرگذاری مطلق سرمایه شده است بلكه منجر به هدر رفتن منابع محدود سرمایهای این كشورها شده است. در ایران
نیز، دلیل وجود برخی ساختارهای ضد تولیدی ، نقش سرمایه در مقیاس كلان و بودجه در مقیاس خرد، بسیار كم رنگ شده و وجود آن به تنهایی عامل رشد و رونق یا تحقق پروژه مصوب نخواهد شد. وجود هزاران طرح نیمه تمام، و عدم تحقق هزاران وعده انجام اعلان شده در دورههای مختلف، گواهی است بر ساده انگاری عوامل مؤثر بر رشد و رونق اقتصادی. وجود سرمایه عظیم ناشی از فروش نفت، متاسفانه باعث شده تا مسئولین بیش از پیش بر اعلام وعدههای اقتصادی در پیشگاه مردم اصرار ورزند. در هشت سال گذشته و طی سفرهای مكرر استانی وعدههای بزرگ و انبوه و عمدتا نشدنی زیاد داده شد. بسیاری از متخصصین اما به خوبی
میدانستند كه در ساختارهای موجود، اغلب وعدهها غیرقابل تحقق است. در چند سفر اخیر استانی، در برخی موارد آقای روحانی نیز متاسفانه رویه پیشین را دنبال كرد و انجام طرحهایی را وعده داد كه به دلیل موانع ساختاری فوق الذكر به احتمال بسیار زیاد قابل تحقق نخواهند بود. ظاهراً آنچه باعث شده رئیسجمهور با قاطعیت انجام وعدههای بزرگ را اعلام نماید در اختیار داشتن بودجه پروژه مذكور بوده است. نمونه بارز آن اعلام اتمام طرح 550 هكتاری مقام معظم رهبری است كه از حدود 15 سال پیش تا كنون فقط 14درصد اجرایی شده و در این سفر اعلام شد مابقی این طرح عظیم ظرف سه سال انجام خواهد
شد. براساس نقل یكی از مسئولین ذیربط دلیل اعلان این وعده بزرگ و احتمالاً غیر قابل انجام فراهم بودن بودجه ریالی و ارزی لازم برای انجام این طرح است. متاسفانه آنچه مشاورین رئیسجمهور محترم نادیده گرفتهاند وجود ساختاری غیرتوسعه در مدیریت، بوروكراسی، نیروی انسانی، و... استان و كشور است كه تحقق این گونه وعدهها را كم رنگ میكند.
* اقتصاددان
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمیکند.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.