| کد خبر: 130687 |

◄ پوپولیسم علیه خودش

پوپولیسم در همه تاریخ نه به دست هیچکس، بلکه به دست خودش از میدان به در شده است.

تین نیوز

پوپولیسم در همه تاریخ نه به دست هیچکس، بلکه به دست خودش از میدان به در شده است. «بعد از هیتلر همه آلمان درک کردند که او چه بلایی بر سر کشور و زیربناهای آن آورده است. اما یک چیز دیگر هم نابودشده بود که فقط ما روشنفکران آن را می فهمیدیم و آن خیانت هیتلر به کلمات بود.

خیلی از کلمات شریف دیگر معانی خودشان را از دست داده بودند، پوچ شده بودند، مسخره شده بودند، عوضی شده بودند، آشغال شده بودند. کلماتی مانند آزادی ، آگاهی ، پیشرفت ، عدالت». این جملات را هاینرش بل گفته است. آنچه نویسنده شهیر آلمانی می گوید، تجربه مشترک هر سرزمینی است که پوپولیسم اقتصاد، فرهنگ و اخلاقش را درنوردیده باشد.

پوپولسیم به دلایلی روشن از استدلال و علم تن می زند و در عوض راه شعارزدگی را پیش می گیرد. البته که چاره ای جز این ندارد. کلی گویی، اجتناب از بحث روشن و علمی و بدتر از همه تندخویی و بی اخلاقی که با هدف حمایت از طبقه محروم توجیه می شود، نشانه های آشکار این روش است. پوپولیست ها به هر طرف می چرخند جز کوره راه شعار و اهانت چیزی پیش چشم شان نیست و در انتهای هر بن بستی با هیاهو و بی اخلاقی خودشان را به بن بست دیگری می کشانند. اما در این بازی یک چیز را همیشه فراموش می کنند.

آنها فراموش می کنند آنقدر از شیره این کلمات و شعارها مکیده اند که دیگر جانی ندارند تا اثری بگذارند. فراموش می کنند که پس از کشتار کلمات و معناها، نوبت سفیدی و سکوت میان کلمات است. همان چیزی که فراتر از به کار بردن مکانیکی آرمان ها و مفاهیم، در سکوت ها، نگاه ها و احساس آدم ها خود را نشان می دهد. دقیقا در همین لحظه است که نگاه ها معنی پیدا می کنند. حتی آه کشیدن ها و سکوت کردن آنچنان موثر می افتد که هیچ کلمه ای نمی تواند با آن برابری کند. پس از مرگ کلمات تنها راستی مستتر در طنین صدای آدم هاست که احساس می شود و اثر می گذارد و پوپولیست ها به همین می بازند. پس از کشتار آرمان ها و مفاهیم، به بی اخلاقی و تهمت می رسند و سرانجام زیر تل کلماتی که خودشان آنها نابود کرده اند، دفن می شوند.

بدبختانه زمان زیادی باید بگذرد تا کلمات به تمامی بمیرند و تا آن زمان مردمی که پوپولیسم را برگزیده اند محکوم به تحمل آن هستند. اما روزی واقعیت، واقعیتی برآمده از یک شهود و تجربه درونی، بر این حجم از کلمات می شورد. حتی بی آنکه بخواهند. در این حالت آنها چیزی را درک می کنند که هیچ کلمه ای قادر به بیان آن نیست و البته که چنین وضعی اسفناک و دردآور است.

کسانی که در مناظره آخر کاندیداهای ریاست جمهوری باختند، نه به استدلال ها باختند، نه به سندها و اشاره ها. آنها به خودشان باختند، به چیزی که نداشتند: راستی و باور به آنچه می گویند. این ادعا را هرگز نمی توان ثابت کرد. چون اساسا از جنسی نیست که قابلیت اثبات داشته باشد. با اینهمه بالاتر از هر استدلالی می توان آن را درک کرد و این البته از خصایل بشر است.

اسحاق جهانگیری مناظره اول را برد، نه به خاطر اینکه حرف اصلاحات را پیش کشید. برد چون از دل دردمند یک سیاستمدار حرف زد. او فاتح مناظره اول بود چون حرف هایش حرف های واقعی خودش بود. کافی است فراز وفرود صدایش را در بیان جملات مرور کنید. خواهید دید که تقریبا همه جملات و نه دغدغه هایش را، در لحظه می سازد. چون ابایی از کلمات ندارد. چون اساسا معامله ای با جملات تکراری ندارد. گستره واژگانی کاندیداها را مرور کنید...

پوپولیسم در همه تاریخ نه به دست هیچکس، بلکه به دست خودش از میدان به در شده است. آنها سال ها نان کلماتی را می خورند که کسانی پیش از آنها عمرشان را گذاشته اند تا این معانی و کلمات، ستون های خیمه یک فرهنگ و یک سرزمین باشند. کسانی که باور داشتند رکن رکین یک فرهنگ و یک سرزمین، میدانی از مفاهیم انسانی است که مردم بر سر آنها توافقی نانوشته دارند. ویرانی این مفاهیم، پایه کن کردن ستون های خیمه فرهنگ و اخلاق است. گرچه کمی عجیب به نظر می رسد اما در چنین میدانی که کلمات معنای خود را از دست داده اند، پوپولیسم جایی نخواهد داشت. شاید بهتر باشد مدعیان این عرصه مدتی با خود خلوت کنند تا ببینند با مفاهیم بنیادین یک فرهنگ چه کرده اند. 

اخبار مرتبط

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.