دولتی که فقط ماموریت دارد مشکل تحریمها را حل کند
وبلاگ تین نیوز، سعید معیدفر | در روزهای اخیر مقالهای از سعید حجاریان در بررسی وضعیت و عملکرد دولت یازدهم منتشر شده و این تئوریسین سیاسی عنوان کرده که برنامه این دولت نه «دموکراتیزاسیون» که «نرمالیزاسیون» است. در این مساله شکی نیست که حجاریان اندیشمندی صاحبنظر در حوزه سیاسی و در بسیاری موارد، نظرات او صائب است. با وجود این، درباره اظهارات اخیر او باید ملاحظاتی را در نظر گرفت.
دولت یازدهم در شرایطی روی کار آمد که جامعه با مشکلات زیادی روبهرو بود اما میشود از آن به عنوان فرصت نیز استفاده کرد. «امید» مهمترین تعبیری است که میتوان از آن برای تشریح روی کار آمدن دولت روحانی استفاده کرد. شعار رئیسجمهور هم چیزی جز امید نبود اما باید بررسی کرد که این امیدواری و انگیزشی که تغییر در قوه مجریه به وجود آورد تا کجا ادامه پیدا کرد و دولتی که با شعار تدبیر و امید روی کار آمد چقدر توانست نشاط، انگیزه و امید را به جامعه تزریق کند.
برای تبیین این مساله میتوان عملکرد دولت را زیر ذرهبین قرار داد و بررسی کرد که دولت تدبیر و امید در این بیش از دو سالی که از عمرش میگذرد چه موفقیتهایی کسب کرده و در چه مواردی نتوانسته کاری از پیش ببرد. قدر مسلم آنکه توافق ایران با کشورهای ۱+۵ یکی از موفقیتهای دولت یازدهم است. سوالی که مطرح میشود اینکه این دولت جز به سرانجام رساندن این ماموریت خارجی چه کار دیگری انجام داده است؟ آیا در حوزه سیاست داخلی شاهد تغییراتی بودهایم؟ در حوزه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کم و کیف تحولات چگونه بوده است؟
در پاسخ این سوالات باید گفت در این حوزهها تغییرات عمدهای روی نداده است. برخی این نظر را مطرح میکنند که دولت یازدهم اینطور برنامهریزی کرده که ابتدا مسائل خارجی را حل کند و سپس به مسائل دیگر بپردازد. واقعیت هم این است انگیزهای که در۲۴ خرداد ۹۲ به وجود آمد تا حد زیادی مربوط به این بود که شهروندان امیدوار بودند تحولاتی بنیادین در حوزههای مختلف به وجود بیاید. اینکه عنوان میشود دولت یازدهم در شرایطی چالشبرانگیز روی کار آمد و میتوانست از این شرایط به عنوان فرصت استفاده کند، این معنی را میدهد که مردم تشنه تغییر در حوزههای مختلفند.
وقتی این تغییرات رخ ندهد، رفته رفته، نیروی انگیزاننده نیز از بین میرود. پیامد چنین وضعیتی فاصله افتادن میان دولت و ملت است و زمانی که ملت از دولت فاصله میگیرد، دیگر نمیتوان امیدوار بود که تغییراتی اتفاق بیفتد. دولت به تنهایی قادر به انجام تغییرات نیست و تنها زمانی میتواند این کار را انجام دهد که از پشتوانه مردمی برخوردار باشد.
گذشت زمان و اینکه در حوزههای مختلف به جز سیاست خارجی تغییراتی روی نداده است، رفتهرفته، مردم را دلسرد میکند. در چنین شرایطی زمانی که رئیس جمهور با ایراد سخنرانی میخواهد نقشی در سیاست داخلی ایفا کند مورد عتاب قرار میگیرد انگار او کسی بوده که در حوزه سیاست خارجی ماموریتی داشته و اکنون آن را به انجام رسانده و لازم نیست در حوزههای دیگر دخالت کند! چنین مسالهای با تعامل میان دولت و ملت حل میشود، بنابراین اگر این فرض را قبول کنیم که دولت میخواهد «نرمالیزاسیونی» انجام دهد تنها در شرایطی میتواند موفق به چنین کاری شود که رابطه خود با
ملت را بازسازی کند. چنین کاری مستلزم اراده رئیسجمهور و دولتمردان برای ورود به مسائلی است که تاکنون از آن فاصله گرفتهاند.
نشاط باید به جامعه بازگردد. دانشگاهها باید سرزنده شوند. نخبگان باید به کار گرفته شوند و وضعیت اقتصادی بهبود یابد. اگرچه تورم کنترل شده اما این کنترل به بهای رکود تمام شده است. اساس تحول در جامعه؛ نشاط، انگیزش، تحرک و امید است. امید و انگیزهای که در سال۹۲ باعث شد روحانی رئیس جمهور شود، نجاتبخش است و دولت باید به فکر افزایش این امید باشد.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمیکند.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.