نهاد مدنی با شکلگیری جامعه مدنی به وجود میآید و جامعه مدنی با وجود نهادهای مدنی شکل میگیرد. زمانی که جامعه به سمت مدرن شدن حرکت کرد، ساختارهای قدیمی کارکردهای خود را از دست دادند، به همین دلیل، باید ساختارهای جدید در جامعه ایجاد میشد. دوره عبور جامعه از حالت سنتی به مدرن دوره گذار نامیده میشود که در آن نهادهای مدنی به تدریج تشکیل شدند.
همان گونه که از حکومت انتظار داریم تا مشکلات و بیاخلاقیها و شایعه پراکنیهای فضای مجازی را تحمل کند تا «دوران کودکی فضای مجازی»، که پر است از همان رفتارهای احساسی و بیخردیهایی که همه ما در کودکی داریم، به سرآید و بالغ شود، خود ما هم باید این جفاها را تحمل کنیم و برای پالایش و سلامت این فضا با هم همکاری کنیم.
در یک کشور (آمریکا) با سرمایهگذاریهای بزرگ مقیاس، بلند مدت و کلان روبرو هستیم که به طور بین نسلی تداوم مییابند و در کشوری دیگر (ایران) با سرمایهگذاریهای خُرد، کوچکمقیاس و بیشتر انفرادی و کوتاه مدت مواجه هستیم
در نوروز ۱۳۹۳ در همین روزها بود که مسافرتی دو روزه به یکی از شهرستانهای بالادست زایندهرود داشتم و در همان دو روز فرصت کردم که در گوشهای از طبیعت بنشینم و مقاله «توسعه یعنی شهری با تندیس شاطر رمضان» را بنویسم.
«فلسفه نباف». آیا این جمله کوتاه برای شما آشنا نیست؟ چرا وقتی ما ایرانیان میخواهیم به حرفهای بیپایه و بیهوده اشاره کنیم، از عبارت «فلسفه بافی» استفاده میکنیم؟ راستی در زبان فارسی چه معادلی برای واژه انگلیسی «فلسفه» یا «فیلسوف» وجود دارد؟
ما دیگر فرصت و انرژی آن را نداریم که دنبال مقصر بگردیم، بلکه فقط باید دنبال راه حل بگردیم و هر کدام از ما ببینیم در ایجاد تغییرات و تحولاتی که لازم است انجام شود، خودمان باید از کجا آغاز کنیم و چه گامی را برداریم.
حتی بداخلاقی بازیگران سیاسی در جامعه ما نیز به نقش مادران در تربیت این بازیگران باز میگردد. در یک کلام پیچ تنظیم تعاملات اجتماعی، از احساسات تا عقلانیت، در دست زنان است.
من امروز ورزشگاه آزادی را بداخلاقتر از خیابانهای شهرها نیافتم. اگر میشود به زنانمان اجازه دهیم که به خیابانها بروند و خرید کنند و رانندگی کنند، میشود به آنها اجازه داد که به ورزشگاه هم بروند.