حیف است که به جای تمرکز بر برنامه ها و پیگیری مسائل بنیادی ریلی مثل بهره وری پایین، سرعت بازرگانی پایین، فاصله تکنولوژیک با دنیا، اصلاح ساختار صنعت و ارتقای همکاری با بخش غیر دولتی توانمند، درگیر پاکت ها و فضای غیر تخصصی شوید.
در اینکه حوزه ساخت ریلی چالش زیاد دارد تردیدی نیست اما راهکار حل آن نیز قطعا این اقدام نیست زیرا با این تصمیم بخش ترابری در حمل و نقل ریلی به شدت آسیب می بیند.
اگر افزایش سرعت را حیاتی میدانیم بهتر است بهجای مصرف قدرت بیشتر و بهکارگیری تکنولوژی پیچیدهتر و بهکارگیری روشهای غیر اقتصادی، با ایجاد انضباط در سیر و حرکت، از میزان تاخیرها در سیر بکاهیم، اقدامی که هیچ هزینهای ندارد.
ابتدا بیایید به عملکرد حملونقل کشور نگاهی بیندازیم؛ طول شبکه اصلی ریلی کشور در سال ۱۳90 بالغ بر هزار و ۹۹۲کیلومتر بوده که در پایان سال ۹۷ به ۱۱ هزار و ۴۶۱ کیلومتر رسیده که ۱۵درصد افزایش را نشان میدهد.
متاسفانه آقایان مرتب از نظام بازار و رقابت و حمایت از خصوصیسازی برای اعتمادسازی به خود خرج کردند اما مادامیکه مسئولیت مستقیم در این امورات داشتند متاسفانه گوش شنوایی نداشتند، امروز که مسئولیت ندارند شدهاند منتقد همین بساطی که خودشان سالها بخشی از بدنه مدیریتی آن بودهاند و توان حلش را نداشتهاند.
حمل و نقلِ ریلی ایران برای بقا در بازارِ حمل و نقلِ مسافری نیاز به تغییرِ پارادایم دارد، حرکت به سمت قطارهای سریع نقطه چرخش راهبردی در این بخش است (Turning Point).
از یک دهه قبل به این سو این تصمیم غیر رسمی گرفته شده که بخش ریلی تمرکزش بر روی بار باشد و بخش مسافری را در همین حد و فناوری حفظ کند. به همین دلیل عملکرد کمی و کیفی بخش مسافری تقریباً یک دهه است ثابت مانده یا حتی در برههای از زمان کاهش داشته است.