هیچ فرد منصف و هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد که قدرت های جهانی در زمان تصمیم سازی برای احداث راه آهن در ایران و تصویت قانون احداث راه آهن در سال 1305، بر دولت ایران فشار آورده باشند که برای پشتیبانی نظامی از جنگی که یک و نیم دهه بعد شروع شد و روحشان هم از آن خبر نداشت، در ایران راه آهن بسازد.
سیاست با قدرت نزدیک است و از ایدئولوژی ها، واقعیت ها و منافع در طول زمان تاثیر پذیرفته است. آن چه که ما از تاریخ به معنای عمومی آن برداشت می کنیم، همان سیر تحول سیاست در میان جوامع بشری است. به گفته فیلدینگ، تاریخ، گذشته علم سیاست و علم سیاست، اکنون تاریخ است.
آمریکا به عنوان یک قدرت بحری تمام تلاش خود را خواهد کرد که از توسعه کریدورهای زمینی در خاورمیانه جلوگیری کند. در حقیقت ایجاد آشوب و ویرانی در کشورهای محور این کریدور کاملاً در این راستا خواهد بود.
در فیلم پیوست که در شبکه های اجتماعی همزمان با هفتاد و هشتمین سالگرد کنفرانس تهران منتشر شده، بخش هایی از تاریخ مستند آن روزهای جهان به نمایش درآمده است.
اینکه راه آهنی چند سال پس از افتتاح کاربرد نظامی و لجستیکی پیدا کند امری است طبیعی اما این ادعا که تصمیم به احداث راه آهن در ایران از ابتدا به امر خارجی و در خدمت آنها بوده درست به نظر نمی رسد.
اما مدتهاست که کلنگزنی سیاسی تعدادی از خطوط با بازدهی اقتصادی بسیار پایین و صرفاً بر اساس منافع محلی (نه ملی) انجام شده که تداوم واگذاری اعتبارات به بعضی از آنها واقعاً یک فاجعه است. فرایند سیاسی کردن حمل ریلی طی سالهای اخیر یک ضایعهی کاملاً اسفبار برای اقتصاد کشور بوده است.