یکبار از او پرسیدم سختترین لحظات کارت کی و کجا بود؟ گفت: وقتی برای جمعآوری پیکرکشته شدگان هواپیمای ایرباس که توسط ناو آمریکایی زده شد میرفتیم، صحنههای رقت باری بود که هنوز هر وقت به یادش میافتم بدنم میلرزد.
هنر اصلی او قدرت هماهنگی بود، با راننده جماعت و کارگران و آبدارچیهای سازمان طوری برخورد میکرد که شان آنها حفظ میشد، همه را به اسم کوچکشان صدا میزد، اگر در سازمان مراسم ملی و بینالمللی برگزار میشد این حبیب بود که باید برنامهریزی میکرد، پذیرایی میکرد، هتل میگرفت و رفتوآمد خارجیها را هماهنگ میکرد، اصلا کار که دستش میافتاد دیگر مسئولان نگران نبودند چون میدانستند حتما یک مراقب حرفهای بالا سر کار هست
من تازه رفته بودم تایدواتر که زنگ زد گفت: «دارم میام پیشت». خودم را برای چند ساعت خوب و خوش آماده کرده بودم؛ آمد، خسته و غمگین، چشمانش از خستگی سرخ سرخ بود، قسم خورد که از دست شرکت خواب وخوراک ندارد، اموال شرکت حتی ماشین زیر پایش را گرفته بودند و به طلبکاران داده بودند.
«بهزاد اتابکی» از فعالان حوزه بنادر و دریانوردی که سابقه مدیر عاملی شرکت تایدواتر و مدیرکلی بنادر و دریانوردی استان هرمزگان و همچنین فعالیت در شرکت کشتیرانی والفجر را در پیشینه کاری خود دارد، به تازگی اقدام به گردآوری خاطراتی از مدیران و پیشکسوتان حوزه بنادر و دریانوردی کرده، با عنوان «با پیشکسوتان بنادر» کرده است.