| کد خبر: 138331 |

◄ آتنا دخترم بود و قاتلش برادرم!

وبلاگ مجتبی لشکر بلوکی-خرداد ماه خبری در تلگرام منتشر شد: گمشدن دخترکی هفت ساله بنام آتنا اصلانی. پدر آتنا سال‌ها بود که دستفروشی می‌کرد و پوشاک می‌فروخت. دخترکش باهوش بود وخوش‌زبان، روز حادثه کنار بساط پدرش بود. آن روز وقتی پدر مشغول گفتگو با مشتری بود، آنجا را ترک کرد و دیگر هرگز بازنگشت! جسدش بعدها پیدا شد و قاتلش چند روز بعدتر لب به اعتراف گشود.

تین نیوز

وبلاگ مجتبی لشکر بلوکی-خرداد ماه خبری در تلگرام منتشر شد: گمشدن دخترکی هفت ساله بنام آتنا اصلانی. پدر آتنا سال‌ها بود که دستفروشی می‌کرد و پوشاک می‌فروخت. دخترکش باهوش بود وخوش‌زبان، روز حادثه کنار بساط پدرش بود. آن روز وقتی پدر مشغول گفتگو با مشتری بود، آنجا را ترک کرد و دیگر هرگز بازنگشت! جسدش بعدها پیدا شد و قاتلش چند روز بعدتر لب به اعتراف گشود.

واقعا متاثرکننده است، وقتی به چهره معصوم و دوست داشتنی او نگاه میکنم. او می توانست سال ها زندگی کند، عاشق شود، زندگی ببخشد و لذت ببرد. اما نشد! وقتی فکر می کنم اگر همین اتفاق می توانست برای تنها پسرم -که از سر اتفاق هم سن اوست- رخ دهد، غمگین تر و متاثرتر می شوم. انگار آتنا دختر من است. شنیده ام مردمان پارس آباد نیز آستین همت بالا زده اند و از هیچ کمکی دریغ نکرده اند تا دختر همشهری شان پیدا شود، انگار آتنا دختر همه آن ها بود. براستی که آتنا دختر همه ماست.

در این چند روز خیلی ها واکنش نشان داده اند. نفرت، خشم و تاثر عصاره واکنش هایی بود که این چند روزه مشاهده کردیم. اما بگذارید از یک زاویه دیگر به این مساله نگاه کنیم. پیش تر این را بگویم که احتمالا خیلی از شما مخالف این نگاه هستید. نمی گویم که با من هم عقیده شوید فقط اندکی مخالفت خود را به تاخیر بیاندازید.

قاتل چه کسی بود؟  اگر آتنا دختر من و شما بود. قاتل هم برادر ماست. قاتل امروز، مرد رنگرزی بود که تا دیروز من و شما با او در تعامل بودیم. از او خدمت می خریدیم و به او کالا می فروختیم. تا دیروز او همسایه ما بود. راحت ترین کار این است که نسبت به قاتل، خشم بورزیم، مغازه اش را به آتش بکشیم و سنگ بارانش کنیم که وجدان مان آرام بگیرد. باشد هر چه می خواهید انجام دهید. ولی لحظه ای تامل کنیم. قاتل، چرا و چگونه قاتل شد؟ چرا یک انسان کارش به این جا می کشد که معتاد شود و برای چند حلقه النگو زندگی را از یک انسان، آن هم انسانی به این زیبایی و معصومی بگیرد؟

ما همه در مرگ آتنا شریک هستیم. چرا که گذاشته ایم یک انسان قاتل شود! قاتل ها از مریخ نمی آیند! قاتل ها، قاتل به دنیا نمی آیند، قاتل ها، به تدریج قاتل می شوند. حالت های زیر را در نظر بگیرید:

پدر یا مادرش را از دست داده و کسی از او حمایت نکرده.

پدر و مادرش معتاد بوده و تا چشم گشوده اعتیاد جزو زندگی اش بوده

کودکی که در دوران کودکی آموزش و بهداشت مناسب نداشته.

کسی که در جامعه با شکاف طبقاتی بالا بزرگ شده  

کودکی مورد تجاوز قرار گرفته و فریادش به جایی نرسیده.

چنین کودکانی در معرض انواع آسیب های روانی و اجتماعی قرار می گیرند و با عقده بزرگ می شوند: عقده حقارت، عقده بی پولی، عقده عقب ماندگی، عقده زندگی نرمال و عقده بی کسی!

همه این داستان ها واقعیت دارد. چندی پیش داشتم گزارش های واقعی از تجاوز به کودکان و بی کسی آنان را می خواندم، خواستم بخشی از آن را بیاورم  اما آنقدر شرم آورست که قدرت بازنشر آن را ندارم. سربسته از آن می گذرم و درد آن را فرو می خورم.

☑️⭕️تجویز راهبردی:

چه می توان کرد؟ قاتل قطعا و یقینا باید مجازات شود و در این شکی نیست. اما وقتی او به دار مجازات آویخته شد به راحتی به خانه های مان بازنگردیم. باید از شکل گیری قاتلان آینده آتناها جلوگیری کنیم. می شود از مرگ دخترمان آتنا خشمگین شد، می شود گریست اما باید کارهای دیگری هم کرد! چگونه؟ حداقل با سه کار ساده:

1- از موسسات مردم نهادی که خدمات حمایتی-اجتماعی ارایه می کنند پشتیبانی کنیم. ممکن است آنقدر گرفتار باشیم که نتوانیم مستقیما کودکی را به فرزندی قبول کنیم. ولی می شود این موسسات را کمک کرد.

2- در مقابل آسیب های روانی اجتماعی کودکان خودمان و دیگران حساس باشیم. کودکان امروز می توانند قاتلان فردا باشند یا دانشمندان آینده. این ما هستیم که کمک می کنیم جامعه فردا، منضبط، منطقی و قاعده پذیر باشد یا قانون گریز، عقده ای و غیراخلاقی! از خانه و محله خود شروع کنیم.

3- خوشبختی را امری فردی تلقی نکنیم. چه زشت است لذتی که به تنهایی برده می شود. نمی توان در جامعه ای که از درد و فقر زجر می کشد به تنهایی از ثروت و مکنت، لذت برد. دیر یا زود فقر و درد خود را در نابهنجاری اجتماعی نشان می دهد و این نابهنجاری اجتماعی اگر گریبان ما را نگیرد، حتما دامان ما را خواهد گرفت. بگذاریم با هم خوشبخت باشیم و گاهی اوقات دادن پول یک پیتزا به یک نیازمند، چیزی از ما نمی کاهد اما آن شب او را رنگی ترین شب زندگی اش می کند.

خداوند ما را جانشین خود قرار داده است، جهان نیازمند وجهه خداوندی ماست: مهربانی، بخشش، بخشایش و لطف

 

 

اخبار مرتبط

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.