◄ فعالیت مجدد رانندگان بازنشسته در حمل و نقل عمومی جاده ای

خجالت نمی‌کشید بیشرفااااا

خجالت هم خوب چیزیه بازنشسته 5یا7میلیون بگیره دولت گداپرورزنده بادتوپیری هم مردم آسایش ندارن

نفشه جدید برای دوشیدن رانندگان راننده کارمند دولت نیست که 7صبح وارد کارشود بعد تاساعت 9 صبحانه بخورد واز ساعت 11 تعطیل کنه برود نماز ونهار ساعت 2هم برود خانه راننده تا اخرین لحظه مقصد جونش ومالش در خطره دگه توانی نداره کار کنه

مگه عمر رانندگان به بازنشستگی هم میرسه؟؟

محاله و راننده ای که این کار بکنه جون مسافرها رو به خطر میندازه

سلام
بعداز سی سال رانندگی چقدر مستمری پرداخت میکنید ک دوباره برگردیم ب کار اینم عدالت اجتماعی ی نگاه ب پرداخت راننده دولتی وخصوصی بندازید بعد شما وانصاف

واقعا باید یکنفر که سی سال کار کرده اونم شغل سخت وزیان آور باید برای اینکه حقوق بخور نمیره تامین اجتماعی باید بره مجدد چکارکنه وبیمه بده مگه یک انسان چقدر توان داره حقش روبایدبدین که مجبورنباشه دوران کهن سالی روبرهمحدد کار کنه مگه کشور ما کم منابع وضخایرداره کمتر اختلاس کنید

درود بر شرفتون حالا شد

به جای بازگشت این بنده خدا ها که عمر خودشون تو جاده گزاشتن کاری کنید که افرادی که نمی‌توانند کارت هوشمند بگیرن بیان تو جاده به خاطر یه مدرک تحصیلی کسی که درس بخونه خوب دلش درد می‌کنه بیاد رانندگی یا شوفری افرادی که راننده اند به خاطر درس نخوندن که شدن شوفر کسی که درس بخونه و مدرک تحصیلی داشته باشه دل درد داره بره شوفری

بابا خیلی شوطی ما برای نون شب مهتاجیم ؟ چی میگی نکنه جنس خراب خریدی؟

خون خاری گرفته تامین افتضاحی رو

خجالت بکشید با این قانون هایی که تصویب می کنید

راننده بازنشسته از کار افتاده هست چرا بیاد

بنظر میآد : تامین اجتماعی برای حل ابر بحران عظیم ناترازی صندوق , حتی خارج از مرزهای اخلاقی حاضره که مردگان و رفتگان گذشته هم از درون قبرها به طریقی احیا کرده و مجددا به بازگشت بر سر خدمت و بیمه پردازی با طرحهای جدید تشویق کنه !!
جاییکه تمام کارشناسان معتقدند : اساس ناترازی صندوقها در اولین گام , به نحوه مدیریت و اداره سازمان و منابع مالی اون و دخالت مستقیم دولت و نهادهای سیاسی در کلیه امور سازمان برمیگرده .
یعنی اصلاحات پارامتریک یا سنجه ایی باید بعد از اصلاح نظام مدیریتی و ساختاری بتدریج انجام بشه .
اما چیزی که در واقعیت داره اتفاق میافته , نوعی دست و پا زدن و تلاش برای ایفای تعهداتیه که در برابر بیمه شدگان بر عهده گرفته و اکنون از انجام اون ناتوانه .
در این میان توجه به اینکه راننده : فرمان ماشین رو بوسیده و کنار گذاشته / الان به چه نحوه باید برگرده سر کار و دوباره بیافته جاده ؟ با اون سن و سال بالا / بره دنبال تهیه وسیله و دنبال اون جایگاه قبلی و از دست داده اش در پایانه و محوطه و سالنهای اعلام بار و در کنار تازه واردان این حرفه که به لحاظ سنی در حکم فرزندان وی بحساب میایند / همه اینها چنان ابعاد غم انگیزی به داستان میده که به زبان نمیشه آورد .
پیشنهاد بازگشتی که اساس آن تنها بر بالا بردن ضریب پشتیبانی صندوق و جلوگیری از گسترش دامنه بحران بنا شده که به گفته کارشناسان کاربرد زمانی محدود داره .
مگر اینکه مدت زمان بیمه پردازی با طول حیات انسانها برابر تلقی بشه که باز در اون صورت فلسفه وجودی سازمان از اساس نفی خواهد شد .
عرض من تمام