◄ تکاپو برای پولدارها!
برخی از کارشناسان در این رابطه عنوان کردند: «چرا دولت از جیب ملت در شرایط دشوار کنونی جبران سوءمدیریت و برنامهریزی خطوط هواپیمایی مازاد و ورشکسته و متورم از هزینهسازان را انجام دهد؟ این غلطترین راهکار است.» حتی برخی دیگر از کارشناسان عنوان کردند: «کسی که با هواپیما سفر میکند بهطورقطع دستش به دهانش میرسد، آیا درست است دولت دست در جیب مردم محرومی کند که تاکنون حتی از نزدیک هواپیما را ندیدهاند و تجربه یک بار سفر با هواپیما را نداشتهاند؟ اینکه دولت از جیب مردم، برای مسئولان و نمایندگان مجلس بلیت را ارزان کند چقدر منطقی است؟»
اکرم فیضآبادی| ماجرای تعیین و تکلیف نرخ بلیت هواپیما ظاهرا قرار نیست پایان یابد؛ پایانی که قطعا یک سر ماجرا (شرکتهای هواپیمایی یا مردم) از آن ناراضی خواهند بود. البته ذکر این نکته ضروری است که تنها کمتر از ۳ درصد مردم استطاعت مالی برای سفر با هواپیما را دارند و بیشتر این افراد تجار، مسئولان، نمایندگان مجلس، اساتید، پزشکان و ... هستند که بهواسطه شغلی که دارند انجام سفر با هواپیما برای آنها ضرورت دارد. همین چند هفته گذشته بود که شرکتهای هواپیمایی اعلام کردند که به دلیل انجام پروازها با ۶۰ درصد ظرفیت و افزایش سرسامآور نرخ ارز، قصد افزایش نرخ بلیت هواپیما را دارند؛ این موضوع در ابتدا مورد تأیید محمد اسلامی، وزیر راهوشهرسازی قرار گرفت اما بعد از هجمه و واکنش تند نمایندگان مجلس، وزیر راه نیز با افزایش نرخ بلیت هواپیما مخالفت کرد. اما این پایان ماجرا نبود؛ شرکتهای هواپیمایی بعدازاین مخالفت بهصورت چراغ خاموش اقدام به افزایش نرخ بلیت هواپیما کردند. البته در این میان تورج دهقان زنگنه، رئیس سازمان هواپیمایی به ایرلاینها وعده داد که «دولت خسارت ایرلاینها را جبران میکند.» موضوعی که واکنش بسیاری را در پی داشت.
برخی از کارشناسان در این رابطه عنوان کردند: «چرا دولت از جیب ملت در شرایط دشوار کنونی جبران سوءمدیریت و برنامهریزی خطوط هواپیمایی مازاد و ورشکسته و متورم از هزینهسازان را انجام دهد؟ این غلطترین راهکار است.» حتی برخی دیگر از کارشناسان عنوان کردند: «کسی که با هواپیما سفر میکند بهطورقطع دستش به دهانش میرسد، آیا درست است دولت دست در جیب مردم محرومی کند که تاکنون حتی از نزدیک هواپیما را ندیدهاند و تجربه یک بار سفر با هواپیما را نداشتهاند؟ اینکه دولت از جیب مردم، برای مسئولان و نمایندگان مجلس بلیت را ارزان کند چقدر منطقی است؟» از سوی دیگر همین درصد معدود افرادی که از حملونقل هوایی استفاده میکنند معتقدند نرخ بلیت هواپیما با توجه به اینکه شرکتهای هواپیمایی از سوخت ارزان، تسهیلات کرونایی، رانتهای دولتی و ... استفاده میکنند، بسیار گران است و آمار شرکتهای هواپیمایی مبنی بر اینکه بیش از ۷۰ درصد هزینه ایرلاینها ارزی و وابسته به نرخ دلار است را شفاف و درست نمیدانند.
افزایش چراغ خاموش نرخ قیمت بلیت هواپیما از سوی ایرلاینها باعث شد تا مونسان، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری در نامهای از محمد اسلامی، وزیر راهوشهرسازی خواستار توقف روند افزایش نرخ بلیت هواپیما شود و پسازآن وزیر راهوشهرسازی در نامهای به شهرام آدمنژاد، معاون حملونقل وزارت راهوشهرسازی، خواستار برخورد با این موضوع شد و عنوان کرد که ضمن بررسی این موضوع، با موارد خلاف عمل با تصمیمات منعقده برخورد کند.
درنهایت این موضوع باعث شد تا سازمان هواپیمایی کشوری روز (۱۳ آبان ماه) آخرین تیر خلاص را به شرکتهای هواپیمایی بزند و خود را مدعی حفظ حقوق مسافران هوایی، برشمارد و به ایرلاینها هشدار دهد که در صورت تخلف، موضوع را به مراجع قضایی منعکس و در تداوم فعالیت شرکت هواپیمایی مربوطه محدودیت جدی قائل خواهد شد. سازمان هواپیمایی در واکنشی صریح و تند اعلام کرد: «سازمان هواپیمایی کشوری قطعا نسبت به دغدغههای جدی و جاری شرکتهای هواپیمایی حساس و فعال است. اما اخیرا بهصورت مکرر گزارشهایی دریافت شده که شرکتهای هواپیمایی اقدام به برگزاری جلسات تعیین کف نرخی کردهاند. این عمل مصداق مشخص اخلال در جهت بستن گستره انتخاب مشتری بوده و در حقوق بینالملل متضاد با قوانین Antitrust و در قوانین کشور عزیزمان مغایر صریح حقوق مصرفکننده است.»
در نامه سازمان هواپیمایی به ایرلاینها آمده بود: «در صورت اثبات محتوای فوق بر سر نرخ و کیفیت خدمت، سازمان هواپیمایی کشوری در مقام مدعی حفظ حقوق مسافران هوایی، موضوع را به مراجع قضایی منعکس و در تداوم فعالیت شرکت هواپیمایی مربوطه محدودیت جدی قائل خواهد شد.» در همین رابطه گفتگویی با بهزاد مظاهری، رئیس اسبق سازمان هواپیمایی کشوری داشتیم.
کمک دولت به شرکتهای هواپیمایی در شرایطی فعلی به چه میزان منطقی است؟
صنعت هوانوردی در کشور با ضرر و زیان هنگفتی مواجه است. برای مثال یک شرکت هواپیمایی برای کترینگ خود بیش از ۱۰۰ نفر را استخدام کرده است این در حالی است که در دوران شیوع کرونا پذیرایی در پروازها انجام نمیشود؛ حال این سؤال پیش میآید که این شرکت هواپیمایی چگونه حقوق این تعداد نیرو را باید پرداخت کند؟ حتی برخی از ایرلاینها بیشتر سود خود را از پروازهای خارجی کسب میکردند. این در حالی است که ماهها پروازهای خارجی بهجز موارد موردی، انجام نمیشود. یک راه این موضوع این است که شرکتهای هواپیمایی بهمانند بسیاری از ایرلاینهای دیگر که در گذشته ورشکسته شدهاند بیزینس خود را تعطیل کنند. یک راه دیگر این است که دولت با کمکهایی که میکنند جلوی ورشکستگی ایرلاینها را بگیرد.
آیا مشکلات ایرلاینها با کمک و رانتهای دولتی بهصورت ریشهای واقعا حل خواهد شد؟
به اعتقاد من شرکتهای هواپیمایی و یا هر تجارت دیگری باید بتواند خودش سودآوری داشته باشد. حال اگر هر شرکت هواپیمایی نمیتواند سودآوری کند نباید از جیب مردمی که حتی ممکن است یک بار هم سوار هواپیما نشده باشد سوخت ارزانقیمت و یا هر تسهیلات دیگری به ایرلاینها داده شود. اما اگر این تصمیم گرفته شود این سؤال پیش میآید که ایرلاینی مانند آسمان که نزدیک به ۷۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی انباشته دارد باید چه کند؟ یا شرکتی مثل ایرانایر که باید ماهانه بیش از ۲۵ میلیارد تومان حقوق پرسنل و بازنشسته پرداخت کند و از سوی دیگر هیچ سرمایهگذاری نکرده است، از کجا باید حقوق و مزایا پرسنل خود را پرداخت کند؟
ازنظر شما، آزادسازی نرخ بلیت به معنای واقعی، میتواند وضعیت اقتصادی ایرلاینها را بهبود ببخشد؟
قطعا همینطور خواهد بود. من زمانی که رئیس سازمان هواپیمایی کشوری بودم بهشدت طرفدار این بودم که دولت بههیچعنوان کمکی به ایرلاینها نکند؛ چراکه کار باید خودش «سود» بدهد. ارائه سوخت ارزانقیمت، تخصیص ارز، تسهیلات و ... به شرکتهای هواپیمایی قطعا هرگز مشکلات این شرکتها را بهصورت ریشهای حل نخواهد کرد. باید اجازه داد ایرلاینها در فضای رقابت سالم، خودشان به سوددهی برسند و درنهایت شاهد این خواهیم بود که ایرلاینها دیگر به کمکهای دولت چشمداشتی نخواهند داشت. البته ذکر این نکته ضروری است که سیاستهای دولت، تحریم را به شرکتهای هواپیمایی تحمیل کرده و شرایط ایرلاینها بهمانند سایر ایرلاینهای دنیا طبیعی نیست و بهواسطه تحریم همواره در حال ضرردهی هستند؛ حال این سؤال پیش میآید که آیا هزینه مازاد تحریمها را باید مردم پرداخت کنند یا ایرلاینها؟ ما هزینههای تحریمی را میدهیم که مسئول آن ما نیستیم.
اگر شرایط ایران نیز بهمانند سایر کشورها طبیعی بود و ایرلاینها بهراحتی میتوانستند هواپیما و قطعه یدکی تهیه کنند، امروز متوسط عمر ناوگان هوایی ما ۴۰ سال نبود. بدون استثنی تمام هواپیماهای موجود بهجز تعداد معدود هواپیمایی که شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران «هما» در دوره برجام خریداری کرد، هواپیماهایی هستند که ایرلاینهای خارجی به دلیل اینکه دیگر سوددهی نداشت و فرسوده بود، به ایرلاینهای ایرانی فروختهاند. برای مثال درحالحاضر هواپیماهای ۳۰۰-۷۳۷ در هیچ جای دنیا بهجز ایران پرواز نمیکند.
جناب بهزاد مظاهری
فرمایشات شما درباره آزاد سازی نرخ بلیط هواپیما درست نیست!!! دوست عزیز اولا هفتاد درصد هزینه های خطوط ایرانی برای پروازهای داخلی ریالی است و هیچ ربطی به ارز و تحریم ندارد.ثانیا پرسنل تمام خطوط هواپیمایی ایران مازادند و باید مطابق با ناوگان و خدمات پروازی تا پنجاه درصد تعدیل شوند.ثالثا بازنشسته های ایران ایر سالها بیمه و بازنشستگی پرداخته اند و اکنون از صندوق با منابع مالی انباشته وجه دریافت می کنند که مثل همه نهادهاست.رابعا ،اینکه ارزان بودن نرخ بلیط بنفع پولدارهاست،منطقی صد در صد غلط و غیر کارشناسی است،چون هشتاد درصد جامعه فقیرند و با این حساب با گرانتر کردن بلیط از حق سفر سریع محروم می شوند.آقای مظاهری ،سوء مدیریت انباشته ،روشهای غلط مدیریت ایرلاین،اجاره و خرید هواپیماهای نامناسب پر هزینه بدلیل وجود دلالهای سوداگر،پرسنل مازاد،مبادی و مقاصد غیر اقتصادی،عدم وجود محاسبات فصلی اوج و غیر اوج،عدم باور مدیران خطوط به مدلهای رایج اقتصاد حمل و نقل هوائی،زد و بند خطوط هواپیمائی با دلالان آژانس های فروش بلیط،عدم احترام به قوانین عادلانه کسب و کار،واگذاری بلیط به خریدارانی که اصلا پرداخت نمی کنند چون از جیب دولت است،عدم اعتقاد به
cost benefit analysis for air routing
توسط مدیران خطوط هواپیمائی،عدم اعتراف به ورشکستگی و اصرار بر ادامه سوبسیدی از جیب مردم و بالاخره عدم نظارت صحیح از سوی سازمان هواپیمائی کشوری از دلایل بی منطق بودن گرانتر کردن نرخ بلیط است.بهینه است از خطوط هواپیمایی بین المللی آموخته و با اعزام افراد به دوره های مدیریت ایرلاین در خارج از کشور ،عزیزان کمی کار یاد بگیرند و اینقدر بفکر فشار بر مردم نباشند.پیشنهاد می گردد از یاتا استمداد طلبیده و کلاسهای آموزشی تدارک دیده شوند.بعنوان مثال از
Cranfield University
یا
Westminster University
در انگلستان تقاضای برگزاری دوره نموده تا ایرلاین داری را به مدیران وطنی آموزش دهند.
!