در باب کتاب تاریخی سفرنامه خوزستان
رضاشاه بارها و بارها سفر کرد، چه در زمان سربازی و قزاقی اش و چه در دوران وزارت جنگ، نخست وزیری و حتی پادشاهی اش آن گونه که تاریخ می گوید، چهل روزه بود که از سفری سخت جان سالم به در برد و ۶۷ ساله بود که در پایان یک سفر ناخواسته - تبعید در سرزمین غریب، جان به جانان تسلیم کرد.

رضاشاه بارها و بارها سفر کرد، چه در زمان سربازی و قزاقی اش و چه در دوران وزارت جنگ، نخست وزیری و حتی پادشاهی اش آن گونه که تاریخ می گوید، چهل روزه بود که از سفری سخت جان سالم به در برد و ۶۷ ساله بود که در پایان یک سفر ناخواسته - تبعید در سرزمین غریب، جان به جانان تسلیم کرد.
او، مرد سفر بود.
از وی تنها دو سفرنامه نفیس به یادگار مانده است که خواندن این دو اثر یعنی سفرنامه خوزستان و سفرنامه مازندران را به جد توصیه می کنیم.
مؤسس سلسله پادشاهی پهلوی روز ۱۳ آبان (عقرب) ۱۳۰۳هـ . ش /۵ نوامبر ۱۹۲۴م. همراه یک هیئت کوچک نظامی که در طول راه چند تن بر آن افزوده گشت راهیِ سفر خوزستان گردید؛ هدف این سفر تاکتیکی - نظامی یا به قول خودش "سوق قشون: اعزام سپاه"، سرکوب شورش شیخ خزعل، حاکم جدایی طلبِ جنوب غربی کشور که به پشتیبانی دولت انگلستان علیه حکومت مرکزی به پا خاسته بود می باشد.
این لشکرکشی موفقیت آمیز با تسلیم فرمانده و رئیس خائنان به مامِ وطن و شورشیان بیگانه پرست، یعنی شیخ خزعل و استقرار حکومت نظامی موقت در اهواز مرکز استان و ایجاد آرامش نسبی در پی سرکوب اشرار مسلح به پایان رسید و روز پنج شنبه ۱۱ دی (جدی) ۱۳۰۳هـ . ش. ۱ ژانویه ۱۹۲۵م. سرافراز و سربلند به تهران بازگشت.
سفر تنها ۵۸ روز به درازا انجامید.
رضاشاه می دانست برای آن که هم موازنه سیاسی درون کشور را به سود خویش رقم بزند و هم تعادل دیپلماتیک با قدرتهای شمال و جنوب را نگه دارد، باید بی هیچ مسامحه و درنگی آخرین ضربه را بر پیکر قدرتمندترین پایگاه سیاسی استعمار بریتانیا، یعنی شیخ خزعل و اندک هواداران سست عنصر و بداندیش و گمراهش وارد سازد.
مروری بر دهها سند سیاسی به دست آمده از وزارت خارجه انگلستان، که نشان از فتنه ها و دسیسه ها و توطئه های عجیب و غریب افرادی چون سرپرسی لورن، وزیر مختار در تهران و چمبرلین وزارت خارجه و کنسولهای این کشور در بوشهر و بغداد دارد، و پافشاری آنان از لغو این رزمایش سیاسی - که تا مرز اولتیماتوم به ایران در ۳ آذر ۲۵ نوامبر پیش رفت و همه و همه، از اهمیت شگرف خوزستان که به تازگی در آن نفت کشف شده بود- در سیاست خارجی و تصمیم گیریهای کلان استعمارگر پیر، برای غارت کشور و اضمحلال دولت مرکزی نشان داشت.
به هر روی، دیپلماسی انگلستان در برابر دشمنی سرسخت، که گاه دشمنان ایران از روی کینه او را مزدور انگلستان دانسته و با جعل اسناد و مدارک و بیان اراجیف و سخنان یاوه درباره کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹هـ . ش وی را سرسپرده، نوکر و حتی دست نشانده بریتانیا قلمداد کرده.اند به شکست انجامید و نخست وزیر در ۱۰ آذر ۱۳۰۳ هـ . ش/ ۲ دسامبر ۱۹۲۴م. به خوزستان رسید.
آن چنان عرصه بر دشمنان این مرز و بوم تنگ شد که در پاریس با احمدشاه قاجار دیداری کوتاه نموده و از او خواستند تا هرچه زودتر فشار بر رئیس الوزراء راکاری سازد.
همین شکست نظامی سیاسی کینه ای عجیب را در دل استعمارگران به یادگار نهاد تا حدی که در شهریور ۱۳۲۰هـ . ش / اوت ۱۹۴۱م، تلاش کردند تا سلطنت پهلوی را از میان بردارند و هم دشمن سرسخت خود، رضاشاه را به تبعیدی ناخواسته بفرستند.
این اثر، که به خامه فرج الله بهرامی نگاشته شده و تمام مطالب آن، بی کم و کاست از سوی رضاشاه به وی دیکته شده بود در سال ۱۳۰۳هـ . ش در ۴۱۸ صفحه در مطبعه کل قشون انتشار یافت.
چاپ دوم آن با حذف مطالب مفصل در شرح تاریخی و جغرافیایی روستاها و شهرهای طول، راه در ۲۸۶ صفحه در سال ۱۳۵۰ ه .ش. از سوی مرکز پژوهش و نشر فرهنگ سیاسی دوران پهلوی همراه با دهها عکس و سند به زیور طبع آراسته شد.
کتاب تاریخی و نفیس و ارزشمندِ سفرنامه رضاخان سردار سپه به خوزستان
نویسنده: رضاشاه پهلوی
نگاشته: فرجاله بهرامی
به کوشش: دکتر هارون وهومن
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمیکند.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.