سیاستگذاران اقتصادی برای رونقآفرینی چه باید بکنند؟
نسخه عبور از بیعملی
تین نیوز | کارشناسان معتقدند شرایط تصمیمگیری در دوره رونق و رکود اقتصادی متفاوت است و برای خروج از بحران باید «قاطعیت»، «سرعت» و «دقت» در دستورکار قرار بگیرد. تجربه بسیاری از کشورها نشان میدهد همواره تصمیمات سخت، به سرعت اتخاذ شده و با قدرت اعمال شده است؛ اگرچه امکان دارد این تصمیمات، بهترین گزینه موجود نبوده باشند، اما زیان آن در مقایسه با انفعال و بیعملی کمتر بوده است. به باور کارشناسان، شرایط کنونی اقتصاد کشور ایجاب میکند سیاستگذار، ضمن رعایت خطقرمزهای تعیینشده و تداوم اقدامات سلبی، سیاستهای ایجابی را در دستور کار قرار دهد. در این راستا باید یک تقسیم کار استاندارد و مشخص میان سیاستهای پولی و مالی صورت بگیرد. سیاستگذار مالی باید در این چارچوب «اتخاذ سیاست مالی ضد چرخه اقتصاد»، «تهاتر بدهیهای دولت با اوراق بهادار»، «افزایش سرمایه بانكهای دولتی» و «استقراض داخلی برای تامین مالی سیاست مالی انبساطی» را در دستور کار قرار دهد. سیاستگذار پولی نیز باید با بهرهگیری از ابزار «بهادار كردن بدهیهای دولت و بانكهای دولتی در ترازنامه خود»، «طراحی ابزار سوآپ ارزی و بازاری برای معاملات آتی» و «کمک به سیاستهای مالی دولت با اولویت حفظ دستاورد تورمی» را دنبال کند. این تقسیم کار میتواند زمینه رونقآفرینی در اقتصاد شود.
در سالهای گذشته نوسان شاخصهای مهم اقتصاد ایران در مواجهه با عوامل بیرونی شامل «تحریمها»، «نوسانات قیمت نفت و سایر کالاها» و همچنین «سیاستگذاری متناقض داخلی در اقتصاد»، باعث شد اقتصاد در شرایط بحرانی قرار گیرد. با تغییر سیاستهای اقتصادی در دولت جدید تا حدود قابلتوجهی آرامش به اقتصاد بازگشت، اما شاکله اقتصاد و رفتار نهادها به شکلی است که نتوانسته با مشکل «عبور از رکود» و «خروج از تنگنای مالی» به شکل اصولی برخورد کند. «دنیای اقتصاد» در یک گزارش تحلیلی با بهرهگیری از تجربه آمریکا برای عبور از رکود، سیاستها و ابزار لازم دو نهاد بانک مرکزی و وزارت اقتصاد برای عبور از انفعال اقتصادی را بررسی کرده است. بر این اساس؛ «اتخاذ سیاست مالی ضد چرخه اقتصاد»، «تهاتر بدهیهای دولت با اوراق بهادار»، «افزایش سرمایه بانكهای دولتی» و «استقراض داخلی برای تامین مالی سیاست مالی انبساطی» گامهای مهم وزارت اقتصاد برای کمک به دستیابی به این هدف است. در کنار این موارد بانک مرکزی نیز میتواند با سه اقدام «بهادار كردن بدهیهای دولت و بانكهای دولتی در ترازنامه خود» و «طراحی ابزار سوآپ ارزی و بازاری برای معاملات آتی» و «کمک به سیاستهای مالی دولت همراه با حفظ دستاورد تورمی» مسیر اقتصاد کشور را برای عبور از وضعیت بیتحرکی مهیا سازد.
چشم انتظار تحول اقتصادی
روزها با شتاب در گذرند و كشتی اقتصاد كشور همچنان گرفتار توفان است و بهنظر میرسد این كشتی مصیبتزده، حیران در میان امواج در تلاطم مانده است. ناخدایان پیشین تا توانستهاند كشتی را به صخرهها كوبیدهاند، باران و توفان هم بیوقفه در حال بارش است و تنها از شدت آن كاسته شده است. ناخدایان جدید همچنان در حال رصد خرابیها هستند و ساكنان كشتی همچنان چشم به ناخدایان كشتی اقتصاد كه اینان را به ساحل برسانند تا اندكی آرامش یابند، ولی ساحل نیز همچنان در دوردستها به نظاره مانده است. اما در سه سال گذشته، دولت توانسته با تدبیر به بخشی از وعدههای خود تحقق ببخشد كه در راس آن میتوان به «ثبات بازار ارز» و «كاهش نرخ تورم» اشاره كرد. در حالی كه شرایط خارجی اقتصاد بهواسطه كاهش قیمت نفت، شوك منفی بزرگی را به اقتصاد وارد آورده است، ولی بهنظر میرسد، دولت نتوانسته مشكلات عمده دیگر این كشتی توفانزده، از جمله ركود و تنگنای نقدینگی و مانند آن را به خوبی مدیریت کند. شاید بتوان دلایل بسیاری برای این عدم توفیق بیان كرد، ولی بیعملی، كرختی و خستگی حاكم بر سیاستگذاری اقتصادی كشور به همراه بدنه اداری ناهماهنگ با اصلاحات اقتصادی و ناآگاهی سیاستگذاران به روشهای نوین خروج از بحرانهای اقتصادی از جمله مهمترین این عوامل بوده است. باید اذعان كرد كه ثمره این ناكارآمدیها را میتوان در تنگنای شدید شرایط اقتصادی كشور دید؛ اما ذكر مثالهایی از بیعملی و كندی در اجرای سیاستهای پولی و مالی شاید مفید بوده و كمكی باشد به دولت در شتاب بخشیدن به فعالیتهای خود در مدتی که از عمرخود باقی مانده است.
شتاب در ساماندهی بدهی دولت
در حوزه سیاست مالی، بدون تردید دولت باید با شتاب و بدون فوت وقت مساله بدهیهای خود را با بانكها حل میكرد. دانش و تجربه اقتصادی در بسیاری از كشورها راههای مشخص و نه چندان پیچیدهای برای حل مشكل ارائه میكند. «اتخاذ سیاست مالی ضدچرخه اقتصاد»، «تهاتر بدهیهای دولت با اوراق بهادار»، «افزایش سرمایه بانكهای دولتی» و «استقراض داخلی برای تامین مالی سیاست مالی انبساطی» مهمترین اقدامات سیاستگذار اقتصادی است که در راس آن مساله ساماندهی بدهی دولتی قرار گرفته است. متاسفانه، مانند بسیاری از كارهای دیگر در كشور، حل و فصل و ساماندهی بدهیهای دولتی به تشكیل كمیتههای متعدد و به سردمداری نهادهای بسیار و با اتكا به توان اندك اداری كشور در حال حركت لاكپشتی است. رئیسجمهوری باید به مدیران اقتصادی خود یادآور شود كه در زمان بحران نمیتوان مانند دوره رونق تصمیم گرفت. قاطعیت، سرعت و دقت، لازمه خروج از بحران است. مثال جالب در این میان تجربه آمریكا در برخورد با بحران مالی بزرگ بوده كه میتواند نشان دهد چگونه تصمیمات سخت را باید با قدرت و سرعت گرفت، هرچند كه ممكن است آن تصمیمات بهترین نبوده باشند، ولی قطعا زیان كمتری از بیعملی و رخوت خواهند داشت. برنامه تحریك اقتصاد آمریكا، معروف به «تارپ»، شامل افزایش سرمایه بانكها بود. به این شكل كه دولت آمریكا در قالب شركتهایی دولتی نسبت به خرید سهام بانكها اقدام كرده و مشكل نقدینگی و سرمایه را حل میكرد، بسیاری از بانكهای بزرگ مخالف شراكت با دولت بودند و از قبول سرمایهای كه دولت در اختیار آنها میگذاشت سر باز میزدند، البته این به معنی سقوط بانكهای كوچكتر و گرفتارتر و نهایتا سقوط اقتصاد بود. هنگ پالسون، وزیر وقت خزانهداری آمریكا روسای مهمترین بانكها را شبانه در اتاقی گرد هم میآورد و بیان میكند تا زمانی كه آنها با درخواست دولت جهت قبول افزایش سرمایه با مشاركت دولت موافقت کنند، به آنها اجازه خروج نخواهد داد و قطعا اگر آنها سرباز بزنند، از ارائه تسهیلات بانك مركزی به آنان جلوگیری خواهد كرد. این جلسه معروف، به نقطه توقف شدت بحران مالی در آمریكا تبدیل شد و نتیجه جلسه، مشاركت دولت و افزایش سرمایه بانكها شد.
نقش تعیینکننده سیاستگذار پولی
اما نگاهی بر سیاست پولی در دولت اخیر نیز میتواند راهگشا باشد. همه میدانیم كه بانك مركزی، بهویژه بعد از دهه 90 میلادی، به مهمترین و تاثیرگذارترین نهاد در اقتصاد كشورها تبدیل شده است. «كنترل و نظارت بر بانكها و موسسات مالی و اطمینان از سلامت مالی آنها» و «جلوگیری از نوسانات تولید و تورم» به مهمترین و اساسیترین وظایف بانكهای مركزی تبدیل شده است. ابزار بانك مركزی برای ایفای این وظایف در قالب مجموعهای از قوانین جهت نظارت بر بانكها و نیز در قالب ابزارهای سیاست پولی تعریف میشود. بانك مركزی پرقدرت و متعهد، با بهكارگیری این ابزارها در واقع ستون ثبات اقتصادی و مالی كشور است. اما اگر بانك مركزی توانایی یا ابزارهای لازم برای انجام وظایف خود را نداشته باشد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ یك مثال شاید به درك بهتر موضوع كمك كند. خودرویی را تصور كنید كه همه ملزومات یك خودرو را دارد، ولی تنها غربیلک فرمان راننده را ندارد، تصور اینكه بتوان با این خودرو رانندگی كرد بسیار دشوار است. البته برای بهبود رانندگی میتوان یك میله عمودی به فرمان متصل كرد و احتمالا به رانندگی بسیار پرمخاطرهای پرداخت، ولی راهحل مشكل استفاده از غربیلک فرمان است. البته لازم به اختراع غربیلک فرمان یا امتحان روشهای دیگر نیست. سالها است كه مهندسان غربیلک فرمان را كه شكلی گرد دارد درست كردهاند كه به راننده توانایی كنترل خودرو را به راحتی میدهد، كافی است غربیلک فرمان را كارگذاری كنید و به رانندگی بپردازید. این مثال مشابه داستان بانك مركزی است. زمانی كه بانك مركزی ابزارهای مناسب سیاست پولی (مانند غربیلک فرمان) را در اختیار نداشته باشد، نمیتواند وظایف خود را به خوبی انجام دهد و مردم، نتیجه آن را در آشفتگی سیستم پولی و بانكی كشور، نوسانات اقتصادی و بالا و پایین رفتن شدید قیمتها یا تركیبی از این دو میبینند. با كمال تاسف باید اذعان كرد كه نبود ابزارهای لازم برای بانك مركزی كشورمان را میتوان از جمله دلایل آشفتگی كنونی نظام بانكی و عدم شكلگیری انتظارات تورمی پایین نزد كارگزاران اقتصادی برشمرد. به دیگر سخن، بانك مركزی، به هر دلیل نتوانسته است لنگر خوبی برای تورم ساخته تا به مدد آن انتظارات مردم و كارگزاران اقتصادی را قیمتها و نرخ تورم سامان دهد. البته این وضعیت به هیچوجه محصول دوره اخیر نیست؛ بلكه سابقه بسیار طولانی در تاریخ اقتصادی كشور دارد. جدا از اینكه علت این گرفتاریها كه بخش عمدهای از آن در ساختار بیمار و نفتی اقتصاد كشور نهفته است، چیست، بهجا است تا به بانك مركزی كمك كرد كه در دوره كنونی به تدوین قوانین بهتر برای نظارت بر بانكها و نیز توسعه و ایجاد ابزارهای سیاست پولی بپردازد، اما این ابزارها كدامند و چگونه از آنها میتوان برای خروج از ركود كمك گرفت؟
ابزارهای مورد نیاز بانک مرکزی
بهدلیل ساختار نفتی اقتصاد كشور و وابستگی بسیاری از متغیرها به نرخ ارز، در وهله اول، بانك مركزی باید بتواند ابزاری را برای تخلیه شوكهای وارده بر نرخ ارز طراحی كند. حركت بهسوی طراحی ابزار سوآپ ارزی و بازاری برای معاملات آتی ارز میتواند یكی از این ابزارها باشد. بانك مركزی با طراحی این ابزار احتمالا قادر خواهد بود، نهتنها مدیریت بهتری بر نقدینگی داشته باشد؛ بلكه خواهد توانست از منابع ارزی كه نزد مردم به اشكال گوناگون نگهداری میشود، برای كنترل دامنه نوسانات ارزی استفاده کند، بدون آنكه به ذخایر ارزی بانك مركزی آسیبی وارد شود. البته باید توجه داشت كه سهگانه نرخ ارز ثابت، سیاست پولی مستقل و حساب سرمایه باز در عمل امكان تحقق ندارد و بانك مركزی باید بهسمت ایجاد محیطی برای جدایی از چارچوب نرخ ثابت ارز حركت کند تا اقتصاد كشور را بتوان در برابر نوسانات قیمت و درآمد نفت مقاومتر کرد. اما گذشته از نرخ ارز، بانك مركزی میتواند بهصورت فعال نسبت به ایجاد سایر ابزارهای پولی اقدام كند، در اولین قدم، این بانك میتواند با بهادار كردن بدهیهای انبوه دولت و بانكهای دولتی در ترازنامه خود، نسبت به فروش این بدهیها با سررسیدهای متفاوت اقدام کند كه به این ترتیب میتوان ابزار بسیار كارآمدی برای كنترل نقدینگی ایجاد کرد.همچنین شایسته است بانك مركزی تلاش کند نرخ تورم را در محدوده نرخهای كنونی حفظ كرده و در كنار آن، به یاری دولت در اجرای سیاست انبساط مالی بپردازد. در واقع اگر بانك مركزی فضای كافی برای گسترش ترازنامه خود دارد، نباید در شرایط امروز اقتصاد تنها دغدغه خود را روی تورم متمركز کند؛ بلكه به یاد داشته باشد كه كمك به دولت در تامین مالی سیاستهای انبساطی میتواند منجر به خروج سریعتر از ركود جاری در اقتصاد شود. و سخن آخر، تنها راه برونرفت از مشكلات فعلی در پیشگیری سیاستهایی است كه شاید در نگاه اولیه چندان محبوبیت نداشته باشند، ولی چارهای جز اتخاذ این تصمیمات سخت وجود ندارد. راهحلهای خروج از بحران اساسا پیچیده نیست، بسیاری از كشورها مانند ایران پیش از این گرفتار این قبیل مشكلات بودهاند، ولی توانستهاند با اتخاذ تصمیمهای قاطع و سریع اقتصاد خود را نجات دهند. البته به این معنی نیست كه تصمیمات و اقدامات آنان بیعیب و نقص بوده و هیچ نقدی بر آنها وارد نیست، بلكه به این معنی است كه بیعملی و نداشتن خلاقیت بزرگترین مصیبت است.»
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمیکند.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.