سه شهر، یک شهردار و سه فرماندار
بعد از چندین سال کشمکش، زمزمههای تغییر نام «شورایاسلامی شهر تهران» به «شورایشهر تهران، ری و تجریش» به گوش میرسد. یکی از اعضای شورایشهر هم خبر از توافق استانداری و شورایشهر در اینخصوص داده بود. باید دید که این توافق تا چه حد صحیح و قانونی است و تهران و ری و تجریش چگونه اداره میشوند تا تصمیم بهتری گرفته شود.
بعد از چندین سال کشمکش، زمزمههای تغییر نام «شورایاسلامی شهر تهران» به «شورایشهر تهران، ری و تجریش» به گوش میرسد. یکی از اعضای شورایشهر هم خبر از توافق استانداری و شورایشهر در اینخصوص داده بود. باید دید که این توافق تا چه حد صحیح و قانونی است و تهران و ری و تجریش چگونه اداره میشوند تا تصمیم بهتری گرفته شود.
به لحاظ تقسیمات کشوری «شهر تهران» در «شهرستان تهران» قرار دارد، «شهر ری» در «شهرستان ری» و «شهر تجریش» در «شهرستان شمیرانات». تقسیمات سیاسی این سه شهرستان از هم جدا و هرکدام دارای فرماندار بهعنوان نماینده عالی دولت هستند. به عبارتی به لحاظ اداری و امور محلی از هم متمایز و هرکدام بهعنوان یک شهرستان مستقل درنظر گرفته میشوند.
تهران هم همان ییلاق خوش آب و هوای واقع در شمال ری است که به واسطه گسترش بیحد و مرز اطراف و اکنافش بزرگ و بزرگتر شده است و در طول سالیان گذشته به کلانشهری تبدیل شده است که همه انواع معضلات اجتماعی، زیستمحیطی، فرهنگی و... را در خود دارد. تهران از جنوب، شهر ری را فرا گرفته و از شمال تجریش را. از این رو در حالی که شهرری یک شهر است جزئی از منطقه ۲۰ شهرداری تهران است و شهر تجریش هم در محدوده شهری منطقه یک تهران واقع شده است. نگاه توسعهطلبانه و بیبرنامگی محض در تهران مشهود است. سر و دم و یال و اشکمش به هر طرف کشیده شده است؛ از غرب سعی در تسخیر کرج دارد و از شرق و جنوب و شمال هم توسعه ناهمگون و نامتوازنی داشته است. هنر مسوولان شهری هم طی سالیان گذشته آن بوده که در مقابل توسعه بیبرنامه شهر، خط حریم و محدوده را تا به آنجا که توانستهاند گسترش دادهاند و تهرانی بزرگ درست کردهاند. همین است که حد تقسیمات جغرافیایی ما با تقسیمات سیاسی ما با هم نمیخواند؛ در سه شهر یک شهردار داریم و سه فرماندار.
مورد تهران بهترین نمونه برای عدم انطباق خطوط فرضی سیاسی بر تقسیمات واقعی جمعیتی و اجتماعی و سیاسی و جغرافیایی و در نتیجه عدم برنامهریزی صحیح است. گویی مسوولان وزارت مسکن و شهرسازی، کشور، جهادکشاورزی، شورا، شهرداری و... در طول سالیان گذشته از هم بیگانه بودهاند که شهری اینچنین شکل گرفته است. به لحاظ انتخابات و رایگیری نیز اوضاع همینگونه است. در حالیکه مردم تهران، ری و تجریش در انتخابات شورای شهر، شورایشهر تهران را انتخاب میکنند، انتخاب نمایندگان مجلس تهران محصول رایگیری از مردم «تهران، ری، اسلامشهر، شمیرانات و پردیس» است، یعنی مردم این ۵ شهرستان ۳۰ نماینده در مجلس دارند. چگونه ممکن است در انتخاب ۳۰ نماینده مجلس، مردم ۵ شهرستان دخالت داشته باشند و در انتخاب ۲۱ عضو شورایشهر مردم قسمتی از شهرستانهای تهران، ری و شمیرانات و بعد هم شورایشهری که تشکیل میشود نامش «شورای شهر تهران» باشد و شهرداری هم که وجود داشته و دارد «شهرداری تهران» باشد.
جالب است بدانید که برای اداره کلانشهرها در دنیا معمولا قوانین ویژهای وجود دارد و اداره این شهرها با ساز و کار خاصی صورت میگیرد. البته در دهه ۷۰ طرحی با عنوان مجموعه شهری تهران برای اداره بهتر تهران آماده شد و حتی در هیاتدولت هم به تصویب رسید اما هیچگاه اجرایی نشد. به یقین تغییر نام شورایشهر تهران را نمیتوان اقدامی در راستای مدیریت بهتر نامید و باید در حد یک تغییر نام از آن انتظار داشت. اگر آنچه اعلام شده است، عملی شود و نام شورایشهر تهران هم تغییر یابد، جهش مدیریتی خاصی اتفاق نمیافتد. تمام سربرگهای شهرداری و شورایشهر تغییر مییابد، سردرها و تابلوهای شهری تغییر میکند، دیوار نوشتهها و ماشیننوشتهها اصلاح میشوند و از این به بعد به جای ناممختصر شورای شهر تهران یا شهرداری تهران نام طولانی شورای شهر تهران، ری و تجریش نوشته میشود.
در مجامع جهانی هم که سخن از شورا یا شهرداری پایتخت ایران به میان میآید، به جای نام مختصر و بامسمای تهران باید نام جدید را بگویند.
البته مزیتی هم که دارد این است که مردم شهرری و تجریش که در انتخابات به اعضای شورای شهر رای دادهاند، اثرگذاری خود را تا حدودی احساس میکنند و از این باب کمی قابلتوجیه است. اما باید دید که چاره کار تغییر نام شورا و شهرداری تهران است یا اصلاح نحوه برنامهریزی و درک شرایط واقعی این پهنه جغرافیایی. آنچه در این زمان باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد این است که برای اداره شهر تهران و حتی کلانشهرها و مراکز استانها باید طرحینو درانداخت و بهجای آنکه اصلاحات عبارتی در عنوان شورا را در دستور کار قرار دهیم، باید مدل جدیدی از اداره و مدیریت شهری را جایگزین مدلهای سنتی و درهم پیچیده موجود کنیم.
باید در اینخصوص کمی هم به قانون توجه کنیم و ببینیم که قانون برای نام شورای شهر تهران چه میگوید.
تبصره ماده ۱۲ قانون شوراها اصلاحی سال 27/ 1/ 92 مقرر کرده است که: «در محدوده شهری تهران، ری و تجریش فقط یک شورایاسلامی شهر تشکیل میشود.» برخی به استناد همین قانون تغییرنام شورایشهر تهران را به شورایشهر تهران، ری و تجریش ضروری میدانند، حال آنکه تبصره ماده ۷ قانون شوراها که موخر بر قانون قبلی و اصلاحیه ۹۵/ ۲/ ۲۰ است در مقام بیان نام شورایشهر در تهران و تعداد اعضای آن نام این شورا را «شورایشهر تهران» و تعداد اعضای آن را «بیستویک نفر» عضو اصلی و یازده نفر عضو علیالبدل میداند پس بدیهی است آنگونه که در اخبار و مصاحبهها آمده است تغییر نام شورایشهر تهران با موافقت و توافق استاندار و شورای شهر قابلتغییر نیست و صرفنظر از مفید بودن یا نبودن تغییر نام، این اقدام ضرورتا باید به موجب قانون مصوب و توسط مجلس صورت پذیرد. امید است که بهجای تفکر و وقتگذرانی درخصوص نام و عنوان شورایشهر و شهرداری چاره و علاج کار را در بهبود نظامهای مدیریتی و قانونگرایی ببینیم چراکه به یقین از این رهگذر مردم منفعت بیشتری خواهند برد.
علی دشتی-حقوقدان و عضو هیاتعلمی دانشگاه
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمیکند.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.