سقوط کارآمدی و شایستگی در یک جامعه چگونه رخ می دهد؟
سقوط هر سیستم اجتماعی (خواه یک شرکت، خواه یک خانواده، خواه یک نظام سیاسی) دو بعد و چهار مرحله دارد که پی در پی و به نوبت رخ می دهند.
سقوط هر سیستم اجتماعی (خواه یک شرکت، خواه یک خانواده، خواه یک نظام سیاسی) دو بعد و چهار مرحله دارد که پی در پی و به نوبت رخ می دهند.
پافشاری بر غنی سازی اتمی، توان و فرصت های ما برا ی غنیسازی خودمان را بیش از این می ستاند.
ناکامی برنامه ها باید خردمندانه و بدون سوگیری ریشه یابی شود.
یکی از بیماری هایی که در این شرایط مدیران نیز به آن دامن می زنند سندروم کم خونی سازمانی است؛ یعنی اینکه به جذب و کار کردن با نیروهای توانمند و با استعداد کمتر توجه می کنند یا اغلب آن ها را نادیده می گیرند که در این شرایط یک اشتباه بزرگ مدیریتی است.
بحرانهای ما حاصل سوءرفتار الگوهای ما و سوء مدیریت سیاستگران ماست، ربطی به ترامپ و بایدِن ندارد. آمدن و رفتن ترامپ و بایدِن فقط سرعت بحرانهای ما را کم و زیاد میکند.
ما ایرانیها برای همین زندگی عادی که از دست آن هم کلافهایم، سه برابر آنچه منطقاً باید انرژی مصرف میکردیم، داریم انرژی مصرف میکنیم.
اما از اشکالات این نجار این بود که خیلی خود بزرگ بین بود و دیگران را تحقیر میکرد؛ گاهی خیلی بداخلاقی میکرد و حتی خشونت میورزید؛ بین بچههایش نیز فرق میگذاشت؛ اجازه نمیداد تا آنها خودشان آنگونه که دوست دارند زندگیشان را بسازند و در همه کارهای آنان دخالت میکرد.
ما همدیگر را دوست داریم و از حضور هم خرسندیم؛ به شرطی که فقط چند ساعت در روز و احتمالا از بعد از ظهرها تا هنگام خواب و حداکثر آخر هفته ها باهم باشیم...
مقامات ما خیلی باید پرت باشند اگر گمان کنند جمهوری اسلامی بدون اصلاحات ساختاری و افق گشایی (پاردایم شیفت)، بتواند طی ده تا بیست سال آینده به این اهداف دست یابد.
در غیاب نخبگان فکری توسعه، دولتها آمدند و برای خودشان برنامه توسعه نوشتند، برنامههایی که تئوری توسعه نداشت و هر دولت آرزوهای خود و منویات مقامات را در برنامههای توسعه گنجاند و مصوب کرد و منابع ملی را صرف آن کرد و حاصل این شد که ما نهتنها هنوز داریم درجا میزنیم، بلکه با توسعهای نامتوازن و درهمریخته روبهرو شدهایم.