| کد خبر: 241084 |

◄ سرگذشت مینیون ، معروف ترین شیرینی فروشی تهران قدیم

مغازه شیرینی فروشی مینیون نبش تقاطع خیابان سعدی و خیابان هدایت واقع شده که سابقه ان باز می گردد به مهاجرت های دو جنگ اول و دوم جهانی و انقلاب اکتبر در روسیه و سرازیر شدن سه نوبت سیلِ مهاجرین به ایران .

تین نیوز

مغازه شیرینی فروشی مینیون نبش تقاطع خیابان سعدی و خیابان هدایت واقع شده که سابقه آن  باز می گردد به مهاجرت های دو جنگ اول و دوم جهانی و انقلاب اکتبر در روسیه و سرازیر شدن سه نوبت سیلِ مهاجرین به ایران . 

ایران همیشه میزبان بوده و مهاجر پذیر ، بگذریم که از انقلاب ٥٧ به بعد ، خیلِ عظیمی از ایرانیان مهمان شدند و مهاجر .

قنادی مینیون را یک مهاجر اوکراینی در همین آدرسی که در بالا برایتان نوشتم راه‌اندازی کرد . همه خانواده دست به دست هم دادند و این قنادی و شیرینی‌ فروشی را راه انداختند ؛ مانند بسیاری از ایرانی‌های مهاجر که در سه دهه گذشته ، در اقصی نقاط جهان مبتکر انواع کسب و کارها شدند تا چرخ زندگی را بگردانند و برخی از آنها به‌دلیل ابتکار و پشتکاری که داشتند به نام و شهرتی هم رسیدند .

تربوغوسیان و خانواده اش ، در سال ١٩٣٥ و زیر فشار بحران اقتصادی که اروپا را گرفته بود و کابوس جنگ جهانى دوم که مانند شبح در آسمان اروپا می گشت ، به ایران مهاجرت کردند . پس از مدتی سرگردانی ، دربدری و بیکاری ، با شروع جنگ جهانی دوم ، یک نانوائی در تهران راه انداختند . آرد در ایران جیره بندی بود اما آنها سهمیه گرفتند و نان پختند . نانی که آنها می پختند با نانی که در ایران رایج بود ، تفاوت داشت . نه تافتون بود و نه سنگک ، نه لواش و نه بربری . شکل آجر را داشت و کم کم در کنارش نانی به شکل ساعد دست نوزاد هم تولید شد که بعدها معروف شد به نان ساندویج یا "بولکا".

جنگ که تمام شد ، آنها این نانوائی را تبدیل کردند به شیرینی پزی . کمی که کار و بارشان بالا گرفت ، تربوغوسیان که شغلش در اوکراین شکلات سازی بود ، یک دستگاه شکلات سازی هم از اروپا وارد کرد و حالا در کنار شیرینی خوشمزه ای که درست می کردند ، شکلات هم مى ساختند . خانواده دور هم نشستند تا نامی برای این شیرینی فروشیِ تازه گل کرده در تهران پیدا کنند . یکی از پسرهای تربوغوسیان که زبان فرانسه را در مدرسه "سن لویی" یاد گرفته بود ، ناگهان واژه "مینیون" به ذهنش رسید . نامی فرانسوی به معنای " با مزه " که معمولاً به بچه شیرین زبان می گویند . همسر تربوغوسیان که آشپزماهری بود و رهبری پشت صحنه با او بود ، فوراً این اسم را پسندید و "مینیون" شد نامی که هنوز روی تابلوی آن باقی مانده است .

شکلات هایی هم ساختند با اسامی "اریس" ، " بارباریس " ، " کیانوشکا " و ... که این اسامی همه یا روسی بود و یا اوکراینی ؛ دو زبانی که به هم خیلی نزدیک اند ، بر عکس دو حکومت روسیه و اوکراین که الان خیلی از هم دور هستند .

برای آن که بیشتر دهانتان آب بیفتد ، اضافه می کنم که مینیون ، بعدها که کارکنان آن به ٣٥ نفر رسید ، شیرینی ها و شکلات هایی را درست کرد که در تهران مشهور شد :

رُولت خامه‌ای ، تارت میوه‌ای ، اکلر شکلاتی ، شیرینی ناپلئونی . . . شکلات هایش هم متنوع تر شد :

ترافل‌های بادام زمینی با روکش شکلات شیری - مارزیپان با مغز خمیر بادام و پرتقالی ، فیگارو . . .

من که بی طاقت شدم ، شما چطور؟

از نسل اول ، غیر از یکی از پسرهای تربوغوسیان دیگر کسی زنده نیست ، اما "مینیون" هنوز در همان نبش دو خیابان سعدی و هدایت هست و تولیدش هم با همان کیفیت سابق برقرار . 

روبن ، پسر کوچک تربوغوسیان که حالا مرد سالمندی است ، همچنان در تهران است و مغازه را اداره می کند .

تولید "مینیون" مثل گذشته ها زیاد نیست ، اما کیفیتش را به هر زحمتی بوده حفظ کرده اند .

به دیدن روبن رفتم . اول دهانم را شیرین کرد و بعد گفت :

مادرم آشپز ماهری بود . ما بچه بودیم که او پیراشکى گوشتی و پیراشکى مربایی برایمان درست می کرد و کم کم آن را هم زیادتر درست کرده و در همین مغازه می فروخت .

"پاسکا" ( شیرینی مخصوص عید پاک مسیحیان ) را که مادرم می پخت هیچکس در ایران نمی توانست درست کند . نزدیک عید پاک آنقدر سفارش می گرفتیم که کارگرها سه نوبت کار می کردند . روزهای پیش از عید پاک ، از پای صندوق تا توی خیابان ، مسیحی ها صف می بستند . من خوب یادم هست که رجالِ وقت ، خودشان با راننده می آمدند برای عید ایرانی ، شیرینی می خریدند .

سپهبد زاهدی و آقاى علاء هر دو نخست وزیر بودند و مشتری مغازه ما .

حالا هم مشتری های قدیمی ما از خیابان های شمال تهران می آیند اینجا .

البته دست زیاد شده و شهر هم آنقدر بزرگ و وسیع ، که برای خیلی ها صرف نمی کند از آن سر شهر بیایند اینجا ، اما باز هم فروشمان خوب است . یازده کارگر داریم . با هر زحمتی هست ، جنس را جور می کنیم که کیفیت قدیمی شیرینی‌ها و شکلات ها را حفظ کنیم .

با کامی شیرین و رویاهایی شیرین تر ، روبن را در "مینیون" جا گذاشتم . میان دو خیابان هدایت و سعدی ، اولی را انتخاب کردم ، برای بازگشت به خانه . خیابانی آشناتر از رخت تنم با من !

خبر خوب اینکه  خرداد ۹۹ ، قنادى مینیون ثبت میراث فرهنگی شد .

‌روبن ترپوغوسیان آخرین بازمانده‌‌ی خانواده‌ای اوکراینی که از پی انقلاب اکتبر روسیه به ایران مهاجرت کردند ، درگذشت . 

شکلات‌های دست‌ ساز قنادی نود ساله ‎ى مینیون ( چهار راه کوشک _ سعدی ) که در ابتدا ، نان‌پزی بود و ایرانیان را با نان ساندویچی ( بولکی ) آشنا کرد ، از جمله ارمغان‌های شهر تهران است .

 

* برگرفته شده از وبلاگ علی خدایی

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

اخبار مرتبط

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.

  • ناشناس 0 0

    عالی