نگرشی به موضوع ترانزیت در ایران

دقیقا مطلب پر محتوایی هست.. برای اثبات این موضوع میتوان اخیرابه مصاحبه های مدیرکل دفتر ترانزیت و پایانه های مرزی اشاره کرد که بخش جاده را یک سر و گردن بلند تراز بخش ریل و دریا و هوا و حتی ترانزیت سواپ و لوله میداند و نشان دادن توانمندی سازمان راهداری و حمل و نقل جاده ای که خودشان از آن سازمان هستند نسبت به سایر بخشهای حمل ونقل میباشند… لذا کمترین عمل در این زمینه این هست که امور ترانزیت از سازمان حمل و نقل جاده ای و راهداری منفک شود چون ترانزیت به اخص کلمه فقط مربوط به جاده نیست..

سازمان راهداری در امر ترانزیت صرفاٌ مجوز فعالیت را برای شرکتهای حمل و نقل صادر می کند و چنان نقشی را در امر ترانزیت ندارد و گمرک است که امور ترانزیت را پیگیر است.

در حال حاضر حجم تجارت اروپا و آسیا قریب ۵۰۰۰ میلیارد دلار است. و حجم تجارت جهانی از ۱۶۰۰۰ میلیارد گذشته است. امار را از سایت بانک جهانی و یا سایت تجارت جهانی اصلاح فرمایید.

بهتر هست نام ترانزیت از دفتر ترانزیت و پایانه های مرزی حذف شود و آن دفتر محترم فقط به امور پایانه های مرزی خود مثل پایانه های کلان شهرها رسیدگی کند… ترانزیت در این کشور آن قدر مهم هست که حتی باید برای خود یک وزارت خانه باشد در غیر این صورت حداقل سازمانى مثل سازمان ترانزیت تاسیس شود کارایی بهتری خواهد داشت… این عمل دور از انتظار نیست چون خود سازمان حمل و نقل و راهداری کشور در دهه ۶٠ با تصویب قانون شرکت های سهامی پایانه های کشور تاسیس یافته هست لذا اتاق بازرگانی میتواند با پیشنهاد به یکی از کمسیون های تخصصی مجلس محترم شورای اسلامی این مهم را به انجام رساند

یک سازمان بایدمسول افزایش ترانزیت باشدنمام مسولیت رابپذیرد وبرنامه خودرااعلام کند خاله همه کاره هیچ کاره هم درتمام اموردخالت میکنندبدون اینکه مسولیت داشته باشند امروزروز مسولیت وپاسخ دهی است

ترانزیت را اقتصاددانان اعظم دنیا معجزه قرن حاضر دانسته اند. چون تاثیرات زیادی را در رفاه و آسایش کشورهای درگیر در این پروسه دارد. ولی شما بیایید ببینید کدام یک از مسئولین سازمان پایانه از رده ستادی گرفته تا استانی و شهرستانی تفکر اقتصادی دارند؟ ما تا زمانیکه تفکرات غلط در ساختار اداری را در ادارات و سازمانها داشته باشیم خود معجزه دیگر را در کشور در عرصه ترانزیت ایجاد میکنیم آنهم عقب ماندگی و از دست دادن کلیه فرصتها. که آیندگان ما را مورد نقد و حتی نفرین قرار میدهند. من بعنوان استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی معتقدم باید در گزینش مسئولین ادارات مسایل دیگری را هم دخالت بدهیم که در شرایط فعلی اکثرا مورد دقت مسئولین سازمانهای ستادی و استانی نیست. وووووووووووووو

آیا دفتر ترانزیت و پایانه هاى مرزى سازمان راهدارى از کم و کیف پروازهاى عبورى(ترانزیت) و نحوه آن و چگونگى رشد آن خبرو اطلاعاتى به عنوان متولى ترانزیت دارد؟؟؟؟؟؟ مسلماً که خبر ندارد…و این قصه سر درازى دارد

جناب آقای سرمایه ملی پنهانی من شناختی که از حوزه ترانزیت سازمان راهداری دارم یک تفکر کهنه بخشی و متعصبانه در آن دفتر جاری شده که هنوز از دهه ۷۰ خارج نشده اند. حمل و نقل و ترانزیت یک مقوله اقتصادی هستند و تنها نگاه اقتصادی بر حوزه ترانزیت وجود ندارد.

جناب آقاى نوروزى نه تنها سازمان راهدارى تفکر اقتصادى ندارد که فرمایشات جنابعالى صحیح میباشد بلکه مقوله ترانزیت یک کار فوق تخصصى میباشد که جاده یکى از ابزارهاى آن میباشد در حالى که ترانزیت که یکى از بخشهاى آن پروازهاى عبورى هست سازمان راهدارى تخصص آن را ندارد که آن را هم توسعه دهد لذا سواپ هم بخشى از انواع ترانزیت میباشد که سازمان راهدارى باز هم در این مورد هیچ تخصصی ندارد و … لذا بهتر هست همان سازمان جدیدى بنام(سازمان ترانزیت کشور) تاسیس شود تا مقوله ترانزیت در کشور که مثل بچه یتیم بی سرپرست مانده و مظلوم واقع شده توسعه یابد و کشور هم از مزیت اقتصادى آن بهره مند شود و همچنین بیش از پیش توسعه یابد و سازمان راهداری نیز به امورات جاده و ایمنى و کارت هوشمند راننده و کارت معاینه فنى و کارت هوشمند کامیون و مجتمع های بین راهى و تیرپارک ها رسیدگى کند نه به ترانزیت

جناب آقاى نوروزى سازمان راهدارى از رویه و نوع ترانزیت با قطار(ریل) از اسکله هاى جنوب کشور به کشورهاى آسیاى میانه از طریق مرز ریلى سرخس و مرز ریلى رازى هم خبر ندارد هم تخصص آن را ندارد

ممنون‏ ‏از‏ ‏فعال‏ ‏ریلی‏ ‏و‏ ‏دریایی‏ ‏. ‏ ‏زمانی‏ ‏رییس‏ ‏سازمان‏ ‏راهداری‏ ‏دولت‏ ‏قبل‏‏ ‏که‏ ‏متخصص‏ ‏حمل‏ ‏و‏ ‏نقل‏ ‏بود‏ ‏ ‏را‏ ‏نماینده‏ ‏ویژه‏ ‏دولت‏ ‏در‏ ‏امر‏ ‏ترانزیت‏ ‏کردند‏ ‏. ‏ ‏ما‏ ‏جامعه‏ ‏فعال‏ ‏در‏ ‏مباحث‏ ‏اقتصادی‏ ‏چیزی‏ ‏ندیدیم‏ ‏. ‏ ‏با‏ ‏شروع‏ ‏بکار‏ ‏دولت‏ ‏جدید‏ ‏نفری‏ ‏به‏ ‏سازمان‏ ‏راهداری‏ ‏انتخاب‏ ‏شد‏ ‏که‏ ‏نه‏ ‏تخصص‏ ‏جاده‏ ‏ای‏ ‏داشت‏ ‏و‏ ‏نه‏ ‏تخصص‏ ‏ترانزیت‏ ‏. ‏ ‏با‏ ‏انتصابات‏ ‏بی‏ ‏تدبیرانه‏ ‏در‏ ‏سازمان‏ ‏پایانه‏ ‏انتصابات‏ ‏در‏ ‏دور‏ ‏تسلسل‏ ‏غلطی‏ ‏که‏ ‏قرار‏ ‏داشت‏ ‏مجددا‏ ‏تکرار‏ ‏شد‏ ‏. ‏ ‏نه‏ ‏فکر‏ ‏جدیدی‏ ‏وارد‏ ‏شد‏ ‏و‏ ‏نه‏ ‏متخصص‏ ‏جدیدی‏ ‏که‏ ‏جریانات‏ ‏ترانزیت‏ ‏در‏ ‏منطقه‏ ‏را‏ ‏رصد‏ ‏و‏ ‏برنامه‏ ‏ریزی‏ ‏نماید‏ ‏. ‏

ترس تجار و فعالین اقتصادی این است که اگر سازمان ترانزیت ایجاد بشود مدیرانی مثل مدیران پایانه بر مدیریت آن انتخاب شود و وضعیت موجود را بدتر از این کنند. من در شمال غرب ایران و جنوب ایران فعالیت دارم مدیر خوب استانی را در اینها ندیدم. آنها اکثراً فکر امنیتی دارند تا اقتصادی. متاسفانه در جامعه ما برخی مدیران بخش اقتصادی، متخصص مسایل مذهبی و امنیتی و انتظامی هستند نه اقتصادی. مثل مدیران استان آذربایجانشرقی - اردبیل و هرمزگان

پایانه های مرزی کارهای ترانزیتی را انجام میدهد. اکثر کارکنان پایانه های مرزی به کار خوب تسلط ندارند. هم مسئول و هم پرسنل اهمیت ترانزیت را نمی دانند و قوی ترین پرسنل اکثرا توسط مدیران استانی به استانها کشیده شده و سخت ترین کار که بقیه پرسنل در آنها نا موفق بودند بکار گرفته میشود. این پرسنل انتقالی نیز با این کار مدیران استانی درگیرحواشی کار شده و دو قسمت ادار لنگ میشود. بنظر من بایستی یک چارچوب تشکیلاتی به پایانه ها داده شود تا مشکلات زیادی عاید ترانزیت نگردد. در هر پایانه یک نفر نیروی خوب و کارشناس است که آنها نیز توسط ادارات استانی تحت فشار هستند.

باید سازمان ترانزیت در وزارت راه تاسیس شود چون عمده کار ترانزیت چه در زیرساختها و چه در عمل و چه در پایانه ها با این وزارت است و بقیه ادارات و ارگانها در دیگر وزارتخانه ها باید به این سازمان کمک نمایند.