بازدید سایت : ۸۵۸۰۱

ضربه شرکت های هواپیمایی بین المللی به اقتصاد رژیم صهیونیستی

منابع غربی با اشاره به تمایل نداشتن شرکت های هواپیمایی بین المللی برای فعالیت در اراضی اشغالی، از آن به عنوان «ضربه مهلک» به رژیم صهیونیستی یاد کردند.

تین نیوز |

شرکت های هواپیمایی جهان تمایلی برای فعالیت با صهیونیست ها ندارند.

به گزارش تین نیوز به نقل از ایرنا، روزنامه اقتصادی «گلوبس» در این باره نوشت که ۴۰ شرکت هواپیمایی بین المللی به دلیل جنگ علیه غزه به سرزمین های اشغالی باز نمی گردند.

این رسانه افزود: برخی شرکت ها نیز در برقراری خطوط پروازی خود تعلل می کنند و این ضربه مهلک اقتصادی به اسرائیل است.

در همین حال، بانک مرکزی رژیم صهیونیستی به تازگی اعلام کرد که غیبت هزاران کارگر از شغل های خود به دلیل درگیری مداوم این رژیم با حماس، به اقتصاد آن ۲.۳ میلیارد شِکِل (حدود ۶۰۰ میلیون دلار آمریکا) در هفته یا ۶ درصد از تولید ناخالص داخلی هفتگی آن خسارت وارد کرده است.

بر اساس تحلیل های این بانک، نزدیک به ۵۳ درصد از این زیان، در نتیجه غیبت حدود ۵۲۰ هزار نفر از والدین شاغل به دلیل تعطیلی مدارس و مهدکودک ها بوده است.

حدود ۲۶ درصد خسارت نیز ناشی از تخلیه ۱۴۴ هزار کارگر از خانه هایشان در مناطق در معرض خطر و ۲۱ درصد ناشی از جذب گسترده حدود ۳۶۰ هزار نظامی ذخیره است.

چند روز قبل نیز، مؤسسه اعتبارسنجی «مودیز» برای نخستین بار از زمان پیوستن رژیم صهیونیستی به طرح درجه بندی این موسسه، رتبه اعتباری این رژیم را به A۲ کاهش داده است.

در این راستا، پایگاه «اسرائیل هیوم» نوشت که این کاهش رتبه به معنی منفی شدن چشم انداز اقتصاد رژیم اسرائیل در اثر جنگ در غزه و به این معناست که این تنزل رتبه ممکن است، ادامه داشته باشد.

کانال ۱۲ تلویزیون رژیم اسرائیل هم گزارش داد که رایزنی های مقام های این رژیم با مودیز برای کاهش ندادن رتبه اعتباری اسرائیل فایده ای نداشته است.

پایگاه اسرائیل هیوم همچنین اقدام مودیز را «بدترین سناریو» برای کابینه «بنیامین نتانیاهو» توصیف کرده و نوشته از سال ۱۹۹۵ که اسرائیل به این رتبه بندی پیوسته، این نخستین بار است که رتبه اعتباری اش افت می کند.

طبق این گزارش، مودیز در متنی با لحن تند و انتقادی نوشته که سطح مخاطرات ژئوپولتیک، به ویژه مخاطرات امنیتی در میان مدت و بلندمدت برای اسرائیل بالا ارزیابی می شود. علاوه بر این، اسرائیل ممکن است بعد از اتمام کار کابینه ائتلافی، دورانی از آشوب های سیاسی داخلی را تجربه کند.

از نظر این موسسه، افزایش مخاطرات امنیتی در اسرائیل به افزایش مخاطرات اقتصادی-اجتماعی در فلسطین اشغالی نیز مرتبط است و این مسئله موسسات مالی اسرائیل را تضعیف خواهد کرد.

در بخشی از گزارش مودیز همچنین آمده که خطر بالارفت تنش، به ویژه درگیری با حزب الله در شمال سرزمین های اشغالی بالا است.

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید
ارسال نظر
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.

  • نظر غیر مرتبط با موضوع پاسخ

    در آمریکا چه تعداد خانه ساخته شد؟

    جواب دقیق و روشن است:
    در سال گذشته یک میلیون و ۲۲هزار واحد مسکنِ «یک واحدی» و ۳۶۸هزار مسکن «چند واحدی» ساخته شده و پروانه پایان کار دریافت کرده است. یعنی جمعا ظرفیت اقتصاد آمریکا در بخش مسکن، توانِ ساخت ۱ میلیون و ۳۹۰ هزار واحد مسکونی را داشته است. (+)

    دقت کنیم! وقتی که یک نفر بگوید ما «به راحتی می توانیم سالی یک میلیون مسکن بسازیم باید بداند درباره چه چیزی صحبت می کند. سردار رستم قاسمی در این زمینه مصاحبه ای کرد و گفت که یک میلیون مسکن در سال «شدنی» است (+) (https://t.me/solseghalam/1836) ولی گذر زمان نشان داد اینگونه حرفها بی پشتوانه مبتنی بر عدد، محاسبه و عقلانیت است.

    سوال بعدی نوع سازه واحدهای مسکونی «چندواحدی» چه بوده است؟

    بر خلاف انتظار ما در میان آن ۳۶۸ هزار مسکن چندواحدی مذکور، وضعیت «سازه» خانه ها به شرح زیر بوده است: ۷۳٪ درصد آنها دارای «سازه چوبی» بوده اند و ۲۷٪ درصد باقیمانده دارای سازه های بتنی و فولادی بوده اند. مطابق آمار رسمی دولت آمریکا، فولاد و سیمان عمدتا در سازه های بلندمرتبه استفاده می شود و مصالح اصلی ساخت و ساز (در مسکنِ غیر بلندمرتبه) چوب است.

    نکته کلیدی همین جاست که این آمار نشان دهنده سرانه مصرف انرژی در روند «احداث» ساختمان نیز هست. برای ساخت سازه های بتنی به سیمان و برای ساخت سازه های فولادی به پروفیلهای فولاد نیاز است که هر دوی این ها توسط دو «صنعت انرژی بر» و «آلاینده محیط زیست» تولید می شوند. در کشور آمریکا با وجود قدمتِ صنایع فولاد و سیمان، چوب به عنوان مصالح اصلی در انبوه سازی مورد توجه قرار گرفته و این امر باعث شده تا بخش قابل توجهی از «انرژی کشور» به سمت تولید سیمان و فولاد رهنمون نشود، و محیط زیست هم کمتر دچار آسیب شود. همین رویکرد را ژاپنی ها هم در چندسال اخیر داشته اند و به سمت سازه های چوبی رفته اند (+ (https://partners.wsj.com/takenaka/corporation-looks-ahead/preserving-forests-serving-society-en/)).

    چقدر دی اکسید کربن برای ساخت یک متر مربع مسکن تولید می شود؟

    مطالعات پژوهشگران نشان می دهد برای تولید یک تُن سیمان، حدود ۹۰۰ کیلوگرم دی اکسید کربن (CO2) تولید می شود. پروسه تولید سیمان نیاز به انرژی و حرارت بالا (حدود ۱۲۰۰ درجه سانتیگراد) دارد. در بحث تولید فولاد اعداد وحشتناک تر است. برای تولید یک تن فولاد، بیش از یک تن دی اکسید کربن وارد محیط زیست می شود.

    بگذارید این را ملموس تر بیان کنم: یک ساختمان 5 طبقه با قاب خمشی فولادی با هزار مترمربع زیربنا را فرض کنیم. مهندسین برای هر متر مربع حدودا ۱۰۰ کیلوگرم فولاد طراحی می کنند. لذا جمعا ۱۰۰ تن فولاد برای ساخت این ساختمان نیاز است که باعث تولید بیش از ۱۰۰ تن دی اکسید کربن می شود.

    همچنین هر دوی این صنایع (خصوصا صنعت فولاد) «آب بر» محسوب می شوند. برای تولید یک تن فولاد ۲۳۰هزار لیتر آب مصرف می شود (+ (https://www.the71percent.org/industrial-water-usage/#:~:text=A%20ton%20of%20steel%20requires,consumes%201%2C360%20gallons%20of%20water),+ (https://pubs.usgs.gov/publication/wsp1330H#:~:text=Gross%20water%20use%20in%20integrated,to%2026%2C700%20gallons%20per%20ton.)). یعنی استفاده از سازه چوبی در آمریکا باعث شده علاوه بر تولید کمتر کربن، آب کمتری نیز مصرف شود.

    صنعت ساختمان

    تحلیل و تجویز راهبردی:
    مساله همین جاست: عدد و عقلانیت! عدد پیش نیاز محاسبه است و محاسبه زیربنای عقلانیت. ما در ایران نیاز داریم عدد بفهمیم! تا عدد نباشد و محاسبه نکنیم، تصمیمات ما فضایی و وعده های ما تخیلی خواهد بود برای آنکه از کشورداری فضایی-تخیلی به کشورداری عقلایی-منطقی مهاجرت کنیم ما نیازمند عدد هستم و سپس محاسبه و سپس به چالش کشیدن مفروضات و تصمیمات.


    مثلا می شود این سوال را مطرح کرد که آیا بهتر نیست در ایران چوب را وارد کنیم ولی «انرژی و آب کشور» را در تولید فولاد و سیمان به هدر ندهیم؟ آیا دانشگاههای ما در این زمینه مطالعه ای داشته اند؟امیدوارم که انجام شده باشد! البته امیدوارم!

    چوب اساسا کالای گران قیمت/سنگینی محسوب نمی شود و با توجه به شرایط بحرانی آب/انرژی و محیط زیست نیازمند مطالعه جدی درباره آنالیز قیمت/انرژی احداث سازه های چوبی در انبوه سازی هستیم.

    ارایه آمار با سه ویژگی دقیق، پایدار و شفاف یکی از ضرورتهای کشورداری مدرن است. بدون وجود آمار پایدار، روشن و دقیق، همیشه در حال کلی گویی هستیم و وعده های غیردقیق.