| کد خبر: 10275 |

من از راه آهن قدیمی ترم

تین نیوز | مرتضی احمدی بازیگر و نقال و پرده خوان پیشکسوت سینما و تلویزیون شاید تنها بازمانده ی نسلی از هنرمندان ایرانی باشد که با شناخت هنر مدرن و معاصر و تلفیق کردن آن با فولکولور شهری نقش و یادی مانذگار در ذهن مردم ایران به یادگار گذاشته اند. صدای او چنان خاص و صمیمی است که شنیدنش بی اختیار چهره ی دوست داشتنی و مهربان او را به خاطر متبادر می کند. چهره ی پدربزرگی قصه گو را. احمدی 90 سال پیش یعنی دهم آبان 1303 در جنوب تهران متولد شد. هنرمندی که تمام گونه های هنر نمایش از بازی در سینما و تلویزیون گرفته تا تئاتر و دوبله را تجربه کرده است. او در سال های اخیر تجربه نوشتن را هم با کتاب ها و تحقیقاتی از جمله «آواز کوچه باغی» و «ضربی خوانی» به دست آورده است. آثار مکتوبی که هرکدام بخشی از فرهنگ تهران قدیم را در برمی گیرد. نوشته ی زیر بخشی از مصاحبه و گپ و گفت مفصل او با ایرنا می باشد:
در یکی از محلات جنوب تهران متولد شدم، آن موقع بهش می گفتند سبزی کاری، امین الملک و بعد که راه آهن احداث شد، اسمش را گذاشتند «راه آهن». یعنی در واقع من توی اون محل از راه آهن قدیمی ترم.سال 1321 به عنوان پیش پرده خوان وارد تئاتر شدم. البته به این راحتی ها نبود. با اینکه کم سن وسال بودم اما پشتکار زیادی داشتم. یادم می آید شش ماهی می رفتم و می آمدم. یکبار یک آقایی من را دید... دست توی جیبش کرد یه کاغذ در آورد گفت برو این مطلب رو حفظ کن بیا. 10 روز بعد رفتم. جمعه بود من را فرستادن روی صحنه. همان روز پیش پرده ای خواندم که کسی آن را نخوانده بود. پیش پرده ای که سوژه روز بود. شایعه شده بود که در جنگ جهانی 36 هزار دختر از اروپا وارد ایران می شود. دختر هایی که از دست نیرو های نازی فرار کرده اند. مرد ها خوشحال و زن ها ناراحت. این پیش پرده من هم درباره همان 36 هزار دختر بود که بعد از خواندن آن آنقدر مورد توجه خانم ها قرار گرفت و من رو تشویق کردند که موجب شهرت نسبی من شد.در تئاتر چون شعرهای تندی می خواندیم. دستگاه متعرض شده بود و می گفتند باید جلوی تئاتر را بگیریم. اوایل سال 1332 بود که دستگاه امنیتی از بیخ و بن پیش پرده و تئاتر را قدغن کرد.

دوبله پینوکیو را بداهه انجام دادیم
دوبله آن زمان این طور بود که وقتی فیلمی را می خریدن دیالوگ آن را هم همراه فیلم می آوردن. تنها فیلمی که خریده شد و دیالوگ های آن نیامد پینوکیو بود. این سریال کارتونی چند سالی توی استدیو ماند و تلویزیون هم هی می گفت این سریال چی شد؟. تا اینکه آقای آرکادی هموطن ارمنی ما که صاحب فیلم بود گفت چون دیالوگ های آن را نداده اند فیلم رو برگردانیم. من به همراه چند تا از دوستان نشستیم و گفتیم بیاییم از حرکت های اینها خودمان دیالوگ بگوییم. با خانم ناهید امیریان و آقای کنعان کیانی که گربه نره رو صحبت می کرد، فیلم را بداهه دوبله کردیم. من نقش معروف روبای مکار رو می گفتم. قسمت اول را دوبله کردیم. آقای ارکادی فرستاد تلویزیون خیلی خوششون آمد و گفتن دوبله یعنی همین...

شش تایی معروف را در استادیوم بودم
...آن موقع کارمند راه آهن بودم و حقوقم 700 تومان می شد. همان روز حقوق گرفته بودم و برای دیدن بازی به استادیوم آزادی رفتم. گفتم یا ابوالفضل(ع) هر گلی که پرسپولیس بزند صد تومان را صدقه کنار می گذارم. پرسپولیس گل اول را زد، صد تومان از آن جییب در آوردم و در جیب دیگر گذاشتم. گل دوم را هم زدند، اینکار را کردم. همینطور گل سوم، چهارم و پنجم هم زده شد. گل ششم که زده شد، گفتم: یا حضرت ابوالفضل(ع) غلط کردم، حداقل صد تومان برای خودم بگذار. خیلی برایم لذت بخش بود. الان از من می پرسند چرا فیلم بازی نیست. ما هم هیچ وقت نفهمیدم چرا فیلم این بازی دیگر پخش نشد. دوستان آن موقع می گفتن رییس فوتبال ما استقلالی بوده و فیلم بازی را از بین برده. نمی دونم راست است یا دروغ. البته ما که کیفمان را بردیم.

خواندنی ها

ارسال نظر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.

  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.

  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.

  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.